اولا: دنیا اگر هدف و نهایت آرزو و آمال قرار گیرد و همه چیز برای رسیدن به آن زیر پا گذاشته شود، به این جهت مذموم و مورد نکوهش است و باعث فراموشی خداوند و آخرت می شود ولی از آن جهت که وسیله و ابزاری است برای رسیدن به آخرت ممدوح و پسندیده است. بر این اساس؛ کثرت آمیزش در احادیث گفته شده به معنای فرو رفتن در شهوت رانی نیست، بلکه توصیه به کثرت آمیزش به جهت ایجاد محبت بین زن و شوهر و ازدیاد نسل که به حسب روایات به آن توصیه شده است. همچنین به جهت شکسته شدن شهوت نفس که از آثار آن آرامش و جمع شدن حواس به جهت عبادت و دوری از گناهان ناشی از شهوت است؛ و دقیقا از این روست که دوست داشتن زنان هم می تواند عاملی در جهت خود سازی و تقرب و رضای الهی باشد، هم بزرگترین عامل برای معصیت الهی.
ثانیا: یکى از نکاتى که در فهم و استنباط روایت باید مورد توجه قرار بگیرد فرهنگ و فضاى فکرى زمان بیان احادیث است، در فضایى که عدهاى به لحاظ رهبانیت و سیر و سلوک، زنها را رها نموده و بدین گونه دنیا را رها کردند، سفارش به مراوده بیشتر با زنان مىشود و در فضایى که زنبارگى و محیط شهوانى یا اختلاط و یا فریفتگى شایع مىشود، درمان یا سفارش به تخفیف و تقلیل بهرهمندى از دنیا از جمله آمیزش با زنان، صورت مىپذیرد. بنابراین تفسیر هر یک از دو روایت را در متن صدور آن باید سنجید و چه بسا هر دو، یک معنا را افاده کنند و آن اعتدال است؛ یعنى، نفى زیادهروى مورد توصیه یکى و دوری از تفریط مورد توصیه دیگرى است
ثانیا: یکى از نکاتى که در فهم و استنباط روایت باید مورد توجه قرار بگیرد فرهنگ و فضاى فکرى زمان بیان احادیث است، در فضایى که عدهاى به لحاظ رهبانیت و سیر و سلوک، زنها را رها نموده و بدین گونه دنیا را رها کردند، سفارش به مراوده بیشتر با زنان مىشود و در فضایى که زنبارگى و محیط شهوانى یا اختلاط و یا فریفتگى شایع مىشود، درمان یا سفارش به تخفیف و تقلیل بهرهمندى از دنیا از جمله آمیزش با زنان، صورت مىپذیرد. بنابراین تفسیر هر یک از دو روایت را در متن صدور آن باید سنجید و چه بسا هر دو، یک معنا را افاده کنند و آن اعتدال است؛ یعنى، نفى زیادهروى مورد توصیه یکى و دوری از تفریط مورد توصیه دیگرى است