در میان نعمتهاى بیشمارى که خداوند به انسان ارزانى داشت، نعمت وجود پیامبر اسلام(ص)، جایگاه ویژهاى دارد و خداوند در آیات متعددى از این نعمت به بزرگى یاد میکند. از جمله در آیه 164 سوره آل عمران: «لَقَدْ مَنَّ الله عَلَى الْمُؤْمِنینَ اِذْ بَعَثَ فیهِمْ رَسُولاً مِنْ اَنْفُسِهِمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَهَ وَ اِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفی ضَلالٍ مُبینٍ».
این آیه میفرماید: خداوند بر مؤمنان منت گذاشت هنگامى که در میان آنها، پیامبرى از جنس خودشان برانگیخت که آیات او را بر آنها بخواند، آنها را پاک کند و کتاب و حکمت به آنان بیاموزد، هر چند پیش از آن، در گمراهى آشکارى بودند.
البته گفتنی است؛ وجود پیامبر اسلام(ص) براى همه بشر نعمت است؛ چرا که او «رحمه للعالمین» است، اما از آنجا که فقط مؤمنان قدر این نعمت را میدانند و از آن بهره میبرند؛ لذا در این آیه بر مؤمنان منت میگذارد.[1]
شاید در بدو نظر چنین تصور شود که تعبیر به «منت» چندان زیبا نیست، چنانکه پرسشگر محترم نیز چنین پنداشت، اما هنگامى که به ریشه اصلى لغت «منت» باز میگردیم حقیقت این تعبیر کاملا روشن میشود.
واژه «منت» چنانکه لغتشناسان میگویند؛ در اصل از «منّ» به معناى سنگهایى است که با آن وزن میکنند؛ از اینرو به هر نعمت سنگین و گرانبهایى «منت» میگویند. بنابر این منت به معناى نعمت سنگین است.
این واژه دو کاربرد دارد: فعلى و قولى. منّت خداوند بر بندگان از مقوله فعلى است، و آن دادن نعمت بزرگ به بندگان است. اما منّت قولى که شمردن و به رخ کشیدن نعمت باشد، قبیح است، مگر وقتی که طرف کفران نعمت کند.[2]
به بیان دیگر، منت اگر جنبه عملى داشته باشد؛ یعنى کسى عملاً نعمت بزرگى به دیگرى بدهد، کاملا زیبا و ارزنده است. از همین مقوله است منت خداوند بر مؤمنان در فرستان پیامبر خاتم: «لَقَدْ مَنَّ الله عَلَى الْمُؤْمِنِینَ». یا منت بر مؤمنان در وراثت بر روی زمین: «وَ نُریدُ اَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْاَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ اَئِمَّهً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ»؛[3] ما میخواهیم بر مستضعفان زمین منّت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روى زمین قرار دهیم.
برای واژه «منت» معنای دیگری نیز گفتهاند و آن اینکه «منّ» به معناى اظهار نعمت دادن محدود و موقّتى است، خواه وجود خارجى داشته باشد و یا در مقام اظهار و حکایت باشد، و این نوع از انعام حکایتى و اظهارى را منّت گویند. آرى منّت تکرار و اظهار آن نعمتهای گذشته است، به طوری که به قصد به یاد آوردن آن اظهار میشود؛ لذا در آیه مورد بحث، نظر به اظهار نعمت بعثت رسول اکرم(ص) است، تا به نحو مخصوص مورد استفاده مردم قرار گیرد. پس مفهوم اظهار و ابراز در مادّه «منّ» لحاظ شده است. بنابر این، تعبیر با کلمه «منّ» براى این است که در این مورد اظهار نعمت شده و در دسترس و اختیار مردم قرار گذاشته شده است تا از آن استفاده کنند.[4]
با توجه به این معانی که برای واژه منت بیان شد – چه به معنای نعمت سنگین و بزرگ و چه به معنای اظهار بزرگى نعمت به منظور قدردانى او و گرامیداشت آن نعمت- این تعبیر از سوی خداوند از نوع منتهای مذموم و نکوهیده نیست. منتی ناپسند است که از بندهای نسبت به بنده دیگر باشد؛[5] زیرا اولاً: منافى با اخلاص و قصد قربت است. ثانیاً: بنده مستقل در انعام نیست، بلکه تفضّل و توفیقى است که خدا به او عنایت فرموده است. ثالثاً: موجب تحقیر و کوچکى و شرمندگى طرف میشود، اما از جانب خدا بجا و بموقع است. [6]
گفتنی است «منّت» نظیر «تکبّر» است که از بنده، بسیار قبیح است و از رذایل اخلاقی شمرده میشود، اما نسبت به پروردگار اینگونه نیست، بلکه یکی از صفات ربوبى است: «هو المنّان بالعطیه».[7]
این آیه میفرماید: خداوند بر مؤمنان منت گذاشت هنگامى که در میان آنها، پیامبرى از جنس خودشان برانگیخت که آیات او را بر آنها بخواند، آنها را پاک کند و کتاب و حکمت به آنان بیاموزد، هر چند پیش از آن، در گمراهى آشکارى بودند.
البته گفتنی است؛ وجود پیامبر اسلام(ص) براى همه بشر نعمت است؛ چرا که او «رحمه للعالمین» است، اما از آنجا که فقط مؤمنان قدر این نعمت را میدانند و از آن بهره میبرند؛ لذا در این آیه بر مؤمنان منت میگذارد.[1]
شاید در بدو نظر چنین تصور شود که تعبیر به «منت» چندان زیبا نیست، چنانکه پرسشگر محترم نیز چنین پنداشت، اما هنگامى که به ریشه اصلى لغت «منت» باز میگردیم حقیقت این تعبیر کاملا روشن میشود.
واژه «منت» چنانکه لغتشناسان میگویند؛ در اصل از «منّ» به معناى سنگهایى است که با آن وزن میکنند؛ از اینرو به هر نعمت سنگین و گرانبهایى «منت» میگویند. بنابر این منت به معناى نعمت سنگین است.
این واژه دو کاربرد دارد: فعلى و قولى. منّت خداوند بر بندگان از مقوله فعلى است، و آن دادن نعمت بزرگ به بندگان است. اما منّت قولى که شمردن و به رخ کشیدن نعمت باشد، قبیح است، مگر وقتی که طرف کفران نعمت کند.[2]
به بیان دیگر، منت اگر جنبه عملى داشته باشد؛ یعنى کسى عملاً نعمت بزرگى به دیگرى بدهد، کاملا زیبا و ارزنده است. از همین مقوله است منت خداوند بر مؤمنان در فرستان پیامبر خاتم: «لَقَدْ مَنَّ الله عَلَى الْمُؤْمِنِینَ». یا منت بر مؤمنان در وراثت بر روی زمین: «وَ نُریدُ اَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْاَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ اَئِمَّهً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ»؛[3] ما میخواهیم بر مستضعفان زمین منّت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روى زمین قرار دهیم.
برای واژه «منت» معنای دیگری نیز گفتهاند و آن اینکه «منّ» به معناى اظهار نعمت دادن محدود و موقّتى است، خواه وجود خارجى داشته باشد و یا در مقام اظهار و حکایت باشد، و این نوع از انعام حکایتى و اظهارى را منّت گویند. آرى منّت تکرار و اظهار آن نعمتهای گذشته است، به طوری که به قصد به یاد آوردن آن اظهار میشود؛ لذا در آیه مورد بحث، نظر به اظهار نعمت بعثت رسول اکرم(ص) است، تا به نحو مخصوص مورد استفاده مردم قرار گیرد. پس مفهوم اظهار و ابراز در مادّه «منّ» لحاظ شده است. بنابر این، تعبیر با کلمه «منّ» براى این است که در این مورد اظهار نعمت شده و در دسترس و اختیار مردم قرار گذاشته شده است تا از آن استفاده کنند.[4]
با توجه به این معانی که برای واژه منت بیان شد – چه به معنای نعمت سنگین و بزرگ و چه به معنای اظهار بزرگى نعمت به منظور قدردانى او و گرامیداشت آن نعمت- این تعبیر از سوی خداوند از نوع منتهای مذموم و نکوهیده نیست. منتی ناپسند است که از بندهای نسبت به بنده دیگر باشد؛[5] زیرا اولاً: منافى با اخلاص و قصد قربت است. ثانیاً: بنده مستقل در انعام نیست، بلکه تفضّل و توفیقى است که خدا به او عنایت فرموده است. ثالثاً: موجب تحقیر و کوچکى و شرمندگى طرف میشود، اما از جانب خدا بجا و بموقع است. [6]
گفتنی است «منّت» نظیر «تکبّر» است که از بنده، بسیار قبیح است و از رذایل اخلاقی شمرده میشود، اما نسبت به پروردگار اینگونه نیست، بلکه یکی از صفات ربوبى است: «هو المنّان بالعطیه».[7]