مسلمانان بسياري از كشورهاي جهان كه از حوزه ظهور اسلام و علوم و معارف اسلامي و ديني به دور هستند، دچار نوعي افراط و تفريط در عقايد شدهاند و به دليل مهجوريت از ترجمه و درك صحيح قرآن و ضعف تبليغي جهان اسلام و سوء استفاده غرب و علي الخصوص آمريكا از وضع موجود؛ ناخواسته بازيچه جهان غرب و سرويسهاي اطلاعاتي امنيتي آن ميشوند و با تشكيل گروههاي منحرف در سمت و سوي اهداف غرب قدم بر مي دارند كه در ذيل به نمونههايي از اين تشتت و فرقهگرايي فقط در ايالات متحده آمريكا اشاره خواهيم كرد.
تاريخچه: اسلام در آمريكا داراي تاريخ ديرينهاي نيست. تاريخ اصلي مسلماني در آمريكا با قاچاق بردگان غرب آفريقا و انتقال آنها به آمريكا، در اثنا قرن 17 تا 19، شروع ميشود. نسبت تعداد مسلمانان به كل بردگان مشخص نيست، ليكن با توجه به اسناد موجود ميتوان دانست تعداد آنان بالغ بر هزاران نفر بوده است. با مطالعه سندي كه مربوط به سال 1717 ميباشد، دانسته ميشود بين بردگان كساني بودهاند كه به خداوند ايمان داشته و گوشت خوك نميخوردهاند. حتي اسامي برخي از آن بردگان در سند مذكور آورده شده است. آنان ايمان خود را حفظ كرده و به فرزندان خود ميآموختند. هر چند با مرور زمان به علت فاصله زياد اين سرزمين با مهد اسلام و عدم تبليغ صحيح و مستمر اسلام مسلمانان اين منطقه به عقايد موهوم و خرافي روي آوردند بعدها نابرابريهاي اجتماعي و شرايط نابهنجار نژاد پرستي در امريكا باعث گِرد آمدن مسلمانان سياهپوست به دور هم و استفاده از اسلام به عنوان ابزار و نيرويي معنوي براي اتحاد و مبارزه سياهان با اربابان سفيد پوست شد. و اين اعتقاد كه چون تمام سياهان آسيايي الاصل هستند بايد اسلام را كه ديني آسيايي است بپذيرند. و سياهان حتي الامكان از مسيحيان سفيد پوست دوري گزينند, بين شان رايج گشت و مراكز و جريانها و گروههاي ذيل به وجود آمد. از اين گروهها ميتوان به فرقههاي زير اشاره كرد.
1.جماعت «انصار الله» و يا «عبرانيهاي مسلمان نبيه».
2. حركت دارالاسلام.
3. حزب اسلامي آمريكاي شمالي.
4. «اخوّت اسلامي آمريكا».
5. «جمعيت بين المللي اسلامي».
6. فرقه قاديانيه.
7. هيأت تبليغي اسلامي آمريكا (Islamic Mission of America).
8. ثمرة اسلام.
9. بلاليها، جامعة اسلامي در جهان غرب. (World Commurity of Islam).كه بعدها به هيأت تبليغي مسلمانان آمريكايي (American Muslim Mission) تغيير نام داده شد.
10. ملت اسلام.
11. معبد علم مغربي ـ آمريكايي.
براي رعايت اختصار فقط به شرح دو گروه ملت اسلام و انصارالله كه پرطرفدارترين گروهها در آمريكا هستند ميپردازيم.
ـ ملت اسلام توسط والاس دي. فرد (با نام اسلامي والاس فرد محمد) كه در سال 1930 به آمريكا مهاجرت كرد تأسيس شد. اين فرد ادعا ميكرد كه پدرش اهل مكّه و مادرش اروپايي بوده است. اين امكان نيز وجود دارد كه وي فارس، ترك و يا هندي الاصل بوده باشد. دربارة او شايعاتي هم وجود دارد. ميگويند احتمالاً بهائي، دروزي و يا قادياني بوده باشد.
اعتقادات و قوانين فرد بدين گونه بود:
ـ بيان تلخي زندگي سياهان آمريكا و احساسات پايمال شده آنها.
ـ اولين مادر سياه آمريكايي فردي بنام شهباز بوده است كه در عربستان و مصر زندگي ميكرده است.
ـ ريشة سفيدها، به تجربيات ژنتيك يك دانشمند، به روحي خبيث بر ميگردد. آنها با حضرت موسي كه براي مدني كردنشان از سوي خدا آمده بود، همكاري نكرده و در تمام جهان يك نظام ظالمانه بنا نمودند.
ـ جهنم همان آمريكا، و بهشت جهان اسلام است. كه به پا خواهد خاست.
ـ قيامت مورد نظر قرآن پايان يافتن سلطه سفيدها است. «فرد» ادعاي مهدويت، و سپس ادعاي نبوت كرد؛ و بالاخره گفت كه خود خدا است (God in Person). او در سال 1934 به شكلي اسرار آميز ناپديد شد.
پس از فرد، عاليجاه (عليا) كه سه سال قبل در صف پيروان او قرار گرفته بود، جانشين او شد. محمد كه نام اصلياش عليجاه پول بود، در سال 1897 در ايالت جرجيا در خانواده كشاورزي فقير به دنيا آمد. او در سال 1923 براي يافتن شغل به ديترويت رفت و هشت سال بعد با فرد آشنا شد. در سال 1921 به شيكاگو سفر كرد و دومين معبد گروه ملت اسلام را بنا نهاد. همين معبد بود كه پس از ناپديد شدن فرد به صورت مركز حركت درآمد. او كه خود را پيامبري ميدانست از سوي خدا كه براي سياهان مبعوث شده است، معتقد بود راه نجات سياهان اين است كه يك يا چند ايالت را در آمريكا از دست شياطين سفيد پوست خارج سازند تا منطقة خاص سياهان را به وجود آورند.
گردانندگان حركت «ملت اسلام» با اينكه همواره در معرض اذيت و آزار و فشارهاي پوليس بودند، هيچگاه دست به خشونت نزدند. آنها خود را از ملت آمريكا نميدانستند، لذا در جنگهاي ويتنام و كره كه پس از جنگ جهاني دوم روي داد، مشاركتي ننمودند. عاليجاه محمد كه با اعتقادات صحيح اسلامي كاملاً فاصله داشت، نتوانست سيستم عبادي منسجمي را به طرفدارانش ارائه دهد. او هنگام وعظ و سخنراني از كتاب مقدس قرآن مطالبي بيان ميداشت و آيات را به طور عجيبي تأويل مينمود. عاليجاه محمد مي دانست كه مسلمانان جهان علاقهاي به نظرات و آموزههاي او ندارند. او در سال 1959 هنگامي كه قصد حج عمره را داشت، به كشورهاي تركيه، سوريه، اردن، سودان، حبشه و پاكستان هم سفر كرد. در اين اثنا برخي از علماي مسلمان سعي كردند او را به سمت اسلام حقيقي راهنمايي كنند؛ ليكن نتيجهاي نگرفتند. در معابد ملت اسلام فقط سورة فاتحه را آنهم ترجمة آن را به زبان انگليسي، در حالت ايستاده يا نشسته ميخواندند و در ماه نوامبر هر سال، سي روز روزه ميگرفتند. سياهان كه همواره تحت ظلم و ستم سفيدپوستان بودهاند، به اين گروه روي آوردند. و در شهرهاي بزرگ امريكا، به ويژه مناطق شرقي و مركزي تعدا زيادي معبد تأسيس كردند. هم اكنون رهبري اين گروه به عهدة لوئيس فراخوان ميباشد.
گروه انصار الله يا عبرانيهاي مسلمان نبيه كه از پرطرفدارترين گروههاي اسلامي آمريكا محسوب ميشوند معتقدند تمام پيامبران و اساساً ملت عرب از نژاد سياه مي باشند. به نظر آنها رهبري جهان اسلام ميبايست به دست «مهدي» كه از سودان برخاسته است و يا جانشين او صورت پذيرد. اولين عضوهاي اين جماعت از ميان نمايندگان اخير حركت «عبرانيهاي سياه» (Black Hebrews) برخاستهاند. عبرانيهاي سياه معتقد بودند فرزندان حقيقي بني اسرائيل آنها هستند و يهوديان جهان هيچ ارتباطي با بني اسرائيل ندارند.
براي مطالعة بيشتر به سايت اينترنتي al- shia. Com مراجعه شود.
خانه » همه » مذهبی » آيا درست است كه فرقههاي متعددي در ميان مسلمانان آمريكا به عنوان فرقههاي جديد كلامي به وجود ميآيند؟