مشهور ميان فقهاء چنين است كه مرتد بر دو گونه است:
1- مرتد فطري، كسي كه مسلمان متولد شده باشد يعني هنگام انعقاد نطفه او، پدر يا مادرش و يا هردو مسلمان باشند. اگر از اسلام برگردد، بازگشت او به اسلام پذيرفته نميشود وكشتن او واجب است.
2- مرتد ملي، كسي كه كافر بوده مسلمان شده وسپس از اسلام برگشته؛ چنين كس توبه داده ميشود وتا سه روز به او ملهت داده ميشود اگر توبه كرد كه رها ميشود واگر از توبه خودداري كرد كشته ميشود. زن با مرتد شدن كشته نميشود بلكه توبه داده ميشود اگر توبه كرد توبهاش پذيرفته ميشود هرچند مرتد فطري باشد واگر توبه را نپذيرفت حبس ابد در «زندان دائمي» ميشود. [1]در آياتي از قرآن كريم به موضوع ارتداد پرداخته شده است، در اين نوشتار به چند آيه اشاره مي شود.
سوره بقره آيه 109: بسياري از اهل كتاب با توجه به اينكه حق براي آنها روشن شده، دوست دارند شما را پس از ايمان آوردنتان به كفر بازگردانند. در آيه 217 از سوره ي بقره عذاب اخروي مرتد بيان شده: مشركان پيوسته با شما كارزار ميكنند تا اگر بتوانند شما را از دينتان برگردانند وهركس از دين خود برگردد وكافر بميرد، اعمالش در اين جهان وآن جهان نابود ميشود واهل جهنم بوده در آنجا جاودانه ميماند.
آيه 54 مائده: اي كساني كه ايمان آوردهايد هركس از شما از دين خود برگردد، خداوند به زودي گروهي را بياورد كه دوستشان دارد واينان نيز خداوند را دوست دارند. در آيات 86 تا 89 آل عمران توبه مرتد مطرح شده كه توبه وي پذيرفته ميشود: چگونه خداوند جمعيتي را هدايت ميكند كه بعد از ايمان وگواهي به حقانيت رسول وآمدن نشانههاي روشن براي آنها، كافر شدند؟ وخداوند گروه ستمكار را هدايت نميكند مگر كساني كه بعد از آن توبه كنند واصلاح نمايند زيرا خداوند آمرزنده وبخشنده است. آيات ديگر عبارتند از: آيه 72 و 90 و 100 و 149 سوره آل عمران آيه 71 انعام.
در آيات قرآن اشارهاي به حد مرتد نشده است؛ ولي عذاب دردناك وشديدشان به طور اجمال حكايت از مجازات هاي سنگين دنيوي نيز ميكند.
پس حكم مرتد فطري قتل است وحكم مرتد ملي ابتداء توبه ودر صورت نپذيرفتن توبه قتل است. ممكن است كساني از اين سختگيري تعجب كنند وآن را يك نوع خشونت شديد وغير قابل انعطاف بدانند كه با روح اسلام سازگار نيست. ولي در حقيقت اين حكم حكمتي دارد وآن حفظ جبهه داخلي كشور اسلام وجلوگيري از متلاشي شدن آن و نفوذ بيگانگان ومخالفان است؛ زيرا ارتداد در واقع يك نوع قيام بر ضد رژيم كشور اسلامي است كه در بسياري از قوانين دنياي امروز نيز مجازات آن اعدام است. اگر به افراد اجازه داده شود هر روز خود را مسلمان معرفي كنند وهر روز استعفا دهند، بزودي جبهه داخلي اسلام از هم متلاشي خواهد شد وراه نفوذ دشمنان وعوامل وايادي آنها باز خواهد گرديد وهرج ومرج شديدي در سراسر جامعه اسلامي پديد خواهد آمد بنابراين حكم مزبور در واقع حكم سياسي و حكومتي است كه براي حفظ حكومت وجامعه ومبارزه با عوامل بيگانه ضروري است. [2]پس ميتوان گفت: اولا، حكم اعدام مرتد فطري مخصوص كساني است كه مرد ومسلمانزاده باشند ودر آغاز اسلام را بپذيرند وسپس از آن بازگردند، كسي كه اسلام را از آغاز بلوغ نپذيرد، مشمول احكام مرتد نيست. ثانيا، كساني كه در حال تحقيق باشند مشمول اين حكم نيستند، حتي اگر نتيجه تحقيقشان بازگشت از اسلام وگرايش به آيين ديگر باشد. مشروط به اين كه سخني برخلاف اسلام نگويند ودر صدد ترويج عقايد خود نباشند. ثالثا، هرگاه در مورد مرتد سكوت شود بيم آن ميرود كه هر روز گروهي (مانند يهوديان در آغاز اسلام) به توطئهاي بر ضدّ مسلمين برخيزند واينجاست كه هرج ومرج بزرگي در جامعه اسلامي بوجود ميآيد. [3]اما حكم مرتد در روايات:
1- در فروع كافي، ج 6، ص 174، روايت 1، وسائل الشيعه، ج 28، ص 324 آمده است، عمار ساباطي گويد: از امام صادق – عليه السلام- شنيدم كه فرمود: هركس از مسلمانان از اسلام برگردد(مرتد شود) وپيامبري حضرت محمد-صلي الله عليه و سلم- را انكار كند وبه او نسبت دروغ دهد، براي هركسي كه ميشنود خون او مباح است وزنش براي هميشه از او جدا ميشود ومالش بين ورثه تقسيم ميشود وزنش عده وفات ميگيرد.
2- در فروع كافي، ج 7، ص 257، روايت 10، استبصار، ج 4، ص 245، روايت 8 آمده است، علي بن جعفر گويد: از موسي بن جعفر-عليه السلام- در مورد مسلماني كه مسيحي ميشود سؤال كردم؛ فرمود: كشته ميشود وتوبه داده نميشود. سؤال كردم شخصي كه مسيحي بوده وبعد اسلام آورده وبعد از اسلام برگشته (مرتد شده) فرمود: توبه داده ميشود اگر قبول كرد (رها ميشود) واگر قبول نكرد كشته ميشود.
3- در من لايحضره الفقيه، ج 3، ص 152، روايت 3552 آمده است: حضرت علي- عليه السلام- فرمود: هركس از مسلمانان به فطرت به دنيا آمده وبعد مرتد شود من گردن او را ميزنم، وهركس بر فطرت تولد نيافته او را توبه ميدهم اگر توبه كرد (رها ميشود) واگر نپذيرفت گردن او را ميزنم. 4- در من لايحضره الفقيه، ج 3، ص 150، روايت 3549 آمده است: حضرت علي- عليه السلام- فرمود: زن اگر از اسلام برگردد ومرتد شود كشته نميشود؛ ولي حبس ابد دارد.
اعدام مرتد در زمان پيامبر اكرم- صلي الله عليه و سلم- وائمه عليهم السلام
1. در فتح مكه پيامبر از خونريزي خودداري كردند، اما در عين حال كساني را نام برد ومسلمانان را امر فرمود كه هر يك از آنان را هر كجا بيابند بكشند. اين افراد عبارتند از: 1- عبدالله بن سعد ابي سرح، كه قبلا اسلام آورد وسپس مرتد ومشرك شده ونزد قريش بازگشت. بعد از فتح مكه عثمان بن عفّان (خليفه سوم) كه برادر رضاعي او بود او را پنهان كرد و پس از آنكه آرامش برقرار شد او را نزد رسول خدا آورد وامان خواست پيامبر خاموش ماند تا شايد كسي از مسلمانان او را گردن بزند. اما كسي به اين فكر نيفتاد وپيامبر او را امان داد.
2- عبدالله بن خطل ادرمي كه قبلا اسلام آورده بود مرتد شد وبه مكه گريخت در فتح مكه او را در حالي كه پرده كعبه را گرفته بود در آوردند وكشتند.
3و4- فرتنا وقريبه دو كنيز آوازخوان ابن حظل كه اشعار مشتمل بر هجو (ناسزاگويي) رسول خدا آوازخواني ميكردند، قريبه روز فتح مكه كشته شد وفرتنا اسلام آورد. 5- قيس بن صبابه ليثي كه وارد مدينه شد واسلام آورد وسپس مرتد شد و گريخت و در روز فتح مكه كشته شد. [4]در زمان ائمه عليهم السلام نيز نمونههايي بسياري بوده است. يك نمونه آن جنگ حضرت علي – عليه السلام- با خوارج است، خوارج از دين خارج شده وبه آن حضرت نسبت گناه وكفر دادند حضرت با آنها جنگيد واكثر آنها را كشت. نمونه ديگر كشته شدن متوكل عباسي است به دست فرزندش معتصم به خاطر جسارتي كه به حضرت علي كرده بود. [5]
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. ناصر مكارم شيرازي، پيام قرآن (تفسير موضوعي) قم، (جامعه مدرسين حوزه علميه قم، 1377)، ج 10، ص207-203.
2. محمد آيتي، تاريخ پيامبر اسلام، (تهران مؤسسه انتشارات وچاپ دانشگاهي، 1359)، ص 527-524.
3. شيخ حر عاملي، وسائل الشيعه الي تحصيل مسائل الشريعه، (قم، مؤسسه آل البيت عليهم السلام، 1412)، ج28 ص 356، 323، ابواب حد مرتد.
4. سيف الله صرامي، احكام مرتد از ديدگاه اسلام وحقوق بشر، (مركز استراتژيك بيتا رياست جمهوري)، بخشهاي مختلف كتاب.
پي نوشت ها:
[1]. محمدي، ابوالحسن، حقوق كيفري اسلام، ترجمه حدود وتعزيرات وقصاص وديات از كتاب شرايع ومسالك، تهران، مركز نشر دانشگاهي، 1374، ص 157.
[2]. مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الاسلاميه، 1368، ج 2، ص 497.
[3]. مكارم شيرازي، ناصر، پيام قرآن، تفسير موضوعي قرآن، قم، جامعه مدرسين حوزه علميه قم، 1377، ج 1، ص207.
[4]. آيتي، محمد، تاريخ پيامبر اسلام، تهران، مؤسسه انتشارات وچاپ دانشگاهي، 1359، ص 524.
[5]. رك : قمي، عباس، تتمه المنتهي در تاريخ خلفاء، تهران، پيام آزادي، 1379، ص284.