پيشبيني گرايشهاي ديني جوانان در آينده تا حدود بسياري به ارزيابي واقعنگرانه از وضعيت كنوني گرايشهاي مذهبي جوانان بستگي دارد و تنها در اين صورت است كه ميتوانيم آيندة جوانان و نوجوانان را از نظر گرايش به مذهب، مورد ارزيابي قرار دهيم.
در حال حاضر، جوانان از نظر گرايش به مذهب و رفتار مذهبي دو روند متضاد را ميپيمايند. عدّهاي از جوانان با انگيزه و علاقة خاصّي به مذهب و ارزشهاي ديني پايبند بوده و در مسير معنويت و كمال در تكاپو هستند. در اين ميان رشد افكار ديني و علاقه به فضيلتهاي مذهبي در نوجوانان گاه بهگونهاي مشاهده ميشود كه آنها به انجام عبادات، رياضت و شبزندهداري پرداخته و صفا و پاكي و خلوص، در رفتار و گفتارشان موج ميزند. اوج اين عشق و خلوص را در صفوف نماز جمعه و جماعت، مراسم دعا و نيايش، بهخصوص ايام اعتكاف و شبهاي قدر شاهد هستيم كه جوانان با چه شور و شوقي به راز و نياز با معبود پرداخته و يكسره بر همة لذتها و زرق و برقهاي دروغين دنيا پشتپا ميزنند. در ديد و بازديدهاي مقام معظم رهبري و ديگر مسئولان با جوانان، حضور پرشور و فعال آنان نماد ديگري از فرهنگ ديني و معنويت و دين باوري آنان را به نمايش ميگذارد. در خصوص اين عده از جوانان، به جرأت ميتوان گفت كه در آينده نيز همچنان به ارزشهاي ديني پايبند و متعهد باقي خواهند ماند، و با برنامهريزيهاي منظم و دقيق فرهنگي و برخوردهاي مناسب مسئولان، پايبندي و گرايش به دين و مذهب در اين دسته از جوانان بيشتر خواهد شد.
در مقابل، مجموعة ديگري از جوانان در حال حاضر آن چنان تحت تأثير تبليغات سوء دشمن قرار گرفته و نسبت به برخي از ظواهر دين و مذهب بدبين هستند[1] كه اگر اين روند ادامه يابد نه تنها اميدي به هدايت آنها نيست حتي ممكن است كل جامعه را به سوي انحرافات و بيبند و باري سوق دهند.
البتّه اگر روند كنوني در مورد تربيت و فرهنگ اجتماعي، برنامههاي صدا و سيما، آموزش و پرورش، مطبوعات و ديگر نهادهاي فرهنگي كه مسئول تربيت و هدايت نسل جوان هستند، مورد بازنگري و اصلاح جدّي قرار گيرد، قطعاً آيندة اين دسته از جوانان نيز نسبت به گرايشهاي مذهبي، اميدوار كننده خواهد بود. چون مذهبستيزي و رويگرداني از ارزشهاي ديني در ميان جوانان برخواسته از يك يا چند عامل زير ميباشد كه با اجراي برنامههاي تربيتي، قابل اصلاح و پيشگيري است.
1ـ بياعتنايي والدين در تربيت ديني فرزندان؛ جواناني كه علاقمند به مذهب نيستند، بيشتر در خانوادههايي تربيت يافتهاند كه پدر و مادر و ديگر اعضاي خانواده توجهي به مسايل مذهبي نداشتهاند.
2ـ همانند سازي با الگوهاي ناهنجار اجتماعي و محيط ناسالم؛ عدّهاي از جوانان، از آن جهت گرايش به مذهب ندارند كه در محيط آلوده و با دوستان ناباب رشد يافته و اصلاً زمينهاي مناسب براي رشد گرايش به مذهب در آنها فراهم نبوده است.
3ـ برخورد نابجا و نامناسب برخي مسئولان؛ جواناني را نيز سراغ داريم كه صرفاً بهخاطر برخوردهاي نابجاي يكي از مسئولان ولو مسئولان بسيار رده پاييني، از مكتب و نظام و ارزشهاي ديني دلسرد شده و از اسلام فاصله گرفتهاند.
4ـ تبليغات زهرآگين دشمن و تهاجم فرهنگي؛ عدّة كثيري از جوانان تحتتأثير تبليغات مخرّب دشمن قرار گرفته و جاذبههاي كاذب و دروغين فيلمها و سريالها، ماهواره و اينترنت و… آنها را از مسير حق بازداشته است.
چنانچه ملاحظه ميشود در هيچ يك از گروههاي ياد شده مذهبگريزي و دينستيزي، ريشة عميق و بنيادي ندارد، همه آنان در محيط اسلامي و با فرهنگ ديني بزرگ شدهاند نهايت اينكه با مرور زمان عواملي از بيرون باعث رويگرداني و دلزدگي آنها از دين شده است[2] و يا بهخاطر تبليغات وسيع و پرزرق و برق دشمنان، مرعوب آنها شدهاند. بنابراين حتّي دربارة اين عده از جوانان نيز ميتوان با نگاه خوشبينانه و حاكي از اميدواري قضاوت كرد و چنين گفت كه: دين و گرايش به مذهب امري است فطري و نسبت به گرايش جوانان به دين در آينده ميتوان اميدوار بود. و البتّه اين خوشبيني ما نسبت به آيندة جوانان و همچنين جوانان آينده در صورتي با واقعيت سازگار خواهد بود كه تمهيداتي از سوي مسئولان و مربيان در زمينة تربيت و رشد و شكوفايي گرايش مذهبي كودكان، نوجوانان و جوانان، در نظر گرفته شود و نقاظ ضعف برنامههاي تربيتي و آموزشي گذشته، مورد اصلاح و بازنگري جدي قرار گيرد. بايد كودكان و نوجوانان به گونهاي تربيت شوند كه آگاهانه و با اختيار كامل از آلودگي و گناه پرهيز نمايند و تقوي پيشه كنند. بهعنوان مثال جمعآوري آنتنهاي ماهوارهاي در شرايط فعلي لازم و ضروري است امّا كافي نيست. به بيان ديگر اصل در برنامههاي فرهنگي و تربيتي ايجاد و مصونيت است و نه محدوديت.[3]عوامل كه ميتواند زمينة گرايش جوانان به مذهب را در آينده فراهم سازد:
1ـ والدين و مربيان نقش بسيار با اهميتي در تثبيت اعتقادات مذهبي صحيح و جهتدهي نوجوانان و جوانان در پيروي از اصول و اخلاقيات پسنديده ايفاء مينمايند.[4] بنابراين عقايد و آراء مذهبي بايد بهطوري منظم، هدفدار و قابل اجراء به آنان عرضه شود.
2ـ طرز ارائة مسايل مذهبي به نوجوانان و جوانان بسيار اهميّت دارد. چه مسائلي را در اين دوره بايد براي آنها گفت كه از دين زده نشوند. اين موضوعات بايد طوري ارايه شود كه آنها احساس كنند امور مذهبي قابل پياده شدن در زندگي روزمرّه ميباشد و حتّي ميتوانند احتياجات رواني خود را نيز با اين امور برطرف نمايند. تنها موعظه كردن از طريق والدين، مربيان و يا علماي دين در خانه و مدرسه و مسجد كافي نيست، بايد مسايل ديني را با تجربه و عمل توأم نمود تا به اين زوديها از فكر نوجوانان خارج نشود.
3ـ كساني كه در مورد دين با جوانان و نوجوانان صحبت مينمايند، خود بايد الگوي واقعي دين باشند و به آنچه كه ميگويند عمل نمايند و نيز معلمان ديني توانايي پاسخ دادن به سؤالات نوجوانان را داشته باشند و بتوانند خرافات را از نظريات صحيح ديني جدا كرده به دانشآموزان ارايه دهند.[5]4ـ فلسفة اصول عبادي را براي نوجوانان و جوانان بايد به خوبي و بهطور مطلوب و جذّاب بيان نمود و نيز اثري را كه عبادات، دعاها و نيايشها در اعمال ما ميگذارند، توضيح داد.
5ـ عبور دادن منطقي نوجوانان و جوانان از احساسات خام مذهبي به بينش مذهبي تثبيت شده كه با تعقل و تفكّر همراه باشد و كمك كردن به ايجاد ارتباط آنها با خدا، ارتباط آنها با خودشان ارتباط آنها با ديگران و جهان هست نيز ضروري بهنظر ميرسد.
6ـ و بالاخره جلوگيري جدّي از مفاسد و بيبند و باريها در جامعه نقش مهمّي در تقويت گرايشهاي معنوي جوانان دارد. اگرنگات مذكور مورد اهتمام والدين و مسئولان تربيتي واقع شود، گرايشهاي جوانان به دين، در آينده روند مثبت را خواهد پيمود.
معرفي منبع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ محمد تقي مصباح يزدي و…، جوان و مشكلات فكري، خرّم، 1370.
پي نوشت ها:
[1] ـ نويد، مهدي، فرهنگ و مقاومت فرهنگي، تمندر، 1374.
[2] ـ فردي، محسن و همكاران، جامعه و فرهنگ، آرون، ج 3، ص 343 به بعد.
[3] ـ نويد، مهدي، فرهنگ و مقاومت فرهنگي، تمندر، 1374، ص 84.
[4] ـ كارشناسي امور فرهنگي و هنري، ويدئو، كاركردها و راهحلها، ادارة كل آموزش و پرورش خراسان، 1371، ص 31.
[5] ـ براي مطالعة بيشتر در اين موضوع مراجعه شود به: مظلومي، رجبعلي، گامي در مسير تربيت اسلامي كودكي تا بلوغ، تهران، نشر آفاق، 1364.