امام معصوم(ع) علاوه بر هدایت تشریعی، عهدهدار هدایت باطنی (تکوینی) دیگران نیز میباشد.[1] علامه طباطبایی(ره) در تعریف امام میگوید: «امام کسى است که به واسطه امر ملکوتى- که همراه اوست- مردم را هدایت میکند. امامت بر حسب باطنى، نوع ولایتى است در اعمال مردم، که هدایت آن ایصال به مطلوب است به امر خداوند، نه مجرّد راهنمایى و نشان دادن راه، که این در شأن نبّى و رسول است …».[2]
اما هدایت باطنی غیر معصوم(ع) نیز امکان دارد و آیات و روایات این موضوع را تأیید کرده است.
الف. آیات
1. «و آنها که در راه ما [با خلوص نیّت] جهاد کنند، قطعاً به راههاى خود، هدایتشان خواهیم کرد و خداوند با نیکوکاران است».[3] این آیه شریفه به خوبی نشانگر این مطلب است: کسانی که در راه خدا مجاهده و کوشش میکنند خداوند آنان را به سوی راههای هدایت رهنمون میسازد.
2. درباره اصحاب کهف خداوند میفرماید: «ما داستان آنان را بحق براى تو بازگو میکنیم آنها جوانانى بودند که به پروردگارشان ایمان آوردند، و ما بر هدایتشان افزودیم».[4] هدایت بعد از اصل ایمان، ملازم با رشد درجه ایمانی است که باعث میشود انسان به سوى هر چیزى که منتهى به خشنودى خدا است هدایت گردد،[5] همچنان که در آیه دیگری میخوانیم: «اى کسانى که ایمان آوردهاید! تقواى الهى پیشه کنید و به رسولش ایمان بیاورید تا دو سهم از رحمتش به شما ببخشد و براى شما نورى قرار دهد که با آن [در میان مردم و در مسیر زندگى خود] راه بروید و گناهان شما را ببخشد و خداوند غفور و رحیم است».[6]
ب. روایات
1. از رسول خدا(ص) روایت شده است که خداوند فرمود: «…بندهام پیوسته با انجام خالصانه نوافل (اعمال مستحبی) به من نزدیک میشود تا اینکه دوستش میدارم، پس وقتى دوستش بدارم، گوش او میشوم که با آن میشنود و چشمش که با آن میبیند و دستش که با آن میگیرد و پایش که با آن راه میرود و اگر چیزى از من بخواهد، به او عنایت میکنم و اگر از من پناه جوید، پناهش میدهم».[7]
2. در حدیث قدسی خداوند میفرماید: «اى فرزند آدم! من در ایجاد هر چیز میگویم بوده باش پس موجود میشود. اطاعت من کن در آنچه تو را امر کردم تا تو را چنان قرار دهم که به چیزى بگویى بوده باش پس موجود شود».[8]
این روایات نیز به صورت عام خطابش به همه بندگان است که هر کس اطاعت از دستورات الهی بنماید خداوند همه چیز این جهان را در اختیار او میگذارد و قدرت تصرّف در پدیدهها را پیدا میکند.
گفتنی است؛ رسیدن به هدایت باطنی دارای درجاتی است که هر کس به فراخور استعداد و درجه ایمانی که دارد از آن بهره میبرد و برای همه افراد یکسان نیست.[9]
اما هدایت باطنی غیر معصوم(ع) نیز امکان دارد و آیات و روایات این موضوع را تأیید کرده است.
الف. آیات
1. «و آنها که در راه ما [با خلوص نیّت] جهاد کنند، قطعاً به راههاى خود، هدایتشان خواهیم کرد و خداوند با نیکوکاران است».[3] این آیه شریفه به خوبی نشانگر این مطلب است: کسانی که در راه خدا مجاهده و کوشش میکنند خداوند آنان را به سوی راههای هدایت رهنمون میسازد.
2. درباره اصحاب کهف خداوند میفرماید: «ما داستان آنان را بحق براى تو بازگو میکنیم آنها جوانانى بودند که به پروردگارشان ایمان آوردند، و ما بر هدایتشان افزودیم».[4] هدایت بعد از اصل ایمان، ملازم با رشد درجه ایمانی است که باعث میشود انسان به سوى هر چیزى که منتهى به خشنودى خدا است هدایت گردد،[5] همچنان که در آیه دیگری میخوانیم: «اى کسانى که ایمان آوردهاید! تقواى الهى پیشه کنید و به رسولش ایمان بیاورید تا دو سهم از رحمتش به شما ببخشد و براى شما نورى قرار دهد که با آن [در میان مردم و در مسیر زندگى خود] راه بروید و گناهان شما را ببخشد و خداوند غفور و رحیم است».[6]
ب. روایات
1. از رسول خدا(ص) روایت شده است که خداوند فرمود: «…بندهام پیوسته با انجام خالصانه نوافل (اعمال مستحبی) به من نزدیک میشود تا اینکه دوستش میدارم، پس وقتى دوستش بدارم، گوش او میشوم که با آن میشنود و چشمش که با آن میبیند و دستش که با آن میگیرد و پایش که با آن راه میرود و اگر چیزى از من بخواهد، به او عنایت میکنم و اگر از من پناه جوید، پناهش میدهم».[7]
2. در حدیث قدسی خداوند میفرماید: «اى فرزند آدم! من در ایجاد هر چیز میگویم بوده باش پس موجود میشود. اطاعت من کن در آنچه تو را امر کردم تا تو را چنان قرار دهم که به چیزى بگویى بوده باش پس موجود شود».[8]
این روایات نیز به صورت عام خطابش به همه بندگان است که هر کس اطاعت از دستورات الهی بنماید خداوند همه چیز این جهان را در اختیار او میگذارد و قدرت تصرّف در پدیدهها را پیدا میکند.
گفتنی است؛ رسیدن به هدایت باطنی دارای درجاتی است که هر کس به فراخور استعداد و درجه ایمانی که دارد از آن بهره میبرد و برای همه افراد یکسان نیست.[9]
[2]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص 272، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، 1417ق.
[3]. «وَ الَّذینَ جاهَدوا فینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ انَّ اللَّهَ لَمَعَ المُحْسِنینَ»؛ عنکبوت، 69.
[4]. «نَحْنُ نَقُصُّ عَلَیْکَ نَبَأَهُمْ بِالْحَقِّ إِنَّهُمْ فِتْیَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَ زِدْناهُمْ هُدی»؛ کهف، 13.
[5]. المیزان فی تفسیر القرآن، ج 13، ص 348.
[6]. حدید، 28.
[7]. شعیری، محمد بن محمد، جامع الأخبار، ص 11، انتشارات رضى، قم، 1405ق.
[8]. دیلمی، حسن بن محمد، ارشاد القلوب إلی الصواب، ج 1، ص 75، الشریف الرضی، قم، چاپ اول، 1412ق.