مثبت يا منفي بودن اثرات رسانهها مربوط به محتوا و پيامي است كه از طريق رسانهها پخش و نشر ميشود و نيز تا حدودي بستگي به نحوة استفاده و هدفي كه كاربر و پيامگير در نظر گرفته است، دارد.[1]با اين فرض، رسانهها به طور عموم ميتوانند ازجهاتي تأثير مثبت و مؤثر داشته باشند. كه در اينجا به برخي از آنها اشاره مي كنيم:
1ـ دانش افزايي و ارائه اطلاعات سودمند در موضوعات مختلف: شايد يكي از اصليترين اهداف راهاندازي رسانههاي گروهي و نشر كتب و مجلات و… پيامرساني و اطلاع رساني آنها در موضوعات علمي و پژوهشي باشد (و نه استفادههاي تبليغاتي و…[2]) كه پيامدش رشد شناختي و افزايش اطلاعات و دانش انسانها خواهد بود. افرادي كه اهل مطالعه هستند و يا دسترسي به ماهواره و اينترنت دارند قطعاً از نظر اطلاعات و سطح دانش پيشرفتهتر از ديگران هستند و اين خود ميتواند يكي از نقاط مثبت در استفاده و كاربري از رسانههاي جمعي و… باشد. از نقطه نظر ديني و مذهبي نيز ميتوان استفاده از رسانههاي جمعي را به عنوان ابزار و وسيلهاي براي كسب دانش و اطلاعات ارزشمند و داراي اثر مثبت تلقي نمود به خصوص با توجه به اينكه دين و مذهب تأكيد فراواني به تحصيل دانش نموده است.
2ـ سرگرمي: در مورد افرادي كه گرفتاري هاي زندگي روزمره ناخرسند و خسته هستند، تلويزيون، اينترنت، ماهواره و كتاب و… وسيله بسيار خوبي براي فاصله گرفتن از واقعيات زندگي كه او را رنج ميدهد و راهي براي كنار آمدن با آنها ندارد، ميتواند باشد. اثر مثبت اشتغال اينگونه افراد به برنامههاي تلويزيون، ماهواره و مطالعة كتب، اين است كه احساس نشاط و آرامش نموده و در دنياي همانندسازي با قهرمانان خيالي، تا حد جدايي از واقعيات رنجآور زندگي پيش ميروند.[3] و از همين رو است كه روانشناسان موضوع كتاب درماني را پيش كش نمودهاند.[4]البته قابل توجه است كه اگر در بُعد سرگرمي افراط شود، اين خود تبديل به معضلي روحي براي فرد تبديل خواهد شد. زيرا وسيله اي براي فرار از واقعيت هاي زندگي و پناه بردن به تخيلات خواهد شد. در مورد كودكان نيز بايد مراقب افراط و زياده روي آنها بود.
3ـ سومين اثر مثبت رسانهها جنبة «پندآموزي» و «عبرت آميزي» آنها است. افراد از طريق مطالعه كتابها و آثار تاريخي به سرگذشت زشت يا زيباي اقوام و ملل پيشين پي برده از نقاط مثبت آن به عنوان «پند» و از جنبههاي منفي زندگي آنها «عبرت» ميآموزند. گرچه آشنايي با سرگذشت اقوام و ملل پيشين يكي از مصاديق «دانش افزايي» و «كسب اطلاعات تاريخي» است كه در محور نخست تحت عنوان «دانش افزايي و كسب اطلاعات» ميگنجد اما به خاطر اهميت و نقش مثبت آن روي حالات فرد، گذشته از آنكه اطلاعاتي را در اختيارش قرار ميدهد، آن را به صورت برجسته و متمايز عنوان كرديم.
4ـ انتقال مشكلات جامعه به مسئولين؛ رسانهها ميتوانند با رويكرد غيرجانبدارانه مشكلات اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي را به مسولين ذيربط منتقل نموده، در موارد لزوم، عملكرد ضعيف مديران را به نقد و بررسي بگذارند.
5ـ توليد برنامههاي مذهبي و گسترش فرهنگي ديني؛ يكي از مسايل اساسي كه بايد مورد توجه مديران رسانهها واقع شود اين است كه، در برنامهها تأكيد بر ارزشهاي مذهبي نموده و مسائلي همچون حماسة دوران دفاع مقدس را زنده نگه دارند و نيز با اراية الگوهاي مناسب همكاري مردم را براي فعاليتهاي خيرخواهانه جلب كنند.
6ـ از ديگر آثار مثبت رسانهها ميتوان به آشنا كردن مردم به اوضاع سياسي ايران و جهان اشاره نمود. رسانهها ميتوانند در زمينة افشاي خطرات بزرگ سياسي، اقتصادي و فرهنگي ايفاي نقش كنند.
نكتة بسيار مهم و اساسي كه لازم است توجه شما پرسشگر محترم را به آن جلب كنم و جنبة كاربردي هم دارد، اين است كه:
آنچه به عنوان اثرات مثبت رسانههاي جمعي بيان گرديد، در مقايسه با تأثيرات منفي آنها ـ به خصوص در وضعيت كنوني كشور ما كه از ماهواره، اينترنت، فيلمها و كتابها و نشريات خارجي بيشتر به عنوان ابزار هجمه ي فرهنگي از سوي دشمن مورد استفاده قرار ميگيرد[5] ـ ناکافي است. حتي در برنامههاي علمي اينترنت، گاه تصاوير مبتذل و يا به ظاهر عادي نشان داده ميشود كه به صورت ناخودآگاه مسايل جنسي، به دغدغه مستمر ومهمترين خواسته جوانان تبديت مي کند.
بنابراين رسانههاي جمعي هم ميتواند تأثيرات مثبت در پي داشته باشد و هم تأثيرات منفي[6]. از سوي ديگر، در شرايط كنوني كه جهان از رسانههاي جمعي به منظور اهداف تبليغاتي و ابزار هجمه يفرهنگي ـ به خصوص عليه نظام جمهوري اسلامي و جوانان پاك سرشت اين مرز و بوم ـ مورد استفاده واقع ميشود، بهترين راه اين است كه در استفاده از رسانههاي جمعي و كتب و مجلات، – حتي برخي از آثار داخلي – دست به گزينش و انتخاب بزنيم.
برنامهها و كتابهايي را براي خود و جوانان و فرزندان خود انتخاب كنيم كه فارغ از جاذبههاي كاذب بوده و در تقويت بنية علمي و مذهبي ما بيفزايد.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ گروهي از كارشناسان تعليم و تربيت فرانسه، نشانههاي آموزش مناسب، ترجمه محمد كاري، انجمن اولياء و مربيان، فصل چهارم (تلويزيون و رسانهها).
2- كاظم متولي، روابط عمومي و تبليغات، بهجت، 1372.
3ـ مجلة تربيت، شماره 10، سال 4، ص 48-42.
پي نوشت ها:
[1] – رهبر، محمدتقي، پژوهشي در تبليغ، سازمان تبليغات اسلامي، 1371، مقدمة كتاب؛ امه دور، تلويزيون و كودكان، ترجمه علي رستمي، سروش، 1374، ص72.
[2] – رفيق سكرّي، درآمدي بر افكار عمومي، تبليغ و آوازهگري، ترجمة حسين كرمي، همراه، 1370، فصل 7.
[3] – گروهي از كارشناسان تعليم و تربيت فرانسه، نشانههاي آموزش مناسب، ترجمه محمد كاري، انجمن اولياء و مربيان، 1378، ص 112.
[4] – تبريزي، مصطفي، كتاب درماني، فرار روان، 1372.
[5] – حيدري، احمدرضا، خلاصه مقالات تبليغ و تبليغات، سازمان تبليغات اسلامي، 1371، ص62- 146-89.
[6] – متولي، كاظم، روابط عمومي و تبليغات، بهجت، 1372، ص 151-125.