خانه » همه » مذهبی » آفرینش معلولان

آفرینش معلولان


نخست باید دانست در انتخاب و اختیار انسان،و وضعیت زندگی او سه عامل مهم «وراثت»، «محیط» و «تلاش» خود شخص دخالت دارد.تنوع وتفاوت انسانها بر اساس عوامل گفته شده،نشانه «حکمت» خدا واستواری وزیبایی نظام افرینش است.اما خداوند از هر کس به اندازه امکانات او انتظار دارد. وبه هر کس به اندازه تلاش او پاداش می دهد ویا مجازات می کند.که این نشانه«عدالت»اوست.

برای توضیح بیشتر توجه شما را به مطالب زیر جلب می کنیم؛

الف- جهانى که در آن زندگى مى کنیم جهان ماده است یعنى هر چیزى در شرایط خاصى به وجود مى آید و تدریجا کامل مى گردد ولى اگر شرایط و حدود آن مراعات نشودموجودى ناقص و بى فایده و احیانا مضر به دست خواهد آمد . میوه درخت در موقعى به صورت کامل به دست مى آید که باغبان آنرا به موقع , آب وکود دهد و به کـلـیـه اصـول رشد آن توجه داشته باشد و آنها را فراهم آورد و در غیراین صورت میوه درخت به صـورت کـامـل بـه دسـت نـمـى آید زیرا جهان مادى و طبیعى اینطورنیست که در هر شرایطى مـوجـودات سالم و کامل تحویل دهد , پس براى به دست آمدن میوه سالم و کامل باغبان باید آنچه در پرورش و تکامل آن لازم و مفید است مراعات کند , همچنین براى نوزاد سالم ضرورت دارد پدر و مادر آنچه در پرورش وتکامل او لازم و مفید است بدانند و آنها را همیشه مراعات نمایند . و این ما هستیم که در بسیارى از موارد در اثر مراعات نکردن شرایط زناشویى وبهداشت , کودکان نـاسـالـم بـه وجـود مى آوریم پس در اینگونه موارد نباید آنرا تقصیردستگاه آفرینش بگذاریم زیرا خداوند براى تکامل هر موجودى شرایط خاصى قرار داده که اگر آنها مراعات شود هر چیزى نیکو و مفید به وجود خواهد آمد , همچنانکه درقرآن کریم مى فرماید 🙁 الذى احسن کل شیى ء خلقه … ) (7) خداست که هر چیزى را به بهترین وجهى آفرید . از باب مثال اگر کسى در بکار بردن نیروى برق شرایط آنرا مراعات نکند و در نتیجه خطرى پیش آیـد و جـان خود و عده یى را از بین ببرد همه تقصیر را به گردن آنکسى مى گذارند که شرایط به کار بردن برق را مراعات نکرده است اما ادیسون را کسى تقصیر کار نمى داند و هیچگاه نمى گویند چرا ادیسون برق را کشف کرد بلکه او رامى ستایند و فقط تقصیر کار را نکوهش مى کنند , همچنین جهان آفرینش شرایطى داردکه اگر کسى آنها را مراعات نکند و در نتیجه نواقص و بدبختى هایى به بار آیدتقصیر از خود اوست و ربطى به عالم آفرینش ندارد . اکنون ممکن است این سوال پیش بیاید که خوبست خدا هر موقع کسى کارى را بدون شرایط انجام مـى دهـد از آن جلوگیرى کند و نگذارد این بدبختیها به وجود آید , درپاسخ باید گفت که اصولا جلوگیرى مخالف با اصل آزادى و اختیار بشر است .

ب – جـهـان مـادى و طـبیعى با یک نوع اصطکاک و استهلاک همراه است ولى بر روى هم جهانى اسـت مفید و خوب که بودن آن بر نبودن آن ترجیح دارد و اساسا اگر جهان اینطور نباشد , جهان مادى و طبیعى نیست و جهانى مجرد خواهد بود که مربوط به فرشتگان است , رعد و برق و غرش ابـرهـا که در بارور شدن ابرها و ریزش باران لازم و مفید است در عین حال ممکن است نسنبت به بعضى از افراد بشر زیانبخش باشد وبعضیها از آن بترسند , یا برخى از زنان بچه خود را سقط کنند یا جنین آنان ناقص شود . همچنین باران که در لطافت طبعش خلاف نیست , ممکن است موجب سیلاب شود وخساراتى به وجود آورد . ایـن نواقص اختصاص به افراد انسان ندارد بلکه در نباتات و حیوانات نیز دیده مى شود ولى بر روى هـم ایـن نظام طبیعى خوب است و اگر چند نفرى هم در اثر اصطکاک و تزاحم ها ناقص مى شوند عده یى بى شمار هم سالم به وجود مى آیند .

علاوه خداوند نسبت به معلولین ملاحظاتى بدین شرح نموده است که خود لطف بزرگى به شمار مى آید و مى تواند شاهد راستین عدالت او در مورد آنان باشد : 1 – در انجام تکلیف شرعى و دستورات دینى نسبت به آنان ارفاقهایى شده است که آنانرا به زحمت نـمـى انـدازد حتى اگر نماز براى آنان طاقت فرسا و دشوار باشدمى توانند به صورت ساده ترى که بـراى آنـهـا تـعیین شده بخوانند و همچنین … 2- در برنامه ها و قوانین دینى براى معلولین که نـمـى توانند خود را اداره کنندحقوقى مقرر فرموده که با دریافت آنها مى توانندن بخوبى زندگى کنند . 3 – پاداش عبادت و بندگى آنانرا مهمتر و بزرگتر قرار داده است بطوریکه اگرمتوجه آن باشند بسیارى از محرومیتها بر آنان سهل و آسان مى گردد .

نکته اساسى دیگرآن است که رعایت مساوات در مواردى الزامى است که همه داراى حق مشترکى بـاشند اما در جاییکه اصلا حقى در بین نیست مساوات لزومى ندارد و فرق گذاشتن بین افراد که حق و طلبى ندارند ظلم و ستم محسوب نمى گردد بنابراین کسانیکه مى گویند چرا خدا همه را یـکـسـان و سـالـم نیافرید و اختلاف در خلقت با عدالت خدا سازگار نیست سخت در اشتباهند و معناى واقعى عدالت را درست درک نکرده اند . در خاتمه یادآور مى شود که پاسخ اجمالى ما در پرسشهاى فوق و نظایر آن این است که هیچیک از عوامل ظلم در ذات پاک خدا وجود ندارد یعنى جهل و نادانى , عجز وناتوانى , بدخویى و سادیسم جنایت و … که بى عدالتى ها را به وجود مى آورد ,در ذات خداوند راه ندارد , پس هیچگاه ستم از او صادر نمى گردد . بنابراین اگر فلسفه چیزى را ندانستیم نباید آنرا بى عدالتى و ظلم و ستم به حساب آوریم . آیـا خـدا کـه در ضـمـن آیـات زیـادى در قرآن و سایر کتب آسمانى مردم را از ستم بازمى دارد و سـتمکاران را به کیفر , بیم مى دهد , خودش ظلم و ستم مى کند ؟قرآن کریم در این مورد خرد و عـقـل را تایید مى کند و چنین مى فرماید 🙁 ان اللّه لایظلم مثقال ذره … )1 – همانا خدا به مقدار ذره یى ظلم و ستم نمى کند . (2)( ان اللّه لایـظـلـم الناس شیئا و لکن الناس انفسهم یظلمون )2 – خدا به مردم هیچگونه ظلم نمى کند ولیکن مردم به خودشان ستم مى کنند . (3)( و مـا کان ربک لیهک القرى بظلم و اهلها مصلحون )3 – پروردگارت هیچ شهر و دهى را در حالى که اهل آن مصلح هستند به ستم هلاک نکرده است . (4) بیست پاسخ، هیئت تحریریه موسسه در راه حق 1 – سوره سجده آیه 27 – سوره نساء آیه 340 – سوره یونس آیه 444 – سوره هود آیه 117 به نقل از سایت تبیان

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد