خداوند در قرآن کریم در زمینه مشیت و قدرت مطلقه خود میفرماید: «للهِ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ یَخْلُقُ ما یَشاءُ یَهَبُ لِمَنْ یَشاءُ إِناثاً وَ یَهَبُ لِمَنْ یَشاءُ الذُّکُور»؛ مالکیّت و حاکمیّت آسمانها و زمین از آن خدا است هر چه را بخواهد میآفریند؛ به هر کس اراده کند دختر میبخشد، و به هر کس بخواهد پسر میدهد.
همانگونه که میدانید هیچیک از کارهای خداوند حتی جا به جایی و تقدیم کلمات بدون دلیل و حکمت نیست، منتها بشر بدون عنایت الهی و امداد از سخنان پیشوایان دین(ع)، راهی برای دستیابی به این حکمتها ندارد. در روایات به دلیل تقدیم کلمه اناث(دختران) بر ذکور (پسران) در این آیه اشارهای نشده است. اما مفسران در برداشتهای استحسانی میگویند؛ این تقدیم میتواند از یک سو بیانگر اهمیتى باشد که اسلام به احیاى شخصیت زن میدهد، و از سوى دیگر به آنها که به دلیل پندارهاى غلط از تولد دختر کراهت داشتند، بگوید او بر خلاف خواسته شما آنچه را که به آن تمایل ندارید میدهد، و این دلیل بر این است که انتخاب به دست شما نیست.[1]
و شاید مقدّم داشتن دختران بر پسران (در این آیه) اشاره بر این باشد که دختر خود یکى دیگر از هدیههاى بزرگ خدا است، یا براى آنکه مردم عهد جاهلى دختر را دوست نمیداشتند، ولى در عین حال خداوند دختر میبخشد، پس او بخشنده هر چیزى است که میخواهد و به هر گونهاى که بخواهد، آیا این بر وسعت فرمانروایى و شدّت تسلّط و چیرگى او دلالت نمیکند.[2]
همانگونه که میدانید هیچیک از کارهای خداوند حتی جا به جایی و تقدیم کلمات بدون دلیل و حکمت نیست، منتها بشر بدون عنایت الهی و امداد از سخنان پیشوایان دین(ع)، راهی برای دستیابی به این حکمتها ندارد. در روایات به دلیل تقدیم کلمه اناث(دختران) بر ذکور (پسران) در این آیه اشارهای نشده است. اما مفسران در برداشتهای استحسانی میگویند؛ این تقدیم میتواند از یک سو بیانگر اهمیتى باشد که اسلام به احیاى شخصیت زن میدهد، و از سوى دیگر به آنها که به دلیل پندارهاى غلط از تولد دختر کراهت داشتند، بگوید او بر خلاف خواسته شما آنچه را که به آن تمایل ندارید میدهد، و این دلیل بر این است که انتخاب به دست شما نیست.[1]
و شاید مقدّم داشتن دختران بر پسران (در این آیه) اشاره بر این باشد که دختر خود یکى دیگر از هدیههاى بزرگ خدا است، یا براى آنکه مردم عهد جاهلى دختر را دوست نمیداشتند، ولى در عین حال خداوند دختر میبخشد، پس او بخشنده هر چیزى است که میخواهد و به هر گونهاى که بخواهد، آیا این بر وسعت فرمانروایى و شدّت تسلّط و چیرگى او دلالت نمیکند.[2]