آیات و روایات قرآن کریم
در کنار آیات و روایاتی که به طور عام و کلی بر توقیفی بودن نظم آیات دلالت میکنند، روایاتی نیز وجود دارد که قرائنی مبنی بر منظم بودن برخی از سورهها در زمان پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم بدست میدهد. از جمله میتوان به احادیثی اشاره کرد که در ضمن آنها پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم که از آغاز و انجام سوره نام برده است؛ مثلا بنا بر روایاتی پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم فرموده است: هرکس آخر سورة «حشر» را قرائت کند و در آن شب یا در آن روز بمیرد گناهانش پوشانده میشود.
این احادیث نشان میدهد که ساختمان کلی سورهها در زمان نزول معین شده بود. همچنین بنا بر برخی دیگر از روایات، پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم بعضی از سورهها را در نماز خود بنا بر ترتیب موجود میخواند. جلال الدین سیوطی در این باره میگوید: از نصوصی که اجمالا بر توقیفی بودن ترتیب آیات دلالت دارد اخباری است که قرائت سور مختلفی از قرآن توسط پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم را گزارش میکند. مانند قرائت سوره بقره و آل عمران در حدیث حذیفه، قرائت سورۂ اعراف در نماز صبح بنا بر نقل صحیح بخاری، قرائت «قد افلح» در نماز صبح بنا بر نقل نسایی قرائت این سورهها توسط پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و سلم در حضور صحابه، بر توقیفی بودن ترتیب آیات آنها دلالت دارد. چرا که امکان ندارد صحابه ترتیبی را خلاف ترتیبی که از رسول اکرم صلی الله علیه و اله و سلم شنیدهاند، نقل کرده باشند، زیرا این ترتیب به حد تواتر رسیده است.
بدیهی است که این گونه احادیث اگر از نظر سند و دلالت مشکلی نداشته باشند بر بیش از این مطلب دلالت ندارد که ترتیب بعضی از سور قرآن توقیفی است و این چیزی است که تقریبا هیچ مخالفی ندارد. در این صورت کسانی که می خواهند با این گونه روایات، توقیفی بودن نظم تمام سورهها را اثبات کنند باید با بررسی متون روایی به این اصل کلی بر سند که سیره و روش پیامبران این بوده است که ابتدا و انتهای هر سوره را در اسرع وقت مشخص میکردند و برای آنکه سوره را به طور کامل به مؤمنان معرفی نمایند در مناسبتهای مختلف و در حضور اصحاب آن را قرائت میفرمودند. آنگاه به عنوان نمونه به این روایات استناد نمایند.
ادعای اجماع
دلایل و براهین توقیفی بودن مکان آیات آن چنان واضح و روشن است که تقریبا تمامی علمای اهل سنت و اکثر قریب به اتفاق علمای شیعه بر این رأی اجماع دارند. زرقانی در این باره مینویسد: اجماع امت بر توقیفی بودن آیات قرآن وجود دارد. همه متفق القول هستند که ترتیب موجود در مصاحف کنونی همان ترتیبی است که جبرئیل علیه السلام بر پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم نازل کرده و او بوده که پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم را به جای هریک از آیات راهنمایی کرده است و پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و سلم که با همان ترتیبی که اخذ کرده، بر اصحاب قرائت کرده و کاتبان وحی را دستور داده که آن گونه بنویسند و حافظان قرآن نیز با همین ترتیب آن را حفظ کردهاند.
(این واقعیت تاریخی) آن قدر شیوع پیدا کرده که دیگر مجالی را برای رأى و اجتهاد در آن باقی نگذارده است. بر این اجماع در الاتقان سیوطی، البرهان زرکشی و المناسبات ابوجعفر بن زبیر نیز تأکید شده است.با توجه به این دلائل عقلی و نقلی، دیگر جای هیچ شکی باقی نمیماند که ترتیب و نظم آیات در کلیه سورههای قرآن به امر خداوند توقیفی بوده است. به این ترتیب مهمترین پایه نظریه ساختار هندسی سورهها استوار میگردد.
دلایل موافقان نگرش ساختاری به سورهها
پس از اثبات توقیفی بودن ترتیب آیات قرآن، مجال مناسبی برای طرح دلایل طرفداران نگرش جامع گرایانه به سورهها بوجود میآید. موافقان نظریه ساختار هندسی سورهها دلایل عقلی و نقلی زیر را برای اثبات ادعای خود ارائه کردهاند:
آیات قرآن
قرآن بهترین گواه و مستحکم ترین مرجع پذیرش یا عدم پذیرش عقاید و احکام دینی است و همه فرق مسلمین – علی رغم اختلافات گسترده – بر حجیت قرآن و جایگاه آن در داوری میان عقاید متفق القولند. بدیهی است در چنین شرایطی برای شناخت ویژگیها و اسلوب قرآن هیچ دلیلی محکمتر و آرامبخشتر از خود قرآن نیست.
گرچه هیچ یک از آیات کریمه قرآن به صراحت درباره ساختار هندسی سورهها و هماهنگی آیات آن سخنی به میان نیاورده است، اما از قرائن موجود در قرآن و شواهد کلامی و مقامی آنها میتوان به چند طریق بر این مهم استدلال نمود. نخستین دلیل آنکه قرآن کریم مجموعهای از آیات خود را «سوره» نامیده است و این نامگذاری تا زمان نزول قرآن بی سابقه بوده است و در نثر یا شعر هیچ گونه کاربردی نداشته است. معنای لغوی «سوره» حصار و دایره محدود کننده میباشد. به همین دلیل دیوار بلند دور شهر را «سور» می نامند و دستبند و حلقهای را که زینتی و دایره شکل است «سوار» میخوانند. کلمه سوره در قرآن ۱۰ بار (به صورت جمع و مفرد) بکار برده شده است و در همه موارد منظور از آن مجموعه ایاتی است که یک معنای کامل را افاده میکند.
کوچک ترین سوره قرآن ۳ آیه و بزرگترین آن ۲۸6 آیه دارد و بنابر تحقیق، جایگاه آیات در سورهها و تعداد آیات یک سوره کاملا توقیفی بوده و به دستور پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم بنا بر وحی الهی صورت میگرفته است. اکنون این سؤال مطرح میشود که آیا قرار دادن تعدادی آیات در یک سوره بدون هیچ حکمت و تناسبی بوده است؟ آیا ممکن است هرچند آیه در یک سوره یک هدف جداگانه را دنبال کنند و این اهداف هیچ گونه تناسب و هماهنگی با یکدیگر نداشته باشند؟ اگر چنین است چرا این آیات در جای دیگر قرار داده نشدهاند و یا چرا این دسته های جداگانه هریک سورۂ مستقلی را تشکیل ندادهاند؟ به راستی چه مشکلی پیش می آمد اگر سورههای کوچک قرآن بیش از این میشدند؟ این سؤالات ما را به این نتیجه میرساند که حکمتی دقیق در چینش آیات در سورهها وجود دارد.
منبع: ساختار هندسی سورههای قرآن، محمد خامهگر، صص105-101 سازمان تبلیغات اسلامی شرکت چاپ و نشر بین الملل، تهران، چاپ اول، ۱۳۹۵