خانه » همه » مذهبی » از فضایل حضرت زهرا(ع) در کتب اهل سنت

از فضایل حضرت زهرا(ع) در کتب اهل سنت

از فضایل حضرت زهرا(ع) در کتب اهل سنت

بانوی بزرگوار اسلام حضرت فاطمه زهرا(ع)، دریایی از فضایل و مکارم اخلاقی است که از پیامبر گرامی اسلام (ص) و ائمه معصومین(ع) جلوه هایی از آن برای مسلمانان بیان نموده اند تا آن ها شناختی هر چند مختصر نسبت به ساحت

0033005 - از فضایل حضرت زهرا(ع) در کتب اهل سنت
0033005 - از فضایل حضرت زهرا(ع) در کتب اهل سنت
نویسنده: جمعی از نویسندگان

 

بانوی بزرگوار اسلام حضرت فاطمه زهرا(ع)، دریایی از فضایل و مکارم اخلاقی است که از پیامبر گرامی اسلام (ص) و ائمه معصومین(ع) جلوه هایی از آن برای مسلمانان بیان نموده اند تا آن ها شناختی هر چند مختصر نسبت به ساحت مقدس آن سرور و زنان عالم پیدا کنند، و بدن شک هر فکر کوتاه بشری هرگز به عمق معرفت آن یگنه هستی دست نخواهد یافت که امام صادق (ع)فرمودند:
«فاطمه را از این رو فاطمه نامیدند که آدمیان از معرفت و شناخت او عاجزند.»(1)

قطره ای از دریای فضایل

در این نوشتار بر آن شدیم که سخن از فضایل حضرت فاطمه(ع)در منابع اهل تسنن آغاز کنیم تا با شناخت بشری به قطره ای از دریای فضائل آن بانوی بزرگ پی ببریم:
1-رسول اکرم(ص)فرمودند: «اگر تمامی حسن و کمالات در شخصی تجسم یابد، هر آینه فاطمه(ع) خواهد بود؛ بلکه فاطمه(ع) از تمامی حسن و کمال بالاتر است. به درستی که دخترم فاطمه(ع)از نظر شرافت و کرامت بهترین اهل زمین است.»(2)
2-رسول اکرم(ص)به سلمان فرمودند: «ای سلمان! کسی که دخترم فاطمه را دوست بدارد، در بهشت با من است و کسی که فاطمه(ع)را دشمن بدارد در جهنم است. ای سلمان! محبت فاطمه درصد موضع نفع می بخشد که آسان ترین آنها عبارتند از: مرگ، قبر، میزان اعمال، حشر، پل صراط و محاسبه اعمال. پس کسی که دخترم فاطمه(ع)از او راضی باشد، من از او راضی هستم و کسی که من از او راضی باشم، خدا از او راضی است. و کسی که دخترم فاطمه(ع)بر او غضب کند، من بر او غضبناک می شوم و کسی که من بر او غضب کنم، خداوند بر او غضب نماید. ای سلمان، وای بر کسی که به فاطکه(ع)و همسرش امیرالمومنان(ع)و فرزندان و شیعیان ظلم کند.»(3)
3-رسول اکرم(ص)فرمودند:«در شب معراج وارد بهشت شدم و از میوه درخت بهشت تناول نمودم و حضرت زهرا(ع)از آن (میوه) متولد شد.»(4)
4-رسول اکرم(ص) فرمودند:«ای علی! به درستی که خداوند تبارک و تعالی فاطمه(ع)را همسر تو قرار داد و زمین را مهریه او نمود، پس هرکس روی زمین راه رود، در حالی که با فاطمه(ع)دشمنی داشته باشد، راه رفتن او حرام است».(5)
5-رسول اکرم(ص) فرمودند:«فاطمه(ع)شادی و نشاط قلب من است، دو پسر او میوه دل و همسرش نور چشم من است و ائمه از فرزندان او، امینان پروردگار من و ریسمان کشیده شده بین خدا و خلق او هستند. هر کس به ایشان تمسک جوید، نجات یابد و هرکس با ایشان مخالفت کند، هلاک گردد.»(6)
6-رسول اکرم(ص) فرمودند:«به درستی که اولین کسی که وارد بهشت می شود، فاطمه(ع)است.(7»)
7-هنگامی که پیامبر اکرم(ص)به مسافرت می رفت، آخرین کسی که با او خداحافظی می کرد، فاطمه(ع)بود و هنگامی که برمی گشت، اولین کسی را که ملاقات می کرد، فاطمه(ع)بود.(8»)
8-رسول اکرم(ص) فرمودند:«دخترم فاطمه(ع)حوریه ای است انسانی.(9»)
9-رسول اکرم(ص) فرمودند:«به درستی که خداوند متعال، دخترم فاطمه(ع)و فرزندان او و هرکس که او را دوست می دارد، از آتش جهنم جدا کرده است و به همین خاطر او را فاطمه نامیده اند».(10)
10-رسول اکرم(ص) فرمودند:«آن گاه که مشتاق بوی بهشت می شوم، فاطمه(ع)را استشمام می کنم)(11)
11-عایشه می گوید:هنگامی که فاطمه(ع)نزد پیامبر خدا(ص)می آمد، پیامبر(ص)او را خوش آمد می گفت و به احترام او برمی خاست، دست او را می گرفت و می بوسید و سپس او را در جای خود می نشاند.»(12)

عصمت حضرت فاطمه زهرا(ع)

یکی از فضایل مهم حضرت فاطمه زهرا(ع)عصمت آن حضرت می باشد که پیرامون آن دلایل فراوانی از قرآن و روایات معصومین(ع)وجود دارد. در این قسمت به دو دلیل از آن ها به طور مختصر اشاره می کنیم و مطالعه و بررسی بیشتر را به خوانندگان محترم می سپاریم.
دلیل اول:
از جمله دلایل عصمت حضرت زهرا(ع)این آیه شریفه قرآن است که می فرماید:
(انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیراً.)
«خدا اراده کرده است هرگونه آلایش را از شما خاندان نبوت دور کند و شما را پاک و منزه گرداند.»(13)بنابر روایات متواتر از علمای شیعه و سنی، این آیه در خانه ام سلمه نازل شده است و در آن هنگام حضرت زهرا(ع)و امیرالمومنان(ع)و امام حسن و امام حسین(ع)نزد رسول اکرم(ص)و زیر کسا حضور داشته اند؛ ام سلمه از رسول خدا(ص)تقاضا می کند که من نیز به جمع شما وارد شوم،‌ ولی آن حضرت را نهی کرده و می فرمایند:«تو داخل نشو که این آیه مخصوص ما پنج تن است.»
در اینجا لازم است نام جماعتی از اصحاب را که شان نزول این آیه را در خصوص پنج تن آل عبا نقل کرده اند، بیان کنیم:
1-سعدبن ابی وقاص؛2-انس بن مالک؛3-ابن عباس؛ 4-ابوسعید خدری؛ 5-عمربن ابی سلمه؛ 6-عبدالله بن جعفر؛ 7-ابوحمراء هلال؛ 8-ام سلمه؛ 9-عایشه؛ 10-ابوهریره؛ 11-جابربن عبدالله؛12-مقداد بن اسود؛ 13-معقل بن یسار؛14-ابوالطفیل و…
جالب است که بدانید علامه امینی (رحمه الله)در کتاب«فاطم الزهرا(ع»)، صفحه378 نام سیصد تن از علمای اهل تسنن، از قرن اول تا چهاردهم هجری را بیان می کنند که جملگی شان نزول آیه تطهیر را فقط در مورد پنج تن آل عبا(ع)بیان کرده اند.(14)
بعد از نزول آیه تطهیر بارها و بارها از پیامبر اکرم(ص)سوال شد که این آیه در شان کیست؟ آن حضرت می فرمودند :«در شان من، علی، فاطمه و حسنین (ع)است.»(15)و همچنین رسول خدا(ص)بعد از نزول این آیه هر روز هنگامی که برای اقامه نماز به مسجد تشریف می بردند به در خانه حضرت صدیقه کبری(ع)می آمدند و می فرمودند :«السلام علیکم یا اهل البیت ، انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیراً»(16)
از این رو باید اقرار کرد که بین علمای شیعه و سنی اتفاق نظر است که شان نزول آیه تطهیر فقط در مورد پنج تن آل عبا(ع)می باشد، ابن حجر هیثمی در «الصواعق المحرقه» می نویسد:«اکثر مفسرین معتقدند که آیه تطهیر در شان علی و فاطمه و حسن و حسین(ع)نازل شده است؛‌چرا که ضمیر در«عنکم» و«یطهرکم» مذکر است». او در چند صفحه بعد می نویسد:«آیه تطهیر منبع فضایل نبوی است و حاوی درخشان ترین مناقب اهل بیت و شامل توجه به شان رفیع آنان است. این آیه با لفظ «انما» آغاز می گردد که «انما»نشانه حصر خداوند متعال در پاک و منزه نمودن آنان از رجس است و رجس نیز همان گناه یا شک به آن اموری است که ایمان به آن ها واجب است. این آیه همچنین بیانگر اراده خداوند در تطهیر اهل بیت از جمیع خصوصیات و احوال مذموم است.»(17)
راغب اصفهانی نیز در مفردات قرآن پیرامون معنای کلمه «رجس»می نویسد:«رجس، هر چیز پلید را می گویند و پلیدی ها چهار گروهند: گاهی پلیدی از جهت طبع خود انسان است، و گاهی عقل به پلیدی هر چیزی محکم می کند، و گاهی پلیدی از ناحیه دستور شرع، و گاهی نیز طبق حکم شرع و عقل هر دو می باشد، مانند خوردن میته و شرک به خدا.»(18)
از آنجا که الف لام«الرجس»الف لام جنس است پس باید تمام انواع آلودگی ها را شامل شود؛ یعنی اینکه اراده خداوند بر این قرار گرفته است که هرگونه آلودگی و گناه را از اهل بیت(ع)دور کند.(19) بنابر آن چه که گفته شد حضرت فاطمه زهرا(ع)یکی از کسانی هستند که شان نزول آیه تطهیر در مورد آن هاست. لذا بودن شک آن حضرت دارای مقام عصمت است و از هرگونه خطا و اشتباه و گناه مصون می باشند. از این رو باید اقرار کرد که گفتار و رفتار آن بانوی بزرگوار یک حجت شرعی است.

دلیل دوم:

رسول خدا(ص) بارها می فرمودند:«فاطمه بضعه منی یغضبنی من اغضبها و یسرنی من سرها و ان الله یغضب لغضبها و یرضی لرضاها؛ فاطمه(ع)پاره تن من است، هر کس او را ناراحت و غضبناک کند، مرا ناراحت و غضبناک کرده و هرکس او را خوشحال کند، مرا خوشحال کرده است. به درستی که خداوند به خاطر ناراحتی و غضب او، غضبناک می شود و به خاطر خوشحالی، او خوشحال می گردد.»
حدیث فوق مورد اتفاق علمای خاصه و عامه می باشد؛ چرا که به طور متواتر از رسول اکرم(ص)نقل شده است.(20)
همان گونه که از متن حدیث شریف برمی آید رضایت و خشنودی حضرت زهرا(ع)، رضایت و خشنودی خدا و رسولش است و ناراحتی و غضب آن حضرت، ناراحتی و خشم خدا و رسول او می باشد، از آنجا که هر انسانی حالات مختلفی دارد و در هر ساعت دستخوش تحولات گوناگون است، معقول نیست که در تمام لحظات زندگی با وجود آن همه دگرگونی همیشه و همه جا مورد توجه خدا بوده، و رضایش رضای خدا و غضبش غضب خدا باشد، مگر این که صاحب مقام عصمت باشد؛ زیرا اگر آن شخص مقام عصمت نداشته باشد، قطعاً دچار خطا و گناه خواهد شد و اراده اش به فضل گناه تعلق خواهد گرفت و نسبت به انجام آن عمل راضی خواهد شد و از آن جا که رضای خدا و رسولش در رضای آن شخص است، باید رضای خدا و رسول او به انجام فعل گناه تعلق گیرد که این مطلب محال است. لذا باید اقرار کنیم شخصی که چنین مقامی دارد و خشنودی و غضب او، خشنودی و غضب خداست،‌حتماً‌ دارای مقام عصمت است.
با توجه به مطلب فوق می گوییم: از آنجا که رضا و غضب حضرت فاطمه زهرا(ع)، رضا و غضب خدا و رسولش است؛ لذا این نیست مگر آن که آن حضرت دارای مقام عصمت باشد.
حال اگر هر انسان عاقل اندکی روی این حقیقت مسلم-عصمت حضرت فاطمه(ع)-و نیز جملاتی که از علمای اهل تسنن در مورد نارضایتی و مخالفت شدید آن حضرت از غاصبان خلافت نقل شده است، بیندیشد به روشنی عدم مشروعیت دستگاه حکومت و خلفای سه گانه بعد از پیامبر(ص) بر او آشکار می گردد.
آری، آن بانوی بزرگوار هرگز بدون دلیل و حجت شرعی با غاصبان خلافت این گونه مخالفت نمی کنند و بدین شکل خشم و غضب خود را از آن ها ابراز نمی دارند که خطاب به آن دو نفر (ابوبکر و عمر) بفرمایند:«خداوند و ملائکه او را گواه و شاهد می گیرم که شما دو نفر مرا به غضب آوردید وعدم رضایت مرا فراهم نمودید و اگر پیامبر خدا(ص) را ملاقات کنم از شما شکایت خواهم کرد.»(21)
و نیز در خطبه مشهوری که در مسجد ایراد کردند و مورد اتفاق علمای خاصه و عامه است،‌(22)خطاب به مردم فرمودند:«این چه غفلتی است که در حق من روا می دارید؟! و این سستی شما در ظلم و ستمی که بر من رفته، برای چیست؟! مگر پدرم رسول خدا(ص)نمی فرمودند: حرمت آدمی در احترام به فرزندانش حفظ می شود. پس چه زود بدعت گذاشتید؟! و چه زود شتر خلافت برای شما استوار گردید؟! شما بر آن چه من می خواهم، قدرت دارید و بر آن چه می طلبم، توانا هستید».(23)

پی نوشت ها :

1-تفسیر فرات کوفی: ص581.
2-مقتل خوارزمی:ج1، ص60-فرائد السمطین: ج2، ص68.
3-همان منبع.
4-مقتل خوارمی: ج 1، ص64-در المنثور:ج4، ص153-میزان الاعتدال:ج2،‌ص518-تاریخ بغداد:ج5، ص87.
5-مقتل خوارزمی: ج1، ص66-فرائد السمطین:ج1، ص95.
6-فرائد السمطین:ج2، ص66-مقتل خوارزمی:ج1، ص59.
7-کنزالعمال:ج6، ص219-میزان الاعتدال:ج2، ص131.
8-مقتل خوارزمی:ج1،‌ص56-مستدرک حاکم:ج1، ص489.
9-تاریخ بغداد:ج12، ص331-ینابیع الموده:ص194-ذخایر العقبی:ص153.
10-ذخایرالعقبی:ص26-ینابیع الموده:ص194-ارجح المطالب:ص24-صواعق المحرقه: ص235.
11-مقتل خوارزمی: ج1، ص64-میزان الاعتدال: ج2، ص518-مجمع الزوائد: ج9، ص326.
12-مستدرک حاکم: ج3، ص154.
13-سوره احزاب: آیه33.
14-در اینجا برای تکمیل بحث به برخی از منابع اهل تسنن که شان نزول آیه تطهیر را فقط در مورد پنج تن آل عبا (ع)بیان کرده اند، اشاره می کنیم:
مستدرک حاکم، ج3، ص147و148-صحیح مسلم: ج7، ص130-مشکل الآثار: ج1، ص335-تفسیر ابن کثیر:ج3، ص485.-جامع الاصول: ج10، ص101- مجمع الزوائد:ج9، ص167-تیسیر الاصول:ج3، ص297-درالمنثور:ج5، ص199-مسند احمد: ج4، ص170-تاریخ بغداد: ج9، ص126-تفسیر ثعالبی: ج3، ص228-سنن بیقی: ج2، ص149-تفسیر طبری: ج22، ص25-تاریخ ابن عساکر: ج5، ص1(به نقل از کتاب حدیث کساء فی مدرسه الخلفاء).
15-تفسیر طبری: ج22، ص5-شواهد التنزیل: ج2، ص769-فرائد السمطین:ج2، ص10-مجمع الزواید:ج9، ص67-درالمنثور:ج5، ص198-ینابیع الموده:ص294- الصواعق المحرقه:ص221-تفسیر ابن کثیر:ج3، ص485- مختصر تاریخ دمشق:ج7، ص13.
16-معجم کبیر:ج3، ص56- مسند احمد: ج3، ص259-مشکل الآثار:ج1، ص338-شواهد التنزیل:ج2، ص637.
17-الصواعق المحرقه، ابن حجر هیثمی: ص223.
18-المفردات، راغب اصفهانی: ماده «رجس».
19-«رجس»در لغت به معنی ناپاکی است و ابن کلبی در توضیح عبارت قرآنی«فانه رجس»(انعام آیه145)می گوید:«رجس به معنی گناه است»، (لسان العرب:ج5، ص148) و حافظ حسین بن مسعود بغوی در توضیح این کلمه می گوید:«رجس عبارت است از عملی که انسان را دچار عذاب کند.»، (شرح السنه:ج7، ص203.)
20-در کتاب«فاطمه الزهرا(ع)علامه امینی(رحمه)از ص286تا294نام پنجاه تن از علمای اهل تسنن ذکر شده است که این حدیث را با اختلاف الفاظ در کتاب هایشان آورده اند که از آن جمله می توان به این موارد اشاره کرد:
مسند احمد:ج2، ص223-صحیح بخاری:ج5، ص92-صحیح مسلم:ج4،‌ص1902-سنن ابی داود:ج2، ص226-سنن ترمذی:ج5،ص154-السنن الکبری: ج7، ص307-شرح السنه: ج7، ص232- مقتل خوارزمی:ج1، ص53-فرائد السمطین:ج2، ص45و… .
21-الامامه و السیاسه:ج1، ص14-کفایه الطالب: باب99.
22-کنز العمال: ج6، ص219-بلاغات النساء: ص23-مستدرک حاکم:ج3، ص153-میزان الاعتدال:ج 2،‌ص172-مسند احمد: ج1، ص60-سیره حلبیه: ج3،‌ص390-اعلام النساء: ج3، ص214-اسدالغابه:ج2، ص522-الامامه و السیاسه:ج2، ص12-شرح نهج البلاغه:ج4، ص78و…(به نقل از کتاب خطبه الزهرا، محمدرضا انصاری).

منبع: جمعی از نویسندگان، (1387)، شهادت مادرم زهرا(س) افسانه نیست، قم، نشر عطر یاس.

 

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد