یکی از آیات در موضوع انفاق آیهی 274 سورهی بقره است: «الَّذینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّیْلِ وَ النَّهارِ سِرًّا وَ عَلانِیَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ»؛ کسانى که اموال خود را در شب و روز نهان و آشکارا انفاق کنند، آنان را نزد پروردگارشان پاداش نیکو خواهد بود، و هرگز از حادثهی آینده بیمناک و از امور گذشته اندوهگین نخواهند شد.
برای این آیه شأن نزولهایی از شیعه و اهلسنت ذکر شده است که برخی از آنها چنین است:
- از ابن عباس نقل میکنند: این آیه درباره علی(ع) نازل شده است؛ زیرا آنحضرت چهار درهم داشت؛ یک درهم در روز و یک درهم در شب، یک درهم پنهانى و یک درهم را نیز آشکارا انفاق کرد.[1]
- اسماعیل بن ابراهیم نصر آبادى، با اسناد از شعیب و او از پدر و جدش نقل میکند که آیهی فوق درباره اسب سواران لشکر اسلام نازل شد.
- ابو امامه، ابو درداء، مکحول، اوزاعى و رباح بن یزید میگویند: آیهی بالا در شأن کسانى نازل شده است که در راه خدا به منظور جهاد، و نه خودپسندى اسب نگه میداشتند.
- احمد بن محمد بن ابراهیم ثعلبى، از خیثم بن عبداللّه صنعانى، از ابن عباس نقل میکند که مقصود این آیه تأمین علوفه اسبان جنگى است؛ دلیل بر صحت این نظر، روایتی است که ابواسحاق مقرى با اسناد از اسماء بنت یزید میگوید: رسول خدا(ص) فرمود: هر کسى اسبى در راه خدا نگهدارد و به حساب خدا به آن رسیدگى نماید، گرسنگى و سیرى و تشنگى و سیرابى و حتى ادرار و سرگین آن اسب، روز قیامت در میزان اعمال آن شخص منظور میگردد.
- ابو اسحاق با اسناد از جابر میگوید: پیامبر(ص) فرمود: کسى که در راه خدا براى اسبش انفاق کند، مانند کسى است که به دست خود صدقه میدهد.[2]
- از ابوذر غفارى نقل کردند: روزى چند اسب زیبایی را دید و گفت: صاحبان این اسبان آنانند که خداى تعالى در حقّ ایشان گفت: «الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّیْلِ وَ النَّهارِ سِرًّا وَ عَلانِیَةً».
- در مورد صاحبان اسب نازل شده است.[3]
- از ابوذر و اوزاعى نقل شده است که این آیه در مورد انفاق اسبان در راه خدا نازل گشته است.
- بعضى گفتهاند این آیه عمومیت دارد و هر کسى به این کیفیت در راه خدا انفاق کند مشمول آن خواهد بود. [4]
البته این شأن نزولها منافاتی با هم ندارند. این آیه، نخست، درباره على(ع) نازل شد، اما هر کسى به این نحو انفاق کند، مشمول حکم آیه خواهد بود، ولى چون على(ع) بر همه سبقت داشت داراى فضیلت بیشترى است.[5]
به همین جهت میتوان تعبیر «أَمْوالَهُمْ بِاللَّیْلِ وَ النَّهارِ سِرًّا وَ عَلانِیَةً» را در توصیه به انفاق در حالات و زمانهای مختلف تفسیر کرد که مسلمان به جهت حرص بر انفاق، بر آنها مبادرت میورزد.[6] همچنین بیان این اوقات و حالات میتواند بیانگر این نکته باشد که مؤمن باید بر اساس شرایط و زمانهای مختلف انفاق انجام دهد؛ گاه به صورت آشکار، گاه نهان و … .[7] همینطور بعید نیست که مقدم داشتن شب بر روز، و پنهان بر آشکار (در آیه مورد بحث) اشاره به این باشد که مخفى بودن انفاق بهتر است، مگر موجبى براى اظهار باشد، هر چند باید در همه حال و به هر شکل، انفاق فراموش نشود.[8]
«وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ» یعنی خوفها و وحشتهاى قیامت بر آنها نیست و آنان در قیامت محزون و غمناک نخواهند بود.[9] البته مفسران پیرامون این عبارت، تفسیر دیگری را نیز بیان کردهاند: «انسان براى ادامه و اداره زندگى بىنیاز از مال و ثروت نیست و معمولاً هنگامى که آنرا از دست مىدهد اندوهناک مىگردد؛ زیرا نمىداند در آینده وضع او چگونه خواهد بود. خداوند در این عبارت میفهماند که چنین افرادى از انفاق در راه خدا، خوف و وحشتى از آینده ندارند و به خاطر از دست دادن قسمتى از ثروت خود اندوهگین نمىشوند، زیرا مىدانند در مقابل چیزى که از دست دادهاند، از فضل پروردگار و از برکات فردى و اجتماعى و اخلاقى آن در این جهان و آن جهان بهرهمند خواهند شد».[10]
[1]. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، ج 1، ص 150، انتشارات دانشگاه تهران، مدیریت حوزه علمیه قم، چاپ اول، 1377ش؛ فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج 7، ص 71، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1420ق؛ آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، تحقیق، عطیة، علی عبدالباری، ج 2، ص 46، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، 1415ق؛ سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج 1، ص 363، قم، کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، 1404ق.
[2]. ر. ک: واحدی نیشابوری، اسباب النزول، ترجمه، ذکاوتی قراگزلو، علیرضا، ص 49، تهران، نشر نی، چاپ اول، 1383ش؛ الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج 1، ص 363؛ ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن، تحقیق، یاحقی، محمد جعفر، ناصح، محمد مهدی، ج4 ، ص 96، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، 1408ق.
[3]. الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج 1، ص 363.
[4]. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی، محمد جواد، ج 2، ص 667، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش.
[5]. همان.
[6]. زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج 1، ص 319، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ سوم، 1407ق؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 2، ص 667 – 668،
[7]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 2، ص 361، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.
[8]. همان.
[9]. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 2، ص 668.
[10]. تفسیر نمونه، ج 2، ص 261 – 262.