طلسمات

خانه » همه » مذهبی » اخلاق از دیدگاه حضرت مهدی (ع) (1)

اخلاق از دیدگاه حضرت مهدی (ع) (1)

اخلاق از دیدگاه حضرت مهدی (ع) (1)

امام زمان (علیه السلام) آرزو دارد که به دعا و برکت اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) شیعیانش وحدت داشته و یکپارچه و یک صدا باشند و از پراکندگی و اختلاف بپرهیزند.

08379 - اخلاق از دیدگاه حضرت مهدی (ع) (1)
08379 - اخلاق از دیدگاه حضرت مهدی (ع) (1)

 

نویسنده: علی اصغر رضوانی

 

1- ضرورت وحدت بین شیعیان

از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که خطاب به شیخ مفید (قدس سره) فرمود:
«… شملهم الله ببرکتنا و دعائنا ان ‌شاءالله» (1)؛
«… خداوند آنان را به برکت و دعای ما جمع نماید اگر خداوند بخواهد».
امام زمان (علیه السلام) آرزو دارد که به دعا و برکت اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) شیعیانش وحدت داشته و یکپارچه و یک صدا باشند و از پراکندگی و اختلاف بپرهیزند.

2- عدم خویشاوندی خداوند با کسی

از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که فرمود:
«انّه لیس بین الله عزّوجلّ و بین احد قرابة» (2)؛
«به طور حتم بین خداوند عزوجلّ و بین هیچ کس قوم و خویشی نیست».
کریم‌ترین فرد نزد خداوند متعال کسی است که تقوای بیش‌تری داشته باشد؛ چرا که خداوند با کسی و یا قومی خویشی ندارد، و حتی پیامبرش را در صورت مخالفت با دستوراتش تهدید می‌کند آنجا که می‌فرماید:
(وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَیْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِیلِ* لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْیَمِینِ * ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِینَ…) (3)؛
«اگر او سخنی دروغ بر ما می‌بست،* ما او را با قدرت می‌گرفتیم،* سپس رگ قلبش را قطع می‌کردیم…».

3- تقوا، منشأ امان از فتنه

از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که خطاب به شیخ مفید (قدس سره) فرمود:
«انه من اتقی ربّه من اخوانک فی الدین و خرج علیه بما هو مستحقّه کان آمناً من الفتنة المظلّة» (4)؛
«همانا هر کس از برادران دینی تو تقوای پروردگارش را داشته باشد و بر آن به طوری که مستحق است اقدام کند او از فتنه‌ی گمراه کننده در امان است».
هنگام وقوع فتنه که بسیاری را به کام خود فرو می‌برد تنها کسی می‌تواند از تبعات و مفاسد آن در امان باشد که شیعه‌ی خداترس بوده و اهل تقوا و پرهیزکاری باشد.

4- نعمت‌های خدا، عاریه‌ای به دست ما

از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که فرمود:
«و من بخل منهم بما اعاره الله من شیعته علی من امره بصلته، فانّه یکون خاسراً بذلک لأولاه و آخرته» (5)؛
«و هر کس از شیعیان به آنچه خداوند به او عاریه داده، از آن کس که دستور به صله‌اش داده بخل ورزد، به این کارش در دنیا و آخرت زیان خواهد دید».
اموالی که در دنیا به دست آوردیم گرچه بر آن زحمت فراوان کشیده‌ایم ولی همگی از آن خداست که به عاریه در اختیار ما قرار داده و به ما فرمان داده که به دیگران نیز عطا کنیم، و کسی که چنین نکند در دنیا و آخرت خسارت خواهد دید.

5- سخاوت نسبت به ارحام

از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که فرمود:
«و من بخل منهم بما اعاره الله من نعمته علی من امره بصلته فانّه خاسراً بذلک لأولاه و آخرته» (6)؛
«و هرکس به آنچه خداوند به او عاریه داده، از آن کس که دستور به صله‌اش داده، بخل ورزد، به این کارش در دنیا و آخرت زیان خواهد دید».
برخی را باید به طور خصوص مورد توجه قرار داد و به آن‌ها جود و سخاوت نمود و آن‌ها، همان کسانی هستند که رحم انسان‌ها به حساب می‌آیند و ارتباط با آن‌ها لازم است، و لذا باید به طور خصوص مورد جود و سخاوت انسان واقع شوند.

6- موفقیت انسان در اطاعت از خدا

از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که خطاب به شیخ مفید (قدس سره) فرمود:
«و لو انّ اشیاعنا وفقهم الله لطاعته» (7)؛
«و اگر شیعیان ما که خداوند آن‌ها را به اطاعتش موفق دارد…».
توفیق پیدا کردن انسان در اطاعت از دستورات و فرمان خداوند متعال است که این موفقیت نیز با دعاهای امام زمان (علیه السلام) میسر خواهد شد.

7- شرف علمای امت

از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که خطاب به شیخ مفید (قدس سره) فرمود:
«انّه قد أُذِنَ لنا فی تشریفک بالمکاتبة و تکلیفک ماتؤدّیه الی موالینا قِبَلَک» (8)؛
«همانا به ما اجازه داده شده که شما را به نامه‌نگاری مشرّف نموده و به چیزی تکلیف کنیم که از ناحیه‌ی خود به دوست‌داران ما می‌رسانی».
شرف علمای دین همین بس که واسطه‌ی رساندن فیض هدایت بین امام معصوم (علیه السلام) و مردم‌اند؛ آنان احادیث را از امام گرفته و به مردم می‌رسانند و برای آن‌ها تشریح می‌کنند.

8- عزّت انسان در اطاعت از خدا

از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که برای شیعیانش دعا کرده و عرضه می‌دارند:
«اعزّهم الله بطاعته» (9)؛
«خداوند آنان را به سبب اطاعتش عزیز گرداند».
عزت و کرامت انسان در اطاعت از فرامین خداوند متعال است، که این عزت نیز با لطف و عنایات الهی در حق انسان انجام می‌پذیرد.

9- اخلاص در دین

از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که خطاب به شیخ مفید (قدس سره) فرمود:
«اما بعد، سلام علیک ایها المولی المُخْلِص فی الدین، المخصوص فینا بالیقین» (10)؛
«اما بعد، سلام بر تو‌ای یاور مخلص در دین، که به یقین در راه ما اختصاص یافته‌ای».
شیخ مفید (قدس سره) از آن جهت که مدافع مکتب اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) بوده لذا مورد تمجید فراوان از ناحیه‌ی امام زمان (علیه السلام) قرار گرفته است، و این تمجید به جهت اخلاصی بود که آن مرد بزرگ در کارهایش داشته است، و لذا اگر ما نیز می‌خواهیم مورد توجه امام زمان (علیه السلام) قرار گیریم باید در کارهایمان اخلاص داشته باشیم.

10- توفیق به جهت یاری حق

از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که خطاب به شیخ مفید (قدس سره) فرمود:
«ادام الله توفیقک لنصرة الحق و اجزل مثوبتک علی نطقک عنّا بالصدق» (11)؛
«خداوند توفیقت را برای یاری حق ادامه دهد و در این‌که از طرف ما به راستی سخن می‌گویی ثوابت را زیاد گرداند».
یاری حق و مظهر آن امیرمؤمنان (علیه السلام) توفیق می‌خواهد که این هم با دعای ولیّ اعظم خداوند متعال امام زمان (علیه السلام) میسّر خواهد شد؛ همان‌گونه که آن حضرت برای شیخ مفید چنین دعایی کرده است. خوشا به حال کسی که هرچه نفس می‌زند و با صداقت می‌گوید در راه دفاع از ولایت اهل بیت (علیهم السلام) است.

11- شروع نامه به نام خدا

احمد بن اسحاق می‌گوید: در جواب نامه‌ام که به امام زمان (علیه السلام) نوشتم نامه‌ای از طرف آن حضرت به من این‌گونه آمد:
«بسم الله الرحمن الرحیم، أتانی کتابک…» (12)؛
«به نام خداوند بخشنده‌ی مهربان، نامه‌ی تو به من رسید…».
مطابق برخی از روایات، هر کاری که بدون نام خدا شروع شود ناتمام خواهد ماند؛ چرا که هیچ کس بی‌نیاز استعانت از خداوند متعال نیست و اوست که به انسان‌ها در کارهایش نیرو می‌دهد و او را در رسیدن به اهدافش یاری می‌کند.

12- امکان گمراهی بعد از هدایت

از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که فرمود:
«و انا اعوذ بالله من العمی بعد الجِلاء، و من الضلالة بعد الهدی» (13)؛
«و من به خدا پناه می‌برم از کوری بعد از بینایی، و از گمراهی بعد از هدایت».
کسی به هدایت خود نباید دل ببندد و خیالش تا آخر عمر راحت باشد، که هرگز به انحراف کشیده نمی‌شود؛ چرا که چه بسیار افرادی بوده‌اند که بعد از هدایت به ضلالت و انحراف افتادند و لذا باید از این امر به خدا پناه برد.

13- عدم پیگیری اموری که از ما خواسته نشده

از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که خطاب به شیعیانش فرمود:
«… و لا تحاولوا کشف ما غُطِّیَ عنکم» (14)؛
«… چیزهایی که از شما پوشیده شده را نخواهید که کشف شود».
ما نباید دایه‌ی مهربان‌تر از مادر و یا کاسه از‌ آش داغ‌تر باشیم و چیزهایی که بر ما امرش پوشیده شده و از ما نخواسته‌اند پی‌جویی نماییم تا تکلیف خود را زیاد کنیم، چرا که همین اموری که برای ما بیان شده در رساندن به کمال ما را کفایت می‌کند.

14- قرارگرفتن در راه راست

از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که خطاب به شیعیانش فرمود:
«… و لاتمیلوا عن الیمین و لاتعدلوا الی الیسار» (15)؛
«… از راه راست اعراض نکنید و به طرف چپ عدول ننمایید».
خیر و صلاح انسان در آن است که در راه راست قرار گیرد و به راه نادرست منحرف نشود، و راه راست هم راه مستقیم است که در سوره‌ی «حمد» به آن اشاره شده و مصداق اتمّ و اکمل آن بعد از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) راه امیرمؤمنان علی بن ابی‌طالب (علیه السلام) است.

15- دوری از شک و تردید

از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که خطاب به شیعیانش فرمود:
«یا هؤلاء! ما لکم فی الریب تتردّدون» (16)؛
«‌ای جماعت شیعه! شما را چه شده که در شک تردد می‌کنید».
یکی از موانع رشد و کمال و ترقی انسان، افتادن در شک و تردید است؛ زیرا علم و معرفت و یقین است که انسان را به عمل واداشته و به نتیجه و اثر واقعی خواهد رسانید. وانگهی شک و تردید است که می‌تواند انسان را به بیراهه بکشد و به بی‌دینی و بی‌بند و باری برساند. و لذا گرچه شک مقدس نیز داریم و آن شکی است که منشأ تحول و تعقل برای انسان شده و در آخر انسان را با کوششی که می‌کند به یقین می‌رساند، ولی اگر برای از بین بردن آن کوشش نشود می‌تواند خطرآفرین نیز باشد.

16- روح یقین

از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که خطاب به شیعیانش فرمود:
«و هب لنا و لکم روح الیقین» (17)؛
«خداوند به ما و شما روح یقین عنایت فرماید».
بهترین حالت برای انسان، رسیدن به مقام یقین است که کمترین چیزی است که بین انسان‌ها تقسیم شده است. یقین در تمام امور، نسبت به قضا و قدر الهی، نسبت به وجود خدا و توحید و معاد و حساب و کتاب و… که بهترین عامل تأثیرگذار در رشد و تکامل انسانی است.

17- روزی، قوام زندگی و مایه‌ی صلاح خانواده

از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که به خداوند متعال عرضه می‌دارد:
«و نسألک… ادرار الرزق الذی به قوام حیاتنا و صلاح احوال عیالنا» (18)؛
«از تو می‌خواهم… روزی پیوسته‌ای را که قوام زندگی و آسایش خانواده‌ی ما در گرو آن است».
مال و ثروتی به درد می‌خورد که قوام زندگی انسان بر آن بوده و مصلحت حال عیالات ما در آن است، نه هر ثروتی و در هر جایی که مصرف شود. و لذا از خداوند انسان مالی را بخواهیم که در این راه خرج شود، نه در راهی که موجب تباهی خانواده گردد.

18- روزی، صلاح دنیا و تأثیر در آخرت

از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که به خداوند متعال عرضه می‌دارد:
«و نحن نسألک من الرزق ما یکون صلاحاً للدنیا و بلاغاً للآخرة» (19)؛
و ما از تو روزی می‌خواهیم که در آن صلاح دنیا و رسیدن به آخرت در است».
مالی به انسان نفع می‌رساند که هم با آن مصلحت دنیوی تأمین گردد و هم بتوان با آن آخرت خود را آباد نمود. این نوع مال با برکت است و لذا باید از خداوند متعال چنین مالی را بخواهیم.

19- شکر بر عافیت و نعمت

از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که به خداوند متعال عرضه می‌دارد:
«اللهم انّی اسألک… الشکرَ علی العافیة و النعماء» (20)؛
«بارخدایا! همانا از تو می‌خواهم… شکر کردن بر سلامتی و نعمت‌ها را».
از آن جا که نعمت عافیت و سلامتی از بزرگ‌ترین نعمت‌های خداوند متعال بر ماست لذا در جمله‌ی بالا جداگانه ذکر شده که باید بر آن و دیگر نعمت‌های خدا که بر ما ارزانی داده شده شکرگزار باشیم.

20- ترس از دنیا

از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که به خداوند متعال عرضه می‌دارد:
«اللهم صلّ علی محمد و آل محمد، و أوحشنی من الدنیا» (21)؛
«بارخدایا! بر محمد و آل او درود فرست، و مرا از دنیا بترسان».
انسان اگر واقعاً از چیزی بترسد مواظب و مراقب است که مبادا گرفتارش شود وگرنه اقدامی در برابر آن هم انجام نمی‌دهد.
اگر کسی دنیا را دوست خود بداند در حالی که همانند مار خوش خط و خال است او را در بغل می‌گیرد ولی ناگهان بدون آن‌که ملتفت باشد او را نیش می‌زند، اما اگر از آن گریزان باشد مواظب است که از او نیش نخورد.

21- انس با آخرت

از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که به خداوند متعال عرضه می‌دارد:
«اللهم صل علی محمد و آل محمد… و آنسنی بالآخرة» (22)؛
«بارخدایا! بر محمد و آل او درود فرست… و مرا به آخرت مأنوس بدار».
انسان نباید به دنیا دل ببندد؛ زیرا که فانی و زودگذر است، بلکه به مقدار ضروری از آن بهره ببرد و برای جایگاه ابدیش در آن چاره‌اندیشی کند، و انس خود را با آخرت داشته باشد؛ زیرا که تنها امور مربوط به آخرت است که می‌تواند دل انسان را آرام بخشد.

22- ترس از خدا، علّت وحشت از دنیا

از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که فرمود:
«فانّه لایُوْحَشُ من الدنیا الا خوفک» (23)؛
«همانا چیزی جز خوف و ترس از تو [ما را] از دنیا به وحشت نینداخته است».
کسانی که از خدا می‌ترسند و از او خائف‌اند از دنیا وحشت دارند؛ می‌ترسند که مبادا دنیا آن‌ها را در خود غوطه‌ور کرده و از خدا بازدارد و در نتیجه او را به عذاب دوزخ بکشاند.

23- امید به خدا، علت انس با آخرت

از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که فرمود:
«لایُوْنَسُ بالآخرة الا رجاؤک» (24)؛
«چیزی جز امیدواری به تو [ما را] به آخرت مأنوس نمی‌دارد».
کسی که به خدا دل‌بسته و به او امید دارد و دل به دنیا نبسته و در آن غوطه‌ور نشده است همیشه با آخرت مأنوس بوده و به آن دل خوش کرده است، و آخرت و بهشت رضوان الهی است که می‌تواند قلب انسان را آرام کند.

24- کم حیایی استغفار کننده با اصرار بر گناه

از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که به خداوند متعال عرضه می‌دارد:
«اللهم انّ استغفاری ایّاک و انا مُصِرٌّ علی ما نهیت، قلّة حیاء» (25)؛
«بارالها! طلب بخشایشم، در حالی‌که بر آنچه نهی فرموده‌ای اصرار و پافشاری می‌کنم، براساس کم حیائی‌ام می‌باشد».
کسی که توبه می‌کند و استغفار می‌نماید ولی در عین حال بر محرّمات الهی و گناهان اصرار می‌ورزد او کم حیاست، چرا که کمی حیای او باعث شده که استغفار کند، ولی از آن جهت که دست از گناه برنمی دارد و بر آن اصرار می‌ورزد معلوم می‌شود که حیای به اندازه‌ی کافی و لازم ندارد بلکه حیائش کم است.

25- ضایع شدن حق رجاء با ترک استغفار

از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که به خداوند متعال عرضه می‌دارد:
«اللهم انّ… ترکی الاستغفار مع علمی بسعة حلمک، تضییع لحق الرجاء» (26)؛
«بارخدایا! همانا… ترک آمرزش طلبی‌ام از تو با این‌که به بردباری گسترده‌ات آگاهم، زایل کردن امیدواری است».
برخی قلبشان فقط شوقی است و دست به هر کاری می‌زنند، چراکه معتقد به وسعت حلم خدا بوده و همیشه در اوج امید به سر می‌برند و در قلبشان از خوف و ترس از عذاب الهی خبری نیست، در حالی‌که چنین کسی حق رجا و امید را ضایع کرده و از آن تجاوز نموده است. و حق حیا آن است که همیشه همراه با خوف باشد.

26- پشیمانی از ضایع شدن عمر

از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که به خداوند متعال عرضه می‌دارد:
«و اجعلنی ممن یَنْدَم علی ما ضیّعه فی امسه» (27)؛
«و قرار بده مرا از کسانی که بر آنچه روز قبل آن را ضایع کرده پشیمان است».
انسان اگر کارهایی را که برخلاف عقل و شرع است انجام داده و پشیمان شود می‌تواند خود را از نو بازسازی کرده و حتی گذشته‌ی خود را جبران کند، وگرنه روز به روز در افول و سراشیبی سقوط به سر می‌برد، و لذا پشیمانی از ضایع شدن عمر انسان در گذشته منشأ برکت و خیرات برای انسان است.

27- محروم نشدن از بهره‌برداری هر روز

از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که به خداوند متعال عرضه می‌دارد:
«و اجعلنی ممن… لایُغْبَنُ حظّه فی یومه» (28)؛
«و قرار بده مرا از جمله کسانی که… از بهره‌ی روزش محروم و مغبون نگردد».
انسان باید نقد را از دست ندهد و به فکر امروزش باشد و بهره‌اش را از روزی همان روز بردارد، گرچه نباید از گذشته‌ها غافل شده و به فکر آینده‌ی خود نیز باشد، ولی تمام همّش باید این باشد که در بهره‌برداری از روزی که در آن است هرگز مغبون نگردد.

28- غصه نخوردن برای روزی فردا

از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که به خداوند متعال عرضه می‌دارد:
«و اجعلنی ممن… لایهمّ لرزق غده» (29)؛
«و قرار بده مرا از کسانی که… غصّه‌ی روزی فردای خود را نمی‌خورند».
روزی‌رسان خداست و نباید غصّه‌ی فردا را خورد که چه می‌شود. اگر به فکر امروزمان باشیم که به وظیفه‌ی خود عمل کنیم و فردا که شد به دنبال روزی رویم به وظیفه‌ی خود عمل کرده‌ایم بدون آن‌که در روزی که در آن قرار داریم بار سنگینی که برای روز دیگر است به دوش کشیده باشیم.

29- بی‌نیازی در دنیا به خدا

از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که به خداوند متعال عرضه می‌دارد:
«اللهم انّ الغنی من استغنی بک و افتقر الیک» (30)؛
«بارخدایا! همانا بی‌نیاز کسی است که به تو بی‌نیازی جسته و به تو محتاج است».
بی‌نیاز کسی است که به خدا بی‌نیاز شده و از هرچه غیر از اوست قطع امید کرده و تنها دست نیاز خود را به سوی خدا دراز کرده است؛ زیرا که او غنی علی الاطلاق بوده و هرگز خزانه‌اش از فیض تهی نخواهد شد، و بخیل کسی است که جود خود را از دیگران دریغ دارد.

30- فقر در نیاز به مردم

از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که به خداوند متعال عرضه می‌دارد:
«اللهم انّ… الفقیر من استغنی بخلقک عنک» (31)؛
«بارخدایا! همانا… فقیر کسی است که تو را رها کرده و طلب بی‌نیازی از خلقت را نموده است».
فقیر کسی است که بخواهد بی‌نیازی خود را با دست دراز کردن به سوی مردم به دست آورد و از خدا بریده و تمام توجه خود را به غیر او کند. انسان‌ها در یک حال نیستند، و لذا اگر انسان به غیر خدا وابسته شود نیز متغیّر خواهد بود، ولی خداوند متعال غنی علی الاطلاقی است که بخیل نمی‌باشد و لذا کسی را که به او دست دراز کرده هرگز از خود نمی‌راند.

31- پی‌جویی علم نافع

از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که به خداوند متعال عرضه می‌دارد:
«اللهم انی اسألک علماً نافعاً» (32)؛
«بارخدایا! از تو دانش بهره دهنده می‌خواهم».
خیلی‌ها به دنبال علم می‌گردند و عمر خود را در به دست آوردن آن صرف می‌کنند ولی آن علم برای او خیر دنیا و آخرت نداشته و به او نفع نمی‌رساند، گرچه ممکن است منشأ بهره‌ی دنیوی و مادی بر او برگردد، ولی علمی به درد می‌خورد که در نهایت به درد آخرت او بخورد گرچه با منافع دنیوی خود و مردم نیز همراه باشد.

32- قلب خاشع

از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که به خداوند متعال عرضه می‌دارد:
«اللهم انّی اسألک… قلباً خاشعاً» (33)؛
«بارخدایا! از تو قلب خاشع می‌طلبم».
از خداوند متعال بخواهیم که با ما قلبی خدا ترس دهد که با وجود آن به گناه نزدیک نشویم و از مخالفت دستورات او هراسان باشیم و اگر این چنین قلبی داشته باشیم به طور حتم همانند پلیس مخفی است که در بین ما بوده و ما را از گناه بازمی‌دارد.

33- کردار پاکیزه

از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که به خداوند متعال عرضه می‌دارد:
«اللهم انی اسألک… عملاً زاکیاً» (34)؛
«بارخدایا! از تو عمل پاکیزه می‌خواهم».
خیلی‌ها نماز به جای آورده و کارهایی را انجام می‌دهند و روزه می‌گیرند و… ولی عملشان از پاکیزگی لازم برخوردار نیست، با ریا آن را مخلوط کرده و بر دیگران منّت می‌گذارند و لذا نه عملشان پاک است و نه این‌که می‌تواند نفس و روح و روان انسان را پاک گرداند. و لذا باید از خداوند بخواهیم که ما را به اعمال پاکیزه موفّق گرداند.

34- صبر جمیل

از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که به خداوند متعال عرضه می‌دارد:
«اللهم انی اسألک… صبراً جمیلاً» (35)؛
«بارخدایا! از تو صبر جمیل می‌خواهم».
برخی صبر در مصائب و شداید و مشکلات دارند، ولی دلشان آرام نیست و مصیبت آن‌ها در راه حق و حقیقت نمی‌باشد، صبری ارزش دارد که انسان برای مصیبتی داشته باشد که به خاطر خداوند به او رسیده است، صبری که همراه با آرامش دل و بدون شکوه‌ی لفظی و قلبی باشد، صبری که دارای ثواب عظیم از جانب خداوند متعال است.

35- شکر نعمت

از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که به خداوند متعال عرضه می‌دارد:
«اللهم ارزقنی شکر نعمتک علیّ» (36)؛
«بارخدایا! به من شکر نعمتت را روزی گردان».
خداوند متعال به ما روزی‌های فراوان داده است، و عقل انسان حکم می‌کند که خدا را بر این نعمت‌هایش شکر نماییم، ولی ما عاجز از شکر اوییم و لذا از او می‌خواهیم تا به ما این لطف را بکند که بتوانیم از عهده‌ی شکرش برآییم.

36- پیش قدم بودن در سختی‌ها در راه اسلام

از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که خطاب به امام حسین (علیه السلام) فرمود:
«… و انت مقدّم فی الهَبَوات و محتمل للأذیّات، قد عَجَبَتْ من صبرک ملائکة السماوات» (37)؛
«… تو پیش قدم در سختی‌ها و تحمل کننده‌ی آزار و اذیت‌ها بودی، و فرشتگان آسمان را صبر و شکیبایی‌ات در شگفت شدند».
برخی راحت طلب‌اند و همین که سر و صدایی ایجاد شود در خانه‌ی خود مخفی می‌شوند و هرگز تن به مشکلات نمی‌دهند. ولی برخی آماده‌ی هرگونه جانفشانی و فداکاری در شداید و موقعیت‌های حساس و سخت هستند و هیچ‌گاه تن پرور نبوده، بلکه سبک بالند، و این کاری است که امام حسین (علیه السلام) انجام داد.

37- صبر در مصیبت

از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که که خطاب به امام حسین (علیه السلام) فرمود:
«… و لم یبق لک ناصر، و انت محتسب صابر، تَذُبُّ عن نسوتک واولادک» (38)؛
«… و در حالی‌که بر تو یاوری نمانده بود تو متحمل رنج‌ها بوده و صبور و شکیبا بودی و از زنان و فرزندانت دفاع می‌کردی».
برخی هنگامی که شداید و مصائب به آن‌ها روی می‌آورد خود را می‌بازند و صبور نیستند و از جا در می‌روند و گاهی کفر می‌گویند، ولی امام حسین (علیه السلام) در روز عاشورا این چنین نبود، و با آن همه مصائب و نبود یار و یاور به خاطر خدا صبر نمود و تا آخرین نفس از دین اسلام و نیز از زنان و اولادش دفاع کرد.

38- همیشه جود کردن

از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که خطاب به امام حسین (علیه السلام) فرمود:
«السلام علیک… کنت… حلیف الإنعام» (39)؛
«سلام بر تو… که هم پیمان بخشش و جود بودی».
امام حسین (علیه السلام) هیچ محتاجی را از درب خانه‌ی خود رد نکرد و هر حاجتمندی را با جود و بخششی که به او می‌کرد خوشحال می‌نمود، حتی هنگام دادن هدایا بعضاً پشت درب خانه قرار می‌گرفت تا شخص حاجتمند خجالت نکشد. ما نیز باید از سیره و روش امام حسین (علیه السلام) درس گرفته و در حدّ توان خود اهل جود و سخاوت باشیم.

39- وفای به عهد

از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که درباره‌ی امام حسین (علیه السلام) فرمود:
«اشهد انک کنت… وَفِیَّ الذِّمَمِ» (40)؛
«گواهی می‌دهم که تو… وفادار به عهدها و ذمّه‌ها بودی».
امام حسین (علیه السلام) هیچ‌گاه عهد و پیمان‌شکن نبود، اگر با کسی پیمان می‌بست به طور حتم به آن وفادار بود، و لذا به جهت شرکت در صلح‌نامه‌ی با معاویه تا او زنده بود دست به اقدام عملی نزد تا آن‌که معاویه از دنیا رفت و یزید به خلافت رسید، آن وقت بود که با او بیعت نکرد و به مقابله با او پرداخت. ما نیز باید از امام حسین (علیه السلام) درس گرفته و به عهد و پیمان خود وفادار باشیم.

40- نماز شب در تاریکی

از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که خطاب به امام حسین (علیه السلام) فرمود:
«اشهد انّک… کنت… متهجداً فی الظلم» (41)؛
«گواهی می‌دهم که تو… در تاریکی‌های شب نماز شب را به جای می‌آوردی».
امام حسین (علیه السلام) همانند جدّ و پدرش حضرت علی (علیه السلام) اهل تهجّد و نماز شب در شب‌های تاریک بود، عملی که او را به مقام محمد رسانید، و حتی در سخت‌ترین اوقات در شب عاشورا آن را ترک نکرد؛ زیرا نماز در شب تاریک و ظلمانی، وقتی که همه‌ی مردم در خواب به سر می‌برند و همه‌ی درها بسته است به جز درب الهی چه لذتی دارد، ما نیز باید به حضرت اقتدا کنیم.

41- یاور امت اسلامی بودن

از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که درباره‌ی امام حسین (علیه السلام) فرمود:
«اشهد انک… کنت للأمة عضداً» (42)؛
«گواهی می‌دهم که تو… یاور امت بودی».
انسان باید همیشه به فکر امت اسلامی بوده و در صدد عزت بخشیدن به مسلمانان باشد و در صدد فرقه‌گرایی و تجزیه و پاره‌پاره کردن امت و تقسیم آن نباشد، همان‌گونه که امام حسین (علیه السلام) بازوی کمک کار امت بود.

42- کوشش در راه اطاعت خدا

از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که درباره‌ی امام حسین (علیه السلام) فرمود:
«اشهد انک… کنت… فی الطاعة مجتهداً» (43)؛
«گواهی می‌دهم که تو… کوشا در راه اطاعت خداوند متعال بودی».
سعی کنیم در راه اطاعت خدا از هیچ کوششی فروگذار نباشیم و برای عمل به فرامین او هر نوع زحمت و گرفتاری را تحمل کنیم، همان‌گونه که امام حسین (علیه السلام) با قیام خود نهایت کوشش را در بیداری امت به کار گرفت و جان شریفش را در راستای اهداف بلند اسلام تقدیم خداوند متعال نمود.

43- دوری گزیدن از راه فاسقان

از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که درباره‌ی امام حسین (علیه السلام) فرمود:
«اشهد انک… کنت… ناکباً عن سبل الفساق» (44)؛
«گواهی می‌دهم که تو… کناره گیرنده از راه‌های فاسقان بودی».
انسان در زندگی خود باید راه را بشناسد و از راه فاسقان خود را جدا کرده و در صف آنان قرار نگیرد بلکه در مقابل آن‌ها باشد، همان‌گونه که امام حسین (علیه السلام) راه خود را از راه فاسقان زمان خود جدا کرده و در مقابل آن‌ها صف‌آرایی نمود و سرسختانه ایستاد و تا پای شهادت استقامت نمود.

پی‌نوشت‌ها:

1. بحارالانوار، ج 53، ص 176.
2. اعلام الوری، ص 452.
3. حاقه، آیات 44-46.
4. احتجاج، طبرسی، ج 2، ص 498.
5. بحارالانوار، ج 53، ص 176.
6. احتجاج، طبرسی، ج 2، ص 498.
7. همان.
8 . بحارالانوار، ج 53، ص 174.
9. بحارالانوار، ج 53، ص 174.
10. احتجاج، طبرسی، ج 2، ص 495.
11. احتجاج، طبرسی، ج 2، ص 495.
12. غیبت، طوسی، ص 287.
13. کمال الدین، ج 2، ص 510.
14. احتجاج، طبرسی، ج 2، ص 266.
15. احتجاج، طبرسی، ج 2، ص 266.
16. بحارالانوار، ج 53، ص 178.
17. بحارالانوار، ج 53، ص 178.
18. مزارکبیر، ص 165.
19. مزارکبیر، ص 165.
20. مزارکبیر، ص 165.
21. مزارکبیر، ص 165.
22. مزارکبیر، ص 165.
23. همان.
24 . مزارکبیر، ص 165.
25. مزارکبیر، ص 165.
26. مزارکبیر، ص 165.
27.مزارکبیر، ص 165.
28. مزارکبیر، ص 165.
29. مزارکبیر، ص 165.
30. همان.
31. مزارکبیر، ص 165.
32. همان.
33. مزارکبیر، ص 165.
34. همان.
35. مزارکبیر، ص 165.
36. همان
37. مزارکبیر، ص 165.
38. همان.
39. بحارالانوار، ج 101، ص 328.
40. همان.
41. بحارالانوار، ج 101، ص 328.
42. همان.
43. بحارالانوار، ج 101، ص 328.
44. همان.

منبع مقاله :
رضوانی، علی اصغر؛ (1388)، دین‌شناسی از دیدگاه حضرت مهدی (ع)، قم: انتشارات دلیل ما، چاپ اول

 

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد