خانه » همه » مذهبی » آیا چیزی در لوح محو و اثبات هست که در لوح محفوظ نباشد؟

آیا چیزی در لوح محو و اثبات هست که در لوح محفوظ نباشد؟

در هندسه عالم با ترسیم حکمت متعالیه، عالم به سه بخش عالم عقل یا عالم ارواح و عالم مثال یا عالم برزخ و عالم طبیعت یا عالم ماده تقسیم می شود. عالم عقل، عالم مجرد از ماده و آثار و خواص ماده است و حقایق تمام موجودات عالم ماده در این عالم به صورت کلی و ثابت موجود است. در این عالم هر موجودی خود یک نوع است در عین اینکه یک فرد است. این حقیقت کلی وقتی به مرتبه پایینتر تنزل می یابد به صورت مجرد مثالی ظهور می کند که مجرد از ماده بوده ولی برخی از آثار عالم ماده مثل رنگ و شکل را داراست ولی از حرکت و زمان و تغییر در این عالم خبری نیست و پایین تر از عالم مثال، عالم ماده است که عالم حرکت و تغییر است بلکه خود عین سیلان و وجود سیال است. در فلسفه اسلامی برای هر موجود مادی اعم از انسان و حیوان و نبات و جماد نفسی نیز اثبات می شود که این نفس از یک حیث موجود مثالی و از حیثی دیگر موجود ی مادی است و می تواند تا مرحله ی مجرد عقلی نیز ترقی کند. نفس از آن حیث که موجودی مثالی است ثابت و بدون تغییر است ولی از آن جهت که به ماده تعلق می گیرد متحرک و متغیر است. – البته فهم این دقایق حکمی محتاج سالها تحصیل در فلسفه صدرایی است و با این اندک توضیحات حق مطلب ادا نخواهد شد- مراد از «لوح محفوظ» یا «ام الکتاب» یا «قضا» در فرهنگ قرآن ظاهرا همان عالم عقول یا مرتبه ای از مراتب عالم عقل است که در آن مرتبه معالیل بر علل تامه ی خود مترتبند و آن قضایی است تبدیل ناپذیر و مصون از زوال و تغییر بنابراین لوح محفوظ مرتبه ای از مراتب وجود و مرتبه ای از علم فعلی خدا و ملکی از ملائک عظام الهی است و بر هر سه مورد دلائلی از روایات اهل بیت(علیهم السلام) موجود است. از این روایات استفاده می شود که لوح محفوظ متحد با وجود حضرت اسرافیل(علیه السلام) بوده و او به اذن خدا وحی را از این لوح بر جبرئیل القاء می کند وجبرئیل آن را بر انبیاء نازل می کند. هچنین نامه اعمال با این لوح تطبیق می شود و استعمال کلمه لوح برای بیان مقام ظهور و تفصیل است و مافوق لوح، قلم است که آن نیز مرتبه ای از علم فعلی خدا و ملکی اعظم از لوح است و در روایات است که قلم اولین مخلوق است و چون در روایات دیگر اول مخلوق را عقل و نور یا روح محمدی(ص) گفته اند معلوم می شود که قلم با عقل اول و روح کلی نبی اکرم(ص) متحد است و آن مرتبه ی علم اجمالی(بسیط) است و فوق قلم، مرکب است که ساری در قلم و لوح است و در اصطلاح حکمت متعالیه و عرفان آن را وجود منبسط گویند.
لوح محو و اثبات ممکن است مرتبه ی پایین عالم مثال باشد که از آن تعبیر به مرتبه قدر نیز می شود و آن همان مرتبه نفس است که از یک حیث ثابت و از حیثی دیگر متغیر است. نفس در مرتبه نزول و در قوس نزول از لوح محفوظ تنزل نموده و بلا تغییر است ولی در قوس صعود وابسته به مقتضیات و علل ناقصه خود است که یکی از آن علل، اختیار خود انسان است و نیز دعا و صدقه و … از اقتضائاتند. پس نفس در بازگشت خود به لوح محفوظ و عالم تجرد تام ممکن است کاملا مطابق آن بازگردد و ممکن است غیر مطابق با اصل خود بازگردد. اگر نفس در بازگشت عین اصل خود بود کتاب (نامه اعمال) او با «ام الکتاب» مطابق است و ام الکتاب یا لوح محفوظ، میزان اعمال است و الا خود را مغبون خواهد دید.
بنابراین هر چه در لوح محفوظ است در لوح محو و اثبات نیزوجود دارد البته در مقام نزول، یعنی نفس آن هنگام که به امر مادی تعلق می گیرد، بالقوه همه کمالاتی را که در لوح محفوظ داشت، داراست و بالفعل کردن آنها در مورد انسان وابسته به خود انسان است. البته اینجا این شبهه پیش نیاید که نفس انسان قبل از خلقت بدن نیز وجود داشته است چون آنچه وجود داشته است حقیقت نفس بوده است که امری است کلی و بسیط و آن به نوعی عین همین نفس جزئی است و به نوعی غیر آن است. حقیقت نفس یک حقیقت بسیط است که کثرت افرادی ندارد ولی نفوس جزئیه متکثرند به کثرت افراد و اشخاص- و چنانکه گفتیم درک کامل این مباحث محتاج سالیان درازی تحصیل در رشته فلسفه و عرفان نظری است-
برای مطالعه بیشتر به کتب زیر مراجعه فرمایید:
– رسائل توحیدی، تألیف علامه طباطبایی، ص174 الی 186
– المیزان، تألیف علامه طباطبایی، ج13، ص134 و ج2، ص22

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد