احياگر روح جهاد
احياگر روح جهاد
بسم الله الرحمن الرحيم: من خيلي ميل داشتم قبل از اينکه عالم مجاهد جناب آقاي بلخي شروع به صحبت کنند، وجود ذي قيمت ايشان را به همه آقايان معرفي کنم، اما چون ايشان وقتي تشريف آوردند، مجلس آماده بود و ايشان هم بلافاصله شروع به سخن گفتند و اين مجال به من دست نداد. ولي از يک نظر بهتر شد، براي اينکه آنچه آقايان از خلال سخنان ايشان درباره آن روح جهاد و ايمان و استقامت و دلسوزي براي اسلام و حسن نيت و ثبات و روشن بيني ايشان استفاده کردند، خيلي بيش از آن بود که من مي توانستم با زبان و بيان خود عرض کنم. البته يکي از آمال و آرزوهاي ما در حوزه علميه قم هميشه اين بوده که بزرگاني که از نقاط مختلف جهان به اينجا مي آيند، صحبت کنند و از افکار آن ها استفاده شود. من دو سه جلسه خدمت عالم مجاهد جناب آقاي بلخي رسيدم، واقعاً يک فصل تازه در افکار من گشوده شد. همان طوري که ايشان شرح دادند و در جلسات ديگرشان به طور مفصل سخن گفتند، ايشان حق بزرگي بر شيعيان افغانستان دارند. همان طوري که مي دانيد حدود يک سوم جمعيت افغانستان شيعه است و دو سوم آن اهل تسنن هستند. ساليان درازي بود که شيعيان محبوس و مقهور بودند. بقول خود عالم مجاهد جناب آقاي بلخي در شرف اضمحلال و حل شدن در جامعه اهل تسنن افغانستان بودند. اما اين مرد مجاهد با کمک عده اي از مردم برخواستند و قيام کردند. اول با انواع مشکلات مواجه شدند. همان طوري که گفتند ايشان 15 سال در زندان به سر بردند که وقتي وصف اين زندان را مي گفتند به راستي انسان وحشت مي کرد. در آن زندان هيچ وسيله اي براي مطالعه و امثال آن در اختيار ايشان نبوده است. مي گفتند تنها وسيله اي که در اختيار من بود قرآن مجيد بود. اما ايشان از همين قرآن کريم، عجيب استفاده مي کنند!
من نمونه هايي از اشعار ايشان را خواندم و لذت بردم. اشعار جان دار، پر روح، الهام بخش و زنده کننده بودند. اين روحيه مجاهد بودن ايشان مافوق تمام روحيه هاي ايشان است و دشمنان اسلام و تشيع نتوانستند در روح ايشان در آن محيط نفوذ کنند. بعداً که عالم مجاهد جناب آقاي بلخي پس از 15 سال و تحمل شکنجه هاي طاقت فرسا با سربلندي و سرافرازي از زندان آزاد شدند، وقتي بود که شيعيان پيروز شده بودند.
در قانون اساسي افغانستان، آزادي تشيع به رسميت شناخته شده است. همان طوري که ايشان فرمودند در مجلس سنا و مجلس شوراي ملي افغانستان، عده اي نماينده شيعه وجود دارد. در هيئت وزرا، قضات، و اساتيد دانشگاه ها افرادي از شيعيان هستند. جمله اي که ايشان گفتند مرا تکان داد. اين جمله اين است که حکومت وقت افغانستان دستور داده بود که اجازه ندهند يک بچه شيعه در هيچکدام از دانشگاه ها درس بخواند. از مدارس بيرون مي کردند. از ميان محصليني که به خارج اعزام مي کردند، يک دانشجوي شيعي وجود نداشت. تحصيلات عاليه براي آن ها ممنوع بود. در ارتش جا نداشتند. جمعيتي که تمام پست هاي حساس جامعه را از دست بدهند، جمعيتي منکوب و محروم خواهد شد. لذا جناب آقاي بلخي کوشيدند مدارس زيادي در افغانستان اعم از مدارس ديني و مدارس فرهنگي درست کنند تا شيعيان افغانستان در آنجا بتوانند درس بخوانند. فرزند برومند ايشان از اساتيد دانشگاه کابل است. خانه ايشان در کابل پايتخت افغانستان، مرکز رفت و آمد شيعياني است که به مشکلي بر مي خورند و ناراحتي در آنجا پيدا مي کنند به ايشان مراجعه مي کنند.
غرض اينکه ايشان يک کلاس فوق العاده فروزان و روشني بخش براي محيط افغانستان هستند. ما بسيار خوشوقتيم که ايشان را از نزديک ديديم. به راستي يکي از وظايف ما مسلمانان اين است که در اين عصر و زمان بتوانيم ساير برادران مسلمان در نقاط ديگر جهان را ببينيم. بدانيم که در افغانستان چهار ميليون شيعه آماده و مجهز و برادر صميمي براي ما وجود دارد، که از نشريات ما استقبال مي کنند، قلب شان با قلب هاي ما مربوط است. پس به وجود علماي آن ها پي ببريم. واقعاً آن فکر روشن، اطلاعات وسيعي که عالم مجاهد جناب آقاي بلخي دارند، در آن دو سه جلسه اي که من ايشان را ديدم، روشن بيني، اطلاع از وضع روز، اطلاع از سياست دنيا، پختگي در مبارزه و مبارزه آميخته با برنامه، واقعاً از تمام جهات قابل توجه است.
من اميدوارم انشاءالله ارتباط ايشان با حوزه علميه قم گسترش يابد و هم از افکار ايشان بتوانيم استفاده کنيم و هم با ارتباط با يکديگر بتوانيم گام هاي تازه برداريم. چقدر خوب مي شد که ما مي رفتيم به افغانستان، چقدر خوب مي شد که آن ها به اينجا مي آمدند، چقدر خوب مي شد بزرگان ما از ديگر ممالک اسلامي همچون پاکستان و ممالک شمال آفريقا ديدن مي کردند. اينها يک فصل تازه اي مي شود در فکر ما و در زندگاني ما. من به سهم خودم از طرف همه آقايان اساتيد و محصلين حوزه علميه قم از ايشان تشکر مي کنم که تشريف آوردند، و سخنراني کردند. همه را مستفيض و بهره مند. اميدواريم امثال ايشان در نقاط مختلف دنيا و کشورهاي اسلامي روزافزون باشد، و از خداوند مسئلت دارم پيوند و همبستگي دل هاي همه با مردم مسلمان با افرادي که مي خواهند پيشرو قافله جهاد اسلامي باشند روز به روز بيشتر کنند.
منبع: شاهد ياران شماره 64
/ج