طلسمات

خانه » همه » مذهبی » آیا موجودات فرازمینی وجود دارند؟ نظر قرآن و روایات ما در این باره چیست؟

آیا موجودات فرازمینی وجود دارند؟ نظر قرآن و روایات ما در این باره چیست؟

اگر منظور از موجودات فرازمینی همان موجودات تخیلی ای است که در فیلم های تخیلی به تصویر کشیده می شود باید گفت که همانطور که از نام چنین فیلم هایی بر می آید آنها تنها ساخته هایی بر آمده از افکار و خیالات انسان است و دلیلی بر وجودشان نیز نداریم ؛ نه علم وجودشان را تایید کرده و نه از وحی در موردشان سخنی به میان آمده است.
آنچه در وحی آمده است از این قرار است. خداوند در قرآن کریم می فرماید: «هر چه در آسمان ها و زمین است از جنبندگان و ملائکه، بدون هیچ تکبّر تسلیم و خاضع در برابر پروردگارند» (فصلت/11). بنابراین اصل وجود موجوداتى در آسمان ها (کرات دیگر) مورد تأیید قرآن است، گرچه جزئیات آن براى ما مکشوف نیست.
در برخی از روایات آمده که غیر از منظومه شمسی، منظومه های دیگری هست که در برخی از کرات آنها، موجودات زنده ای وجود دارند .ظاهربرخی از آیات قرآن نیز چنین است ؛ مثلاً در آیه 29 سوره ( ( شوری ) ) می فرماید : ( ( ومن آیاته خلق السموات والارض و مابث فیهما من دابه ؛ و ازنشانه های او است آفرینش آسمان ها و زمین و آنچه از جنبندگان در آن دوپراکنده ساخته است ) ) . چنان که مشاهده می شود، در این آیه یکی ازنشانه های خداوند، آفرینش و پراکندن جانداران در زمین و آسمان ها قلمداد شده است .] برای آگاهی بیشتر ر . ک : ( ( قرآن ، تورات ، انجیل و علم ) ) ، دکترموریس بوکای ، ترجمه : مهندس ذبیح الله دبیر. به نقل از سایت تبیان[
آیا حیات و زندگی مخصوص کره زمین است و تمام این کرات جهان بالا غیر مسکون می باشد؟ گاهی دانشمندان در برابر این سؤال پاسخ منفی و یا لااقل آمیخته با تردید می گفتند. ولی تحقیقات اخیر دانشمندان به ما می گوید حیات و زندگی مخصوص به کره زمین نیست، و شرایط حیات در بسیاری از کرات آسمانی فراهم است. در کتاب «حیات در جهان» از انتشارات مجله «لایف» چنین میخوانیم «بطوریکه دانشمندان حساب کرده اند، فقط در کهکشان ما ممکن است میلیونها ستاره موجود باشد که سیارات تابع آنها مسکون باشند.» و به این ترتیب در همین کهکشان «راه شیری» یعنی «کهکشان ما» که منظومه شمسی جزء کوچکی از آن می باشد، روی محاسباتی که انجام شده، شرایط حیات و زندگی (به همان مفهومی که در کره زمین است) در میلیونها سیاره موجود می باشد و با توجه به اینکه کهکشان ما یکی از هزاران کهکشان عالم بالاست، تعداد سیارات مسکونی اجمالا روشن می گردد. اکنون برگردیم به قرآن، قرآن مجید می گوید: «وَمِنْ آیاتِهِ خَلْقُ السَّمواتِ وَالْاَرْضِ وَما بَثَّ فیهِما مِنْ دابَةِ وَهُوَ عَلی جَمْعِهِمْ اِذا یَشاءُ قَدیرٌ» شوری/ 28 [از نشانه های خدا، آفرینش آسمانها و زمین و جنبندگانی است که در آنها پراکنده ساخته، و او قدرت دارد هرگاه بخواهد همه را جمع آوری نماید.] کلمه «دابه» و کلمه «فیهما» صریحاً می گویند، جنبندگان و موجودات زنده منحصر به کره زمین نیستند، بلکه در آسمانها و کرات عالم بالا نیز جنبندگان و موجودات زنده ای وجود دارد. در حدیث معروفی می خوانیم «هذهِ النُّجومٌ الَّتی فِی السَّماءِ مَدائِنٌ مِثْلَ مَدائن الاَرْضِ» [این ستارگانی که در آسمانند، شهرهائی همانند شهرهای زمین هستند (و ساکنانی دارند) ] قرآن و آخرین پیامبر، حضرت آیت الله مکارم شیرازی به نقل از سایت تبیان[
چند نکته شایان توجه است: 1. براساس روایات، همه مفسران برمی آید که در برداشت از یک آیه، نباید به همان آیه بسنده کرد؛ بلکه باید همه آیات قرآن کریم را – به ویژه آیاتی که درباره یک موضوع هستند – در کنار هم قرار داد و پس از بررسی همه آنها و کنکاش در ارتباط آیه ها به یکدیگر یا عدم ارتباط و بررسی دلایل عقلی و نقلی اقدام به تفسیر و برداشت کرد. چنین روشی در تفسیر و شرح هر کتابی مرسوم است. 2. در آیات (انعام، 130؛ حجر، 27؛ جن، 1 و…) بسیاری آمده است که افزون بر انسان، موجود دیگری به نام جن وجود دارد که دارای شعور است و مانند انسان مکلف بوده و در آخرت حساب رسی خواهند داشت. لذا در بسیاری موارد، خطاب قرآن کریم، متوجه جن و انس با هم است: از جمله: «فبأی آلاء ربکما تکذبان» دیگر این که سوره «رحمن» از همان ابتدا درباره جن و انس است و خود این قرینه است بر این که مراد از «من علیها» این دو می باشند. 3. در این که آیا در کرات دیگر یا زمان های پیشین موجود دیگری مانند انسان بوده یا نبوده یا خواهد آمد یا نه – گرچه برخی روایات به وجود موجودات در کرات دیگر اشاره کرده اند – چون نص مستحکمی نداریم، نمی توانیم قاطعانه نفی یا اثبات کرده، نظر خود را به قرآن کریم تحمیل کنیم. هر چند اگر هم موجوداتی افزون بر انسان باشند به حکم قطعی آیات پیش از قیامت فانی خواهند شد «کل شیء هالک الا وجهه» (معارف قرآن، مصباح یزدی، ج 3 – 1، ص 173). 4. فنا گرچه در لغت به معنای از بین رفتن است و در این آیه نیز به معنای معدوم شدن می باشد اما این معدوم شدن به معنای فنای مطلق و نیست شدن نیست. دلیل این نکته، آیات، روایات و ادله عقلی بسیاری است که مرگ را پایان زندگی انسان نمی دانند، بلکه آن را دریچه ای به جهان دیگر حساب می کنند. و اساسا روح که یک امر مجردی است آیا قابل فناء است یا آن که فنا پذیری از خصوصیات ماده و مادیات است، این بحث مهمی است که در فلسفه اسلامی به خوبی تبیین شده است.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد