خانه » همه » مذهبی » آیا در بدن انسان اعضایی وجود دارد که هیچ منفعتی نداشته و عضوی زاید به شمار آید؟!

آیا در بدن انسان اعضایی وجود دارد که هیچ منفعتی نداشته و عضوی زاید به شمار آید؟!

پاسخ اجمالی

در گذشته‌ای نه چندان دور، عموم مردم برای بسیاری از اعضای بدن هیچ فایده‌ای نمی‌شناختند، اما به تدریج و با پیشرفت علم و دانش، آثار و فواید آن برای بشر روشن و آشکار شد.

اکنون نیز دانشمندان نمی‌توانند اعلام کنند که عضوی در بدن، قطعاً و صد در صد هیچ فایده‌ای ندارد. حداکثر آن‌که بگویند ما تا کنون به فایده مشخصی برای آن دست نیافتیم.

در این زمینه یکی از شاگردان امام صادق(ع) از آن‌حضرت چنین نقل می‌کند: «نیک اندیشه کن که چگونه آفرینش، از هر خطا، زیان و ناهماهنگى به دور است و یک‌سره حکمت و تقدیر و مصلحت و سود است. اصحاب «مانى» و دیگران که خواستند بر آفرینش و هدف‌مندى آن اشکال گیرند، رویش مو در روى زهار و زیر بغل را ناروا شمردند، غافل از این‌که رشد مو در این مکان‌ها با وجود رطوبت در آنها مرتبط است و چنان‌که گیاه در جاى مرطوب مى‌‏روید، مو نیز در این جاها رشد مى‌‏کند. آیا نمى‏‌بینى که این جاها براى پذیرش مواد زاید بدن از همه جا مناسب‌تر است؟ وانگهى این امر باعث مى‌‏شود که [گذشته از تدابیر الهى‏] خود انسان نیز قدرى به بدن خود برسد و از رهگذر بهداشت و نظافت، تنى سالم داشته باشد. همچنین با کوتاه کردن موهاى زاید بدن، روحیه آتشین، تندى، سرمستى و خشم او شکسته شود و از پرداختن به سرگرمی‌هاى گمراه ‏کننده و بی‌کارى پرهیز نماید».[1]

البته ممکن است برخی اعضا – مانند آپاندیست – وجود داشته باشند که با عمل جراحی از بدن انسان برداشته شده و انسان هم بتواند بدون آنها زنده مانده و ظاهراً بدون مشکل چندانی زندگی کند، اما این بدان معنا نیست که وجود این اعضا از ابتدا زیادی و بی‌فایده بود! بلکه همواره این امکان وجود دارد که نبود آنها در بدن انسان در سلامت جسمی و روانی او تأثیرگذار باشد، البته تأثیری که بر همگان آشکار نیست.

این امکان نیز وجود دارد که وجود برخی اعضا در بدن برخی افراد مفید بوده و برای دیگران مفید نباشد، علاوه بر آن‌که برخی نیز به صورت طبیعی و مادرزادی از داشتن برخی اعضای مفید محروم‌اند که در آن نیز حکمتی وجود دارد، از جمله آن‌که دیگران ارزش نعمتی که به آنها داده شده را بدانند.

 


[1]. مفضل بن عمر، توحید المفضل، محقق، مصحح، مظفر، کاظم‏، داوری، ص 72، قم، چاپ سوم، بی‌تا.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد