در قرآن کريم درباره يونس × مي فرمايد:
﴿وَذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَى فِي الظُّلُمَاتِ أَن لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَکَ إِنِّي کُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ﴾[1]؛
«صاحب ماهي (يونس) آن گاه که خشمگين رفت و گمان کرد که بر او تنگ نخواهيم گرفت، پس در تاريکي ها ندا کرد که جز تو خدايي نيست، و تو منزّهي، من از ستم کاران بودم.»
عده اي توهم کردند که فرازهاي ﴿مُغَاضِبًا﴾ و ﴿فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَيْهِ﴾ و ﴿إِنِّي کُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ﴾ با عصمت حضرت يونس × ناسازگار است.
اما اين توهّم به چند جهت نادرست است:
اولاً، غضب يونس × بر قومش بود و بر خدا خشمگين نبود تا با عصمت او منافات داشته باشد.
ثانياً، گرچه يونس × با ترک منطقه و قوم خود خلافي را مرتکب نشد، اما شايسته بود که در برابر ناملايمات اجتماعي و سرسختي قومش شکيبايي نموده و رنج آنان را تحمّل مي کرد و به هدايت و دعوت آنان به سوي خداوند ادامه مي داد. چون اولياي الهي مظهر رحمت خداوند هستند بايد با رحمت و گذشت بيشتر عمل کنند و چون يونس × چنين نکرد، پس در واقع، ترک اولي مرتکب شده و کاري نکرده است که با عصمت او ناسازگار باشد.
ثالثاً، اگر يونس × خود را جزء ظالمان خوانده است، بدان معنا نيست که مرتکب گناه شده است، چون کلمه ظلم در زبان عرب به معناي گذاشتن چيزي در غير موردش است؛ يعني کار بي مورد، و از اين که حضرت يونس × حاضر نشد بيشتر از آنچه شکيبايي نموده، صبر و بردباري کند و قومش را مانند گله بدون شبان رها کرد و از ميان آنان بيرون رفت، سزاوار بود بعد از آن که متوجه شد در اين راه بيشتر صبر و شکيبايي و تحمل مي کرد، لذا با عذرخواهي از خداوند، خود را جزء ستم کاران خواند. و اين گونه عذرخواهي هرگز به معناي آن نيست که يونس × گناه کرده باشد.[2]
رابعاً، صبر و استقامت درجات معتدّد و مختلفي دارد، به طور يقين، حضرت يونس × نصاب لازم صبر و بردباري را براي مسئوليت رسالت خود داشته، اما شايد احساس کرده که برخي مراتب برتر شکيبايي را نتوانسته است در جريان دعوت قومش اعمال کند، لذا به خود نسبت ظلم داد تا از اين طريق کمبود آن مرتبه را جبران کند.[3]
گذشته از همه اينها، يونس × از کساني است که خداوند آنها را در قرآن به نيکويي ستوده و از صالحان، هدايت يافتگان، نيکوکاران و برگزيده شده ها خوانده و به خاتم انبياء | دستور داده است که به هدايت آنان، از جمله حضرت يونس × اقتدا کند.[4] پس چگونه مي توان در عصمت او ترديد کرد؟!