خانه » همه » مذهبی » آيا کتاب­هاي آقاي سروش به عنوان يك متكفر اسلامي، مفيد به حال ما مي‌باشد يا خير؟

آيا کتاب­هاي آقاي سروش به عنوان يك متكفر اسلامي، مفيد به حال ما مي‌باشد يا خير؟

درباره فراگيري از آقاي سروش به عنوان يك متفكر اسلامي توجه به مطالب ذيل لازم است.
1. عدم تخصص: يكي از نكات درباره آقاي سروش آنست كه ايشان داراي تخصص در زمينه علوم و معارف اسلامي نيستند و به طور كلي رشته تخصصي ايشان چيز ديگري است. البته ايشان در زمينه معارف اسلامي مطالعات و تحقيقاتي داشته‌اند ولي داراي درجات علمي در اين باره نيستند و ظاهراً خودشان نيز چنين ادعايي ندارند. بي‌ترديد در هر رشته‌اي بايد به متخصصان آن علم و دانش مراجعه كرد.
2. متخصصان والاتر: در هر رشتة علمي كساني هستند كه از تخصص و تبحر بيشتري برخوردارند و داراي اطلاعات بيشتر و دقيق‌تري مي‌باشند: اگر آقاي سروش داراي تخصص در زمينه علوم اسلامي باشد بدون ترديد در زمينه معارف اسلامي شخصيت‌هاي مهم‌تر و داناتري وجود دارد مانند مرحوم علامه طباطبايي، مرحوم مطهري و استاد جوادي آملي. شكي نيست كه انسان در يادگيري بهتر است بلكه بايد به سخنان و كتاب‌هاي متخصصاني كه تبحر و اطلاعات بيشتر و دقيق‌تري دارند مراجعه كند.
3. انحراف فكري و عقيدتي:
در هر عرصه علمي كساني وجود دارد كه دچار انحراف فكري و علمي مي‌شوند البته اينكه انسان دچار انحراف فكري و علمي خصوصاً در زمينه موضوعات ديني مي‌شود داراي عواملي است كه عدم تبحر و تخصص و يا ضعف تقوا و پرهيزگاري از مهمترين عوامل آن به شمار مي‌رود. متأسفانه جناب آقاي سروش هم دچار برخي عوامل انحراف‌زا شده‌اند كه مي‌توان از تأثيرپذيري و انفعال ايشان در برابر تهاجم فرهنگ غرب نام برد. پاره‌اي از انحرافات فكري و عقيدتي ايشان عبارتنداز؛
1. امامان معصوم: آقاي سروش اعتقاد به امامت را مايه كمال يا نقص مسلماني بر نمي‌شمارد. همچنين ايشان درباره ائمه ـ عليهم‌السلام ـ معتقدند: علي الاصول ممكن است كسي در مقامات و تجارب عرفاني و اخلاقي از معصومان فراتر رود و نيز ممکن است كسي معارفي عالي‌تر از آنچه ائمه گفته‌اند ارائه نمايد.[1]حال آنكه در تفكر شيعي براساس ادلة امامت، امامت جزو اصول دين اسلام است و اعتقاد به ائمه مايه كمال مسلمان است و نيز براساس دلائل عقلي و نقلي، ائمه اطهار ـ عليهم‌السلام ـ نه تنها از مردمان عادي بالاترند بلكه از انبياء پيشين نيز رتبه و منزلت والاتري دارند كه در اين باره مي‌توان به منابع و كتاب‌هايي كه در زمينه امامت نوشته شده است مراجعه نمود. از باب نمونه مي‌توان به حديث ثقلين اشاره كرد كه پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله ـ فرمودند كساني كه به كتاب الهي و عترت من تمسك جويند هرگز گمراه نمي‌شوند و اين سخن به صراحت نشان مي‌دهد كه والاترين معارف و صحيح‌ترين و مطمئن‌ترين راه‌هاي كمال در بيانات و سلوك ائمه اطهار ـ عليهم‌السلام ـ جلوه يافته است و فراتر از كلام و منش آنها، راه و معرفتي نيست.
2. حقانيت اسلام: آقاي سروش كه پلوراليسم ديني يعني حقانيت همة اديان (حتي اديان غير توحيدي) را پذيرفته‌اند مي‌نويسند: «نگوئيد اگر اسلام حق است، پس غير آن هرچه باشد باطل است»[2] بلكه «براي مسيحياني كه دين اسلام به آنها نرسيده يا دين اسلام را حق نيافته‌اند، مسيحيت حق است»[3] حال آنكه اين سخن هم از نظر عقلي نادرست است و هم مخالف تعاليم اسلام مي‌باشد. آيا اسلام كه توحيد و يگانگي خداوند را مطرح مي‌نمايد و مسيحيت كه تثليث و اعتقاد به خداي پدر، خداي پسر و خداي روح‌القدس را ذكر مي‌كند هر دو حق‌اند؟ آيا پذيرش خدا يكي است و در عين حال خدا يكي نيست به معناي پذيرش اجتماع نقيضين كه محال است نمي‌باشد؟ و اما از ديدگاه اسلام نيز مسأله حقانيت همة اديان نادرست است خداوند در قرآن مي‌فرمايد: «اي پيامبر ما تو را نفرستاديم مگر اينكه همة مردم را بيم و اميد دهي.»[4] يا اينكه فرموده است: «او خدايي است كه رسولش (محمد(ص)) را براي هدايت به دين حق فرو فرستاد تا اين دين حق را بر همة اديان پيروز گرداند».[5] همچنين خداوند در قرآن به صراحت فرموده است كساني كه از پيامبر اسلام و كتاب قرآن پيروي مي‌كنند رستگارند و يهوديان و مسيحيان هم كه نشانه‌هاي پيامبر اسلام در كتابشان آمده است بايد به او ايمان بياورند.[6]اينها نمونه‌هايي از انحرافات فكري و عقيدتي ايشان بود و مطالعة آثار ايشان براي كساني كه قدرت تجزيه و تحليل و آگاهي از معارف اسلامي ندارند شايسته نيست و مايه انحراف و گمراهي خواهد شد.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ چالش يا سازش، ابوالفضل ساجدي، مؤسسه فرهنگي يمين، چاپ اول، 1380.
2ـ برخورد شايسته با فاز فرهنگي سرمايه‌دراي، سيد حسين موسوي زنجاني، انتشارات حوزه علميه قم، بهار 75، چاپ اول.
3ـ نگاهي بر بسط تجربه نبوي، رضا حاجي ابراهيم. انجمن معارف اسلامي ايران، زمستان 1381، چاپ اول.
4ـ معرفت ديني، صادق لاريجاني، مركز ترجمه و نشر كتاب، چاپ اول، 1370.
5ـ راه و بيراه، سيد محمود نبويان، انتشارات حله، زمستان 1382، چاپ اول.

پي نوشت ها:
[1] . ساجدي، ابوالفضل، چالش يا سازش، قم، مؤسسه فرهنگي يمين، چاپ اول، 1380، ص92ـ89.
[2] . سروش، عبدالكريم، صراط‌هاي مستقيم، مؤسسه فرهنگي صراط، ص160ـ161.
[3] . همان.
[4] . سبأ/28.
[5] . توبه/33.
[6] . اعراف/157.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد