اخلاق اسلامي – اتحاد وامنيت ملي
امروزه با گسترش شبکه هاي اطلاعاتي. ايحاد جامعه شبکه اي، درهم تنيدگي بسياري از مسائل ومباحث فردي اجتماعي. مبحث امنيت جلوه هاي گوناگوني پيدا کرده است.
در دوران ظهور و حاکميت مدرنيته ما شاهد عدم حضور وفقدان بحث ارزشها و اخلاق درمتن بحث ها ونظريات بوده ايم.
اما در دوران هزاره سوم و شکل گيري انديشه هاي پسامدرن ما شاهد رخنه چشمگير ارزشها در قالب هاي مختلف نظريه پردازي درمباحث امنيتي هستيم.
اخلاق اسلامي – اتحاد وامنيت ملي
منبع : اختصاصي راسخون
چکيده:
امنيت درسده هاي قبل بعنوان يک امر مستقل ومنبع قدرت لحاظ نمي شد. اگرچه بحث از امنيت کلي از دغدغه هاي انديشمندان و سياستمداران بوده است.
امروزه با گسترش شبکه هاي اطلاعاتي. ايحاد جامعه شبکه اي، درهم تنيدگي بسياري از مسائل ومباحث فردي اجتماعي. مبحث امنيت جلوه هاي گوناگوني پيدا کرده است.
در دوران ظهور و حاکميت مدرنيته ما شاهد عدم حضور وفقدان بحث ارزشها و اخلاق درمتن بحث ها ونظريات بوده ايم.
اما در دوران هزاره سوم و شکل گيري انديشه هاي پسامدرن ما شاهد رخنه چشمگير ارزشها در قالب هاي مختلف نظريه پردازي درمباحث امنيتي هستيم.
در مسائل مربوط به امنيت ملي درايران رابطه اي عجين شده بين ارزش. اخلاق و امنيت وجود دارد. دراين مقاله در صدد بر آمديم تا ميزان تأثير پذيري امنيت از اخلاق و تأثير گذاري ارزشها و اخلاق را در مباحث امنيت ملي بررسي کنيم.
وبا مطرح شدن ونامگذاري امسال با عنوان اتحاد ملي، انسجام اسلامي توسط مقام معظم رهبري مد ظله العالي وارتباط آن با مباحث امنيتي اهميت اين بحث دو چندان خواهد شد.
کليد واژه ها.
امنيت ملي – اخلاق وارزشها – اتحاد ملي – امنيت اخلاقي – روح امنيت – فرهنگ اسلامي- هويت
مقدمه
ايران در آستانه دوران تاريخي جديدي قرار دارد. فضاي فرهنگي. اجتماعي جديدي که نسلهاي اول انقلاب نمي تواند اين دوره را با نظريات خودشان تطبيق دهند دراين دوره اخلاقيات.شکل جديدي به خود گرفته، ماهيت امنيتي جامعه دلالت بر نوعي مسئوليت پذيري وهمبستگي اجتماعي در قالب هاي ملي گرايي وبه نوعي محصول نگرش آرمان گرايي ارزشي ودرحال دگرگوني است.
ارزشهاي نسل اول انقلاب که محور اصلي همبستگي مطرح بود درحال تفسير وحکايت از طرح جديدي از ارزشها براي نسل جديد است.
از طرفي ايران درجهان معاصر در بستر فرايند جهاني شدن به تجربه تازه اي از حيات سياسي در روابط ملي و بين المللي دست يافته، تجربه اي که ارزشها واخلاقيات در آن به مثابه بنياد عملي مطرح ومورد نظر است. وبا همين بنياد نظري درتعامل با جهان و همبستگي با پيمانهاي جهاني عمل مي کند.
درمثال جامعه شبکه اي کاستلز درعصر اطلاعات ايران بدنبال تأثير گذاري بر منطقه و جهان است واين تنها با تکيه بر امنيت داخلي امکان پذير مي باشد.(1)
ايران لازمه امنيتي خويش را محوري مي داند که حول آن محور بتواند تمامي فرهنگها قوميتها ونژادها را با تمام خصلتها ومنافع جمع کند. لذا در امنيت ايران پايه اي مهمتر از ارزشها واخلاقيات نيست. دراين مقاله بدنبال اين مسأله هستيم که امنيت ايران تا چه متأثر از ارزشها واخلاقيات است.
ودر پي سئوالات اصلي سئوالات فرعي ومطرح مي شود که عبارتند از:
1. چگونه مي توانيم با وجود قوميتها وفرهنگهاي متنوع درايران به امنيت واحد برسيم؟
2. قوانين برچه اساسي مردم را ملزم به اجر مي نمايد.
3. چه راهکاري مي تواند نظام اسلامي را به امنيت ثابت برساند؟
4. دربحث امنيت چه کسي بايد مد نظر باشد. فرد گروه دولت ياجامعه ؟
5. چه فرد يا چه چيزي امنيت را تهديد مي کند؟
ما درمسائل امنيتي مربوط به ايران با وجود قوميتها و نژادها وفرهنگهاي مختلف که هر کدام بدنبال منافع خاص هستند. تنها در صورتي مي توانيم به امنيت ملي و همبستگي يکپارچه دست پيدا کنيم. که داراي يک نظام ارزشي بوده وخود را ملزم به حفظ ارزشها واخلاقياتي بدانيم که در آن سهيم هستيم.
چارچوب نظري
چارچوب نظري که براي اين تحقيق در نظر گرفتم از ميان سه مکتب نظريه پرداز مسائل امنيتي (جامعه شناسان امريکايي – مکتب انگليسي – مکتب کپنهاگ) واز ميان نظريات نظريه پردازان جامعه گرايان که ميان فرد ودولت. امنيت جامعه را لحاظ مي کردند ونظريه فرد گرايان که بر نقش فرد درتأمين امنيت ملي در سياست گذاري امنيت توجه مي کردند. وبه امنيت انساني در بعد فردي human security توجه داشتند.
نظريه اي را انتخاب کردم که الهام گرفته از مفاهيم امنيتي در قرآن کريم است امنيت سيال که در تمام جوانب فردي رسوخ- از فرد شروع ودرجامعه منشأ اثر خواهد بود آميزه اي از فرد وجامعه.
امنيتي که از بعد ذهني فرد نشأت مي گيرد. به بعد عيني مي رسد. ذهني همان امنيت پنهان، عدم ترس ودلهره مثل روحي براي بدن در امنيت ذهني احساس فرد به امنيت وعدم تهديد وامنيت عيني به معناي تهديد نکردن است. دراين نظريه امنيت روحي وامنيت فيزيکي هر دو به شکل يک واحد کل با امنيت اجتماعي پيوند مي خورد.
بيان مطلب
مفهوم امنيت ملي
مفهوم امنيت از دير زمان در اذهان بشر و فيلسوفان مطرح بوده است. اما امروزه فرايند امنيت ازمحدوديت تک ساحتي وتک سطحي زمانه قبل بدر آمده ومفاهيم نو در ابعاد فرهنگي، اجتماعي، سياسي، اقتصادي وزيست محيطي علاوه بر بعد سنتي (نظامي) بدان افزوده شده است. ودر بحث سطح تحليل افزون بر دولت محوري سطوح فردي( امنيت انساني) وسطوح جهاني را فرا گرفته است.
باري بوزان از پژوهشگران بنام اين حوزه مطالعاتي، با اشاره به «وند» بودن امنيت چشم انداز تازه اي درمطالعات امنيت گشود که طرح تعاريف متعدد از امنيت نخستين ثمره آن است. وي با تأمل در دوازده تعريف از امنيت براين نکته اساسي تکيه مي کند که تعريف واحدي از مفهوم امنيت وجود ندارد.
اين نکته را مي توان دليلي بر سيال بودن مفهوم امنيت گرفت واين سياليت معنايي، امروزه با ايجاد گفتمانهاي مختلف پيچيده تر شده است. با اين حال اگر چه نمي توان مفهومي واحد از امنيت يافت. اما شايد بتوان بصورت کلي برمفهوم سنتي آن بسنده کرد. که به معناي عدم تهديد بيان شده است.(2)
تاريخچه مفهوم امنيت در ايران
درخصوص مطالعات نظري و تحليل هاي علمي و روش هاي تحليل امنيت.
بايد اذعان کرد تا دهه 70 درايران مطالعه وتلاش قابل توجه دراين زمينه صورت نگرفته بود. با نگاهي به تاريخ مشاهده مي کنيم منظور ازامنيت در دهه هاي اخير جنبه نظامي گري آن مطرح بوده است. ودربهترين نظريه علمي ازآن به نبود تهديد نظامي تعبير مي کردند.
سطح تحليل آن هم يک سطح عمومي ودرحد شناخت عرف جامعه از مفهوم امنيت بود. در چند دهه اخير با گسترش مفاهيم و ابعاد امنيت درجامعه، جامعه علمي کشور نيز به اين مساله حساس شده وحوزه پژوهش براساس حوزه مطالعات نظري امنيت درايران شروع به کار کرده است ونگاهي علمي تحليلي بر مسأله شده است. درپژوهشکده ها کتابها و مباحث خوبي مطرح شده، اما با اينجال بايد اذعان کرد که چه در حوزه تحليل نظري. چه درحوزه روشي وراهبردي.
هنوز نتوانسته ايم گامهاي بلندي برداريم. وازطرفي وابستگي خود را به مفاهيم نظري وروشي غرب درمباحث امنيت حفظ کرده ايم واين عاملي شده که ابعاد دروني امنيت ملي هنوز براي ما شناخته شده نيست که اميدواريم با تلاش مسئولان، پژوهشگران وانديشمندان زمينه امنيت پژوهي بومي درجامعه فراهم گردد.
امنيت از منظر قرآن کريم
ريشه لغوي امنيت
امنيت در ادبيات از باب ثلاثي مجرد ازامن يامن و با مشتقاتي مانند ايمان، استيمان وايمني بيان شده است. که درمجموع با مشتقات آن 879 بار در قرآن بکار رفته است. که 358 بار آن در آيات مکي و 521 مرتبه در آيات مدني.(3)
ما از دو حيث مي توانيم به امنيت نگاه کنيم.
الف) حيثيت ايجابي، که عبارت از اطمينان وآرامش فکري روحي است.
ب) حيثيت سلبي، که عبارت ازفقدان تهديد، دلهره ونگراني است.
ابعاد امنيت در قرآن
قرآن به دو بعد امنيت توجه نموده است.
الف) امنيت معنوي(سرچشمه اصلي امنيت را ايمان مي داند)
سوره فتح آيه چهارم.
هوالذي انزل السکينه في قلوب المومنين ليزدا دوا ايماناً مع ايمانهم.
سوره رعد آيه 28. اوست که در دل هاي مومنان آرامش را فرو فرستاد – تا ايماني بر ايمان خود بيفزايند الذين امنوا وتطمئن قلوبهم بذکرالله – الا بذکرالله تطمئن القلوب.
علامه در تفسير اين آيه وآيات قبل امنيت درتمام ابعاد و من جمله بعد معنوي را در حاصل ايمان مي دانند – هر نفس متحير ومضطربي با ياد خدا اطمينان وتسکين مي يابد واحساس نشاط سلامت وعافيت مي کند.
قرآن امنيت دنيا را نسبي مي داند وامنيت واقعي را در امنيت اخلاقي و روحي معرفي مي نمايد. که سرچشمه آن ايمان به خداست. سکينه واطمينان درگرو رخنه ايمان در قلوب مومنان به خداست.
ب) امنيت فردي واجتماعي
آيات سوره بقره 24- مومنون 14- اسراء 36/ 70- احزاب 72- انسان 3 والذين يتوفون منکم ويذرون ازواجاً وصيه لازواجهم متاعاً الي الحون غير اخراج درآيات قرآن اشاره به سرنوشت انسان و اطمينان فرد از آسيب هاي جاني ومالي روحي وجسمي لحاظ شده است. درامنيت اجتماعي تأکيد برعوامل اجتماعي – حفظ امنيت وموقعيت شخص از عوامل اجتماعي است.
با توجه به تفاسير صورت گرفته مي توان عمق توجه قرآن کريم را به ايندو بعد بدست. (امين مثنوي – فردي اجتماعي) آورد- همچنين قرآن کريم از سه عامل تهديد امنيت نام مي برد.
عوامل تهيه کننده امنيت
الف) ظلم.
قرآن کريم از ظلم به عنوان نمود دشمن فردي واجتماعي نام مي برد. به سوره بقره آيه 193 توجه نمائيد. وقاتلوهم حتي لاتکون فتنه ويکون الدين لله – فان انتهوا فلاعدوان الا علي الظالمين.
ب) تجاوز وتعدي به حريم وحقوق ديگران.
تعددي وتجاوز به حريم ديگران را قرآن کريم از مصاديق ناامني برمي شمارد.
نساء آيه 30- ومن يفعل ذالک عدواناً وظلماً فسوف نصليه ناراً وکان ذلک علي الله يسير.
ج) ايجاد فساد، بي نظمي در روابط اجتماعي.
انعام آيه 82. الذين امنوا و لم يلبسوا ايمانهم بظلم اولئک لهم الا من وهم مهتدون مائده 33. انما جزاء الذين يحاربون الله ورسوله و يسعون في الارض فساداً ان يقتلو او يصلبوا او تقطع ايديهم وارجلهم من خلاف اوينفوا من الارض.
قرآن ايمان به خدا را به همراهي تعدي وظلم نکردن به حقوق ديگران قرار مي دهد. ايندو لازم و ملزوم يکديگرند. وثمره چنين عملکردي را امنيت وهدايت ورستگاري مي داند. و همچنين به کساني که در فکر توطئه. انديشه ومکر سوء برهم زدن نظر نظم اجتماعي هستند. هشدار مي دهد. وآنها را از دايره امنيت خارج مي کند.
تأمين جنبه هاي امنيت در استخلاف صالحان
خداوند متعال در سوره نور آيه 55 از جمله هدفهاي اساسي استقرار حاکميت خدا واستخلاف صالحان وطرح کلي امامت در زمين را امنيت در تمامي جنبه هاي (فردي، اجتماعي، سياسي – فرهنگي- حقوق قضايي- وزيست محيطي) براي مردم معرفي مي نمايد.
امنيت فردي که همراه با ايمان به خدا حاصل مي شود. موجب ايجاد زيست جمعي وامنيت اجتماعي است. واز طرفي حاکميت برخاسته از قوانين الهي وحکومت صالحان ضامن حقوق سياسي مردم. مشارکت وهمکاري و ايجاد محيط امن اجتماعي وفرهنگي است. که تعميم عدالت درجامعه از اهداف اساسي آنست. واين نعمتي است که خداوند به بندگان ارزاني نموده است. النعمتان مکفورتان الحصه والامنيه.
قرآن براي امنيت يک سير مشخص کرده است.
امنيت روحي رواني در پرتواخلاق – امنيت عيني در پرتو عدم تعدي و ظلم به ديگران – امنيت اجتماعي درتمامي جنبه ها – اطمينان ورستگاري.
امنيت اخلاقي درايران
ايران از دهه هاي قبل تا زمان معاصر همواره با چالش هاي امنيتي چه داخلي و چه خارجي روبرو بوده است. وبا مراجعه به تاريخ تحولات ايران ريشه هاي اين ناامني ها وجدايي طلبي -هاي را مي توان در چند چيز خلاصه کرد.
الف) تنوع قومي و فرهنگي درايران.
ب) همسايگي وهم مرزي قوميتها با اقوام وفرهنگهاي مشابه درکشورهاي مجاور.
ج) توطئه ودسيسه کشورهاي خارجي.
د) منفعت طلبي ها وتعارض ها با حکومت مرکزي.
در رابطه با مسأله امنيت ملي اين سئوال مطرح مي شود که راهکار مناسب امنيتي براي کشور ما چه مي تواند باشد؟
دراين ارتباط ما ابتدا چهار رويکرد امنيتي را بيان مي کنيم.
الف) امنيت تک تک شهروندان فارغ از قوم ونژاد.
ب) امنيت ملي درقالب ملت.
ج) امنيت رژيم سياسي کشور.
د) امنيت دولت.
رويکرد امنيتي ما بايد شامل فرد وجامعه باشد. وهم مردم در تعيين آن با رژيم ودولت تعامل داشته باشند. واين در درک وشناخت کليه فرهنگ ها. ارزشهاي حاکم بر جامعه وخواست ها ونيازهاي متقابل مردم ودولت استوار است. که با تلفيقي از ظرفيت استراتژي امنيت ملي جمهوري اسلامي ايران که عبارت اند از:
1- مصالح ديني.
2- منافع ملي
3- علائق جزئي – که شامل علائق خاص گروهها وفرهنگ ها است.حاصل خواهد شد.
روح امنيت
مسأله اي که نظريه پردازان سياسي را به تأمل وا مي دارد. نوع رابطه دولت وشهروند آزادي فردي -اقتدار دولت- نظم وامنيت ملي وعلائق جزئي است.
نظريه پردازان سياسي بدنبال تعادل وتعامل درست، بدنبال انضباط خود ساخته دولت براي شهروند ونه شهروند براي دولت. ودرمجموع بدنبال تأمين امنيت وعدالتند.
زماني که در رمز بقاء ليبراليسم غربي با همه تنوعات آن درجامعه تأمل مي کنيم. به اين نکته پي مي بريم، که راز بقاء ليبراليسم غربي وآنچه اين نحله فکري را پا برجا مي کند.
برخلاف تصور عاميانه ارزشهاي اخلاقي است که همانند روح در آن نفوذ کرده وآن را با عمل سياسي پيوند مي زند. لايه هايي مختلف از عقلانيت يوناني، باورهاي تساوي خواهانه مسيحيت و نظريه قرار دارد اجتماعي هابز را مي توان در آن مشاهده کردکه ارزشهاي اخلاقي همه را پيوند زده است.
مي توان ثمرات نفوذ اخلاق را در موارد زير مشاهده کرد.
الف) محيط
ب) درک فرصت ها وتهديدات
ج) هويت سازي
د) فرايند تصميم سازي
درايران اسلامي که متأثر از باورها وارزشهاي اخلاقي است. بهترين فرصت براي ايجاد يک همبستگي که و ايجاد هويت توسط خود کنشگران اجتماعي برمبناي اصول پذيرفته شده اخلاقي ومصالح فرهنگي است. که نهادهاي کشور موظفند آن را به يک هويت بنرامهدار سوق داد. وامنيت ثابتي را براين اصول پايه ريزي کنند. وبا اين بيان مي توان از قول پروفسور کلگلي (Kegley) بيان کرده که «ارزشها نه تنها در شناخت شرايط واوضاع گوناگون تأثير دارند بلکه درتعيين اولويت ها واهداف سياستگذاران وتشخيص ودستيابي به مفاهيم و شيوه هاي جايگزين ديگر وگزينش بهترين روش در رسيدن به هدفهاي تعيين شده تأثيرگذارنده »
اخلاقي کردن امنيت ملي در يک فرايند
1- هويت سازي – بکارگيري شيوه ها، روش ها، وابزارهاي ارزشي -اخلاقي
2- تعيين اولويت ها -هدف ها وبرنامه ها ودخالت دادن معيارهاي اخلاقي در آن.
3- دخالت دادن ارزشها واخلاق در تشخيص تهديدها – درنظر گرفتن معيارهاي اخلاقي درمعرفي دشمن ودشمن شناسي درکليه زمينه ها.
4- ارزشي کردن سياست دفاعي براي رويا رويي با تهديدها.
نتيجه
با توجه به رويکرد خاص ارزشي واخلاقي به مسأله امنيت درايران، وبا رهنمود گرفتن از آيات وروايات بايد بيان کرد که در فرهنگ اسلام خانواده کوچکترين واحد اجتماعي واجتماع محصولي ازمجموع خانواده هاست. خانواده در اسلام بنياد اساسي واز ارکان اصلي اجتماع وداراي اهميت فوق العاده اي است. زير ساخت هاي اجتماعي – امنيتي درداخل خانواده مشاهده مي شود.
به همين علت است که در فرهنگ اسلامي اعضاء خانوده نسبت به تمامي فرهنگ هاي موجود ازحقوق وتکاليف زيادي نسبت به هم برخوردارند. حقوق مباحث همچون تعداد همسران براي زوج که از حقوق مسلم براي مرداست با بحث عدالت پيوند خورده تا امنيت خانواده و امنيت اجتماعي به تبع آن متزلزل نشود.
هرجا وهر زماني که اخلاق برجامعه در طول تاريخ حکمفرما بوده ضريب امنيتي جامعه بالا رفته است. مصداق عيني آن را درطول تاريخ – وماههايي که بعلت مذهبي سطح اخلاقيات نسبي جامعه افزايش مي يابد مي توان مشاهده کرد.
براين اساس امنيت در ابعاد مختلف ( اجتماعي- سياسي – فرهنگي- اقتصادي) زماني حاصل مي شود که روحيه ارزش گرايي درهويت هاي مقاومت فرهنگي قوميت ها به هويت برنامه دار ارزشي تبديل تا امنيت وانسجام اسلامي با عدالت اجتماعي استحکام يابد.
جهاد اکبر پيامبر اکرم (ص) که آن را بالاتر از جهاد اصغر مي دانستند به اين دليل بود که تهديد درجهاد اصغر يک جنبه امنيت ولي تهديد در جهاد اکبر با وسعت زياد تهديد زير ساخت امنيت بود که جنبه هاي زندگي و بالاتر انسانيت را تهديد مي کرد.
پس روح امنيت – روح اتحاد وانسجام ملي ريشه دراخلاقيت و ارزشها دارد.
زير بناي تمامي امور فرهنگ است. وامنيتي که مبناي فرهنگي داشته باشد. مي تواند حافظ اقتصاد واجتماع و محيط زيست باشد.
با جمله اي ازامام راحل ره مقاله را به پايان مي بريم که توجه به امام ره به زير ساخت را مي رساند امنيت اقتصادي است. بزرگترين تحولي که بايد بشود در فرهنگ بايد بشود. براي اينکه بزرگترين موسسه اي است که ملت را به تباهي مي کشاند يا به اوج عظمت و قدرت مي کشد.
«اگر يک ملتي اينطور فرهنگي تربيت شود اين فرهنگ، فرهنگ غني اسلامي است ومملکت يک مملکت آرام مترقي خواهد بود».
پي نوشت ها :
1- افتخاري، اصغر، 1381، مراحل بنيادين انديشه در مطالعات امنيت ملي (گرد آوري ترجمه) تهران، پژوهشکده راهبردي.
2- اميني، علي 1386- امنيت ملي مفهومي درحال تکوين، نشريه اطلاعات سياسي اقتصادي 197- 198.
3- روحاني، محمود، 1368، المعجم الاحصايي لاالفاظ القرآن الکريم، مشهد، آستان مقدس رضوي.
4- مقصود لو، منوچهر، 1382، انديشه سياسي در غرب، تهران سنجش3.
5- نخعي، هادي، توافق وتزاحم منافع ملي ومصالح اسلامي، تهران و وزارت امور خارجه موسسه چاپ وانتشارات.
6- کاستلز، مانوئل، ترجمه احمد عليقليان، افشين خاکباز، حسن چاوشيان 1380، عصر اطلاعات. تهران طرح نو.
7- طباطبايي، محمد حسين 1368، قم انتشارات اسلامي.
8- مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه – قم دارالکتب الاسلاميه.
9- صحيفه نور، ج7، ص180.
10- بيانات امام ره درمورد تمدن بزرگ واصلاحات ارضي 11/ 8 / 57.
/ع