واژه «عشق » و مشتقات آن ، در قرآن نيامده ; امّا كلمه محبت (دوست داشتن ) مورد عنايت و توجه خاص قرآن كريم قرار گرفته است تا آنجا كه واژه «حُبّ» (دوستى ) و مشتقات آن بيش از صد بار در قرآن كريم به كار رفته و هر جا كه لازم بوده از معناى عشق (شدت دوستى ) تعبير شود ، از مادّه حبّ با قرينه لفظى يا معنوى استفاده شده است ; مانند : «و الّذين ءَامنوا أَشدُّ حبّاً للّه .. . ; 1 و كسانى كه ايمان آورده اند ، محبت بيشترى به خدا دارند.. .» «.. .قد شغفها حُبّاً.. . ;2 سخت خاطرخواه او شده است .» «و تحبّون المال حبّاً جمّاً ; 3 و مال را دوست داريد ، دوست داشتنى بسيار .»
در قرآن كريم ، دو نوع محبّت و دوستى مورد توجه قرار گرفته است : الف ) محبّت صحيح يا آسمانى و حقيقى ; ب ) محبّت باطل يا زمينى و مجازى .
آنچه بيشتر مورد توجه و عنايت قرآن است و آيات زيادى به آن اختصاص يافته ، دوستى در راه خداست . قرآن كريم ، نمونه اى از اين محبّت خدايى را در سوره طه ، در داستان حضرت موسى(عليه السلام) نقل مى كند و مى فرمايد : «و ما أعجلك عن قومك يموسى * قال هم أُولاءِ على أثرى و عجلتُ إليك رَبّ لترضى ; 4 و اى موسى! چه چيز تو را (دور) از قوم خودت ، به شتاب واداشته است ؟ گفت : اينان در پى منند ، و من ]اى پروردگارم ![ به سويت شتافتم تا خشنود شوى .»
نمونههاي فراوان از اين شاهكاريها، در قرآن به چشم ميخورد، به طور مثال در بيان مسائل جنسي و خانوادگي در عين رعايت حيا و عفاف از واژههاي مستحكم و پر محتوي استفاده شده است. گر چه در قرآن كريم واژة عشق بكار نرفته است ولي لفظ مترادف آن يعني (حبّ) و مشتقاتش دقيقاً 78 بار آمده است.5[1] كه به چند نمونه آن اشاره ميكنيم: «و الذين آمنوا اشدّ حبّاً لله» «انه لحب الخير لشديد».6[2] «اشدحبا لله»، همان عشق عرفاني و الهي است که در قرآن شريف آمده است.
محمد فؤاد عبد الباقي، معجم المفهرس لالفاظ القرآن الكريم، ماده حب.
«عسي ان تحبوا شيئاً و هو شر لكم[3]» « احب اليكم من الله و رسوله»[4] « يحبهم و يحبونه».7[5]ولي در روايات، واژة عشق و مشتقات آن بكار رفته است. از پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ نقل شده است: «من عشق فعفّ ثمّ مات، مات شهيداً»1؛ «كسي كه عشق بورزد و عفاف پيشه كند و بميرد شهيد مرده است».
علي ـ عليه السّلام ـ فرمودهاند: «و من عشق شيئاً اعشي بصره و امرض قلبه …» «كسي كه به چيزي عشق بورزد چشماش كور و قلبش نسبت به آن مريض ميشود.
عشق همان حب شديد است و در مورد آن گفته شده است: حب از عشق بهتر است براي اينكه در عشق افراط است و لذا عاشق را عاشق ناميده اند چرا؟ چون از شدّت هوي و هوس آب ميشود كما اينكه از بين ميرود وقتي كه قطع شود.2
البته عشق داراي اقسام گوناگون مراتب مختلف مي باشد. در اين مختصر از ذکر آن ها صرف نظر مي شود. آن چه در پايان قابل بيان است اين است که: قرآن شريف خود کتاب عشق است و به عشق نيز اشاره دارد و «اشد حبا»، عين عشق است.
پي نوشت ها:
1. بقره ، 165.
2. يوسف ، 30.
3.فجر ، 20
4.طه ، 83 و 84
5. بقره/ 165.
6. العاديات/ 8.
7. بقره/ 216.
1. انسان/ 8.
2 . عز الدين حامد عبدالحميد هبة الله الملايني الشهير ابن ابي الحديد، شرح نهج البلاغة، بيروت، انتشارات موسسة الاعلمي للمطبوعات، ج 7-8، ص 137.