سوره نساء/ آيه 43: «يَأَيهَُّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَقْرَبُواْ الصَّلَوةَ وَ أَنتُمْ سُكَارَى…»
بر اساس آيه فوق ممكن است اين شبهه پيش بيايد كه مفهوم آيه اين است كه نوشيدن شراب تنها در صورتي حرام است كه مستي آن تا وقت نماز ادامه پيدا كند، در غير اين صورت مي توان شراب نوشيد. اما بايد دانست كه شراب در همه شريعت ها حرام بوده و در اسلام نيز شراب هيچ گاه و در هيچ شرايطي حلال نبوده تا بعدا يا تحت شرايط ديگر حرام شود. تنها نكته اي كه وجود دارد اين است كه حرمت شراب تدريجي بوده است. ابتدا به صورت مجمل و بعد با وضوح بيشتر و در نهايت با تاكيد زياد بيان شد.[1]
اسلام براى پياده كردن بسيارى از احكام خود، از روش “تدريجى” استفاده كرده، مثلا همين مسئله تحريم مشروبات الكلى را در چند مرحله پياده نموده است، نخست آن را به عنوان يك نوشيدنى نامطلوب و نقطه مقابل رزقا حسنا[2] (نحل- 67) سپس در صورتى كه مستى آن در حال نماز باشد، جلوگيرى كرده (آيه مورد بحث) و بعد منافع و مضار آن را با هم مقايسه نموده و غلبه زيان هاى آنرا بيان كرده است.[3] (بقره- 219) و در مرحله آخر نهى قاطع و صريح از آن نموده است[4] (مائده- 90).[5]
اما توجه به اين نكته مهم است كه قبل از نزول اين آيه دو آيه ديگر نازل شد كه از آنها حرمت شراب برداشت مي شود:
1. آيه 33 سوره اعراف: «قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبىَِّ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنهَْا وَ مَا بَطَنَ وَ الْاثْمَ وَ الْبَغْىَ بِغَيرِْ الْحَقّ…[6]»
2. آيه 219 سوره بقره: «يَسَْلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ قُلْ فِيهِمَا إِثْمٌ كَبِيرٌ وَ مَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُمَا أَكْبرَُ مِن نَّفْعِهِمَا…[7]»
در آيه دوم، آمده كه در خمر(شراب)، “اثم كبير” است. و در آيه اول آمده كه خداوند “اثم” را حرام كرده است. از تركيب اين دو آيه حرام بودن شرب خمر به سادگي برداشت مي شود..[8] در واقع خداوند ابتدا شراب را در ضمن عنوان اثم كه عنوانى است عام تحريم كرده، و پس از آن طي مراحلي با وضوح بيشتر حرمت آنرا اعلام كرده است.[9] چرا كه عرب جاهلي علاقه بسياري به شراب داشت و منع يكباره شراب ممكن بود باعث شود آنها از اسلام رويگردان شوند، بنابراين خداوند طبق برنامه اي ابتدا بصورت اشاره حرمت شراب را بيان و پس از آن بصورت علني تر در آيه 90 سوره مائده«يَأَيهَُّا الَّذِينَ ءَامَنُوا إِنَّمَا الخَْمْرُ وَ الْمَيْسرُِ وَ الْأَنصَابُ وَ الْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُون[10]» به حرمت آن تاكيد نمود. در واقع اين آيه تنها تاكيدي بر حرمت خمر است نه نشانگر آغاز حرمت خمر.
اما آيه مورد بحث بخاطر شأن نزولي كه دارد، به اين مضمون نازل شده است. اين آيه درباره بعضى اصحاب است كه شراب نوشيده، مست در نماز حاضر مى شدند و متوجه نبودند چند ركعت نماز خواندند و چه مى گويند؛ در نتيجه اين آيه نازل شد.[11] در واقع اين آيه بخاطر اتفاقي كه در ميان اصحاب هنگام نماز افتاده خواسته تنها مستي در حال نماز را بيان كند و تنها در مورد غير نماز سكوت كرده است نه اينكه آنرا جايز دانسته،[12] زيرا چنانچه اشاره شد شرب خمر از قبل از اين آيه هم حرام بوده است.
البته برخي مقصود از سكر را در اين آيه خواب آلودگي دانسته اند، نه مستي حاصل از نوشيدن شراب. روايتي از امام باقر عليه السلام مويد اين نظر است كه فرمود:” در حالتى كه كسل هستيد يا چرت آلود يا سنگين، مشغول نماز نشويد؛ زيرا خداوند مؤمنان را از نماز خواندن در حال مستى نهى كرده است”[13]
بنابراين شرب خمر از همان ابتداي نزول حرام بوده فقط خداوند براي بيان حرمت آن شيوه تدريجي را بكار بسته، اما در تمام مراحل آن به حرمت شراب اشاره شده است، تنها در نوع بيان اين حرمت به مرور وضوح و تاكيد بيشتري بكار رفته است. از اشاره به اثم بودن شراب شروع كرده تا به دستور اجتناب از آن رسيده است.
پي نوشت:
[1] . تفسير نمونه، دار الكتب الإسلامية ، تهران، 1374، ج5، ص: 71
[2] . وَ مِنْ ثَمَراتِ النَّخيلِ وَ الْأَعْنابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَكَراً وَ رِزْقاً حَسَنا…
[3] . يَسَْلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ قُلْ فِيهِمَا إِثْمٌ كَبِيرٌ وَ مَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُمَا أَكْبرَُ مِن نَّفْعِهِمَا…
[4] . ْ إِنَّمَا الخَْمْرُ وَ الْمَيْسرُِ وَ الْأَنصَابُ وَ الْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُون.
[5] . تفسير نمونه، ج3، ص: 396
[6] . بگو جز اين نيست كه پروردگارم زشتكارىهاى آشكار و پنهان و گناه و افزونجويى ناروا را حرام كرده است.
[7] . از تو درباره شراب و قمار مىپرسند، بگو در اين دو، گناهى بزرگ و سودهايى براى مردم (نهفته) است. امّا گناه آنها از سود آنها بزرگتر است.
[8] . ترجمه تفسير الميزان، دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسين حوزه علميه، قم،1374، ج4، ص: 573
[9] . ترجمه تفسير الميزان، ج6، ص: 174
[10] . اى مؤمنان! جز اين نيست كه شراب و قمار و انصاب و ازلام، پليدى (و) كار شيطان است پس، از آنها دورى گزينيد باشد كه رستگار گرديد.
[11] . اسباب النزول(ترجمه عليرضا ذكاوتي)، تهران، نشر ني، 1383،ص: 82
[12] . تفسير نمونه، ج5، ص: 71
[13] . ترجمه تفسير الميزان، ج4، ص: 573؛ تفسير نمونه، ج3، ص: 397