«تقیه» به معنای «پرهیز از یک زیان قابل جلوگیری»، یک روش عقلایی و منطقی برای همه ی انسانهایی است که در حال مبارزه با دشمن نیرومندی هستند که برحسب موارد و موقعیتهای مختلف، گاهی واجب، گاهی حرام و زمانی مباح است. با این وجود در برخی از روایات آمده است که تقیه در مواردی جایز نیست:
- زراره از امام باقر(ع) پرسید: آیا در حال تقیه، میتوانم بر روی کفش خود مسح بکشم؟ امام(ع) فرمود: «من در باره سه موضوع، تقیه نمیکنم: آشامیدن مسکرات، مسح کردن بر روی کفش و حج تمتع».[1]
- امام صادق(ع) فرمود: «نه قسمت از ده قسمت دین در تقیه است و هر کسی تقیه ندارد، دین ندارد، و تقیه در هر چیزی وجود دارد، جز در نوشیدن نبیذ و مسح بر روی کفش».[2]
در بررسی اسناد این احادیث باید گفت؛ حدیث اول حسن و مورد تأیید است؛[3] اما حدیث دوم از نظر سند مجهول است.[4]
از نظر محتوا، این دسته از اخبار در ظاهر، مخالف اخبار زیادی است که استفاده از اصل تقیه را با اجتماع شرایط در همه چیز، جز در خونریزی مجاز میدانند؛[5] از این رو فقیهان با استناد به روایات بالا، حکم به مجاز نبودن استفاده از اصل تقیه در این موارد نمیکنند،[6] بلکه این روایات را به گونهای دیگر تفسیر میکنند:
الف) این احادیث در مورد تقیهای نیست که خوف جان و مال در او باشد؛ بلکه مرتبط با تقیه مداراتی است که در این دو مورد نباید تقیه مداراتی کرد.
ب) موارد ذکر شده در این احادیث از اموری نبود که مخالفان شیعه حساسیت چندانی بر روی آن داشته و افرادی که بر خلاف نظرشان عمل کنند را مجازات کنند، بلکه شرب خمر و مسکرات در نظر آنان نیز حرام بوده و تنها در حرمت آبجو اختلاف نظر داشتند؛[7] و در مسح پا نیز اهل سنت شستن را بهتر میدانند و مسح بر کفش را به عنوان حکمی لازم الاجرا نمیدانند (تا مخالفت با آن و کندن کفش هنگام مسح، حساسیتزا باشد)، و در تمتع حج هم اهل سنت هنگام ورود به مکه طواف و سعی را مستحب میدانند. بر این اساس، اختلاف تنها در نیت افراد است که در دل آنها بوده و کسی از آن آگاه نیست و مخفی کردن تقصیر(تراشیدن مو و ناخن) نیز بسیار آسان است.[8] و به همین دلیل، اساساً جایی برای استفاده از اصل تقیه باقی نمیماند.
از اینرو برخی احتمال دادهاند که در اینگونه موارد خوف بر نفس یا مال به حدی نیست که منجر به مشقت زیاد شود و نتوان آنرا تحمل نمود.[9]
ج) همانگونه که زراره در دنبال خبر خود گفته است، ائمه(ع) تنها اعلام کردهاند که خودشان در این موارد تقیه نمیکنند، اما به شیعیان توصیه نفرمودهاند که شما نیز در این موارد تقیه نکنید.
بر این اساس و با استفاده از عموم و شمول «اصل تقیه» نظر فقها این است که اگر ترس واقعی وجود داشته باشد در مواردی مانند نوشیدن آبجو و دیگر مسکرات نیز میتوان از اصل تقیه بهره جست، بلکه در شرایطی ممکن است خوردن مشروب الکلی واجب هم باشد!
سخنی از امام خمینی(ره) نیز در این زمینه وجود دارد:
«… حفظ خود اسلام از جان مسلمان هم بالاتر است. این حرفهای احمقانهای است که از همین گروهها القا میشود که خوب، جاسوسی که خوب نیست! جاسوسی، جاسوسی فاسد خوب نیست، اما برای حفظ اسلام و برای حفظ نفوس مسلمین واجب است، دروغ گفتن هم واجب است، شرب خمر هم واجب است».[10]
[1]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 3، ص 32، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[2]. همان، ج 2، ص 217.
[3]. مجلسی، محمد باقر، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول(ع)، محقق، مصحح، رسولی، سید هاشم، ج 13، ص 106، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1404ق.
[4]. همان، ج 9، ص 167.
[5]. همان، ص 166.
[6]. شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، محقق، موسوی خرسان، حسن، ج 1، ص 362، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[7]. مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، ج 9، ص 167.
[8]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 72، ص 424، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
[9]. تهذیب الاحکام، ج 1، ص 362.
[10]. ر. ک: صحیفه امام خمینی، ج 15، ص 116،