برخلاف آنچه كه بعضاً گفته مي شود، زن قانوناً و شرعاً مكلّف به اطاعت مطلق از شوهر خود نيست.
درست است كه طبق آية«الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ»[1] سرپرستي و مديريت خانواده بر دوش مردان قرار گرفته است و همين برداشت هم در ماده 1105 از قانون مدني منعكس شده است. ولي با اين حال اين رياست شوهر و اطاعت زوجه بطور مطلق نيست، بلكه «قيمومت مرد بر زن از نظر زوجيّت است.»[2] «اطاعت خدا در مورد شوهر بمعني عمل به تعهدات زناشويي است كه زن طبق عقد ازدواج آنها را بر خود لازم ساخته است.»[3] «چون مسئوليت تأمين هزينه خانواده با مرد است سرپرستي داخلي منزل هم با اوست.»
اما اينچنين نيست كه از اين سرپرستي بخواهد مزيّتي هم به دست آورد و بگويد من چون سرپرستم پس افضل هستم. بلكه اين يك كار اجرايي است، يك وظيفه است نه فضيلت. نيز اينچنين نيست كه قرآن به زن بگويد تو تحت فرمان مرد هستي بلكه به مرد مي گويد تو سرپرستي زن را به عهده داري.»[4]«الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ» به اين معني نيست كه زن اسير مرد است و مرد قوّام، قيّوم و مدير است و مي تواند به دلخواه خود عمل كند. بلكه قرآن هم به زنها مي گويد شما به اين مديريت و سرپرستي احترام بگذاريد و هم به مرد مي گويد تو موظّفي و اين وظيفه توست نه مزيّت توست.[5] وقتي هم پاي وظيفه به ميان مي آيد سخن از رفتار عادلانه نيز مطرح مي شود، لذا مرد حق ندارد هر نوع تصميم خود را هر چند ناعادلانه و به دور از انصاف باشد بر زن تحميل كند و او را مجبور به اطاعت كند. از ديدگاه اسلام خانواده اصولاً مردسالار يا پدرسالار نيست بلكه عدالت محور و حق مدار هست و خانواده نمونه كوچكي از امت اسلامي است كه احكام آن بر اساس شريعت بوده و ادارة آن از طريق مشورت انجام ميگيرد.
شاهد مطالب بالا آية «و عاشروهنَّ بالمعروف»[6] مي باشد. «معروف يعني به رسميت شناخته شده، چيزي را كه عقل به رسميت مي شناسد و پيش وحي و صاحب شريعت نيز به رسميت شناخته شده است و چيزي را كه عقل و دين آن را به رسميّت نمي شناسد نكره و ناشناخته است و مي شود منكر. فرمود: با صنف زن طوري رفتار كنيد كه عقل و شرع او را به رسميت مي شناسد، يعني پيش عقل و وحي به رسميت شناخته شده است. اين قشر عظيم را منزوي نكنيد و با آنها بد رفتاري نكنيد.»[7]يا وقتي كه قرآن مي فرمايد:«وَ لا يُعْصِينَكَ فِي مَعْرُوفٍ»[8]؛ اي پيامبر زنان در معروف با تو مخالفت نكنند. با اينكه پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ معصوم است و حرفي جز معروف نمي زند، تكليف سايرين مشخص مي شود.
«در روايتي كه از امام صادق ـ عليه السّلام ـ وارد شده است ايشان مي فرمايند:«در حديث بيعت پيامبر با زنان، پيامبر به آنان فرمود: ….. و در معروف شوهران خود را نافرماني نكنيد، آيا اقرار مي كنيد؟ گفتند: آري.»[9] و تاكيدات فراواني كه در مورد حسن معاشرت مرد با زن وارد شده است. قال الصادق ـ عليه السّلام ـ :«رَحِمَ الله عبداً احسن فيما بينه و بين زوجتهِ فان الله عزّوجلّ قد ملّكهُ ناصيتها و جعله القيّم عليها»[10]؛ «خدا رحمت كند بنده اي را كه ميان خود و زنش روابط حسنه برقرار كند، زيرا خداوند سرنوشت زن را به دست او سپرده و او را موظّف به سرپرستي وي ساخته است.»
قال رسول الله ـ صلّي الله عليه و آله ـ :«اكمل المؤمنين ايماناً اَحَسنهم خلقاً و خيارُكُم خيارُكم لنسائهم»[11]؛ «كاملترين مؤمنان از حيث ايمان خوش خلقترين آنهاست و شايسته ترين شما آنهايي هستند كه با زنهايشان خوش رفتارند.»
با توجه به معني معروف، حرف زور و ظلم هم جزء سخن غير ديني محسوب مي شود و اين اشتباه است كه گمان كنيم حرف غير ديني صرفاً باز داشتن از واجبات يا امر به منكرات است، بلكه هر سخن زور و ظلم و نا حق هم سخن غير ديني محسوب مي شود.
پس با توجه به مطالب گفته شده رياست مرد به خانواده مطلق نيست و او در اعمال اين رياست آزادي مطلق ندارد كه بتواند هر كاري بخواهد انجام دهد يا هر كاري را بر زن خود تحميل كند بلكه اين اختيار او مشروط است. البته در مورد وظايفي كه در اثر ازدواج بر زن واجب مي شود. مثل: تمكين، اجازه زن براي بيرون رفتن از منزل و …. اطاعت زن از مرد بصورت مطلق واجب است. و اين را نبايد فراموش كرد كه براي اين كه الگوها و موازين اسلامي به خصوص مسائل ميان زن و مرد در خانواده نهادينه شود نياز به فرهنگ سازي و توجه ويژه به نسل نو است چون اين گونه مسائل دو سويه هستند يعني براي تحقق آنها نياز به همكاري زن و مرد دارند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. خانواده در قرآن؛ دكتر احمد بهشتي.
2. زنان و حقوق برابر؛ فريبا علا سوند.
3. نظام حقوق زن در اسلام؛ مرتضي مطهري.
4. نيمة ديگر؛ نابرابري حقوقي زنان در بوتة نقد، نوال سعدواي، هبه رئوف عزّت، مترجم: عباس محمدي اصل.
پي نوشت ها:
[1]. نسا/34.
[2] . الميزان، ج 4، ص 544.
[3] . فضل الله، سيد محمد حسين، دنياي زن، ص 110.
[4] . جوادي آملي، عبدالله، زن در آئينه جلال و جمال، ص 366.
[5] . همان، ص 367.
[6]. نساء/19.
[7] . زن در آئينه جلال و جمال، همان، ص 370.
[8]. ممتحنه/12.
[9] . حرّ عاملي، وسائل الشيعه، حديث 25451.
[10] . روضه المقتين، ج 8، ص 377.
[11] . نهج الفصاحه، شماره 1477.