بخشی از دستورات اسلام جزو اصول و پایه های دین است که با گذشت زمان هیچ تغییری در آن حاصل نمی شود و همگان در همه عصرها باید به آن پایبند باشند؛ مثل اصل یکتاپرستی، نبوّت پیامبر، وجود قیامت، عدالت خداوند، انجام حقوق واجب، رسیدگی به مستمندان و خویشاوندان و دوری از آن چه خداوند حرام کرده است و این امور در طول زمان تغییر نمی کند، ولی بخشی دیگر از دستورات اسلام ارتباطی با اصل دین ندارد، و مربوط به زمان و دوره ای است که مؤمن در آن زندگی می کند که با گذشت زمان، وظیفه شخص تغییر می کند.
البته مسلّم است که روش پیامبر اکرم (ص) و امیر مؤمنان (ع) و مؤمنان زمان آنها ،با دیگر پیشوایان فرق هایی داشته است، و علت آن تفاوت وضع زندگی عمومی مردم در زمان های مختلف بوده است.
در صدر اسلام، مسلمانان چون از نعمت های دنیوی بهره کافی نداشتند؛ از این رو پیشوایانشان نیز علاوه بر این که خودشان در حدّ پایین ترین افراد جامعه زندگی می کردند، همچنین به مسلمانان نیز سفارش می کردند تا رعایت حال فقرا و ضعیفان جامعه را بنمایند، ولی در دوره های بعد که مسلمانان از توان و قدرت در زمینه های مختلف (مالی سیاسی) برخوردار شدند، مسئله به گونه ای شد که هم خود بزرگواران در حد متعارف جامعه زندگی می کردند و هم به پیروان خود توصیه می کردند که از نعمت های خداوند استفاده کنند و شایسته ترین افراد برای استفاده از امکانات دنیا را مؤمنان می دانستد و می فرمودند، کسی حق ندارد آنچه را خداوند حلال شمرده، بر خود حرام کند!
البتّه نکته مهمّی که در دین پیرامون استفاده از نعمت ها مورد توجه قرار گرفته، این است که این امر سبب ضایع شدن حقی از خداوند و مردم نشود.