خانه » همه » مذهبی » آيا ارتباط با اهل تسنن در مذهب شيعه نكوهش شده يا خير؟

آيا ارتباط با اهل تسنن در مذهب شيعه نكوهش شده يا خير؟

پيش از اين كه  پاسخ داده شود، به يك مقدمه كوتاه اشاره مي‌شود و وآن اين كه: در نزد ارباب معرفت در بعد جهان انديشي و جهان نگري، به خصوص در بعد مذهب و مذهب گرايي نبايد به انديشه عاميانه و عوام انديشي. يا انديشه انسان‌هاي متعصب و گرفتار جهل مركب تكيه نمود، زيرا هر فرقه و گروهي از افراد مختلفي تشكيل شده و انديشه‌هاي گوناگوني در آن وجود دارد. و هيچ گاه معيار قضاوت‌ها در يك مذهب و يا گروه‌ نبايد بر انديشه و عملكردهاي اين گونه افراد قرار گيرد. اگر در هر مذهب افراد متعصب، گرفتار جهل مركب و يا عوام انديش وجود دارد، انسانهاي منصف، بيدار و با انديشه و تدبير صحيح نيز وجود دارند، و اگر از اين گونه افراد كمتر سخن گفته مي‌شود، و عملكردهاي انسان‌هاي متعصب و عوام انديش بيشتر ظهور دارد، از اين باب نيست كه فلان مذهب انديشه اين چنين داشته و افراد سالم در آن وجود ندارد. بلكه از اين باب است كه:
«صد نقش درست آمد و كس را نظري نيست               چون رفت خطائي همه را چشم بر آن است»
بنابراين، بعد از اين اشاره كوتاه، پاسخ را  اين گونه طرح مي كنيم:
كه ارتباط با مذهب اهل تسنن، يك ارتباط حسنه و انساني است.و اين ارتباط هيچ گاه نكوهش نشده است. به علت اين كه: مذهب اهل سنّت، يكي از مذاهب اسلامي مي‌باشد. و بر مبناي توحيد و يگانه پرستي، ايمان به نبوت و رسالت، (رسالت خاصه) و پيروي از قرآن كريم استوار بوده است. و در اصول دين با مذهب شيعيي اثنا عشري، وجه اشتراك دارد. و هيچ گونه نهي در اين گونه ارتباط نه از طريق روايات نبوي ـ صلّي الله عليه و آله ـ و نه از اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ نرسيده و ديده نشده است. و به عنوان يك مسلمان جان، مال و ناموس آنان محترم بوده واز هر گونه تجاوز به آن نهي شده و حرمت شرعي دارد. و در مورد هرگونه تجاوز و تعدي بر هر فرد مسلمان سفارش بر آن است، كه براي دفاع از حقوق آنان از هر راهي كه مي‌توانند، به پاخواسته، و از حقوق از دست رفته آنان دفاع شود.
و مطلب ديگر اين كه، سيره سلف صالح و علماي دين پس از زمان غيبت صغرا كه دوران نواب خاص حضرت حجت (عج) بوده است، و در عين اين كه، بعضي از نواب آن حضرت بر اثر سختگيري‌هاي يك عده از انسانهاي متعصب و كوردل، به مشكلاتي افتاده و حتي پنج سال زنداني مي‌گردد، باز هم هيچ گونه روايات و سفارشي از طرف حضرت، در منع ارتباط با مذهب اهل سنّت به دست نرسيده است. و حتي سفارش خصوصي نيز ديده نشده است.
و هم چنين، در دوران غيبت كبرا، از زمان و زبان محدّث بزرگ، كليني (ره)، شيخ صدوق (ره)، شيخ مفيد (ره)، سيد مرتضي (ره) و هم چنين در سلسله فقها و محدثين بعد از آن، همانند علامه حلي (ره)، شيخ طوسي (ره)، صاحب جواهر (ره)، و ياعلماي معاصر در اين مورد چيزي نرسيده است. امّا دوران نوراني امام راحل، امام خميني (ره)، نه تنها از اين كار منع نكرده و نكوهش نه نموده است، بلكه سفارشي در اين گونه ارتباط نموده و قطع اين گونه ارتباطها را تقبيح كرده و آن را از آرزوهاي استكبار مي‌داند.[1]نكته قابل توجه اين كه، هرگونه ارتباط، به خصوص ارتباط مذهبي، نشأت گرفته از احترام متقابل است. و در اين مورد، گذري كوتاه به تاريخ و دنياي معاصر دريچه و آينه خوبي براي چشم اندازها خواهد بود. پيشوايان مذاهب اربعة اهل سنّت، به خصوص مالكي و حنفي از امام صادق ـ عليه السّلام ـ به كمال و عظمت ياد كرده و علم و كمال خود را مرهون مباحث علمي آن حضرت مي‌دانند.[2]مناقب‌ و تأليفات زيادي درباره عظمت اهل بيت و عترت طاهره از بسياري از محققين و انديشمندان اهل سنّت در طول تاريخ و در قرنهاي مختلف برجاي مانده است.
شيخ شلتوت، رئيس دانشگاه الازهر، در سال 1958 درباره سؤالي كه در رابطه با مذهب جعفري شده است، در پاسخ آن اين گونه مي‌گويد: مكتب جعفري كه به مذهب اثناعشري معروف است، مكتبي است كه شرعاً پيروي از آن مانند پيروي از مكتب هاي اهل سنّت جائز است… مسلمانان اين حقيقت را دريابند و از تعصب ناحق و ناروائي كه نسبت به مكتب معيني دارد، دوري گزينند.[3]علامه اميني (ره)، صاحب «الغدير» كه سيماي شيعه واقعي را در اين كتاب وزين به تصوير كشيده در ج 3، ص 77، ‌درباره اكاذيب ابن تيميه مي‌گويد: اين دروغها و تهمتها تخم فساد را مي‌كارد، و دشمني‌ها را در ميان امت اسلامي بر مي‌انگيزاند. و جماعت اسلام را تبديل به تفرقه مي‌نمايد. و بعد در ج 3، ص 261 مي‌فرمايد: … شيعه هرگز اخوت اسلامي را كه در قرآن و سنّت به آن تصريح شده، محدود به جهان تشيع نكرده است و در اين جهت فرقي ميان شيعه و سني قائل نشده است. و هم چنين، در مقدمه ج 5، مطالب بسيار مفيد و جالبي دارد كه مجال بيان آن نمي‌باشد. (به آن مراجعه گردد)
انسانهاي انديشمند و بصير كه آگاهانه و منصفانه به واقعيت‌ها مي‌نگرد. عينك كور و تاريك تعصب را كنار گذاشته، از «الغدير» اين گونه سخن گفته و بر آن تقريظ مي‌نويسند:
1. عادل غضبان، مدير مجله مصري «الكتاب» در تقريظ بر «الغدير» در ج 3، مي‌گويد: «الغدير» منطق شيعه را روشن مي‌كند. و اهل سنّت مي‌تواند به وسيله اين كتاب شيعه را به طور صحيح بشناسد… .
2. محمد عبدالغني حسن مصري، در تقريظ بر ج اول، چ دوم: از خدا مي‌خواهم كه غدير سبب صلح و صفا ميان دو برادر شيعه و سني قرار گرفته و دست به دست هم داده بناي امت اسلام را بسازند.
3. دكتر محمد غلاب، استاد فلسفه در دانشكده اصول دين، در جامع الازهر در تقريظ بر ج 4 و دكتر عبدالرحمان كيالي حلبي در تقريظ بر ج 4، (مقدمه) مطالبي را بيان داشته است كه جهت اطلاع بيشتر مراجعه گردد.
و هم چنين تلاش رؤساي الازهر و مراجع شيعه در حفظ وحدت و ارتباط مسلمين نشان‌گر اهميت اين موضوع مي‌باشد.[4]در نتيجه: با چشم انداز و گذر تاريخ، و اشاره به نمونه‌هاي از دنياي معاصر، ارتباط با مذهب اهل تسنن نه تنها نكوهش نشده است، بلكه بر  مبناي اصول اسلامي و انساني، بر اين گونه ارتباطها تأكيد شده است. اگر احياناً انسان‌هايي در اين مسير سنگ اندازي نموده و مصالح اسلامي را از نظر دور داشته‌اند، و يا از راه تعصب و فكر عاميانه در اين جهت قدم برداشته و زمينه اين گونه ارتباطها را مخدوش كرده‌اند، به اتفاق انديشمندان اهل بصيرت و بينش صحيح، تقبيح شده و از آنان بيزاري جسته اند. و حساب آنها را با ديگران كه با مبناي اصول ديني، اخلاقي و انساني زندگي مي‌كند و رفتار انساني با همديگر دارند جدا نموده‌اند. بنابراين، ارتباط با مذهب اهل تسنن، از ديدگاه مذهب تشيع هرگز نكوهش نشده و تقبيح نگرديده است.

پي نوشت ها:
[1] . نرم افزارهاي از مجموعة سخنراني امام راحل، كلمه وحدت مسلمين، صحيفه نور در مجلات مختلف.
[2] . ابن حجر عقلاني، تهذيب التهذيب، ج 2، ص 104، و مناقب ابي حنيفه، ج 1، ص 173.
[3] . كتاب وحدت، كنگرة بزرگداشت هفته وحدت، آذرماه 1362، ص 378.
[4] . وحدت مسلمين، قم، نشر الهادي، ص601.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد