سؤال كننده: سليمان اميري
پاسخ:
بلي رواياتي در منابع اهل سنت وجود دارد كه ثابت مي كند عائشه همسر رسول خدا صلي الله عليه وآله گاهي با آن حضرت برخوردهاي شديدي داشته است؛ به طوري كه در برخي از موارد منجر به ترديد در نبوت آن حضرت شده و اين مطلب را با پرخاشگري به اطلاع آن حضرت مي رسانده است.
اين برخوردها آن قدر تند بوده است كه حتي پدرش ابوبكر را نيز عصباني مي كرد و در مواردي ابوبكر عائشه را كتك مي زد.
به مواردي بسياري مي توان براي اثبات اين مطلب اشاره كرد كه ما به جهت اختصار تنها به مواردي كه علماي اهل سنت صحت آن را تأييد كرده اند اشاره مي كنيم.
برخورد تند عائشه با رسول خدا (ص) در سفر حجة الوداع:
ابويعلي موصلي از بزرگان اهل سنت در مسند خود مي نويسد:
حدثنا الحسن بن عمر بن شقيق بن أسماء الجرمي البصري حدثنا سلمة بن الفضل عن محمد بن إسحاق عن يحيي بن عباد بن عبد الله بن الزبير عن أبيه عن عائشة أنها قالت: وكان متاعي فيه خف وكان علي جمل ناج وكان متاع صفية فيه ثقل وكان علي جمل ثقال بطيء يتبطأ بالركب. فقال رسول الله صلي الله عليه وسلم: حولوا متاع عائشة علي جمل صفية وحولوا متاع صفية علي جمل عائشة حتي يمضي الركب. قالت عائشة: فلما رأيت ذلك قلت يا لعباد الله غلبتنا هذه اليهودية علي رسول الله. قالت: فقال رسول الله صلي الله عليه وسلم: يا أم عبد الله إن متاعك كان فيه خف وكان متاع صفية فيه ثقل فأبطأ بالركب فحولنا متاعها علي بعيرك وحولنا متاعك علي بعيرها.
قالت: فقلت: ألست تزعم أنك رسول الله؟ قالت: فتبسم قال: أو في شك أنت يا أم عبد الله؟ قالت: قلت: ألست تزعم أنك رسول الله؟ أفهلا عدلت؟ وسمعني أبو بكر وكان فيه غرب أي حدة فأقبل علي فلطم وجهي. فقال رسول الله صلي الله عليه وسلم: مهلا يا أبا بكر. فقال: يا رسول الله أما سمعت ما قالت؟ فقال رسول الله صلي الله عليه وسلم: إن الغيري لا تبصر أسفل الوادي من أعلاه.
عبد الله بن زبير از عائشه نقل مي كند كه گفت: (در سفر حجة الوداع) توشه من سبكتر و شترم نيز تندرو بود؛ ولي توشه صفيه سنگين تر و شترش نيز كندروتر بود و سبب شده بود كه كاروان آرام حركت كند، رسول خدا (ص) فرمود: توشه عائشه را بر شتر صفيه و توشه صفيه را بر شتر عائشه بار كنيد، تا كاروان تندتر حركت كند. عائشه مي گويد: وقتي اين چنين ديدم گفتم: اي واي اين زن يهودي پيش پيامبر از ما عزيزتر شد؟ رسول خدا فرمود: اي ام عبد الله (كنيه عائشه) توشه تو سبك و توشه صفيه سنگين است، اين سبب شده است كه كاروان به آرامي حركت كند و ما توشه او را بر شتر تو و توشه تو را بر شتر او بار كرديم.
عائشه مي گويد كه من گفتم: آيا تو نيستي كه خيال مي كني كه پيامبر خدا هستي؟ رسول خدا تبسم كرد و فرمود: آيا در اين مسأله ترديد داري؟ عائشه مي گويد: دو باره گفتم: آيا تو نيستي كه خيال مي كني رسول خدا هستي! پس چرا عدالت را رعايت نمي كني؟ ابوبكر كه بسيار تندخو بود، جلو آمد و به صورتم سيلي زد، رسول خدا فرمود: صبر كن اي ابوبكر!. ابوبكر گفت: اي پيامبر خدا مگر نشنيدي كه او چه گفت؟ رسول خدا فرمود: زنان وقتي غيرتشان به جوش مي آيد، ته دره را از بالاي آن تشخيص نمي دهند.
أبو يعلي الموصلي التميمي، أحمد بن علي بن المثني (متوفاي۳۰۷ هـ)، مسند أبي يعلي، ج۸، ص۱۲۹، ح۴۶۷۰، تحقيق: حسين سليم أسد، ناشر: دار المأمون للتراث – دمشق، الطبعة: الأولي، ۱۴۰۴ هـ – ۱۹۸۴م.
همين روايت را ابن حجر عسقلاني در كتاب المطالب العالية و حلبي در سيره خود نقل كرده اند:
العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر ابوالفضل (متوفاي۸۵۲هـ)، المطالب العالية بزوائد المسانيد الثمانية، ج۸، ص۱۸۸، ح۱۵۹۹، تحقيق: د. سعد بن ناصر بن عبد العزيز الشتري، ناشر: دار العاصمة/ دار الغيث، الطبعة: الأولي، السعودية – ۱۴۱۹هـ؛
الحلبي، علي بن برهان الدين (متوفاي۱۰۴۴هـ)، السيرة الحلبية في سيرة الأمين المأمون، ج۳، ص۳۱۳، ناشر: دار المعرفة – بيروت – ۱۴۰۰؛
الغزالي، محمد بن محمد ابوحامد (متوفاي۵۰۵هـ، إحياء علوم الدين، ج۲، ص۴۱۸، ناشر: دار االمعرفة – بيروت.
صحت سند روايت:
عاصمي مكي در سمط النجوم العوالي اين روايت را «حسن» دانسته است:
وروي أبو يعلي وابو الشيخ ابن حيان وسنده حسن عن عائشة قالت كان متاعي فيه خفة وكان علي جمل قارح….
ابويعلي و ابوالشيخ ابن حيان اين روايت را با سند «حسن» از عائشه نقل كرده اند كه توشه من سبك و بر شتر تندروي بود….
العاصمي المكي، عبد الملك بن حسين بن عبد الملك الشافعي (متوفاي۱۱۱۱هـ)، سمط النجوم العوالي في أنباء الأوائل والتوالي، ج۱، ص۴۵۱،تحقيق: عادل أحمد عبد الموجود- علي محمد معوض، ناشر: دار الكتب العلمية.
و صالحي شامي نيز در باره اين روايت مي گويد:
وروي أبو يعلي بسند لا بأس به وأبو الشيخ بن حيان بسند جيد قوي عن عائشة – رضي الله تعالي عنها قالت كان في متاعي خف وكان علي جمل ناج… ورواه الامام أحمد بسند لا بأس به عن صفية رضي الله تعالي عنها.
ابويعلي با سندي كه هيچ اشكالي ندارد و همچنين ابوالشيخ با سند خوب و قوي از عائشه نقل كرده است كه توشه من سبك و بر شتر تندروي بود… اين روايت را امام احمد با سندي كه هيچ ايرادي ندارد از صفيه نقل كرده است.
الصالحي الشامي، محمد بن يوسف (متوفاي۹۴۲هـ)، سبل الهدي والرشاد في سيرة خير العباد، ج۹، ص۷۱، تحقيق: عادل أحمد عبد الموجود وعلي محمد معوض، ناشر: دار الكتب العلمية – بيروت، الطبعة: الأولي، ۱۴۱۴هـ.
و در جاي ديگر مي گويد:
الرابع والثلاثون: في غيرتها. روي أبو يعلي وأبو الشيخ وابن حبان بسند جيد عن عائشة رضي الله تعالي عنها قالت: كان متاعي فيه خف، وكان علي جمل ناج….
ابويعلي و ابوالشيخ با سند خوب از عائشه نقل كرده است كه گفت: توشه من سبك و بر شتر تندروي بود….
الصالحي الشامي، محمد بن يوسف (متوفاي۹۴۲هـ)، سبل الهدي والرشاد في سيرة خير العباد، ج۱۱، ص۱۸۲، تحقيق: عادل أحمد عبد الموجود وعلي محمد معوض، ناشر: دار الكتب العلمية – بيروت، الطبعة: الأولي، ۱۴۱۴هـ.
تحليل روايت:
آنچه اين روايت صحيح السند ثابت مي كند، اين است كه: عائشه همسر رسول خدا صلي الله عليه وآله در نبوت آن حضرت تشكيك و ترديد كرده و با تندي به آن حضرت گفته است «ألست تزعم أنك رسول الله؟؛ آيا تو همان كسي نيستي كه خيال مي كني پيامبر خدائي؟».
اين مطلب آن قدر ناخوشايند بوده است كه پدرش ابوبكر را نيز عصباني كرده است؛ تا جائي كه به عائشه حمله كرده و با سيلي به صورت او مي زند.
حال سؤال ما از علماي اهل سنت اين است كه حكم تشكيك در نبوت رسول خدا صلي الله عليه وآله چيست؟ به ويژه براي كسي كه همسر آن حضرت و سال ها در كنار ايشان بوده است.
همچنين طبق اين روايت، عائشه در عدالت رسول خدا ترديد كرده و پيامبر خدا را به بي عدالتي متهم مي كند!!!.
اگر رسول خدا عادل نباشد؛ چه كسي مي تواند عدالت را اجرا كند؟
اگر كس ديگري پيامبر خدا را متهم به بي عدالتي مي كرد، علما و منصفان اهل سنت در باره او چه قضاوتي مي كردند؟
و نيز در اين روايت آمده است كه عائشه، از نام بردن صفيه خودداري و از او با عنوان «يهودية» تعبير مي كند؟
آيا عائشه اين آيه قرآن كريم را نشنيده بود كه:
وَلا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإيمانِ وَمَنْ لَمْ يَتُبْ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُون . الحجرات/۱۱.
و با القاب زشت و ناپسند يكديگر را ياد نكنيد، بسيار بد است كه بر كسي پس از ايمان نام كفرآميز بگذاريد و آنها كه توبه نكنند، ظالم و ستمگرند!
مگر نه اين كه اسلام تمام سابقه يك شخص را پاك مي كند؟
اگر كسي ديگري به يكي از همسران رسول خدا چنين توهيني مي كرد، شما در باره او چه قضاوتي مي كرديد؟
۱. صحبت تند عائشه با رسول خدا (ص) :
أبوطالب مكي از دانشمندان قرن سوم اهل سنت در كتاب قوت القلوب مي نويسد:
وقالت له مرة في كلام غضبت عنده: أنت الذي تزعم أنك نبي؟ فتبسم رسول اللّه صلي الله عليه وسلم حلماً وكرماً، وكان رسول اللّه صلي الله عليه وسلم يقول لعائشة رضي اللّه عنها: إني لأعرف غضبك من رضاك قالت: وكيف تعرف ذلك؟ قال: إنْ رضيت قلت: لا وإله محمد وإذا غضبت قلت: لا وإله إبراهيم قالت: صدقت إنما أهجر اسمك.
يكبار عائشه كه خشمگين شده بود خطاب به رسول خدا گفت: تو كسي هستي كه خيال مي كني پيامبر خدا هستي؟ رسول خدا به خاطر بردباري و كرمي كه داشت در جواب او تبسمّ كرد. رسول خدا به عائشه مي گفت: من ناراحتي تو را از رضايتت تشخيص مي دهم، عائشه گفت: چگونه؟ رسول خدا فرمود: وقتي راضي هستي مي گويي: نه قسم به خداي محمد؛ اما وقتي خشمگين هستي مي گويي: نه قسم به خداي ابراهيم، عائشه گفت: راست گفتي، اين است و جز اين نيست كه من از بردن نام تو دوري مي كنم.
الحارثي، محمد بن علي بن عطية المشهور بأبي طالب المكي (متوفاي۲۸۶هـ )، قوت القلوب في معاملة المحبوب ووصف طريق المريد إلي مقام التوحيد، ج۲، ص۴۱۸، تحقيق: د.عاصم إبراهيم الكيالي، ناشر: دار الكتب العلمية – بيروت/لبنان، الطبعة: الثانية، ۱۴۲۶هـ -۲۰۰۵ م.
غزي شافعي، يكي ديگر از بزرگان اهل سنت نيز اين مطلب را اين گونه نقل كرده است:
وقالت له مرةً وقد غضبت: أَنت الذي تزعم أَنك نبي الله؟ فتبسم رسول الله صلّي الله عليه وسلّم واحتمل ذلك حلماً وكرماً، وكان يقول لها إِنّيِ لأعرِفُ إِذَا كُنتِ عَنّيِ رَاضيَةً وَإِذَا كُنت عَلَيَّ غَضبي قالت: وكيف تعرف ذلك؟ قال: إِذا رَضيِت قُلتِ لاَ وَإِلهِ مُحَمَّدٍ وَإِذَا غَضِبتِ قُلتِ لاَ وَإِلهِ إِبرَاهِيَم.
يكبار عائشه در حال خشم به رسول خدا (ص) گفت: آيا تو هستي كه گمان مي كني پيامبر خدا هستي؟! پيامبر لبخندي زده و اين سخن او را با بردباري و كرم تحمل كردند.
گاهي نيز حضرت به او مي فرمودند: من وقتي كه تو از من خشنود باشي را از وقتي كه بر من خشمگيني تشخيص مي دهم ! پرسيد چگونه اين را مي داني؟
فرمودند: وقتي كه از من خشنود باشي مي گويي: قسم به پرودگار محمد ! و وقتي خشم مي گيري مي گويي: قسم به پروردگار ابراهيم !
الغزي الشافعي، أبو البركات بدر الدين محمد بن محمد (متوفاي۹۸۴هـ)، المراح في المزاح، ج۱، ص۱۰۸، تحقيق: بسام عبد الوهاب الجابي، ناشر: دار ابن حزم – بيروت، الطبعة: الأولي، ۱۴۱۸هـ ۱۹۷۷م.
تحليل روايت:
علاوه بر اثبات تشكيك عائشه در نبوت رسول خدا، همچنين اين روايت ثابت مي كند كه عائشه همسر رسول خدا صلي الله عليه وآله در مواردي از دست رسول خدا خشمگين مي شده و بر آن حضرت غضب مي كرده است؛ تا جائي كه حتي از بردن نام شريف و مبارك آن حضرت نيز خودداري مي نموده است!!!
همان پيامبري كه تمام گفتار و كردار او مطابق وحي بوده و خداوند او را داراي «خلق عظيم» معرفي مي كند.
آيا براي همسر رسول خدا و كسي كه سالها در كنار آن حضرت بوده، شايسته است كه با پيامبر خدا اين چنين رفتار كند؟
اگر كسي از علماي اهل سنت سؤال كند كه حكم غضب و خشم بر پيامبر خدا چيست؟ چه جوابي خواهند داد؟
۲. اعتراض به اين كه: چرا علي و فاطمه را بيش از من و پدرم دوست داري؟
رواياتي در منابع اهل سنت با سند صحيح وجود دارد كه عائشه همسر رسول خدا در مواردي با آواز بلند با آن حضرت صحبت كرده است و علت آن نيز اين بوده است كه رسول خدا صلي الله عليه وآله اميرمؤمنان عليه السلام را از عائشه و پدرش بيشتر دوست داشته است.
احمد بن حنبل در مسند خود مي نويسد:
حَدَّثَنَا أَبُو نُعَيْمٍ حَدَّثَنَا يُونُسُ حَدَّثَنَا الْعِيزَارُ بْنُ حُرَيْثٍ قَالَ قَالَ النُّعْمَانُ بْنُ بَشِيرٍ قَالَ اسْتَأْذَنَ أَبُو بَكْرٍ عَلَي رَسُولِ اللَّهِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فَسَمِعَ صَوْتَ عَائِشَةَ عَالِيًا وَهِيَ تَقُولُ وَاللَّهِ لَقَدْ عَرَفْتُ أَنَّ عَلِيًّا أَحَبُّ إِلَيْكَ مِنْ أَبِي وَمِنِّي مَرَّتَيْنِ أَوْ ثَلَاثًا فَاسْتَأْذَنَ أَبُو بَكْرٍ فَدَخَلَ فَأَهْوَي إِلَيْهَا فَقَالَ يَا بِنْتَ فُلَانَةَ أَلَا أَسْمَعُكِ تَرْفَعِينَ صَوْتَكِ عَلَي رَسُولِ اللَّهِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ.
نعمان بن بشير نقل كرده است كه در يكي از روزها، «ابو بكر» براي تشرّف به حضور رسول اكرم صلّي اللّه عليه و آله اجازه مي خواست كه همزمان صداي «عايشه» را شنيد كه فرياد مي زند! به خدا سوگند! اينك متوجه شدم كه علي (عليه السّلام) از پدر من و از خود من در نزد تو محبوبتر است- و اين جمله را دو بار يا سه بار تكرار كرد-.
ابو بكر، پس از اذن ورود داخل منزل شد و به «عايشه» حمله برده و گفت: اي دختر فلانه! مبادا بشنوم كه صدايت را با فرياد بلند كرده و بر سر رسول خدا صلّي اللّه عليه و آله داد مي زني!
الشيباني، أحمد بن حنبل ابوعبدالله (متوفاي۲۴۱هـ)، مسند أحمد بن حنبل، ج۴، ص۲۷۵، ح۱۸۴۴۴، ناشر: مؤسسة قرطبة – مصر.
اعتراض تند ابوبكر به عائشه
نسائي نقل كرده است كه ابوبكر به عائشه حمله كرد و قصد داشت كه با سيلي به صورت او بزند:
أخبرني عبدة بن عبد الرحيم المروزي قال أخبرنا عمرو بن محمد قال أخبرنا يونس بن أبي إسحاق عن العيزار بن حريث عن النعمان بن بشير قال أستأذن أبو بكر علي النبي صلي الله عليه وسلم فسمع صوت عائشة عاليا وهي تقول والله لقد علمت أن عليا أحب إليك من أبي فأهوي إليها أبو بكر ليلطمها وقال يا ابنة فلانة أراك ترفعين صوتك علي رسول الله صلي الله عليه وسلم فأمسكه رسول الله صلي الله عليه وسلم وخرج أبو بكر مغضبا
نعمان بن بشير نقل كرده است كه در يكي از روزها، «ابو بكر» براي تشرّف به حضور رسول اكرم صلّي اللّه عليه و آله اجازه مي خواست كه همزمان صداي «عايشه» را شنيد كه فرياد مي زند! به خدا سوگند! اينك متوجه شدم كه علي عليه السّلام از پدر من و از خود من در نزد تو محبوبتر است.
ابو بكر، به دخترش عايشه حمله برد تا سيلي به رخسارش بزند و به او گفت: اي دختر فلانه! مي بينم كه تو برسر رسول خدا فرياد مي زني! رسول خدا صلّي اللّه عليه و آله در اين حالت جلوي ابو بكر را گرفت. ابو بكر، خشمگين شد و از منزل بيرون رفت.
النسائي، ابوعبد الرحمن أحمد بن شعيب بن علي (متوفاي۳۰۳ هـ)، خصائص اميرمؤمنان علي بن أبي طالب، ج۱، ص۱۲۶، تحقيق: أحمد ميرين البلوشي، ناشر: مكتبة المعلا – الكويت الطبعة: الأولي، ۱۴۰۶ هـ.
صحت سند روايت:
ابن حجر عسقلاني در باره اين روايت مي گويد:
واخرج أحمد وأبو داود والنسائي بسند صحيح عن النعمان بن بشير قال استأذن أبو بكر علي النبي صلي الله عليه وسلم فسمع صوت عائشة عاليا وهي تقول والله لقد علمت ان عليا احب إليك من أبي الحديث.
احمد، ابوداود و نسائي با سند صحيح از نعمان بن بشير نقل كرده است كه ابوبكر اجازه ورود مي خواست تا…
العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر ابوالفضل (متوفاي۸۵۲ هـ)، فتح الباري شرح صحيح البخاري، ج۷، ص۲۷، تحقيق: محب الدين الخطيب، ناشر: دار المعرفة – بيروت.
هيثمي بعد از نقل اين روايت مي گويد:
رواه البزار ورجاله رجال الصحيح.
الهيثمي، ابوالحسن علي بن أبي بكر (متوفاي ۸۰۷ هـ)، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، ج۹، ص۱۲۷، ناشر: دار الريان للتراث/ دار الكتاب العربي – القاهرة، بيروت – ۱۴۰۷هـ.
ديگر دانشمندان و محدثان اهل سنت نيز همين روايت را نقل كرده اند كه ما فقط به ذكر آدرس آن ها اكتفا مي كنيم:
الطحاوي الحنفي، ابوجعفر أحمد بن محمد بن سلامة (متوفاي۳۲۱هـ)، شرح مشكل الآثار، ج۱۳، ص۳۳۴، تحقيق شعيب الأرنؤوط، ناشر: مؤسسة الرسالة – لبنان/ بيروت، الطبعة: الأولي، ۱۴۰۸هـ – ۱۹۸۷م؛
أبو الحسين عبد الباقي بن قانع (متوفاي۳۵۱هـ)، معجم الصحابة، ج۳، ص۱۴۴، تحقيق: صلاح بن سالم المصراتي، ناشر: مكتبة الغرباء الأثرية – المدينة المنورة، الطبعة: الأولي، ۱۴۱۸هـ؛
أبو المحاسن الحنفي، يوسف بن موسي (متوفاي۸۰۳هـ)، المعتصر من المختصر من مشكل الآثار، ج۲، ص۳۵۵، ناشر: عالم الكتب / مكتبة المتنبي / مكتبة سعد الدين – بيروت / القاهرة / دمشق؛
المناوي، محمد عبد الرؤوف بن علي بن زين العابدين (متوفاي ۱۰۳۱هـ)، فيض القدير شرح الجامع الصغير، ج۱، ص۱۶۸، ناشر: المكتبة التجارية الكبري – مصر، الطبعة: الأولي، ۱۳۵۶هـ.
تحريف روايت توسط علماي اهل سنت:
احمد بن حنبل در جاي ديگر و ابوداود سجستاني در سنن خود و ديگر علماي اهل سنت داستان فريادهاي عائشه بر سر رسول خدا صلي الله عليه وآله را آورده اند؛ اما متأسفانه جمله «لقد علمت ان عليا احب إليك من أبي» كه دليل ناراحتي عائشه را بيان مي كند، حذف كرده اند.
الشيباني، أحمد بن حنبل ابوعبدالله (متوفاي۲۴۱هـ)، مسند أحمد بن حنبل، ج۴، ص۲۷۱، ح۱۸۴۱۸، ناشر: مؤسسة قرطبة – مصر؛
السجستاني الأزدي، سليمان بن الأشعث ابوداوود (متوفاي ۲۷۵هـ)، سنن أبي داوود، ج۴، ص۳۰۰، ح۴۹۹۹، تحقيق: محمد محيي الدين عبد الحميد، ناشر: دار الفكر؛
الجزري، المبارك بن محمد ابن الأثير (متوفاي۵۴۴هـ)، معجم جامع الأصول في أحاديث الرسول، ج۶، ص۴۹۷، طبق برنامه الجامع الكبير؛
الاشبيلي الازدي، أبو محمد عبد الحق بن عبد الرحمن بن عبد الله (معروف بابن الخراط) (متوفاي۵۸۱هـ)، الأحكام الشرعية الكبري، ج۳، ص۱۶۶، تحقيق: أبو عبد الله حسين بن عكاشة، ناشر: مكتبة الرشد – السعودية / الرياض، الطبعة: الأولي، ۱۴۲۲هـ – ۲۰۰۱م؛
ابن كثير الدمشقي، إسماعيل بن عمر ابوالفداء القرشي (متوفاي۷۷۴هـ)، البداية والنهاية، ج۶، ص۴۶، ناشر: مكتبة المعارف – بيروت؛
الغزي الشافعي، أبو البركات بدر الدين محمد بن محمد (متوفاي۹۸۴هـ)، المراح في المزاح، ج۱، ص۴۷، تحقيق: بسام عبد الوهاب الجابي، ناشر: دار ابن حزم – بيروت، الطبعة: الأولي، ۱۴۱۸هـ ۱۹۷۷م؛
التبريزي، محمد بن عبد الله الخطيب (متوفاي۹۹۹۹هـ)، مشكاة المصابيح، ج۳، ص۱۳۷۰، تحقيق: محمد ناصر الدين الألباني، ناشر: المكتب الإسلامي – بيروت، الطبعة: الثالثة، ۱۹۸۵م.
سؤالي كه اهل سنت بايد به آن جواب دهند:
طبق روايات صحيح السندي كه گذشت، عائشه همسر رسول خدا با آن حضرت با آواز بلند و پرخاشگرانه صحبت كرده است؛ از طرف ديگر خداوند در قرآن كريم مي فرمايد:
يَأَيهَُّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَرْفَعُواْ أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبيِ ِّ وَ لَا تجَْهَرُواْ لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَن تحَْبَطَ أَعْمَالُكُمْ وَ أَنتُمْ لَا تَشْعُرُون . الحجرات/۲.
اي كساني كه ايمان آورده ايد، صداي خود را از صداي پيامبر بلندتر مكنيد و هم چنان كه با يكديگر بلند سخن مي گوييد با او به آواز بلند سخن مگوييد، كه اعمالتان ناچيز شود و آگاه نشويد.
حال سؤال ما از دانشمندان و بزرگان اهل سنت اين است كه آيا اين بلند صحبت كردن عائشه، مصداق اين آيه شريفه نيست؟ آيا بلند صحبت كردن فقط براي ديگر اصحاب جايز نبوده يا همسران آن حضرت را نيز شامل مي شده است؟
ما انتظار داريم كه علما و دانشمندان و متفكران اهل سنت تحليل خود را از اين روايات مطرح و پاسخ سؤالات مطرح شده را با منطق و برهان و به صورت مسالمت آميز ارائه دهند.
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج)