اول ببينيم شهادت چيست و شهيد كيست و بعد به سؤال جواب مي دهيم.
«شهادت مرگي است كه انسان با توجه به خطرات احتمالي يا ظني يا يقيني فقط به خاطر هدفي مقدس و انساني و تعبير قرآن في سبيل الله از آن استقبال كند»[1]. پس شهيد كسي است كه در راه خدا جان خود را از دست بدهد. اما آيا آنها كه دست به عمليات انتحاري مي زنند شهيد محسوب مي شوند ولو آن كه باعث كشته شدن زنان و بچه ها بشوند؟ بايد ديد چرا اين عملياتهاي انتحاري صورت مي گيرد؟ اينها از سرزمين اسلامي فلسطين در مقابل دشمن متجاوز صهيونيستي دفاع مي كنند. آيا به شكلي خاص بايد دفاع كرد؟
«اگر دشمن بر سرزمينها يا مرزهاي اسلامي مسلط شود كه از او بر اسلام و جامعة اسلامي ترسيده مي شود بايد از اين سرزمينها و مرزها با هر وسيله اي كه ممكن باشد از بذل جان و مال دفاع كرد. در اين دفاع نياز به حضور امام يا نائب خاص يا نائب عام او نيست. دفاع بر هر مكلفي با هر وسيله اي بدون هيچ قيد و شرطي واجب است»[2].
طبق اين حكم شرعي بايد از سرزمينهاي اسلامي با هر وسيله اي كه ممكن است دفاع كرد و صورت و شكل خاصي نيز ندارد. پس اگر مبارز فلسطيني امروز چاره اي جز عمليات انتحاري و استشهادي نداشته باشد، بايد با همين شيوه از سرزمين خود دفاع كند. اما كشتن زنان و كودكان چه مي شود؟
درست است كه از نظر احكام اسلام در حالت عادي كشتن زن و كودك در جنگ جايز نيست. «كشتن ديوانگان و كودكان و زنان هرچند به دشمن كمك كنند جايز نيست».[3] اين حالت عادي قضيه است. اما اگر در جنگ ضرورت اقتضا كرد كشتن آنها اشكالي ندارد؛ لذا علما حكم قبل را استثنا زده اند كه جايز نيست «مگر در حال ضرورت»[4]. اما حال ضرورت چيست؟ اين كه دشمن كافر از زنان و كودكان به عنوان سپر دفاعي استفاده كند يا اين كه فتح و پيروزي بر دشمن جز با كشتن آنها ممكن نباشد يا موارد مشابه ديگر.[5]پس اين گونه نيست كه كشتن زنان و كودكان بي گناه هميشه و همه جا ممنوع و حرام باشد، اگر ضرورت جنگ يا دفاع از كشور اسلامي اقتضا كرد اشكالي ندارد. بنابراين اگر دفاع جز با عمليات انتحاري و استشهادي ممكن نباشد و نيز اگر جز با كشتن زنان و كودكان ممكن نباشد، اينها اشكالي ندارد و بلكه بايد همين گونه دفاع كرد.
خلاصه:
چون دفاع از اسلام و سرزمين اسلامي دستور الهي است و كسي كه در راه انجام دستورات الهي گام بر مي دارد در راه خدا جهاد كرده است و اگر كشته شود شهيد محسوب مي شود. مجاهدان فلسطيني نيز كه با عمليات انتحاري و استشهادي در راه خدا به دفاع از سرزمين اسلامي مشغولند و در اين راه کشته مي شوند، شهيد محسوب مي شوند ان شاء الله. و كشتن بي گناهان از زن و كودك در حال ضرورت اشكالي ندارد.
تذكر:
اولاً: كشتن زنان و كودكان در عملياتهاي انتحاري فلسطيني ها كم اتفاق مي افتد. و هميشه هدف آن ها مقر نظاميان و اجتماع آن هاست يعني چنين نيست كه مثلاً در دبستان كودكان يا اجتماع مردم عادي بمب گذاري كنند.
ثانياً: به طور قطعي نمي توان گفت كه همة زنان اسرائيلي كه در سرزمين فلسطين اقامت دارند بي گناه است چون اكثراً با علم به غصب بودن آن سرزمينها به آنجا آمده اند مضاف بر اينكه دولتمردان و حاكمانِ غاصب خويش را تأييد مي كنند و به كارهاي ظالمانة آنها راضي هستند.
ثالثاً: از آنجا كه سؤال مربوط به عمليات هاي استشهادي در سرزمين فلسطين است، خوب است اشاره اي به فتواي جمعيت علماي فلسطين كه از نزديك شاهد واقعيتهاي فلسطين هستند بکنيم: «اين گونه عمليات خسارات زيادي از جمله تلفات جاني، رعب و وحشت انداختن در دلها، به لرزه درآوردن پايه هاي حكومت براي دشمن صيهونيستي را به همراه دارد يك نوع جهاد در راه خدا به شمار مي آيد كه علاوه بر موارد مزبور نتايجي همچون وادار شدن دشمن به عقب نشيني، كاستن از تعداد مهاجران يهودي به فلسطين، خسارت مادي و اقتصادي بزرگ، تضعيف شوكت آنها، محقق ساختن مصالح بزرگ امت اسلام و ملت فلسطين و افزايش روحيه و شجاعت مبارزان بر جهاد و شهادت دربر داشته است، در واقع جريان اين عمليات ها نمونه بارز و زنده جهاد و مقاومت شهادت به جامعه نشان داده اند، علماي قديم و معاصر، مشروعيت اين نوع عمليات را تأييد كرده اند»[6].
مطالب و تذكرات فوق را با سخناني از آيت الله نوري همداني يكي از مراجع تقليد شيعه به پايان مي رسانم:
«از آنجا كه مردم مظلوم فلسطين اين سرزمين كه قلب تپنده اسلام و متعلق به همة مسلمانان است، در برابر ارتش مسلح اسرائيل كه مورد حمايت قدرتهاي استكباري چون آمريكا و همفكران آنها است، قرار گرفته اند و براي احقاق حق خود جز انتفاضه و عمليات استشهادي راه ديگري ندارند عمليات استشهادي آنها جهاد در راه خدا است و شهيدان اين راه مقدس در جوار رحمت الهي قرار دارند.»[7]
معرفي منبع جهت مطالعه بيشتر:
1. تفسير نمونه، ناصر مكارم شيرازي، دارالكتب الاسلاميه، چاپ 31، 1378 ش، ص 31- 34.
پي نوشت ها:
[1] . مطهري، مرتضي، قيام و انقلاب مهدي به ضميمة شهيد، انتشارات صدرا، چ 10، ص 84.
[2] . امام خميني (ره)، تحريرالوسيله، موسسه مطبوعاتي اسماعيليان، 1408 ق، ص 485.
[3] . نجفي، جواهر الكلام، دارالكتب الاسلاميه، چاپ 3، ج 21، ص 73.
[4] . همان، ص 73.
[5] . همان، ص 74.
[6] . سايت مركز اطلاع رساني فلسطين.
[7] . پايگاه اينترنتي نوري همداني، WWW.Noorihamedni.com