مترادف واژه دوست، در قرآن کريم، كلماتي مثل صديق، خليل، خَلطاء، وَدَّ، ولي و اخوه آمده است.
قرآن کريم، در يك قانون كلّي همه مؤمنين را با هم دوست و برادر مي داند، و انتظار دارد، نگاه مؤمنين به همديگر از همين منظر باشد. قرآن کريم در اين راست مي فرماي: « إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ … »[1] پس با توجّه به اين آيه، همه ي مؤمنين با همديگر دوست و برادر هستند، و بايد براي پيشرفت در امور دنيوي و اخروي خود كمك حال همديگر باشند و اگر در انتخاب دوست دقّت نكنيم، موجب افسوس در روز قيامت مي شود. در قرآن کريم،از قول دوزخيان آمده: « يَا وَيْلَتَى لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلانًا خَلِيلا[2]؛ اي واي بر من، كاش فلان (شخص گمراه) را دوست خود انتخاب نكرده بودم.»
صحنه ي قيامت، صحنه ي ندامت و پشيماني است و يكي از موارد حسرت خوردن انسان ها در آن روز، تأسف بر انتخاب رفيق بد است، كه او را از راه راست منحرف كرده است.
بدون شك عامل سازنده ي شخصيّت انسان ـ بعد از اراده و خواست و تصميم او ـ امور مختلفي است كه مهمّ ترين آن ها همنشين و دوست و معاشر است، چرا كه انسان خواه ناخواه تأثيرپذير است و بخش مهمّي از افكار و صفات اخلاقي خود را از طريق دوستانش مي گيرد.[3]در آيه اي ديگر از قرآن کريم، به يكي از حالات دوستان بد و صفات زشتي كه دارند، پرداخته مي شود و اين كه فقط مؤمنين مي تواند براي شما دوستان خوبي باشند. « … وَ إِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْخُلَطَاءِ لَيَبْغِي بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ إِلا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَقَلِيلٌ مَا هُمْ …[4] ؛ بسياري از دوستان و افرادي كه با هم سر و كار دارند به يكديگر ستم مي كنند، مگر كساني كه ايمان آورده و اعمال صالح انجام داده اند، امّا عده آنان كم است.»
آري آن ها كه در معاشرت و دوستي حق ديگران را به طور كامل رعايت كنند و كمترين تعدي بر دوستان خود روا ندارند، كمند، تنها كساني مي توانند، حقّ دوستان و آشنايان را به طور كامل عادلانه ادا كنند كه از سرمايه ايمان و عمل صالح بهره كافي داشته باشند.[5]آيه ي ديگر در اين مورد، توصيفي از صحنه هاي قيامت است، كه نشانگر حال دوستان در آن روز مي باشد. « الْأَخِلاَّءُ يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلاَّ الْمُتَّقِينَ[6]؛ دوستان در آن روز دشمن يكديگرند، مگر پرهيزگاران.»
بله تبديل شدن دوستي هايي كه بر پايه گناه و فساد باشد به عداوت، در آن روز طبيعي است، چرا كه هر كدام از آن ها ديگري را عامل بدبختي و بيچارگي خود مي شمرد و تنها انسان هاي با تقوي هستند كه پيوند دوستي آن ها هم در زندگي دنيا و هم در سراي آخرت موجب بركت مي باشد و اين به خاطر آن است كه محور دوستي آنان خداوند تبارک تعالي مي باشد، نتايج پربار اين دوستيها در قيامت آشكارتر مي شود.[7]آيه بعد نشانگر يك قانون كلّي است، كه مؤمنين در هيچ زمان و حالي دشمنان خدا و رسول او را دوست خود قرار نمي دهند.
« … لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ يُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ…[8]؛ هيچ قومي را كه ايمان به خدا و روز رستاخيز دارند نمي يابي كه با دشمنان خدا و رسولش دوستي كنند … »
آري در يك دل دو محبّت متضاد نمي گنجد و با ايمان واقعي و كسي است كه با دوستاني رفاقت مي كند كه در خط خدا و رسول او باشند.
معرفي منابع جهت مطالعه ي بيشتر:
1. پرتوي از قرآن؛ محمود طالقاني، ج5، ص 59، ذيل آيه 28، آل عمران.
2. دوستي در کلام امير مومنان علي ـ عليه السلام ـ ؛ جعفر شيخ الاسلامي.
پي نوشت ها:
[1] . حجرات: 49/ 10.
[2] . فرقان: 25/ 28.
[3]. مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالکتب الاسلاميه، 1353 هـ . ش، ج15، ص 72.
[4] . ص: 38/ 24.
[5] . نمونه، ج 19، ص 242.
[6] . زخرف: 43/ 27.
[7] . تفسير نمونه، ج 21، ص 110.
[8] . مجادله: 58/ 22.