خانه » همه » مذهبی » آيا انسان به عنوان اشرف مخلوقات مي تواند از همة جزئيات اين عالم آگاه شود و به اسرار هستي پي ببرد و راز و رمز خلقت را بشناسد يا نه؟

آيا انسان به عنوان اشرف مخلوقات مي تواند از همة جزئيات اين عالم آگاه شود و به اسرار هستي پي ببرد و راز و رمز خلقت را بشناسد يا نه؟

در پاسخ بايد گفت، انسان به عنوان اشرف مخلوقات مي تواند بالاترين و كامل ترين آگاهي را نسبت به جهان داشته باشد و يا بكوشد كه بدست آورد. و اين از دو راه ميسور خواهد بود، راه اول شناخت و معرفت و درك شهودي است كه نصيب انسان كامل مي شود و انبياء و اولياء الهي از طريق علم غيبي و معرفت شهودي به همة اسرار عالم و آدم آگاهي دارند و ريز ترين پديده هارا مي دانند و به آن ها و همة اسرار هستي آگاهي دارند، امام خميني دربارة احاطة علمي انسان كامل مي گويد: براي انبياء و اوصياء مقام شامخي است از روحانيت و به آن مقام احاطة علمي قيّومي دارند به جميع ذرات كائنات و بالجمله چون انسان هاي كامل، احاطة علمي به همة عوالم غيبي و ملكوتي دارند لذا از همة جزئيات آنها آگاه اند.[1] و همچنين در قرآن كريم خداوند فرمود: «و علّم آدم الاسماء كلّها»[2] مراد از اسماء در اين آيه هرچه باشد، قدر متقين اين است كه اين علم و آگاهي انسان كامل، نسبت به حقايق عالم هستي است و خداوند حقايق عوالم وجود را در واقع به انسان كامل تعليم داده   و او را از آن آگاه ساخته است.[3]بنابراين گرچه عالم هستي بسيار عظيم و گسترده است اما انسان كامل به دليل عظمت خاص خود بر همة عوالم وجود احاطة علمي دارد و آن را مي داند و اسرار عوالم هستي را درك مي كند. از اين رو بايدگفت كه انسان كامل نه تنها سهمش از شناخت عالم و جهان خلقت اندك نيست بلكه احاطة علمي كامل بر جهان دارد.
راه ديگر براي شناخت جهان همان راه عمومي است كه بشر با پيشرفت هاي شگفت انگيز خود بسياري از پديده هاي عالم را تاكنون شناخته است، گرچه مجهولات بشر نسبت به عالم اصلاً قابل مقايسه با آنچه تاكنون شناخته است نيست اما به هر حال بشر پيوسته در حال پيش رفت به سوي درك و شناخت جهان هستي است.
بنابراين از اين منظر هم باز هم مي توان گفت: گرچه جهان بزرگ است اما بشر نيز در حال پيش روي به سوي شناخت اين جهان بزرگ است.
پس انسان کامل نه همة انسان ها توانايي احاطه ي علمي به جزئيات جهان را دارد البته نبايد از نظر دور داشت که انسان توان شناخت حقيقت پروردگار عالم را ندارد و تنها مي تواند جلوه هايي از اين حقيقت را با توجه به توان و سعه ي وجودي خود بشناسد علت اين عدم توانايي آن است که ظرفيت وجودي انسان محدود است و بايد گفت که کيفيت و کميت علم و آگاهي تابع ظرفيت وجودي شخص عالم است اگرچه انسان اشرف موجودات است و مي تواند با فعليت بخشي به استعدادهاي خود بر همه ي موجودات پيشي بگيرد و ظرفيت وجودي خود را ازآن ها برتر نمايد و در نتيجه بر جزئيات همه ي عالم علم پيدا کند اما نسبت به ساحت ربوبي اين ظرفيت انسان بسيار محدود است و تنها در حوزه ي ظرفيت خود توانايي شناخت حضرت حق را دارد.  بنا بر اين مي توان گفت انسان کامل اين توانايي را دارد که از همة اسرار اين عالم آگاه شده و به اسرار هستي پي برده وراز ورمز خلقت را بشنا سد، نه همة انسان ها.

معرفي منبع جهت مطالعه بيشتر:
1. آموزش فلسفه، استاد مصباح يزدي.
 
پي نوشت ها:
[1] . موسوي خميني، سيد روح الله، امامت و انسان كامل، نشر مؤسسه آثار امام، 1381ش، ص176 ـ 178.
[2] . بقره/ 3.
[3] . جوادي آملي، عبدالله، تفسير تسنيم، قم، نشر مركز اسراء، 1380ش، ج3، ص207.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد