يكي از فرقه هاي معروف شيعي فرقة اسماعيليه است.
اين فرقة تاريخ بسيار پرماجرا دارد و انشعابات گوناگوني در آن پديد آمده است. بدين جهت بحث دربارة عقائد و تطورات تاريخي آن پيوسته مورد توجه محققان و نحله شناسان قرار داشته و اخيراً اين مسئله مورد عنايت بيشتري قرار گرفته است.[1]
تاريخ ظهور:
پيدايش اسماعيليه به حوالي نيمة قرن اول هجري يعني پس از شهادت امام جعفر صادق ـ عليه السلام ـ باز مي گردد. در آن زمان شيعه به فرقه هاي زير منشعب گرديد.
1. ناووسيه: گروهي بودند كه مرگ امام صادق ـ عليه السلام ـ را انكار كردند.
2. فطحيه: آنان كساني بودند كه عبدالله افطح را جانشين حضرت امام صادق ـ عليه السلام ـ دانستند.
3. سميطيه: آنان كساني بودند كه پس از امام صادق ـ عليه السلام ـ به امامت فرزند ديگر امام (محمد) معتقد شدند.
4. موسوّيه: آنان كساني بودند كه به امامت موسي بن جعفر ـ عليه السلام ـ معتقد گرديدند.
5. اسماعيليه: آنان كساني بودند كه اسماعيل بزرگترين فرزند امام صادق(ع) را كه در زمان حيات پدر درگذشت، امام دانستند.[2] از ميان اين فرقه ها از مذهب تشيع جدا شده بودند تنها فرقه اسماعيليه به زندگي خود ادامه داده و بقيه منقرض شده اند.
انشعابات فرقة اسماعيليه:
خود اسماعيليه به فرقه هايي تقسيم شدند كه برخي منقرض گرديده و برخي تا زمان حاضر همچنان باقي هستند كه عبارتند از:
1. اسماعيلية خالص: آنان گروهي بودند كه به امامت اسماعيل گرويده و مرگ او را انكار كرده گفتند: او زنده و غايب است و روزي ظهور خواهد كرد.
2. مباركيه: آنان كساني هستند كه به مرگ اسماعيل اعتراف كردند ولي در مسئلة امامت بر اين عقيده شدند كه منصب امامت از اسماعيل به فرزندش محمد منتقل گرديده است.
3. قرمطيه: پس از گذشت زماني از مباركيه شاخه اي منشعب شد كه به قرامطه شهرت يافت. آنان در مورد مرگ محمد بن اسماعيل با مباركيه مخالفت نموده و گفتند: محمد بن اسماعيل زنده و هفتمين و آخرين امام است.
4. فاطميه: مؤسس فرقة فاطميه، فردي است به نام عبيدالله المهدي كه حكومت فاطميان را تأسيس كرد.[3]اصطلاح فاطمي بر اين گروه بيانگر آن است كه آنان خود را منسوب به حضرت فاطمه زهرا ـ سلام الله عليها ـ ميدانند.
در اين باره ديدگاههاي مختلفي ابراز شده است.[4]1. برخي با قاطعيت نسبت آنان را به فاطمه زهرا ـ سلام الله عليها ـ انكار كرده اند از آن جمله (دُخويه) است.
2. برخي ديگر انتساب آنان را به حضرت فاطمه ـ سلام الله عليها ـ درست دانسته اند مثل (جرجي زيدان).
3. عده اي برآنند كه اظهار نظر قطعي در اين باره ممكن نيست. چنانكه (س.م.استرن) مي گويد:
معروف است كه طبق يك سند رسمي فاطمي، خط خلفاي فاطمي از طريق يك سلسلة ائمه مستوره به محمد بن اسماعيل بر مي گردد.
4. گروهي ديگر با تفكيك ميان امام مستودع و امام مستقر مشكل را حل كرده و گفته اند: گرچه مؤسس سلسلة فاطميه، يعني عبيدالله المهدي، داراي نسب فاطمي نيست ولي نسب خلفاي فاطمي پس از او حقيقتاً فاطمي است. و عبيدالله همان سعيد بن حسين بن عبدالله بن القداح است.
حكومت فاطميان در سال 292 آغاز و در سال 567 توسط ايوبيان برچيده شد. آنان در اين مدّت بر آفريقا و برخي مناطق ديگر حكومت نمودند. خلفاي فاطمي از آغاز تا پايان چهارده نفر بودند كه بخاطر اطالة كلام از آوردن نام آنها خودداري مي كنيم.[5]فاطميه انشعابات ديگري هم دارد كه در برخي از كتب مذاهب و فرق اسلامي به آنها اشاره شده است.
فاطميه در اول يك فرقه بود سپس بخاطر اختلافي كه در مورد امامت پيش آمد به فرقه هاي متعددي تقسيم شدند و علاوه بر فرقه هاي گفته شده انشعابات ديگري پيدا كردند. از جمله:
1. مستعليه و بهره: آن گروه از اسماعيليه كه پس از المستنصر، المستعلي بالله را خليفه و جانشين او دانستند، در مصر و يمن و مغرب آفريقا (مستعليه) و در هند «بهره» خوانده مي شدند.
2. بهرة داودي و سليماني: پس از وفات داود بن عجب شاه، بيست و ششمين داعي مطلق، بُهره به دو گروه داودي و سليماني تقسيم شدند.
3. نزاريه و آقاخانيه: فرقة نزاريه نخست در ايران توسط حسن صباح در قلعه الموت دست به فعاليتي گسترده زد و پس از حملة مغول به ايران قلع و قمع گرديد. و پس از آن در سال 1255 هجري آقاخان محلاتي كه از نزاريه بود در ناحية كرمان بر ضد محمد شاه قاجار قيام كرد، ولي شكست خورد و به بمبئي در هندوستان گريخت و دعوت نزاري را به امامت خود منتشر ساخت و از آن پس نزاريه به آقاخانيه شهرت يافته اند و مخالفانشان در هند آنان را خوجه يا خجاس مي نامند. آقاخانيه،برعكس بُهره، به مراسم عبادي و ديني چندان اهميت نمي دهند.[6]در نهايت مي توان گفت كه اسماعيليه نام عمومي فرقه هايي است كه بعد از امام جعفر صادق ـ عليه السلام ـ به امامت فرزندش اسماعيل يا نواده اش محمد بن اسماعيل اعتقاد دارند و در بلاد مختلف به نامهاي گوناگون مانند: باطنيه، تعليميه، سبعيه، ملاحده و قرامطه خوانده شده اند. و نخست به دو فرقة اسماعيليه خاص و اسماعيليه عام تقسيم شدند و بعداً انشعاباتي ديگري پيدا كردند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. سير كلام در فرق اسلام، نوشته محمد جواد مشكور.
2. الملل و النحل: نوشتة ابوالفتح محمد بن عبدالكريم شهرستاني.
3. سيري در تاريخ شيعه نوشته داود الهامي.
4. اسماعيليه نوشته هاشم عثمان، چاپ بيروت.
پي نوشت ها:
[1] . رباني، علي، فرق و مذاهب كلامي، قم، مركز جهاني علوم اسلامي، چاپ امير ، نوبت اول، 1377، ص65.
[2] . رباني: درآمدي بر علم كلام، دارالفكر، چاپ قدس، نوبت اول، 1378، ص219.
[3] . درآمدي بر علم كلام، ص220.
[4] . طباطبائي، سيد محمد حسين، شيعه در اسلام، انتشارات دارالكتب اسلامي، 1351، ص37.
[5] . رباني، علي، فرق و مذاهب كلامي، همان، ص83.
[6] . همان، ص93.