در مورد متن مطرح شدهی در پرسش، اگر کسی تنها با استناد به آن ادعا کند که علامه طباطبائی برتری حضرت زهرا(س) بر تمام بانوان جهان را منکر شده، چنین ادعایی درست نیست؛ چرا که سبک و سیاق تفسیر المیزان، تفسیر قرآن به قرآن است و در این نوع از تفسیر، روش اینگونه نیست که همان ابتدا از احادیث استفاده کرد و به تفسیر آیات پرداخت؛ بلکه تفسیر و تبیین یک آیه و یک موضوع، ابتدا با توجه به دیگر آیات و شواهد پیرامونی آن صورت میگیرد.
با توجه به این نکته باید گفت؛ علامه طباطبائی در تفسیر آیهی «… یا مَرْیَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصْطَفاکِ عَلى نِساءِ الْعالَمینَ»؛[1] (اى مریم بدانکه خدا تو را براى اهدافى که دارد انتخاب و از میان همهی زنان عالم برگزید). نه برتری مطلق حضرت مریم(س) را پذیرفته و نه برتری حضرت زهرا(س) را انکار کرد!
بلکه وی در تحلیل آیات مرتبط با حضرت مریم(س) میگوید: این پرسش وجود دارد که آیا حضرت مریم(س) از تمام جهات بر دیگر بانوان مقدم است؟ یا از بعضى جهات؟ و پاسخ میدهد که ظاهر آیاتی مانند «…إِذْ قالَتِ الْمَلائِکَةُ یا مَرْیَمُ إِنَّ اللَّهَ یُبَشِّرُکِ …»،[2] «وَ الَّتِی أَحْصَنَتْ فَرْجَها فَنَفَخْنا فِیها مِنْ رُوحِنا وَ جَعَلْناها وَ ابْنَها آیَةً لِلْعالَمِینَ».[3] و «وَ مَرْیَمَ ابْنَتَ عِمْرانَ الَّتِی أَحْصَنَتْ فَرْجَها فَنَفَخْنا فِیهِ مِنْ رُوحِنا، وَ صَدَّقَتْ بِکَلِماتِ رَبِّها، وَ کُتُبِهِ، وَ کانَتْ مِنَ الْقانِتِینَ»،[4] که از خصائص وجودى مریم، تنها به ولادت عجیب فرزندش اشاره میکند، نمیتوان برداشت کرد که ایشان از تمام جهات بر دیگر بانوان مقدم است؛ بلکه تقدم در همان وضع حمل استثنایی از آنها برداشت میشود.
کلمات دیگرى که در آیات مربوط به مریم آمده، از قبیل «تطهیر»، «تصدیق کلمات خدا و کتابهای او»، «قنوت» و «محدثه بودن» تمام اینها از امورى است که اختصاصى به مریم(س) ندارد، بلکه در دیگر زنان نیز احیانا یافت میشود.
اما این ادعا که برگزیدهشدن ایشان تنها از میان زنان معاصرشان بود، چنین چیزی از اطلاق آیه برداشت نمیشود(زیرا آیه، برتری ایشان را محدود به زمان نکرده است).[5]
با دقت در این سخنان دریافت میشود که اولا: علامه برتری مطلق حضرت مریم در تمام زمینهها را نپذیرفته، بلکه میگوید برگزیده شدن مریم بر زنان عالم فقط به جهت وضع حمل استثنایی او است.[6] ثانیا: ادعای اینکه او تنها نسبت به زنان زمان خود برتر و برگزیده است، با اطلاق آیه همخوان نیست.
به عبارت دیگر، در آیات برگزیدهشدن حضرت مریم(س)، هیچ محدودسازی زمانی به چشم نمیخورد، علاوه بر آنکه ایشان در روش اعجازآمیز تولد فرزندش، تنها بانوی برگزیده در تمام تاریخ بود.
این تحلیل علامه طباطبایی، تنها با توجه به الفاظ آیات و بدون در نظر گرفتن تفاسیر و روایات میباشد.
اما کسانی که حضرت زهرا(س) را برترین بانوی جهان اعلام کردهاند، و حضرت مریم را برترین بانوی عصر خود دانستند، به برخی روایات وارده از معصومان(ع) استناد کردند که علامه در اینجا به تفسیر روایی آیات نپرداخته و آنها را مورد نقد قرار نداده تا وی را متهم به انکار روایاتی نماییم که ناظر به برتری حضرت زهرا بر تمامی بانوان عالم است.[7]
گفتنی است که موضوع سروری فاطمه(س) بر تمام زنان عالم، و برتری مریم(س) بر زنان زمان خود در برخی از روایات شیعی وجود دارد، مانند:
«دَخَلَتِ الْجَنَّةَ بِشَفَاعَةِ ابْنَتِی فَاطِمَةَ وَ إِنَّهَا لَسَیِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ فَقِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ ص أَ هِیَ سَیِّدَةٌ لِنِسَاءِ عَالَمِهَا فَقَالَ ص ذَاکَ لِمَرْیَمَ بِنْتِ عِمْرَانَ فَأَمَّا ابْنَتِی فَاطِمَةُ فَهِیَ سَیِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِین».[8]
روایاتی از اهلسنت نیز وجود دارد که فاطمه، مریم، خدیجه و آسیه(س) را به طور مشترک برترین زنان عالم معرفی میکند؛ مانند «عن عکرمة عن ابن عباس قال: خط رسول الله ص أربع خطوط ثم قال: خیر نساء الجنة مریم بنت عمران و خدیجة بنت خویلد- و فاطمة بنت محمد و آسیة بنت مزاحم امرأة فرعون».[9]
این دسته از روایات، میتوانند به عنوان تفسیر روایی قرآن، عموم موجود در آیات را تخصیص بزنند و به تبیین آن بپردازند.
[2] آل عمران، 45. «زمانى که فرشتگان گفتند: اى مریم خداى متعال تو را بشارت میدهد به کلمهاى از خودش که نام او مسیح، عیسى پسر مریم است، در دنیا و آخرت آبرومند و از مقرّبان است».
[3]. انبیاء، 91. «و آن زن را یاد کن که پاکدامن بود و ما از روح خود در او دمیدیم و او و فرزندش را براى جهانیان عبرت قرار دادیم».
[4]. تحریم، 12. «و مریم دختران عمران که دامان منزه داشت و ما از روح خود در آن دمیدیم، او کلمات پروردگار و کتابهایش را تصدیق کرد و از فرمانبران بود».
[5]. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 3، ص 189، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق.
[6]. با عنایت به اینکه وی حضرت مردم را با توجه به آیهی «وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ مَرْیَمَ إِذِ انْتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِها مَکاناً شَرْقِیًّا».(مریم، 16) در ردیف پیامبران میداند. ر. ک: رخشاد، محمد حسین، در محضر علامه طباطبائی، ص 139- 140، قم، سماء قلم، چاپ اول، 1382ش.
[7]. البته علامه در، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 3، ص 215، این روایات را نقل کرد: «و فیه، أخرج ابن أبی شیبة عن عبد الرحمن بن أبی لیلى قال: قال رسول الله ص: فاطمة سیدة نساء العالمین بعد مریم ابنة عمران، و آسیة امرأة فرعون، و خدیجة ابنة خویلد.
و فی الخصال، بإسناده عن عکرمة عن ابن عباس قال: خط رسول الله ص أربع خطوط ثم قال: خیر نساء الجنة مریم بنت عمران و خدیجة بنت خویلد- و فاطمة بنت محمد و آسیة بنت مزاحم امرأة فرعون». و در جایی دیگر در موضوع برتری حضرت فاطمه بر مریم(س) به این روایت از پیامبر(ص) اشاره میکند: «… مَرْیَمُ، کَانَتْ سَیِّدَةَ نِسَاءِ عَالَمِهَا، وَ فَاطِمَةُ سَیِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِین». ر. ک: در محضر علامه طباطبائی، ص140.
[8]. شیخ صدوق، أمالی، ص 486، بیروت، اعلمی، چاپ پنجم، 1400ق.
[9]. شیخ صدوق، خصال، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 206، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1362ش؛ المیزان فی تفسیر القرآن، ج3، ص 215.