آيا بايد از جن ترسيد؟
آيا بايد از جن ترسيد؟
اما قرآن بر تمام توهمات و تخيلات مردم و اعتقادات آنها به مخلوقات غير مرئي عالم خلقت خط بطلان کشيده و ضمن تأييد وجود جن، آنها را مخلوقاتي متفکر، باهوش، مکلف و ساکنان آسمان معرفي کرده است.
جن از نظر لغت چيزي است که از حواس انسان پوشيده باشد، جنت را هم از آن جهت « جنت» مي نامند که درختانش زمين را پوشيده و مستور دارد.
بيست و دو بار نام جن در قرآن کريم آورده شده است.
هفتاد و دومين سوره قرآن به نام اين موجود مزين گرديده است. احاديث و روايات فراواني از پيامبر اکرم (ص)، حضرت علي (ع)، امامان و بزرگان علوم ديني در اين خصوص موجود بوده و در دسترس قرار دارد.
جن ها به وسيله بسياري از انسان ها ديده شده است.
قرآن، ويژگي هايي براي جن ذکر مي کند و او را موجودي ناپيدا مي داند که داراي مشخصات زير است:
1. جنيان از شعله هاي آتش آفريده شده اند ( سوره الرحمن، آيه 14)؛
2. داراي علم و درک و تشخيص حق از باطل و قدرت منطق و استدلال هستند؛
3. خلقت آنها در روي زمين قبل از خلقت انسان ها بوده است؛
4. آنها قدرت بر انجام بعضي کارهاي مورد نياز انسان را دارند؛
5. در ميان آنها افرادي يافت مي شوند که از قدرت زيادي برخوردارند؛
6. داراي تکليف و مسئوليت هستند؛
7. گروهي از آنها مؤمن و گروهي کافرند؛
8. آنها داراي حشر و نشر و معادند؛
9. جنيان چون انسان ها دسته دسته به دنيا مي آمده اند تا زمان مرگ زندگي کرده و بعد به جهان آخرت خواهند رفت (سوره فصلت، آيه 25)؛
10. آنها نيز نر و ماده دارند ( سوره جن، آيه 6)؛
11. تعداد جنيان بيش از آدميان است ( سوره انعام ، آيه 128)؛
از آيات قرآن بر مي آيد که جن از آتش است و انسان از جنس خاک و اين چنين دريافت مي شود که جنيان قبل از انسان خلق شده اند و از آنجايي که هر دو از ماده آفريده شده اند، پس مادي هستند، ولي دو تفاوت اساسي، آنها را از ساير موجودات متمايز مي سازد:
1. مي توانند خود را به هر شکل و قيافه اي در آورند ( به جز پيامبران و ائمه معصمومان (ع))؛
2. از چشم موجودات ديگر پنهانند.
ملاصدرا پنهان و آشکار شدن جن را با هوا قياس مي کند و اين طور عنوان مي دارد:
بدن هاي آنها در الطاف نرمي متوسط بوده و از اين رو آماده جدايي يا گرد آمدن هستند، چون گرد هم آيند، قوام آنها بهتر گشته و مشاهده مي گردند و چون جدا گردند، قوامشان نازک و جسمشان لطيف مي شود و از ديده پنهان مي مانند مانند هوا که وقتي ذراتش گرد هم مي آيند، غليظ مي شود و به صورت ابر در مي آيد و وقتي ذرات از هم جدا مي شوند، لطيف شده و ديده نمي شوند.
* ماده اوليه آفرينش جن
چنانچه در قرآن آمده است:
« سوگند مي خوريم که ما خلقت نوع آدمي را از گلي خشکيده که قبلاً گلي روان، متغير و متعفن بود، آغاز کرديم و نوع «جن» را از بادي بسيار داغ خلق کرديم که از شدت داغي مشتعل گشته و آتش شده بود.»
وقتي از آتش سخن به ميان مي آيد نبايد تصور شود که بايد خرمني از هيزم يا مقداري نفت را روشن کرد تا نور و گرما به وجود آيد؛ بلکه بايد دانست نيروها و انواع گرمازا بسيارند مانند اشعه ليزر که اخيراً کشف شده و پرتوي از آن سخت ترين پولاد را سوراخ مي کند.
با ذکر اين مطلب مي گوييم آفرينش جن يا فرشته از « آتش يا انرژي» که در قرآن به آن اشاره شده آتشي که محسوس ما هست، نمي باشد؛ بلکه بيان کننده اين حقيقت است که از جنس آتشي است که براي ما مفهومي ذهني دارد و تصورش ممکن است، ولي خود آتش نيست، خداوند پاره اي از مخلوقات را آفريده است. همچنين از کلمه « از خاک» در مي يابيم که آدم از خاکي که هر روز پا بر آن مي گذاريم ، آفريده نشده، بلکه از جنس اين خاک که مواد گوناگوني را به همراه دارد، خلق شده است. مثلا وقتي مي گوييم جعفري از « آهن» سرشار است، نبايد انتظار داشت که سختي آهن در زير دندان انسان محسوس گردد، بلکه از جنس آهن ترکيباتي قابل هضم و جذب به وجود آمده که به هيچ وجه به فلز شباهتي ندارد.
* برتري انسان بر جن
خداوند در قرآن کريم مي فرمايد: « و ما فرزندان آدم را بر بسياري از مخلوقات خود برتري و فضيلت کامل بخشيديم.» (سوره اسرائ، آيه 70)
و همچنين واجب شدن سجده شيطان و فرشتگان بر انسان نيز، خود دليلي بر برتر بودن نوع انسان است در پيشگاه خداوند.
« تکريم» انسان به دادن عقل است که به هيچ موجودي ديگر داده نشده و انسان به وسيله آن خير را از شر و نافع را از مضر و نيک را از بد تميز مي دهد.
* آيا جن علم غيب دارد؟
قابليت هاي موجود در جن ناشي از نوع خلقتش مي باشد، مانند پنهان به دور از چشم، طي مسافت کردن و … اين تصور را در ذهن انسان ها ايجاد مي کند که اين موجودات از عالم غيب آگاهند. ولي حقيقت آن است که تنها خداوند است که آگاه به غيب مي باشد، چنانچه مي فرمايد:
« خداوند، داناي غيب است و غيب خود را بر هيچ کس آشکار نمي سازد مگر بر آن پيامبري که از او خشنود باشد» و البته بسيار ديده شده در جريان همين احضار روح که ما آن را احضار جن مي دانيم، جنيان توانسته اند پاسخ هاي درست و مناسبي را ارائه دهند که ما آن را نبايد ناشي از علم غيب آنان دانست؛ زيرا جن ها از آنجايي که به راحتي مي توانند طي طريق کنند مي توانند از هم نوعان خود که در جريان اجرا قرار دارند، پاسخ را جويا شده و به شخص رابط اطلاع دهند يا از امکانات ديگري استفاده کنند که ما از آن بي خبريم.
* ايمان آوردن جنيان به قرآن
در سال دهم بعثت پيامبر اکرم (ص) از «مکه» به «طائف» تشريف برد تا مردم را در آن مرکز به سوي اسلام دعوت کند؛ اما کسي به دعوت او پاسخ مثبت نگفت. در بازگشت به محلي رسيد که آن را وادي جن مي گفتند. شب را در آنجا ماند و آياتي از قرآن تلاوت کرد، گروهي از جن شنيدند و ايمان آوردند و براي تبليغ به سوي قوم خود برگشتند. همچنين علقمه بن قيس از عبدالله بن مسعود روايت کرده است که شبي در مکه پيامبر را نيافتم و هر چه جست و جو کرديم اثري از او نديدم. در آخر گفتيم حتماً آن جناب را ربوده اند يا به معراج رفته در حالي که در دره ها دنبالش مي گشتيم، ديديم از ناحيه « حرا» مي آيد، پرسيديم يا رسول الله ! کجا بوديد؟ ما خيلي ناراحت شديم و بر جان تو ترسيديم و نيز به وي گفتيم: امشب از ساعتي که شما را گم کرديم تا اين ساعت، شبي را گذرانديم که هيچ قومي بدتر از آن به سر نبرده است. حضرت در پاسخ فرمودند: « دعوت کنندگان جن به سراغ من آمد و من رفتم برايشان قرآن بخوانم. آنگاه مرا با خود برد و جاي پاي جنيان را به ما نشان داد که اين حکايت اشاره به واقعيت جن و شأن نزول سوره جن در قرآن کريم دارد.»
* ترس از جن
آيا بايد از جن ها ترسيد؟
ظرفيت و عکس العمل هاي انسان ها در ارتباط با موجودات ناشناخته بسيار متفاوت و غير قابل پيش بيني است بنا بر اعتقاداتي که سينه به سينه و نسل به نسل منتقل شده، همواره جن ها موجوداتي آزار دهنده و موجب شر و فساد بوده اند. هرگاه بيماري لاعلاجي پيش آمده يا اتفاق غير قابل توجيهي روي داده به جن و شيطان نسبت داده اند. به طور حتم شما هم عارضه « آل زدگي» را شنيده ايد مردم معتقدند که اين موجود جان زن زائو و طفلش را به خطر مي اندازد و چند سيخ پياز پوست کنده را در بالاي سر زائو مي گذاشتند تا آل و جن از بوي بد پياز فرار کرده و به زائو نزديک نشوند. در حالي که امروزه از طريق علمي ثابت شده است که عامل بسياري از بيماري ها ميکروب و موجودات ميکروسکوپي بوده و وجود ميکروب و نفوذ آن در بدن ضعيف زائو و طفلش موجب بيماري شده و خاصيت ميکروب زدايي پياز علل سلامت و محافظت بوده و نه بوي بد آن.
شايد بهترين راه براي در امان ماندن از آزار جنيان بالا بردن دانش و آگاهي نسبت به آنهاست؛ زيرا جنيان نيز مانند انسان خوب و بد دارند؛ ولي چه بسا بسياري از اختلالات رواني، روحي که به جسم هم آسيب جدي وارد مي سازد، ناشي از ديدار با يک جن خوب و نيکوکار بوده و تنها ترس از ديدار با اين موجود فرد را دچار عارضه ساخته و هيچ قصد و عمدي از سوي جنيان در کار نبوده است.
* ارتباط جن با انسان
حکيمه، دختر موسي بن جعفر (ع) گويد:
امام رضا (ع) را ديدم در محل جمع آوري هيزم خانه ايستاده و آهسته سخن مي گويد و من ديگري را نمي ديدم، گفتم : آقاي من با چه کسي آهسته صحبت مي کني؟ فرمود: « اين عامر زهرايي است که نزد من آمده و چيزي مي پرسد و درد دل مي کند.» عرض کردم: سرورم! دوست دارم سخنش را بشنوم، به من فرمود: « اگر تو سخنش را بشنوي يک سال تب مي کني.» عرض کردم: آقايم، دوست دارم بشنوم، فرمود:« بشنو»، من گوش دادم صدايي مانند سوت شنيدم و تا يک سال مرا تب گرفت.
شهيد مطهري مي گويد:
بايد گفت به لحاظ انحطاط مراتب کمالي و معنوي جنيان، برخوردانسان با جن و رابطه مستقيم آنان سبب مي شود که تا روح انسان خراب گردد و بنابراين از اينجا يک دستورالعمل از قرآن مي توان دريافت کرد و آن اينکه اگر چه جنيان هم مخلوقند و مسئول و حتي پاره اي از آنان مؤمن، ولي انسان ها نبايد با اين مخلوق ارتباطي برقرار نموده و مستقيم رابطه برقرار کنند و پيامبر (ص) هم چنين نکرد.
* عمر جن
اينکه ميزان متوسط عمر جن چقدر است، مشخص نيست. شايد بتوان گفت همان گونه که عمر انسان در ادوار مختلف، ميزان متغيري داشته است، عمر جن نيز اين چنين باشد. بعضي گفته اند که نوعي از جن عمري بسيار طولاني دارند که ابليس از همين نوع است و تنها شاهد سخنانشان ابليس است که تا روز نفخ صور اول، خداوند به وي مهلت داده است.
اين سخن هم دليل درستي نمي تواند باشد؛ زير آن چنان که از آيات بر مي آيد، ابليس به صورت استثنايي اين مهلت را از خداوند دريافت داشته است که اين مسئله در ميان انسان نيز هست وکساني هستند که داراي عمر طولاني بوده اند و هنوز هم زنده هستند، از جمله حضرت مسيح (ع) و حضرت خضر (ع) و امام مهدي (ع).
* پرسش هايي در مورد جن
شخصي خدمت سيد مهدي مرتضوي لنگرودي، امام جماعت « مسجد امام جمعه» در قم رسيد و سؤالات زير را مطرح کرد:
1. جن در کجا به سر مي برد؟؛
در جاهاي مختلف و بيشتر در خرابه ها چون ساختمان ندارند.
2. به چه صورت ظاهر مي شوند و آيا به هر کس که بخواهند مي توانند ظاهر شوند؟؛
آنها بر هر کسي مي توانند ظاهر شوند و به هر شکلي به غير از انبياء و معصومان (ع) مي توانند در آيند.
3. اگر انسان مزاحم جن نشود، آيا او مزاحم خواهد شد؟
به هيچ وجه.
4. نظرتان درباره تسخير يا ارتباط با جن چيست؟
علما تسخير آن را حرام مي دانند، اما در مورد ارتباط، من قائل به اين هستم که در اين ايجاد رابطه نيز مسائلي مثل تسخير جن ممکن است به وجود بيايد که مي تواند اشکال داشته باشد.
6. ميزان خطر جن براي انسان چقدر است و بيشتر سراغ چه کساني مي روند و راه رهايي چيست؟
خطر آنها در حد کشتن نمي رسد، اما تا به حد غش مي رسد، به وسيله آيات و بسم الله مي توان اثر آنها را محو نمود. به همين دليل آنها بيشتر سراغ کودکان مي روند؛ چون ذکر نمي دانند و به سن تکليف نرسيده اند تااذکار زياد بر زبانشان جاري شود.
لازم به ذکر است عنوان کنيم که شهيد بزرگوار آيت الله دستغيب در کتاب « گناهان کبيره» (ج2) بحثي دارد تحت عنوان تسخيرات که مي فرمايد:
تسخيرات، استخدام و تسخير کردن ملک يا جن يا ارواح بشر يا ساير حيوانات و … است که تمام اينها حرام و از اقسام سحر شمرده شده.
آقاي علي جمالي تنگستاني در کتابش چنين بيان داشته:
ارواح تسخير نمي شوند؛ مگر يک دسته از آنها و آن دسته ارواح خبيثه اند. به عبارت ديگر از طريق رياضت و چله نشيني جن و انس تحت تسخير قرار گيرند، ولي ارواح خبيثه جنياني که مسلمان نيستند، مسخر عامل مي شوند… ارواح خبيثه در امور نامشروع مانند سحر، جادوگري ، تفرقه بين زن و شوهر، ايجاد عشق و علاقه بين افراد نامحرم، پيش گويي، غيب گويي و نظاير آنها مورد استفاده قرار مي گيرند و در اين صورت معلوم و مسلم است که تسخير ارواح حرام است.
* عقايد خرافي در مورد جن در زمان حاضر
امروزه اکثر مردم بر اثر ناآگاهي، معتقدند که جن موجودي است شرور که در زندگي بشر دخالت کرده و براي او ايجاد مصيبت مي کند؛ بنابراين او را موجودي مزاحم مي دانند که بايد دائم از او بر حذر بود. دليل اين همه خرافات اين است که مردم به جاي اينکه به سراغ قرآن بروند جن را از طريق شيادان و کلاهبرداران و دعانويس ها و فالگير ها شناخته اند. از خرافات عادي در مورد جن اين است که مردم عادي معتقدند نبايد شب ها آب گرم روي زمين ريخت؛ زيرا به گمان آنها روي جن مي ريزد، بعضي از دعانويس ها ادعا مي کنند مي توان جن را در شيشه زنداني کرد.
همين خرافات باعث شده که بعضي به طور کل منکر وجود جن شوند. متأسفانه هم گروه خرافاتي و هم کساني که منکر وجود جن هستند، آشنايي درستي با اسلام و قرآن ندارند و در نتيجه اصلاً شناختي نسبت به جن ندارند؛ در حالي که قرآن، جن را موجودي واقعي معرفي نموده و همان گونه که افکار خرافي زمان جاهلي را نفي مي کند، آياتش دلالت بر اين دارد که عقايد خرافي امروزي نيز صحيح نمي باشند.
منبع:نشريه موعود( ويژه جن)، شماره 123،124
/ج