در پاسخ این پرسش نخست باید دید آیا امام على ( ع ) از حضرت فاطمه دخترى به نام امکلثوم داشته است ؟ دانشمندان نسبشناس شیعه که خود از نسل حضرت على ( ع ) هستند آشکارا به وجود چنین دخترى اقرار کردهاند . نیز مورخان معتبر از چنین دخترى خبر دادهاند . نکته دوم ، این است که امام على ( ع ) چهار دختر داشت که همه کنیه امکلثوم داشتند : 1 – امکلثوم ، دختر حضرت فاطمه ( س ) ، 1 . نام او را برخى رقیه کبرى ، 2 . و برخى زینب صغرى نوشتهاند ، 3 . 2 – امکلثوم ، که نامش نفیسه ، مادرش ام سعید ثقفى ، 4 یا کنیز بود ، 5 . وى نخست همسر عبدالله اصغر عقیل و سپس همسر کثیر پسر عباس بن عبدالمطلب و بعد از آن همسر پسر دیگر عباس شد ، 6 . 3 – امکلثوم صغرى ، مادرش کنیز بود و پیش از بلوغ درگذشت ، 7 . 4 – امکلثوم صغرى ، نامش رقیه و مادرش کنیز ، 8 یا ام سعید ثقفى ، 9 بود . وى همسر مسلم بن عقیل شد و از او دو پسر داشت که یکى از آنان « عبدالله » در کربلا شهید شد ، 10 . روایات تاریخى از همسر شدن « امکلثوم دختر حضرت فاطمه ( س ) با عمر بن خطاب خبر مىدهند . به نظر اینجانب این قضیه در تاریخ رخ داده وعمر با دختر امام على ازدواج کرده است . در میان منابع شیعه کتاب معتبر کافى ، 11 اثر شیخ کلینى ( از امام صادق ) – تهذیبالاحکام ، 12 نوشته شیخ طوسى ( از امام باقر ) ( این دو کتاب از کتب اربعه هستند ) ، وسایل الشیعه ، اثر شیخ حر عاملى ، 13 و دیگر آثار شیعه چون کتابهاى نسبشناسى و شرح حال ، همه از ازدواج امکلثوم و عمر خبر مىدهند . منابع معتبر اهل سنت نیز چون صحیح بخارى ( ج 5 ، ص 36 ) – سنن دارمى ( ج 2 ، ص 379 ) – مستدرک حاکم ( ج 3 ، ص 142 و ج 4 ، ص 346 ) ( برخى این حاکم را شیعه دانستهاند ) – سنن بیهقى ( ج 7 ، ص 139 و ج 7 ، ص 114 و ص 233 و ج 4 ، ص 33 و 38 و ج 7 ، ص 436 ) – انساب الاشراف ( ج 2 ، ص 411 و 412 ، تصحیح محمودى ) و . . . از این ازدواج خبر دادهاند . همچنین منابع شیعه و سنى آوردهاند کهامکلثوم دو فرزند به نامهاى زید و رقیه به دنیا آورد ، 14 هر چند از هیچ یک از آن دو نسلى باقى نماند . زید به بزرگسالى رسید و در نزاعى که شبانه بین قبیله بنى عِدى ( قبیله عمر ) در گرفت ، میانجىگرى مىکرد که زخمى شد و چند روز بعد از دنیا رفت ، 15 . برخى منابع مرگ زید و مادرش را در یک روز و در سال 52 هجرى دانستهاند ، 16 . {J اما این که على ( ع ) چرا دخترش را به ازدواج عمر درآورد ؟ J}
در آن روزگار ازدواج مردى پیر با دخترى جوان کارى معمول بود . از طرف دیگر امام على پیشنهاد چنین ازدواجى نکرده بود . عمر بن خطاب براساس روایتى که مىگفت از پیامبر ( ص ) شنیده و مضمون آن این بود که : « روز قیامت تمام پیوندهاى سببى ( ازدواجى ) بریده مىشود جز پیوند سببى من » ، 17 اصرار داشت که با دختر امام على ( ع ) از حضرت فاطمه ( ع ) ازدواج کند . به این منظور چند بار و به اصرار از امکلثوم خواستگارى کرد و هر بار امام على ( ع ) به بهانه کوچک بودن امکلثوم خواسته عمر را رد کرد تا ان که کار به اجبار و تهدید کشید وعباس عموى امام على ( ع ) واسطه شد و این ازدواج صورت گرفت ، 18 . چنین ازدواجهایى در صدر اسلام سابقه داشت و ازدواج زنان علوى با مردانى که به گونهاى با اهلبیت دشمن بوده یا دست کم شیعه نبودهاند بسیار است . از جمله ازدواج یکى از دختران حضرت على ( ع ) ( ام الحسن ) با عبدالله بن زبیر ، 19 و ازدواج رمله کبرى ، 20 با معاویه پسر مروان حکم و ازدواج سکینه دختر امام حسین ( ع ) با مصعب بن زبیر . از سوى دیگر امام حسن و امام حسین ( ع ) نیز با دختر طلحه مشهور ازدواج کردهاند . پیامبر ( ص ) نیز دو دختر خود را به عثمان بن عفان و یکى را به ابوالعاص ابن ربیع شوهر داد . روابط خانوادگى خاندان پیامبر ( ص ) با دیگران و حتى کسانى که دشمنى داشتهاند منحصر به امکلثوم دختر امام على ( ع ) نیست . در کتاب کافى درباره تزویج امکلثوم چهار حدیث صحیح وارد شده و ما داورى خود را براساس این حدیثها قرار مىدهیم : 1 – حضرت امام جعفر صادق ( ع ) گفت : وقتى که عمر بن خطاب به خواستگارى امکلثوم رفت ، حضرت على ( ع ) به او گفت : امکلثوم کوچک است . عمر بن خطاب برگشت . عباس بن عبدالمطلب را دید و گفت : آیا من عیبى دارم ؟ عباس گفت : چه عیبى ؟ عمر بن خطاب گفت :
براى خواستگارى نزد برادرزادهات على رفتم و او جواب رد داد . به خدا سوگند چاه زمزم را پر مىکنم ، همه احتراماتتان را نابود مىکنم و دوشاهد اقامه مىکنم که على دزدى کرده و دستش را مىبُرم . عباس نزد على ( ع ) آمد و ملاقات با عمر را به اطلاع آن حضرت رساند واز او درخواست کرد که امر ازدواج امکلثوم را به من بسپار و حضرت على ( ع ) هم چنین کرد و عباس هم امکلثوم را به همسرى عمر درآورد ، 21 . 2 – زراره از حضرت امام صادق ( ع ) درباره تزویج امکلثوم به عمر پرسید . حضرت امام صادق ( ع ) فرمود : ناموسى بود که از ما غصب کردند ، 22 . 3 – از حضرت امام صادق ( ع ) پرسیدند : اگر شوهر زنى بمیرد ، باید در کجا عِده وفات نگهدارد ، در خانه شوهرش یا هر کجا بخواهد ؟ امام فرمود : هر کجا بخواهد . سپس امام فرمود : وقتى که عمر بن خطاب مرد ، حضرت على نزد امکلثوم رفت و او را به خانه خودش آورد ، 23 . 4 – سلیمان بن خالد مىگوید : از امام صادق ( ع ) پرسیدم : زن شوهر مرده در کجا عِده وفات نگهدارد ؟ امام فرمود : هر کجا که بخواهد . سپس فرمود : وقتى که عمر مرد ، حضرت على ( ع ) امکلثوم را به خانه خودش آورد ، 24 . از این چهار حدیث چند مطلب استفاده مىشود : 1 – حضرت على خواستگارى عمر را رد کرد . 2 – عمر ، حضرت على را تهدید کرد . 3 – حضرت على در اثر آن تهدید و به خاطر رعایت مصالح تن به این کار داد ولى راضى نبود . 4 – متولى تزویج عباس بن عبدالمطلب بود نه خود حضرت على ( ع ) . 5 – امکلثوم کوچک بود و هنوز در سنى نبود که شوهر کند . اما بنا بر تحقیق آیتاللهالعظمى مرعشى ، امکلثوم که با عمر بن خطاب ازدواج کرده است و از او صاحب فرزند شده است . غیر از امکلثوم معروف است که دختر فاطمه زهرا ( س ) و خواهر زینب کبرى ( س ) مىباشد . بلکه ربیبه حضرت على ( ع ) از اسماء بنت عمیس بوده است .
چنان که در نامه مورخه ربیعالاول 1407 با مهر و امضاء آیتاللهمرعشى آمده است : « امکلثوم که با عمر ازدواج کرد ربیبه على ( ع ) بود . دختر اسماء بنت عمیس از ابوبکر . او کودک بود و با ازدواج اسماء با على ( ع ) پس از مرگ ابوبکر به خانه على آمد و بزرگ شد و با عمر ازدواج کرد او را همه جا امکلثوم بنت على ( ع ) مىگفتند . او با پسرش زید بن عمر در زمان امام مجتبى فوت کردند . امام ( ع ) بر او و پسرش یک نماز میت خواند و همین دلیل بر جواز نماز بر دو میت در یک نماز شد . امکلثوم دختر فاطمه ( س ) در کربلا با خواهرش بود و در شب یازدهم تا صبح مواظب اطفال امام حسین ( ع ) بود که خود دلیل دیگرى بر نفى ازدواج او با عمر است زیرا اگر زن عمر بود و فرزندى داشت در جریان کربلا منعکس مىشد ، در اسارت کوفه و شام مطرح مىگشت ، اصولاً براى او حرمتى قائل مىشدند . مرحوم سید ناصر حسین معروف به ناصرالمله نجل صاحب کتاب عبقات الانوار ، کتابى دارد در نفى این تزویج به نام افحام الاعداء و الخصوم فى نفى تزویج سیدتنا امکلثوم . مرحوم بلاغى صاحب آلاءالرحمن نیز رساله مفصلى دارد در نفى این تزویج » ، 25 .
( 1 ) ( المجدى فى انساب الطالبین ، ص 11 و 17 – اصیلى ، ص 56 – تاریخ طبرى ، ج 4 ، ص 118 – اعلام الورى ، ص 203 ) ( 2 ) ( المجدى ، ص 11 و 17 ) ( 3 ) ( تاریخ طبرى ، ج 4 ، ص 118 ) ( 4 ) ( مناقب ، ج 3 ، ص 350 ) ( 5 ) ( اصیلى ، ص 60 – انساب الاشراف ، ج 2 ، ص 415 ، تصحیح محمودى ) ( 6 ) ( اصیلى ، ص 60 – المجدى ، ص 11 – اعلام الورى ، ص 240 – مقتل امیرالمؤمنین ، ص 123 ) ( 7 ) ( اصیلى ، ص 58 ) ( 8 ) ( اعلام الورى ، ص 204 – المجدى ، ص 11 و 18 – انساب الاشراف ، ج 2 ، ص 414 ، تصحیح محمودى ) ( 9 ) ( مناقب ، ج 3 ، ص 350 – مقاتلالطالبین ، ص 98 – تاریخ طبرى ، ج 4 ، ص 359 ) ( 10 ) ( المجدى ، ص 11 و 18 ) ( 11 ) ( ج 5 ، ص 346 و ج 6 ، ص 115 ) ( 12 ) ( ج 8 ، ص 161 و ج 9 ، ص 362 ) ( 13 ) ( وسایلالشیعه ، ج 2 ، ص 811 ) ( 14 ) ( انساب الاشراف ، ج 2 ، ص 411 – المجدى ، ص 11 و 17 و 18 – اصیلى ، ص 56 و 60 – عمدهالطالب ، ص 332 به بعد ) ( 15 ) ( انسابالاشراف ، ج 2 ، ص 411 ) ( 16 ) ( تهذیبالاحکام ، ج 9 ، ص 362 – انسابالاشراف ، ج 2 ، ص 411 ) ( 17 ) ( انسابالاشراف ، ج 2 ، ص 411 – مستدرک حاکم ، ج 3 ، ص 142 – شرح الاخبار فى فضایل ائمه الاطهار ( اثر قاضى نعمان صاحب دعایم ) ، ج 2 ، ص 506 – ذخائر العقبى ، ص 69 – بحار ، ج 25 ، ص 247 – اعلام الورى ، ص 204 – المجدى ، ص 17 ) ( 18 ) ( کافى ، ج 5 ، ص 346 ) ( 19 ) ( المجدى ، ص 18 – اصیلى ، ص 59 – انسابالاشراف ، ج 2 ، ص 414 ) ( 20 ) ( مقتل امیرالمؤمنین ، ص 121 – جمهره انساب العرب ، ص 87 ) ( 21 ) ( فروع کافى ، ج 5 ، ص 346 ، حدیث 2 ، باب تزویج امکلثوم ، چاپ آخوندى ، 1362 ) ( 22 ) ( همان ، حدیث 1 ) ( 23 ) ( همان ، ج 6 ، ص 115 ، حدیث 1 – تهذیب ، ج 8 ، ص 161 به نقل از کافى – استبصار ، ج 3 ، ص 352 ) ( 24 ) ( همان ، حدیث 2 – تهذیب ، ج 8 ، ص 161 – استبصار ، ج 3 ، ص 352 ، هر دو به نقل از کافى ) ( 25 ) ( حسنى ، علىاکبر ، تاریخ تحلیلى و سیاسى اسلام ، ج 2 ، ص 57 – 60 )
در آن روزگار ازدواج مردى پیر با دخترى جوان کارى معمول بود . از طرف دیگر امام على پیشنهاد چنین ازدواجى نکرده بود . عمر بن خطاب براساس روایتى که مىگفت از پیامبر ( ص ) شنیده و مضمون آن این بود که : « روز قیامت تمام پیوندهاى سببى ( ازدواجى ) بریده مىشود جز پیوند سببى من » ، 17 اصرار داشت که با دختر امام على ( ع ) از حضرت فاطمه ( ع ) ازدواج کند . به این منظور چند بار و به اصرار از امکلثوم خواستگارى کرد و هر بار امام على ( ع ) به بهانه کوچک بودن امکلثوم خواسته عمر را رد کرد تا ان که کار به اجبار و تهدید کشید وعباس عموى امام على ( ع ) واسطه شد و این ازدواج صورت گرفت ، 18 . چنین ازدواجهایى در صدر اسلام سابقه داشت و ازدواج زنان علوى با مردانى که به گونهاى با اهلبیت دشمن بوده یا دست کم شیعه نبودهاند بسیار است . از جمله ازدواج یکى از دختران حضرت على ( ع ) ( ام الحسن ) با عبدالله بن زبیر ، 19 و ازدواج رمله کبرى ، 20 با معاویه پسر مروان حکم و ازدواج سکینه دختر امام حسین ( ع ) با مصعب بن زبیر . از سوى دیگر امام حسن و امام حسین ( ع ) نیز با دختر طلحه مشهور ازدواج کردهاند . پیامبر ( ص ) نیز دو دختر خود را به عثمان بن عفان و یکى را به ابوالعاص ابن ربیع شوهر داد . روابط خانوادگى خاندان پیامبر ( ص ) با دیگران و حتى کسانى که دشمنى داشتهاند منحصر به امکلثوم دختر امام على ( ع ) نیست . در کتاب کافى درباره تزویج امکلثوم چهار حدیث صحیح وارد شده و ما داورى خود را براساس این حدیثها قرار مىدهیم : 1 – حضرت امام جعفر صادق ( ع ) گفت : وقتى که عمر بن خطاب به خواستگارى امکلثوم رفت ، حضرت على ( ع ) به او گفت : امکلثوم کوچک است . عمر بن خطاب برگشت . عباس بن عبدالمطلب را دید و گفت : آیا من عیبى دارم ؟ عباس گفت : چه عیبى ؟ عمر بن خطاب گفت :
براى خواستگارى نزد برادرزادهات على رفتم و او جواب رد داد . به خدا سوگند چاه زمزم را پر مىکنم ، همه احتراماتتان را نابود مىکنم و دوشاهد اقامه مىکنم که على دزدى کرده و دستش را مىبُرم . عباس نزد على ( ع ) آمد و ملاقات با عمر را به اطلاع آن حضرت رساند واز او درخواست کرد که امر ازدواج امکلثوم را به من بسپار و حضرت على ( ع ) هم چنین کرد و عباس هم امکلثوم را به همسرى عمر درآورد ، 21 . 2 – زراره از حضرت امام صادق ( ع ) درباره تزویج امکلثوم به عمر پرسید . حضرت امام صادق ( ع ) فرمود : ناموسى بود که از ما غصب کردند ، 22 . 3 – از حضرت امام صادق ( ع ) پرسیدند : اگر شوهر زنى بمیرد ، باید در کجا عِده وفات نگهدارد ، در خانه شوهرش یا هر کجا بخواهد ؟ امام فرمود : هر کجا بخواهد . سپس امام فرمود : وقتى که عمر بن خطاب مرد ، حضرت على نزد امکلثوم رفت و او را به خانه خودش آورد ، 23 . 4 – سلیمان بن خالد مىگوید : از امام صادق ( ع ) پرسیدم : زن شوهر مرده در کجا عِده وفات نگهدارد ؟ امام فرمود : هر کجا که بخواهد . سپس فرمود : وقتى که عمر مرد ، حضرت على ( ع ) امکلثوم را به خانه خودش آورد ، 24 . از این چهار حدیث چند مطلب استفاده مىشود : 1 – حضرت على خواستگارى عمر را رد کرد . 2 – عمر ، حضرت على را تهدید کرد . 3 – حضرت على در اثر آن تهدید و به خاطر رعایت مصالح تن به این کار داد ولى راضى نبود . 4 – متولى تزویج عباس بن عبدالمطلب بود نه خود حضرت على ( ع ) . 5 – امکلثوم کوچک بود و هنوز در سنى نبود که شوهر کند . اما بنا بر تحقیق آیتاللهالعظمى مرعشى ، امکلثوم که با عمر بن خطاب ازدواج کرده است و از او صاحب فرزند شده است . غیر از امکلثوم معروف است که دختر فاطمه زهرا ( س ) و خواهر زینب کبرى ( س ) مىباشد . بلکه ربیبه حضرت على ( ع ) از اسماء بنت عمیس بوده است .
چنان که در نامه مورخه ربیعالاول 1407 با مهر و امضاء آیتاللهمرعشى آمده است : « امکلثوم که با عمر ازدواج کرد ربیبه على ( ع ) بود . دختر اسماء بنت عمیس از ابوبکر . او کودک بود و با ازدواج اسماء با على ( ع ) پس از مرگ ابوبکر به خانه على آمد و بزرگ شد و با عمر ازدواج کرد او را همه جا امکلثوم بنت على ( ع ) مىگفتند . او با پسرش زید بن عمر در زمان امام مجتبى فوت کردند . امام ( ع ) بر او و پسرش یک نماز میت خواند و همین دلیل بر جواز نماز بر دو میت در یک نماز شد . امکلثوم دختر فاطمه ( س ) در کربلا با خواهرش بود و در شب یازدهم تا صبح مواظب اطفال امام حسین ( ع ) بود که خود دلیل دیگرى بر نفى ازدواج او با عمر است زیرا اگر زن عمر بود و فرزندى داشت در جریان کربلا منعکس مىشد ، در اسارت کوفه و شام مطرح مىگشت ، اصولاً براى او حرمتى قائل مىشدند . مرحوم سید ناصر حسین معروف به ناصرالمله نجل صاحب کتاب عبقات الانوار ، کتابى دارد در نفى این تزویج به نام افحام الاعداء و الخصوم فى نفى تزویج سیدتنا امکلثوم . مرحوم بلاغى صاحب آلاءالرحمن نیز رساله مفصلى دارد در نفى این تزویج » ، 25 .
( 1 ) ( المجدى فى انساب الطالبین ، ص 11 و 17 – اصیلى ، ص 56 – تاریخ طبرى ، ج 4 ، ص 118 – اعلام الورى ، ص 203 ) ( 2 ) ( المجدى ، ص 11 و 17 ) ( 3 ) ( تاریخ طبرى ، ج 4 ، ص 118 ) ( 4 ) ( مناقب ، ج 3 ، ص 350 ) ( 5 ) ( اصیلى ، ص 60 – انساب الاشراف ، ج 2 ، ص 415 ، تصحیح محمودى ) ( 6 ) ( اصیلى ، ص 60 – المجدى ، ص 11 – اعلام الورى ، ص 240 – مقتل امیرالمؤمنین ، ص 123 ) ( 7 ) ( اصیلى ، ص 58 ) ( 8 ) ( اعلام الورى ، ص 204 – المجدى ، ص 11 و 18 – انساب الاشراف ، ج 2 ، ص 414 ، تصحیح محمودى ) ( 9 ) ( مناقب ، ج 3 ، ص 350 – مقاتلالطالبین ، ص 98 – تاریخ طبرى ، ج 4 ، ص 359 ) ( 10 ) ( المجدى ، ص 11 و 18 ) ( 11 ) ( ج 5 ، ص 346 و ج 6 ، ص 115 ) ( 12 ) ( ج 8 ، ص 161 و ج 9 ، ص 362 ) ( 13 ) ( وسایلالشیعه ، ج 2 ، ص 811 ) ( 14 ) ( انساب الاشراف ، ج 2 ، ص 411 – المجدى ، ص 11 و 17 و 18 – اصیلى ، ص 56 و 60 – عمدهالطالب ، ص 332 به بعد ) ( 15 ) ( انسابالاشراف ، ج 2 ، ص 411 ) ( 16 ) ( تهذیبالاحکام ، ج 9 ، ص 362 – انسابالاشراف ، ج 2 ، ص 411 ) ( 17 ) ( انسابالاشراف ، ج 2 ، ص 411 – مستدرک حاکم ، ج 3 ، ص 142 – شرح الاخبار فى فضایل ائمه الاطهار ( اثر قاضى نعمان صاحب دعایم ) ، ج 2 ، ص 506 – ذخائر العقبى ، ص 69 – بحار ، ج 25 ، ص 247 – اعلام الورى ، ص 204 – المجدى ، ص 17 ) ( 18 ) ( کافى ، ج 5 ، ص 346 ) ( 19 ) ( المجدى ، ص 18 – اصیلى ، ص 59 – انسابالاشراف ، ج 2 ، ص 414 ) ( 20 ) ( مقتل امیرالمؤمنین ، ص 121 – جمهره انساب العرب ، ص 87 ) ( 21 ) ( فروع کافى ، ج 5 ، ص 346 ، حدیث 2 ، باب تزویج امکلثوم ، چاپ آخوندى ، 1362 ) ( 22 ) ( همان ، حدیث 1 ) ( 23 ) ( همان ، ج 6 ، ص 115 ، حدیث 1 – تهذیب ، ج 8 ، ص 161 به نقل از کافى – استبصار ، ج 3 ، ص 352 ) ( 24 ) ( همان ، حدیث 2 – تهذیب ، ج 8 ، ص 161 – استبصار ، ج 3 ، ص 352 ، هر دو به نقل از کافى ) ( 25 ) ( حسنى ، علىاکبر ، تاریخ تحلیلى و سیاسى اسلام ، ج 2 ، ص 57 – 60 )