در کتاب های معتبر اهل سنّت، از جمله؛ صحیح بخاری، روایتى از پیامبر گرامى (ص) نقل شده است که برخی آن را به ظهور فرقه وهّابیّت تفسیر کرده اند.
در این حدیث -که راوی آن عبدالله بن عمر، فرزند خلیفه دوم است-، آمده است که پیامبر (ص) فرمودند: “خدایا! منطقه شام را برای ما پر برکت نما! خدایا! منطقه یمن را برای ما پر برکت نما”!
گروهی که در آن جا حضور داشتند، گفتند که ای رسول خدا! و در منطقه نجد ما؟ (یعنی برای پر برکت شدن آن جا نیز دعا کن). پیامبر (ص) اعتنایی به درخواست این افراد نکرده و بعد از اصرار مجدد آنها، در مرتبه سوم اعلام کردند که آن جا جایگاه آشوب ها و زمین لرزه ها است و شاخ شیطان از آن جا نمایان خواهدشد.[1]
شارحان صحیح بخاری، شاخ شیطان را به امت شیطان و پیروان شیطان تفسیر کرده اند.[2]
در حدیث دیگری از صحیح بخاری، پیامبر (ص) اشاره به فتنه ای می کند که از مشرق آغاز خواهد شد و نشانه آن فتنه گران این خواهد بود که آنان افرادی هستند که بر قرائت قرآن پایبند هستند، اما اثر قرآن، تنها در گلوی آنها بوده (و به رفتار و کردارشان سرایت نخواهد نمود)…. و نشانه دیگر آنها، تراشیدن سر است.[3]
اکنون با توجه به مطالب فوق، به این نکات توجه فرمایید:
1. این روایات در معتبرترین کتاب های اهل سنت مطرح شده و در منابع اولیه شیعه وجود ندارد، در منابع ثانویه نیز به نقل از کتب اهل سنت است.[4] بنابر این، نمی توان شیعیان را متهم به جعل این روایت کرد.
2. اگر چه “نجد” به معنای سرزمین مرتفع است و ممکن است مناطق مختلفی از این خصوصیت برخوردار باشند، اما هرگاه از این واژه، به تنهایی و بدون وجود قرینه و نشانه ای استفاده شود، هیچ کارشناس متون تاریخی، تردیدی به خود راه نمی دهد که مراد از آن، منطقه ای در عربستان است که اکنون ریاض، پایتخت این کشور و بریده و عنیزه، دو شهری که خاستگاه اصلی وهابیت بوده در آن قرار دارد.
3. در برخی از روایات، منشأ این فتنه از “شرق” و برخی دیگر از “نجد” معرفی شده است، اما با نگاهی در نقشه جهان، پی خواهیم برد که منطقه نجد، دقیقاً در شرق شهر مدینه، محل سکونت پیامبر (ص) قرار دارد.
4. تطبیق این احادیث بر منطقه عراق صحیح نیست؛ زیرا عراق در شمال مدینه است، اگرچه کمی متمایل به شرق بوده و به عبارتی، شمال شرقی می شود، اما اگر فردی اعلام دارد که عراق در شرق مدینه است، مرتکب اشتباه شده است.
5. برخی از خصوصیات موجود در این روایات؛ مانند تأکید بر قرائت قرآن با لحن زیبا، اما بدون تدبّر در وهابیت وجود دارد و به همین جهت، برخی پژوهشگران معتقدند که فتنه اشاره شده، همان فتنه وهابیت است.
خلاصه؛ پاسخ نهایی ما به پرسشتان، آن است که با این که شواهد و قرائنی بر انطباق این روایات بر فتنه ناشی از ظهور وهابیت وجود دارد، اما نمی توان به صورت قطعی و صد در صد به چنین موضوعی معتقد بود و شاید این روایات، مرتبط با فتنه ای باشد که هنوز اتفاق نیفتاده است.
[1] صحیح بخاری، ج 2، ص 23، دار الفکر، بیروت، بی تا؛ “ذَکَرَالنَّبِیُّ ص: اللَّهُمَّ بَارِکْ لَنَا فِی شَأْمِنَا،اللَّهُمَّ بَارِکْ لَنَا فِی یَمَنِنَا. قَالُوا: وَفِی نَجْدِنَا. قَالَاللَّهُمَّ بَارِکْ لَنَا فِی شَأْمِنَا، اللَّهُمَّ بَارِکْ لَنَا فِییَمَنِنَا. قَالُوا یَا رَسُولَ اللَّهِ وَفِی نَجْدِنَا؟ فَأَظُنُّهُ قَالَ فِیالثَّالِثَةَ: هُنَاکَ الزَّلاَزِلُ وَالْفِتَنُ، وَبِهَا یَطْلُعُ قَرْنُالشَّیْطَانِ“.
[2] ابن حجر العسقلانی، مقدمة فتح الباری، ص 168، دار المعرفة للطباعة و النشر، بیروت، بی تا.
[3]صحیح بخاری، ج 8، ص 218؛ “قال: یخرج ناس من قبل المشرق و یقرؤن القرآن لا یجاوز تراقیهم ….سیماهم التحلیق”.
[4] محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج 10، ص 207، ح 11867، مؤسسة آل البیت، قم، 1408 هـ ق.