حکیمان و فیلسوفان بر این باورند که نفس (یا به تعبیری روح)[1] چند گونه است؛ یکی از اقسام نفس، نفس حیوانی است. نفس حیوانی را به «کمال اول جسم طبیعی آلی که فقط دارای حس و حرکت ارادی است»[2] تعریف نمودند.
در هر صورت «حس» و «حرکت ارادی» دو علامت و نشانۀ اختصاصی «نفس حیوانی» میباشند. «حس» در اینجا به معنای مطلق «ادراک» (غیر از تعقل) است.[3]
بنابراین، علاقه حیوان به فرزند، دلیل بر وجود روح و نفس حیوانی است، نه دلیل بر وجود نفس انسانی؛ زیرا نفس انسانی دارای نشانههایی است که در حیوان نیست. علاوه بر این علاقه به فرزند بدان مدلی که در انسان است در حیوانات وجود ندارد. به عنوان نمونه، یک حیوان – بر خلاف انسان – تا آخر عمرش، داغدار فرزندی نمیماند که او را از دست داده است.
در هر صورت «حس» و «حرکت ارادی» دو علامت و نشانۀ اختصاصی «نفس حیوانی» میباشند. «حس» در اینجا به معنای مطلق «ادراک» (غیر از تعقل) است.[3]
بنابراین، علاقه حیوان به فرزند، دلیل بر وجود روح و نفس حیوانی است، نه دلیل بر وجود نفس انسانی؛ زیرا نفس انسانی دارای نشانههایی است که در حیوان نیست. علاوه بر این علاقه به فرزند بدان مدلی که در انسان است در حیوانات وجود ندارد. به عنوان نمونه، یک حیوان – بر خلاف انسان – تا آخر عمرش، داغدار فرزندی نمیماند که او را از دست داده است.