یکی از موضوعات اختلافی میان شیعه و اهل سنت، موضوع ازدواج موقت است. از قرنها پیش، بحثهای بسیاری در باره این موضوع شده شکل گرفته و حتی در همان قرون اولیه اسلامی، کتابی در این موضوع نگارش یافته است.[1] بررسی تمام ادله ایجابی و سلبی این موضوع، مجالی دیگر میطلبد. با این حال در منابع شیعه دلایل بسیاری بر مشروعیت این ازدواج وجود دارد.[2] در اینجا یکی از این روایات را که مورد سؤال است بررسی میکنیم.
علی سائی میگوید: به امام رضا(ع)[یا امام کاظم(ع)] گفتم: من متعه میکردم و از این کار خسته شدم، بدم آمد و آنرا زشت پنداشتم؛ از اینرو با خدای خود در مکه و بین رکن و مقام، نذر کردم که دیگر ازدواج موقت نکنم و اگر رغبت پیدا کردم مال بدهم و روزه بگیرم. این نذر برایم سخت شد و از نذر خود پشیمان شدم؛ زیرا وضعم به گونهای نبود که بتوانم همسر دائم اختیار کنم، آنحضرت فرمود: «با خدا عهد کردهای که اطاعتش نکنی؟ به خدا قسم! اگر اطاعتش نکنی معصیت کار خواهی بود».[3]
این حدیث را راویان ثقهای نقل کردهاند که در نتیجه میتوان این روایت را صحیح و قابل اعتماد دانست.[4]
درباره محتوای روایت باید به چند نکته توجه داشت:
1. این روایت به دنبال این نیست که حتماً باید ازدواج موقت انجام داد، بلکه معنایش این است که نیازی نیست که انسان خود را از حلالی محروم کند بویژه زمانی که به آن نیاز دارد که در این صورت آن امر مباح؛ مستحب و یا حتی گاهی واجب میشود.
2. از متن این روایت به دست میآید که شرایط آن شخص به نحوی بود که ازدواج موقت برای او واجب شده بود. طبیعی است که نذر بر ترک واجب، نذر باطلی است[5] و نباید آن نذر را صحیح دانست و ظاهر تعبیر امام: «با خدا عهد کردهای که اطاعتش نکنی؟» اشاره به همین مطلب دارد.
3. بر فرض؛ اگر وجوب این ازدواج برای این شخص را نپذیریم، حداقل این ازدواج برای شخصی که نیاز به آن داشته، مستحب بوده و نذر بر ترک مستحب نیز باطل میباشد.[6]
علی سائی میگوید: به امام رضا(ع)[یا امام کاظم(ع)] گفتم: من متعه میکردم و از این کار خسته شدم، بدم آمد و آنرا زشت پنداشتم؛ از اینرو با خدای خود در مکه و بین رکن و مقام، نذر کردم که دیگر ازدواج موقت نکنم و اگر رغبت پیدا کردم مال بدهم و روزه بگیرم. این نذر برایم سخت شد و از نذر خود پشیمان شدم؛ زیرا وضعم به گونهای نبود که بتوانم همسر دائم اختیار کنم، آنحضرت فرمود: «با خدا عهد کردهای که اطاعتش نکنی؟ به خدا قسم! اگر اطاعتش نکنی معصیت کار خواهی بود».[3]
این حدیث را راویان ثقهای نقل کردهاند که در نتیجه میتوان این روایت را صحیح و قابل اعتماد دانست.[4]
درباره محتوای روایت باید به چند نکته توجه داشت:
1. این روایت به دنبال این نیست که حتماً باید ازدواج موقت انجام داد، بلکه معنایش این است که نیازی نیست که انسان خود را از حلالی محروم کند بویژه زمانی که به آن نیاز دارد که در این صورت آن امر مباح؛ مستحب و یا حتی گاهی واجب میشود.
2. از متن این روایت به دست میآید که شرایط آن شخص به نحوی بود که ازدواج موقت برای او واجب شده بود. طبیعی است که نذر بر ترک واجب، نذر باطلی است[5] و نباید آن نذر را صحیح دانست و ظاهر تعبیر امام: «با خدا عهد کردهای که اطاعتش نکنی؟» اشاره به همین مطلب دارد.
3. بر فرض؛ اگر وجوب این ازدواج برای این شخص را نپذیریم، حداقل این ازدواج برای شخصی که نیاز به آن داشته، مستحب بوده و نذر بر ترک مستحب نیز باطل میباشد.[6]