یکى از مشکلاتى که همواره در کتاب هاى روایى ما وجود داشته و دارد آن است که در گذشته به دلیل مشکلات نشرو هم چنین انگیزه هاى دیگرى که از طرف دوست و دشمن وجود داشته است، اخبار و روایات جعلى و یا غیر مطابق با آنچه ائمه (ع) فرموده اند، وارد آنها شده است.
از اخبار اسرائیلى که از طریق علماى یهود وارد شده تا اخبار غلات و خوارج و … که خود بحثى وسیع از نظرتاریخى و علم الحدیث مى طلبد. علما و دانشمندان اسلامى در هر عصر کوشیده اند تا اخبار صحیح را از غیر آن جداکرده و حق را بنمایانند. این مهم در وادى مسائل فقهى انجام شده است؛ زیرا فقه نیاز روزمره مردم بود. از این رو فقهادر مقام افتا به بررسى اسناد و متن احادیث پرداخته و صحیح را از سقیم جدا کرده و با در نظر گرفتن شرایط مختلف بمجموع احادیث نگریسته و فتوا داده اند؛ ولى این مهم در وادى اخبار مربوط به طب و یا تفسیر و دیگر موضوعات انجام نشده و یا بسیار کم صورت گرفته است. در مورد کتاب طب الصادق (ع) و یا طب الائمه (ع) نیز وضعیت به همین منوال است. قبول روایات این کتاب ها، نیاز به بررسى هاى سندى و متنى و درایة الحدیث دارد. از این رو پذیرفتن هرآنچه در این گونه کتب آمده کارى به دور از منطق و خرد است.
امید است با گسترش تحقیق در جامعه و در حوزه هاى علمیه این کتاب ها مورد نقد و بررسى قرار گرفته و صحیح ازسقیم باز شناخته شود. البته در بین این احادیث ممکن است احادیثى هم باشد، که به ظاهر نامقبول باشند ولى در واقع مطلبى صحیح را بیان نموده باشد. بنابراین باید روشى نقادانه و محتاطانه در برخورد با این گونه احادیث داشت.
کتاب طب الائمه , »عبدالله بن بسطام « و »طب النبی , ابی العباس مستغفری « و »طب الرضا یا رساله ذهبیه « که امام رضا(ع ) به تقاضای مائ مون نوشته اند. قابل ذکر این که مجموعه آن چه در این کتب و کتاب های دیگر در زمینه طب و خواص خوراکی ها از ائمه (ع ) روایت شده است در ((بحارالانوار, ج 62 و 63) آمده است .
از اخبار اسرائیلى که از طریق علماى یهود وارد شده تا اخبار غلات و خوارج و … که خود بحثى وسیع از نظرتاریخى و علم الحدیث مى طلبد. علما و دانشمندان اسلامى در هر عصر کوشیده اند تا اخبار صحیح را از غیر آن جداکرده و حق را بنمایانند. این مهم در وادى مسائل فقهى انجام شده است؛ زیرا فقه نیاز روزمره مردم بود. از این رو فقهادر مقام افتا به بررسى اسناد و متن احادیث پرداخته و صحیح را از سقیم جدا کرده و با در نظر گرفتن شرایط مختلف بمجموع احادیث نگریسته و فتوا داده اند؛ ولى این مهم در وادى اخبار مربوط به طب و یا تفسیر و دیگر موضوعات انجام نشده و یا بسیار کم صورت گرفته است. در مورد کتاب طب الصادق (ع) و یا طب الائمه (ع) نیز وضعیت به همین منوال است. قبول روایات این کتاب ها، نیاز به بررسى هاى سندى و متنى و درایة الحدیث دارد. از این رو پذیرفتن هرآنچه در این گونه کتب آمده کارى به دور از منطق و خرد است.
امید است با گسترش تحقیق در جامعه و در حوزه هاى علمیه این کتاب ها مورد نقد و بررسى قرار گرفته و صحیح ازسقیم باز شناخته شود. البته در بین این احادیث ممکن است احادیثى هم باشد، که به ظاهر نامقبول باشند ولى در واقع مطلبى صحیح را بیان نموده باشد. بنابراین باید روشى نقادانه و محتاطانه در برخورد با این گونه احادیث داشت.
کتاب طب الائمه , »عبدالله بن بسطام « و »طب النبی , ابی العباس مستغفری « و »طب الرضا یا رساله ذهبیه « که امام رضا(ع ) به تقاضای مائ مون نوشته اند. قابل ذکر این که مجموعه آن چه در این کتب و کتاب های دیگر در زمینه طب و خواص خوراکی ها از ائمه (ع ) روایت شده است در ((بحارالانوار, ج 62 و 63) آمده است .