از مصادیق علم غیب امام
1- توقیع شریف حضرت بقیةالله(ع) به افتخار یکی از شیعیان
علی عمن حدثه، قال و تهیات للحج و ودعت الناس و کنت علی الخروج فورد: «نحن بذلک کارهون و الامر الیک» قال فضاق صدری و اغتممت و کتبت انا مقیم علی السمع و الطاعة غیر انی مغتم بتخلفی عن الحج. فوقع: «لا یضیقن صدرک فانک ستحج من قابل ان شاء الله» قال و لما کان من قابل کتبت أستأذن فورد الاذن فکتبت انی عادلت محمد بن العباس و انا واثق بدیانته و صیانته فورد: «الاسدی نعم العدیل، فان قدم فلا تختر علیه» فقدم الاسدی و عادلته.(1)
علی [ناقل خبر] می گوید: پس از تصمیم و آماده شدن برای سفر حج و خدا حافظی با دوستان و آشنایان، عازم حرکت بودم که از ناحیه مقدسه حضرت بقیة الله، روحی له الفداء، فرمانی رسید که: «ما از این سفر [حج] تو ناخشنودیم و کراهت داریم ولی موضوع موکول به تصمیم خودت می باشد.» و من که از این امر غمگین شده بودم با تقدیم عریضه ای خدمت حضرتش(ع) عرضه داشتم که دستورتان را اطاعت کرده از این مسافرت منصرف گردیدم، ولی از عدم توفیق زیارت خانه خدا اندوهگین شده ام. در پاسخ توقیعی شرف صدور یافت که: «دلتنگ مباش! به خواست خداوند سال آینده به حج خواهی رفت.»
در آستانه سال بعد، ضمن عریضه ای به حضور مبارکشان اجازه خواستم و مرحمت فرمودند. بار دیگر طیّ نامه ای معروض داشتم که در این سفر با محمّد بن عبّاس که به دیانت و امانت وی اطمینان دارم همراه خواهم بود. در پاسخ فرمودند: «اسدی همراه خوبی است. اگر آمد، کسی را بر او ترجیح مده.» و متعاقباً شخص نامبرده آمد و با هم سفر حج رفتیم.
-همان گونه که خوانندگان گرامی ملاحظه می فرمایند حضرت بقیة الله، ارواحنا له الفداء، با لطف و عنایت خاصی همه برنامه های زندگی دوستان را تحت نظارت کامل دارند و مادی و معنوی آن را زیر نظر شامخ ولایت حفظ می فرمایند. نکته دیگر آنکه معنای ادب شیعه در مقابل امام معصوم همین است که در تمام مسائل مربوط به زندگی اش باید کسب اجازه کند.
2- خبر دادن حضرت صاحب الامر(ع) از مرگ محمد بن زیاد
کتب محمد بن زیاد الصمیری یسأل صاحب الزمان عجل الله فرجه کفناً یتیمن بما یکون من عنده فورد انک تحتاج الیه سنة احدی و ثمانین. فمات رحمه الله -فی الوقت الذی حده و بعث الیه بالکفن قبل موته بشهر.(2)
محمد بن زیاد صمیری از پیشگاه مقدس ولی عصر، ارواحنا له الفداء، کفنی تقاضا نمود تا به برکت آن از عذاب محفوظ باشد. آن حضرت، روحی له الفداء، در جوابش فرمودند: تو در سال هشتاد و یک به کفن احتیاج پیدا خواهی کرد. و همین طور هم شد و او در سال هشتاد و یک وفات نمود. همان سالی که آن حضرت، عجل الله فرجه، فرموده بودند) و یک ماه پیش از وفات وی از ناحیه مقدسه حضرت امام زمان(ع) کفن به محمد بن زیاد رسید.
-خداوند تبارک و تعالی از این کفنها نصیب بنده روسیاه نویسنده و شما خوانندگان عزیز نیز بفرماید. آمین یا رب العالمین.
3- توقیع مبارک حضرت امام زمان(ارواحنا له الفداء) به افتخار یکی از شیعیان
حدثنا ابی رضی الله عنه، عن سعد بن عبدالله قال و حدثنی ابوالحسن جعفر بن احمد، قال و جری بین قوم من اصحابنا مجتمعین علی کلام فی مجلس فکتب،(ع)، الی رجل شرح ما جری فی المجلس.(3)
پدرم، رضی الله عنه، از سعد بن عبدالله نقل می کند که به طوری که ابوالحسن جعفر بن احمد برای من اظهار نمود، در مجلسی که میان جمعی از دوستان تشکیل شده بود مطالبی مورد بحث قرار گرفت. حضرت بقیةالله، ارواحنا له الفداء، طی نامه ای به یکی از آنان که در مجلس شرکت داشت شرح آنچه در آن جمع و در آن مجلس گذشته بود، بیان فرمودند.
-آری، آن وجود مقدس همه چیز را می دانند و بر همه چیز آگاهی دارند.
پی نوشت ها :
1-کلمة الامام المهدی(ع)، ص 550.
2-شیخ طوسی، الغیبة، ص 180.
3-کلمة الامام المهدی(ع)، ص 610.
منبع: خادمی شیرازی، محمّد، (1387)، تحفه امام مهدی، تهران، نشر موعود عصر(عج)، چاپ سوم.