توجه به نکات ذیل، تا حدودی موضوع مطرح شده در پرسش را روشن میسازد:
1. برای مقایسه دقیق بین دو شخص، باید دست کم دو چیز را بدانیم:
اول. ظاهر و باطن رفتارها؛ زیرا برخی از رفتارهای افراد -چه خوب و چه بد- در نهان انجام میشود و ما حتی با تمام رفتارهای ظاهری آنان به طور کامل آشنا نیستیم، چه رسد به باطنشان که شناخت نیات، به مراتب، دشوارتر است.
دوم. عاقبت افراد؛ یعنی بدانیم که آیا کدامشان عاقبت به خیر خواهند شد و کدامشان عاقبت به شرّ.
با توجه به اینکه معمولاً نمیتوانیم عاقبت افراد را پیش بینی کنیم؛ لذا مقایسه کردن بین آنها، چندان دقیق و صحیح نخواهد بود.
با این وجود، مقایسه وضعیت فعلی دو شخصی که تفاوتهای بسیاری با یکدیگر دارند، تا حدودی امکان پذیر بوده و این مقایسه در مورد افرادی که عمرشان به پایان رسیده و عاقبت امرشان مشخص شده، شاید آسانتر باشد.
2. در مورد مقایسه خود با دیگران نیز باید گفت؛ با توجه به اینکه ما از عاقبت خود بیخبریم و حتی نمیدانیم آن بخش از کارهای نیکی که انجام دادهایم، مورد پذیرش خدا قرار میگیرد یا نه، و از طرف دیگر از عاقبت دیگران و نیز اینکه خدا با آنها و کارهایشان چه معاملهای انجام خواهد داد، اطلاعی نداریم، مقایسه کلی و قطعی بین خود و دیگران در بیشتر موارد چندان معتبر نخواهد بود. از معصومان(ع) در اینباره نقلهای مهم و متعددی به ما رسیده است. امام صادق(ع) میفرماید: «مَنْ ذَهَبَ یَرَى أَنَّ لَهُ عَلَى الْآخَرِ فَضْلًا فَهُوَ مِنَ الْمُسْتَکْبِرِینَ … فَلَعَلَّهُ أَنْ یَکُونَ قَدْ غُفِرَ لَهُ مَا أَتَى وَ أَنْتَ مَوْقُوفٌ مُحَاسَبٌ»؛[1] هر کس که خود را با دیگران مقایسه کند و خود را از کسی برتر بداند، او جزو مستکبران محسوب میشود … زیرا ممکن است شخص گناهکار بخشیده شود ولی تو مورد محاسبه قرار بگیری.
3. اما در بسیاری از موارد، حسن ظاهر نشانگر حُسن باطن است، پس اگر ما خود را با فردی که در ظاهر بیشتر از ما به آموزههای دینی و اخلاقی عمل میکند و خُبث باطنی نیز از او ندیدهایم، سنجیده و او را برتر از خود بدانیم به بیراهه نرفتهایم و نیز اگر خود را – دست کم در وضعیت فعلی – برتر از افرادی بدانیم که حتی ظواهر دینی و اخلاقی را رعایت نکرده و به کوچکترین ویژگیهای انسانی پایبند نیستند.
خدا نیز در قرآن کریم علاوه بر معصومان، آنانی که در راه معصومان نیز بودهاند را به عنوان الگو و سرمشق معرّفی کرده است: «قَدْ کانَتْ لَکُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فی إِبْراهیمَ وَ الَّذینَ مَعَه»؛[2] براى شما سرمشق خوبى در زندگى ابراهیم و کسانى که با او بودند وجود داشت.
طبیعتاً آنان برتر از ما هستند که برایمان سرمشق قرار داده شده اند.
1. برای مقایسه دقیق بین دو شخص، باید دست کم دو چیز را بدانیم:
اول. ظاهر و باطن رفتارها؛ زیرا برخی از رفتارهای افراد -چه خوب و چه بد- در نهان انجام میشود و ما حتی با تمام رفتارهای ظاهری آنان به طور کامل آشنا نیستیم، چه رسد به باطنشان که شناخت نیات، به مراتب، دشوارتر است.
دوم. عاقبت افراد؛ یعنی بدانیم که آیا کدامشان عاقبت به خیر خواهند شد و کدامشان عاقبت به شرّ.
با توجه به اینکه معمولاً نمیتوانیم عاقبت افراد را پیش بینی کنیم؛ لذا مقایسه کردن بین آنها، چندان دقیق و صحیح نخواهد بود.
با این وجود، مقایسه وضعیت فعلی دو شخصی که تفاوتهای بسیاری با یکدیگر دارند، تا حدودی امکان پذیر بوده و این مقایسه در مورد افرادی که عمرشان به پایان رسیده و عاقبت امرشان مشخص شده، شاید آسانتر باشد.
2. در مورد مقایسه خود با دیگران نیز باید گفت؛ با توجه به اینکه ما از عاقبت خود بیخبریم و حتی نمیدانیم آن بخش از کارهای نیکی که انجام دادهایم، مورد پذیرش خدا قرار میگیرد یا نه، و از طرف دیگر از عاقبت دیگران و نیز اینکه خدا با آنها و کارهایشان چه معاملهای انجام خواهد داد، اطلاعی نداریم، مقایسه کلی و قطعی بین خود و دیگران در بیشتر موارد چندان معتبر نخواهد بود. از معصومان(ع) در اینباره نقلهای مهم و متعددی به ما رسیده است. امام صادق(ع) میفرماید: «مَنْ ذَهَبَ یَرَى أَنَّ لَهُ عَلَى الْآخَرِ فَضْلًا فَهُوَ مِنَ الْمُسْتَکْبِرِینَ … فَلَعَلَّهُ أَنْ یَکُونَ قَدْ غُفِرَ لَهُ مَا أَتَى وَ أَنْتَ مَوْقُوفٌ مُحَاسَبٌ»؛[1] هر کس که خود را با دیگران مقایسه کند و خود را از کسی برتر بداند، او جزو مستکبران محسوب میشود … زیرا ممکن است شخص گناهکار بخشیده شود ولی تو مورد محاسبه قرار بگیری.
3. اما در بسیاری از موارد، حسن ظاهر نشانگر حُسن باطن است، پس اگر ما خود را با فردی که در ظاهر بیشتر از ما به آموزههای دینی و اخلاقی عمل میکند و خُبث باطنی نیز از او ندیدهایم، سنجیده و او را برتر از خود بدانیم به بیراهه نرفتهایم و نیز اگر خود را – دست کم در وضعیت فعلی – برتر از افرادی بدانیم که حتی ظواهر دینی و اخلاقی را رعایت نکرده و به کوچکترین ویژگیهای انسانی پایبند نیستند.
خدا نیز در قرآن کریم علاوه بر معصومان، آنانی که در راه معصومان نیز بودهاند را به عنوان الگو و سرمشق معرّفی کرده است: «قَدْ کانَتْ لَکُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فی إِبْراهیمَ وَ الَّذینَ مَعَه»؛[2] براى شما سرمشق خوبى در زندگى ابراهیم و کسانى که با او بودند وجود داشت.
طبیعتاً آنان برتر از ما هستند که برایمان سرمشق قرار داده شده اند.