اين سؤال سه ضلع دارد، هر كدام از اضلاع آن جداگانه طرح و پاسخ داده مي شود:
1. شرط بهشت رفتن چيست؟
2. موانع بهشت رفتن چيست؟
3. عاقبت مسلماني كه گناه ميكند چيست؟
1. اعتقاد به خداوند و ايمان به پيامبر و باور داشتن جانشينان راستين پيامبر و اعتقاد به معاد و ايمان به تمام ره آورد دين اسلام و عمل به دستورات و احكام الهي، و پرهيز نمودن از آنچه در شرع مقدس نهي گرديده و حرام شمرده شده است از شروط اساسي بهشت رفتن محسوب ميشود.
2. كفر، شرك، نفاق و گناه باعث ميشود كه انسان كافر، مشرك، منافق و گناه كار از نعمتهاي بهشتي محروم شود يعني اگر كسي خدا را باور نداشته باشد (كافر) و يا براي خداوند شريك قايل شود (مشرك) و يا در ظاهر مسلمان و در باطن به دين اسلام عقيده نداشته باشد (منافق) و يا گناه كبيره انجام دهد، لياقت ندارد كه از جائي به نام بهشت كه براي بندگان شايسته خدا فراهم شده استفاده كند.
3. امّا كساني كه به همه اصول و فروع دين اسلام اعتقاد دارند و به دستورات شرع مقدس عمل ميكنند لكن اهل گناه است و كارهاي كه در شرع مقدس حرام شمرده شده انجام ميدهد آنها اول كيفر اعمال خود را ميبينند و مدتي از نعمتهاي بهشت محروم ميشوند بعد بر اثر عوامل مختلف از عذاب نجات يافته و وارد بهشت خواهند شد.
دوزخ براي اكثر گناه كاران كه در آن وارد ميشود جايگاه موقت است، مدت معيّني در آن عذاب ميشوند پس از پاك شدن از گناه و زدوده شدن زنگ معصيت از دوزخ خارج ميشوند و به بهشت ميروند، بيرون آمدن گناهكار از دوزخ به گونههاي مختلفي است، بعضي تمام ايام محكوميت خود را در دوزخ ميگذرانند و پس از انقضاء مدت مقرر آزاد ميشوند. گروهي قبل از آن كه مدت محكوميتشان سپري گردد مشمول شفاعت واقع شده و آزاد ميشوند، بعضي مورد عفو و بخشش خداوند قرار ميگيرند و در پرتو رحمت واسعة الهي از دوزخ رهائي مييابد، بعضي از آغاز در محلي خارج از محيط آتش به طور موقت زنداني ميشوند و سپس آزاد ميگردند، همه اين مسايل براساس رواياتي است كه در اين زمينه رسيده است.[1]بنابراين اگر كسي كه گرفتار كفر، شرك و نفاق نباشد، ولي اهل گناه و معصيت باشد مدتي سزاي عمل خويش را در جائي مانند دوزخ ميبيند بعد از آن وارد بهشت خواهد شد، چه اين كه افراد غير مسلمان اگر بر اساس قصور (و نه تقصير و عناد با اسلام) دين اسلام را قبول نكرده باشد ممكن است مورد عفو خداوند قرار گيرد.[2]امّا در اينجا يادآوري چند نكته ضروري است.
نكته اول: چون بهشت درجات فراوان دارد، هر كسي برابر لياقت خود ميتواند از آن درجات و نعمتهاي بهشتي بهرهمند شود، و اين طور نيست كه همه مراتب و درجات بهشت در اختيار همه كس باشد. پس كسي كه در دنيا معصيت كرده باشد گرچه بعد از چشيدن عذاب و كيفر گناه خود وارد بهشت خواهد شد امّا هرگز در مرتبه و درجه كساني نيست كه خود را از گناه حفظ كرده و از همان اول وارد بهشت شدهاند.
نكته دوم: گرچه اهل معصيت اگر در عقايدشان مشكل نداشته باشند بعد از مدتي از عذاب نجات پيدا ميكند و از نعمت بهشت بهرهمند خواهند شد امّا بايد توجه داشت كه براساس سخنان بزرگان اخلاق و عرفان، بعضي از معصيتها انسان را از دايره دين داران بيرون ميكند و در زمرة كفّار و مشركين قرار داده و گرفتار دوزخ ابدي مينمايد لذا امام خميني در اين باره ميگويد: اشخاصي كه ملكة فاسده و رذيلة باطله پيدا كردهاند از قبيل ملكة: طمع، حرص، جدال، حب مال و جاه و دنيا و ساير ملكات پست جهنمي است كه نميشود تصور كرد، گاهي اين ملكات سبب ميشود كه انسان را مخلد در جهنم كند، زيرا كه ايمان را از انسان ميگيرند مثل حسد كه در روايات صحيحه ما آمده كه حسد ايمان را ميخورد همان طور كه آتش هيزم را ميخورد، و مثل حب دنيا و شرف و مال كه دين مؤمن را از او ميگيرد. خدا نكند عاقبت معاصي منتهي بشود به ملكات و اخلاق ظلماني زشت و آنها منتهي شود به رفتن ايمان و مردن انسان با حال كفر.[3]از اين كلام امام راحل (ره) كه تا اعماق جان انسان نفوذ ميكند، معلوم ميشود كه خلود و جاويدان بودن در جهنم تنها مخصوص كفار و مشركين معاند نيست، گاهي بعضي از گناهان سر از كفر و شرك در ميآورد و سرنوشت انسان را همانند سرنوشت كافر و مشرك معاند مينمايد. بنا بر اين بر اساس فرمايش شهيد مطهري به عنوان نتيجه بحث وپاسخ پرسش فوق مي شود گفت مأل وعاقبت همه انسان ها غير از کفار ومنافقين ومشرکين معاند به سوي بهشت خواهد بود.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. چهل حديث، امام خميني، انتشارات مؤسسه نشر آثار امام سال، 1378 ش.
2. عدل الهي، شهيد مطهري، مرتضي، انتشارات شركت سهامي انتشار، تهران، 1352 ش.
3. معاد از نظر روح و جسم، ج 3، فلسفي، محمد تقي، انتشارات هيئت نشر معارف اسلامي.
4. معادشناسي، سيد محمد حسين طهراني، انتشارات حكمت، قم، 1402 ق.
5. دست غيب، سيدعبدالحسيني، معاد، انتشارات رهنما، تهران.
6. شيخ عباس قمي، منازل الاخره، انتشارات ارشاد، تهران.
پي نوشت ها:
[1] . فلسفي، محمد تقي، معاد از نظر روح و جسم، تهران، نشر هيئت نشر معارف اسلامي، 1363 ش، ج 3، ص 315.
[2] . مطهري. مرتضي، عدل الهي، تهران، نشر شركت سهامي انتشار، 1352 ش، ص 292.
[3] . موسوي خميني، سيد روح الله، چهل حديث، انتشارات مؤسسه نشر آثار امام، 1378 ش، ص 20.