قيامت غير از ظهور است. به قول رهبر معظم انقلاب كه فرمودند: «بعضي خيال مي كنند حضرت كه آمدند، آخر دنياست! نه، تازه شروع دنيا و شروع تاريخ بشريت است، حركت تاريخي انسان آن وقت است، آنوقت است كه استعدادهاي انسان ظهور خواهد كرد. هنوز اين دانشي كه بشر تا امروز پيدا كرده، در مقابل استعدادهايي كه خدا در وجود بشر گذاشته صفر است. اگر حضرت آمدند و دنيا پر از عدل و داد شد ولي آن هنگام، آخر عمر باشد و منتظر صور اسرافيل باشيم اين كه كار نشد، بشر، چند هزار سال با اين زحمت كار كند، بعد حضرت بيايند و دنيا را پر از عدل و داد كنند و بعد هم دنيا تمام شود. وقت ظهور حضرت، دنيا تازه شروع مي شود با آمدن حضرت اول زندگي بشر، اول تاريخ و اول رشد و تعالي بشري به صورت كلان است.[1] بنابراين ظهور امام عصر(عج) و قيامت دو اتفاق جداگانه اند كه با هم فاصله دارند و همزمان نيستند.
اينکه جهان بعد از وجود ولي عصر عليه السلام چه گونه خواهد بود؟ آيا باز هم زندگي ادامه دارد؟ اين مساله مرتبط با رجعت است و رجعت يكي از اعتقادات تشيع است و بدين مفهوم است كه امامان خاندان وحي و رسالت عليهم السلام و عده اي از كساني كه صالح و نيكوكار بوده و از دنيا رفته اند و جمعي از كساني كه جنايت پيشه و ستمكار بوده و چشم از جهان فروبسته اند، پس از حضرت -عليه السلام- به خواست خدا به اين جهان باز مي گردند. و نخستين رجعت كننده امام حسين -عليه السلام- است و پس از آن وجود گران مايه همه امامان اهلبيت عليهم السلام يكي پس از ديگري.[2] بنابراين ائمه رجعت مي كنند به حكومت جهاني حضرت ولي عصر(عج) ادامه مي دهند تا موقعي كه اراده الهي بر قيامت تعلق گيرد. و لذا بر طبق روايات شيعه بعد از امام زمان(ع) هم زندگي ادامه دارد و چنين نيست كه با شهادت امام قيامت بر پا شود.
اما اينکه زمين در آن زمان چگونه خواهد بود؟ پس از قيام جهاني امام عصر عليه السلام، در روزگار حاكميت آن عدالت گستر راستين فقر و نياز از جامعه بشري رخت بر مي بندد و آفت و محروميت از بين مي رود. عقده هاي رواني مردم حل و زدوده مي شود و حزن و اندوه به سرور و شادماني تبديل مي گردد و ديگر نه ظالمي وجود دارد و نه مظلوم و ستمديدهاي، آرمان ها و آرزوهاي مسلمانان آگاه و تقوا پيشه تحقق مي يابد و كره زمين مهد صلح و آزادي مي گردد[3]. به تعبير ديگر: وقتي مهدي موعود عليه السلام ظاهر شد و در جنگ پيروز گشت و بر شرق و غرب جهان تسلط يافت، تمام زمين به وسيله يك حكومت جهاني اسلامي اداره مي شود. براي تمام بلاد و استانها، استانداران لايقي را با برنامه كار و دستورات لازم گسيل مي دارد. به واسطه كوشش و جديت آنان تمام زمين آباد و معمور مي گردد. عدل و دادش تمام زمين را فرا مي گيرد. مردم با هم مهربان شده با صدق و صفا زندگي مي كنند امنيت عمومي همه جا را فرا مي گيرد. و كسي در صدد آزار ديگري نيست وضع اقتصادي مردم بسيار خوب مي شود به طوري كه مستحق زكات پيدا نمي شود. باران هاي نافع پي در پي مي بارند. تمام زمين سبز و خرم مي گردد. بركات و محصولات زمين زياد مي شوند.[4] درهاي دانش به روي مردم گشوده مي شوند و در حكومت آن حضرت با اجراي برنامه هاي آسماني آنچنان انسان ها از نظر شخصيت پرورش مي يابند كه گويي آنان غير از انسانهايي هستند كه در گذشته زندگي مي كرده اند.
واما اينكه امام زمان چگونه به جنگ مشركين مي رود؟
امام زمان عليه السلام مانند پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله براي هدايت و راهنمايي مردم، نخست اعلان دعوت عمومي مي كند و در آغاز ظهورش، مردم را از پيام انقلاب خود آگاهي داده و اتمام حجت مي كند، در اين ميان عدهاي دعوتش را مي پذيرند و راه سعادت، پيش مي گيرند و عدهاي به مخالفت بر مي خيزند كه امام مهدي(عج) در برابر اينها قيام مسلحانه ميكند. چنانچه امام جواد عليه السلام فرموده است: وقتي 313 نفر ياران خاص حضرت قائم(عج) به خدمتش در مكه رسيدند، حضرت، دعوتش را به جهانيان آشكار مي سازد و وقتي كه اين تعداد به ده هزار نفر رسيد، به اذن خدا قيام مسلحانه مي كند و خروج مي كند.[5]برنامه قيام حضرت مهدي(عج) همانند برنامه قيام همه پيامبران الهي خواهد بود، يعني بر اساس اسباب و وسايل عادي و طبيعي برنامههاي خود را اجرا ميكند و جز در موارد استثنايي از راه اعجاز وارد نميشود. و اما اينكه در بعضي از روايات از سلاح به شمشير معنا شده است، بايد گفت كه ظاهرا مقصود از خروج با شمشير، ماموريت به جهاد، و توسل به اسلحه براي اعلاي كلمه حق است، و اين كه با هيچ يك از كفار به مصالحه نمي نشيند، زيرا«شمشير» هميشه كنايه از قدرت و نيروي نظامي بوده و هست، همان گونه كه«قلم» كنايه از علم و فرهنگ است، و نيز از قديم معروف بوده كه كشور با دو چيز اداره مي شود: قلم و شمشير.[6]پس منظور قيام با شمشير، همان اتكاي به قدرت است، تا مردم نپندارند كه اين مصلح بزرگ، فقط به شكل يك معلم يا يك واعظ، عمل مي كند، بلكه او يك رهبر مقتدر الهي است كه امان را از ستمگران و منافقان ميگيرد. بنابراين اجراي طرح حكومت حق و عدالت در سطح جهاني نيز بايد با استفاده از وسايل مادي و معنوي لازم(بجز در موارد استثنايي) تحقق پذيرد. به تعبيري ديگر، آن حضرت و يارانش با هر اسلحه اي كه لازم باشد، در مقابل كفار و ستمگران مي ايستند، و از هر گونه اسلحهاي كه در آن زمان متداول بوده و مورد نياز باشد، استفاده ميكنند. به اميد آن روزي كه قدرت اسلام، همه جا را فراگيرد و روزي كه چشم همه به ديدار دل آراي آن محبوب، روشن گردد.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. انقلابي بزرگ، استاد مكارم.
2. آخرين اميد، داود الهامي.
3. آمامت و مهدويت آيه الله صافي گلپايگاني.
پي نوشت ها:
[1] .انتظار، سال سوم، شماره هشتم و نهم، تابستان و پاييز 1382، فصلنامه علمي تخصصي ويژه امام مهدي(عج) صفحات 9 و 10.
[2] . قزويني، سيد محمد كاظم، امام مهدي، از ولادت تا ظهور، ترجمه و تحقيق علي كرمي، و سيد محمد حسيني، موسسه چاپ الهادي، چاپ سوم، پاييز78، ص792.
[3] .امام مهدي(عج) از ولادت تا ظهور، محمد صدر، بيروت الوفاء ص 795.
[4] . اميني، ابراهيم، دادگستر جهان، انتشارات شفق، چاپ نوزدهم، چ قدس، 1379، ص319.
[5] . مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، بيروت، موسسة الوفاء، 1403 ه. ق، ج52، ص283.
[6] . رجالي تهراني، علي رضا، يكصد پرسش و پاسخ پيرامون امام زمان(عليه السلام)، انتشارات نبوغ، چاپ سوم، ص218.