بنا بر احاديث و اخبار متواتر و مسلمي كه در منابع اهل سنّت و منابع شيعي وجود دارد، با قيام و ظهور قائم آل محمّد (عليهالسّلام ) تمام نظام ها و قدرتهاي ستمگر كه به پيشرفتهترين سلاح ها و تكنولوژي هاي عصر مجهزّند، سرنگون ميشوند، و در سايه نظام و حكومت مقتدر حضرت مهدي ( عليهالسّلام ) جهان پر از جور و ستم، سرشار از عدل و داد ميگردد، و صلح و امنيت در سراسر گيتي پديد ميآيد. بدون ترديد قيامي كه منجر به نابودي ظلم و جور به طور كامل گردد، و تمام قدرتهاي استكباري مجهّز به تكنولوژي و سلاحهاي پيشرفته را از بين ببرد، قطعاً در اثر رشادت و فداكاريهاي اصحاب و ياران آن حضرت است كه امدادهاي غيبي و عنايات ويژه خداوند سبحان را با خود دارند، و در اثر لياقت و شايستگيهايي كه كسب كردهاند، خداوند توان و نيروي خارقالعادهاي را به آنها ميبخشد به گونهاي كه قلب هاي آنان استوارتر از كوه هست، و اگر از كوه هاي آهنين عبور كنند آنها را از جا برميكنند، و روي آبها راه ميروند، و بر روي ابرها حركت ميكنند، با فرشتگان الهي همراه و همگام هستند، و حتي برخي از آنها بر فرشتگان سبقت ميگيرند،[1] و دستورالعملهايي را كه بايد به آنها عمل كنند، روي كف دست هاي خويش ميبينند[2].
از جمله ياران صاحب الزمان(ع)، حضرت خضر(ع)، الياس(ع)، و عيسي ( ع) هستند كه هر كدام از اين پيامبران الهي داراي نيروي خارقالعاده عجيبي است كه خداوند به آنها بخشيده است حضرت خضر(ع) در دريا، حضرت الياس(ع) در خشكي و حضرت عيسي(ع) در آسمان است، و به هنگام قيام قائم (ع ) به خدمت آن حضرت آمده و پشت سرش به نماز ميايستد، و بيترديد اين پيامبران الهي داراي نيرويي خارقالعاده اند . همچنين ساير اصحاب و ياران آن حضرت؛ روايات و احاديث زيادي دلالت دارد كه ياران حضرت داراي نيرويي خارقالعاده اند که به بعضي از آنها اشاره ميگردد:
الف: احاديث و رواياتي كه دلالت دارند حضرت خضر(ع)، الياس(ع) و عيسي(ع) از ياران آن حضرت اند:
در اينكه حضرت خضر(ع)، الياس(ع)، و عيسي(ع) از پيامبران الهي اند و داراي نيروي خارقالعاده ميباشند، جايي ترديد و شكي نيست، و در جايش اين امر به اثبات رسيده است؛ در اينجا به ذكر بعضي احاديث ميپردازيم كه آن بزرگواران از ياران حضرت مهدي ( عليهالسّلام ) هستند.
1. انس بن مالك ،به صورت ارسال نقل كرده است كه حضرت خضر(ع) در دريا، و حضرت الياس(ع) در خشكي است و هر شب در كنار سدي كه ذوالقرنين بين مردم و يأجوج و مأجوج ساخته جمع شده ، در هر سال حج به جا آورده و از زمزم جرعهاي مينوشد كه تا سال آينده براي ايشان كافي خواهد بود. غذاي آنها هم همين است (و ظاهراً مراد اين است كه اين دو پيامبر آمادهاند تا حضرت قيام كند و از ياران آن حضرت باشند.)[3]2. حسن بن فضال نقل كرده است، از امام علي بن موسي الرضا ( عليهالسّلام ) شنيدم كه ميفرمود: «خضر (ع) از آب حيات نوشيد و زنده است، و تا زماني كه در صور بدمند نميميرد، آن حضرت نزد ما ميآيد و ما صدايش را ميشنويم ولي جسم او را نميبينيم، او هر كجا ياد شود، حضور مييابد، اگر كسي از شما او را ياد كرد بايد بر او سلام و درود بفرستد… خداي سبحان با همدمي خضر ( عليهالسّلام ) اضطراب و تنهايي قائم ما را در زمان غيبتش برطرف ميسازد.[4]»
3. سعيد بن جبير به نقل از ابن عباس گويد: رسول خدا ( صلي الله عليه و آله ) فرمود: «همانا خلفاي من و اوصياي من و حجتهاي خدا بر خلق بعد از من دوازده نفر ميباشند، اول ايشان علي و آخر ايشان مهدي است، روح الله، عيسي بن مريم فرود ميآيد و پشتسر مهدي نماز ميخواند. او به نور خدا زمين را روشن ميسازد، و سلطنت او در مشرق ومغرب زمين گسترش پيدا ميكند».[5]4. در كتاب الفتن ،حافظ ابي نعيم به سند خود از ابي سعيد خدري نقل مي کند که: «فرمود آن كس كه عيسي بن مريم پشت سر او نماز ميخواند از ما است، و در همين كتاب به سند خود از هشام بن محمد گويد: آن مهدي كه پشتسر او عيسي نماز ميخواند از ما است.[6]»
بنابراين، حضرت خضر(ع)، الياس(ع) و حضرت عيسي (ع) از ياران حضرت مهدي ( عليهالسّلام ) هستند و در جايش به اثبات رسيده است كه حضرت عيسي ( عليهالسّلام ) و نيز ديگر پيامبران(ع) داراي اعجاز و نيروي خارقالعاده هستند.
ب) احاديث و رواياتي كه دلالت دارند كه ياران آن حضرت داراي نيروي خارقالعاده هستند.
احاديث و رواياتي كه دلالت دارد بر اينكه ياران و اصحاب آن حضرت داراي نيروي خارقالعاده اند، فراوان است، و در اينجا به ذكر چند حديث اكتفا ميشود:
1. از امام باقر(ع) و امام صادق (ع) روايت شده كه در تفسير آيه مباركه (ولئن اخرنا عنهم العذاب الي امة معدودة) [7] فرمودند: «منظور از،شماري از امت که در ايه امده است، اصحاب حضرت مهدي ( عليهالسّلام ) هستند كه در آخر زمان به سيصد و سيزده نفر ميرسند به تعداد اهل بدر، و آنها همانند آمدن تكههاي ابر درفصل پاييز، در يك ساعت گرد هم جمع ميشوند.» [8]2. علي بن حمزه از ابوبصير از امام صادق ( عليهالسّلام ) سخن لوط ( عليهالسّلام ) را نقل ميكند كه به قوم خود گفت: «لو انّ لي بكم قوّه أو آوي الي ركن شديد؛ اي كاش در برابر شما قدرتي داشتم، يا تكيهگاه و پشتيبان محكمي در اختيار من بود.» [9]و مي فرمايد: سخن لوط(ع) جز آرزوي قوّت قائم ( عليهالسّلام )نبوده است، و جز قدرت و قوّت اصحاب آن حضرت را يادآور نشده است، و آنهايند ركن محكم؛ چون به هر يك مرد از آنها قدرت چهل مرد داده ميشود، و قلب هايي استوارتر از پارههاي آهن دارند، اگر از كوههاي آهن عبور كنند آنها را از جاي برميكنندو شمشيرشان را بر زمين نميگذارند تا خداي عزوجل از آنها راضي گردد[10].»
3. مسعود بن سعد جعفي از جابر، از امام باقر ( عليهالسّلام ) نقل كرده است كه فرمود: «خداوند متعال در دل شيعيان ما وحشت مياندازد، امّا هنگامي كه قائم ما (ع) قيام كند و مهدي (ع) ما ظهور كند، يك مرد از شيعيان پر جرأتتر از شير، و كاريتر و نافذتر از نيزه خواهد بود.» [11]4. عبدالله بن حماد انصاري، از ابيجارود، از امام باقر ( عليهالسّلام ) روايت كرده كه آن حضرت فرمود: «ياران و اصحاب قائم سيصد و سيزده نفر هستند… كه بعضي از آنها در روز روي ابر راه ميروند… و بعضي از آنان بر فراش خويش خوابيده و صبحگاهان در مكه هستند.» [12] و نيز احاديثي به همين مضمون با اندك تفاوتي از مفضل بن عمر از امام صادق (عليهالسّلام)، و از ابو خالد كابلي، از علي بن الحسين ( عليهالسّلام ) يا از امام باقر ( عليهالسّلام )[13] و از محمد بن فضيل از امام رضا (عليهالسّلام)[14] روايت شده است.
5. علي بن حمزه از امام صادق ( عليهالسّلام ) روايت كرده كه فرمود: «جوانان شيعه بر پشت بام هاي خود خوابيدهاند كه ناگهان در يك شب بدون هيچ قرار قبلي در مكه در اطراف صاحب خود حضرت مهدي ( عليهالسّلام ) جمع ميگردند»[15]6. ابو خالد كابلي از امام زينالعابدين ( عليهالسّلام ) نقل كرده كه فرمود: «كساني كه شب هنگام از بسترهاي خويش ناپديد و مفقود ميشوند سيصد و سيزده نفر به تعداد اهل بدر هستند كه صبحگاهان در مكه حضور پيدا ميكنند، و اين فرموده خداوند عزوجل است كه فرمود: «هر كجا باشيد خداوند همگي شما را خواهد آورد» و آنان ياران قائم ( عليهالسّلام ) هستند»[16]7. از امام صادق ( عليهالسّلام ) روايت شده كه آيه (اينما تكونوا يات بكم الله جميعاً)[17] درباره ناپديدشدگان از اصحاب و ياران حضرت مهدي ( عليهالسّلام ) نازل شده است؛ چون آنان شبانگاهان از بستر خويش ناپديد شده و صبحگاهان در مكه ديده ميشوند، و برخي از آنان به وسيله ابر سير ميكنند… و آنهايي كه در روز با ابر حركت ميكنند از نظر ايمان با عظمت و افضلتر از ديگران هستند»[18]8. محمد بن حنفيه، از پدرش امام علي ( عليهالسّلام ) و او از رسول خدا ( صلي الله عليه و آله ) نقل ميكند كه آن حضرت فرمود: «حضرت مهدي از ما اهل بيت ميباشد كه خداوند امر قيام حضرت را در يك شب سروسامان ميبخشد.»[19]از اين احاديث به خوبي استفاده ميشود كه ياران آن حضرت داراي توان و نيروي خارقالعاده هستند زيرا:
1. در اين احاديث تصريح شده كه ياران حضرت نيرو و قوّت چهل نفر را دارند و ميتوانند كوه ها را از جايش بركنند. از لسان حديث استفاده ميشود، كه اين قوّت و نيرو با صرفنظر از به کار گرفتن ابزارهاي پيشرفتة بشري عادي آن روز است.
2. احاديث مزبور به صراحت ميرساند كه ياران آن حضرت بدون استفاده از ابزار و وسيلههاي عصرشان با نيرو و تواني كه خداوند به آنها عنايت ميكند به وسيله ابر و غيره در يك شب ناگهان طيالارض ميكنند و در مكه حاضر ميشوند. اين امر قطعاً به وسيله هواپيما و يا ساير وسايل و ابزار زمانشان نميباشد؛ چون در روايات تعبير مفقود و ناپديد شدن آمده است كه آنها از بستر خويش ناگهان مفقود ميشوند، و تعبير مفقود شدن در يك شب، درباره كسي كه سفر عادي با هواپيما و غيره بكند، نادرست است. بدون ترديد، گرد آمدن ياران آن حضرت در يك شب در مكه معظمه از امور خارقالعاده است كه در اثر لياقت و شايستگي به آن دست يافتهاند.
3. در برخي از احاديث[20] تصريح شده است كه وقتي ياران حضرت در مكه حضور پيدا ميكنند، اهل مكه از پذيرايي آنها امتناع ميورزند، و ميگويند: اينها از كجا آمدهاند؟ اينها نه براي حج و عمره آمدهاند و نه براي تجارت و سياحت، و نه با هيچ قافله و وسيله اي آمدهاند. گفتگوهاي اهل مكه، كه برخي احاديث به آنها اشاره دارد، آمدن ياران حضرت را با هر گونه سياره و هواپيما نفي ميكند.[21] بلكه آنان به وسيله عنايت و قوت و نيرويي كه خداوند در اختيار آنها قرار داده طيالارض كرده و به خدمت حضرت رسيدهاند.
4. در برخي از احاديث تصريح شده است كه ياران حضرت در يك ساعت، همانند ابرهاي متفرق و پاره پاره پاييزي جمع ميشوند. بيترديد اجتماع سيصد و سيزده نفر بدون قرار قبلي، و ناگهاني و آن هم در يك ساعت، با سفر عادي به وسيله هواپيما كه نيازمند گذرنامه، ويزا، و تهيه ساير مقدمات سفر ميباشد، آن هم از كشورهاي مختلف دنيا، سازگاري ندارد، بلكه اين عمل خارقالعاده يكي از شاخص ها و ويژگيهاي ياران آن حضرت است، كه به وسيله ايمان، و شايستگي به آن ميرسند و مورد لطف و عنايت خداوند قرار ميگيرند، چنانكه خود حضرت مورد لطف و عنايت خاصه خداوند است. امام باقر ( عليهالسّلام ) در تفسير اين كلام خداوند (يا معشر الجن و الانس ان استطعتم ان تنفذوا من اقطار السموات و الارض فانفذوا لا تنفذون الاّ بسلطان)[22] ميفرمايد: «حضرت قائم با هفت هودج از نور در پشت كوفه فرود ميآيد و كسي نميداند كه آن حضرت در كدام يك از ان هودج ها است.» و بدون ترديد اسباب و ابزار قدرتمندي كه در اختيار حضرت و يارانش است، در اثر عنايت ويژة خداوند سبحان است، و مافوق توانمندي هاي عادي بشري آن روز است كه اين گونه هودج هاي نوري در اختيار ديگران نخواهد بود.
از مطالب ياد شده به اين نتيجه ميرسيم كه ياران حضرت مهدي(ع) سيصد و سيزده نفر هستند، که از جمله ياران آن حضرت، حضرت خضر(ع)، الياس(ع)، و عيسي(ع) هستند، و ياران حضرت داراي توانمندي هاي خارقالعاده ميباشند كه به وسيله ابرها مسافرت و طيالارض ميكنند، و روي درياها راه ميروند، و هودج هاي نوري در اختيار دارند، و در هر كجاي دنيا كه باشد، به طور مستقيم با حضرت سخن ميگويند و آن حضرت را ميبينند. و اگر بر كوه ها حملهور شوند آنها را از جاي بر ميكنند، و با پرچم هاي خويش به هر شهري روي آورند ان جا را تحت سيطره خويش در ميآورند. بر فراز اسب ها، چون عقاب چابك و چالاكند، و داراي قوّت و قدرت فوقالعاده ميباشند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. المهدي و اطباق النور.
2. اثبات الهداة، نويسنده:محمد بن حسن حر عاملي، قم، مطبعة العلميه.
3. الغيبه، نويسنده:محمد بن ابراهيم نعماني، ، تهران، مكتبة الصدوق.
پي نوشت ها:
[1] . محمد بن جرير طبري، دلائل الامامة، قم،انتشارات رضي،ص241.
[2] . محمد بن ابراهيم نعماني، الغيبة، تهران، مكتبة الصدوق.ص319.
[3] .متقي هندي، كنزالعمال، ج 12، ص 71، ح34047وابو شجاع ديلمي، فردوس الحکمه، بيروت، مؤسسة الرسالة: ج 2، ص 202، ح 3000.
[4] . صدوق، كمال الدين، تهران، مكتبة الصدوق،ص 390 ـ 391، ح 4.
[5] . سليمان بن ابراهيم قندوزي ، ينابع الموده ،ترجه سيد مرتضي توسليان ، بوذر جمهري، ج 2،ص 402ـ401.
[6] . سليمان بن ابراهيم قندوزي ،همان ، ج 2، ص 405ـ406.
[7] . هود، آيه8.
[8] . سليمان بن ابراهيم قندوزي ،همان ، ج2، ص 405ـ406.
[9] . هود، آيه80.
[10] . صدوق، كمالالدين، تهران، مكتبة الصدوق،ص673، ب 58، ح 26.همان،سليمانبن ابراهيم قندوزي، ينابع الموده، ج 2 ص 405 ـ 406.
[11] .ابو نعيم اصفهاني، حيلة الاولياء:ج 3، ص 184و سليمان بن ابراهيم قندوزي،همان، ج 2، ص 499، ب 94، ح 25و حر عاملي، اثبات الهداة: ج 3،ص 557، ب 32، ح 606.
[12] . محمد بن ابراهيم نعماني، الغيبة، تهران، مكتبة الصدوق، ص 315 .
[13] . محمد بن ابراهيم نعماني،همان ، ص 313 و شيخ صدوق، كمالالدين،ص 672، ب58 ح24.
[14] . محمدبن جرير طبري، دلائل الامامة، قم، انتشارات رضي،ص241.
[15] .محمد بن ابراهيم نعماني،همان، ص 316، ب 21، ح 11و بشارة الاسلام ص 198، ب 2.
[16] . صدوق، كمال الدين ج 1، ص654، ب 57، ح 21و حر عاملي، اثبات الهداة ج3 ،ص491، ب 32، فصل 4، ح 235.
[17] . بقره، آيه148.
[18] . صدوق، كمال الدين ج 2، ص672، باب 58 ح 24،و حر عاملي، اثبات الهداة ج3، ص493، باب 32، فصل 5، ح 246.
[19] . ابن ابي شيبه،المصنف، ج 15، ص 197، ح 19490واسماعيل بخاري، تاريخ بخاري ج 1، ص317، ح 994.
[20] . مراجعه شود به:طبري، دلائل الامامه ص 307ومتقي هندي، البرهان ج1، ص 163، ح 9وصافي گلپايگاني، منتخب الاثر، ص 485، فصل 8، ب 1، ح 4.
[21] . مراجعه شود به المهدي و اطباق النور، عبدالله عبدالهادي،بيروت، مؤسسة بلاغ، ص 72 ـ 74. به نقل از بشارة الاسلام ص 238.
[22] . مراجعه شود به: دلائل الامامه، ص 307و البرهان ج1، ص 163، ح 9و منتخب الاثر ص 485، فصل 8، ب 1، ح 4.