استنباط حکم ساب النبي(ص) از ابعاد سه گانه سنت اسلامي (6)
استنباط حکم ساب النبي(ص) از ابعاد سه گانه سنت اسلامي (6)
استاديار دانشگاه فردوسي مشهد
جرم سب النبي در حقوق جزاي نظام جمهوري اسلامي ايران
«سب النبي» در فقه اسلامي جرم است و کيفر آن هم اعدام مي باشد. در نظام قضايي جمهوري اسلامي ايران که يک نظام ديني و مذهبي بر اساس فقه و احکام شرعي است، سب النبي در جرايم قراردادي در حقوق جزاي نظام اسلامي است و قانونگذار به تبعيت از منابع اسلامي و فتاواي فقيهان، مجازات اعدام را براي اين جرم پيش بيني کرده است. توهين و سب از جرايم عليه حيثيت و اعتبار معنوي اشخاص است و جايگاه آن در نظام حقوقي جهاني در حقوق جزاي اختصاصي است که راجع به جرايم عليه اشخاص است. (صادقي، 1383، ص 152) «جرم» هر عملي است که قانون آن را از طريق کيفر منع کرده باشد. (جعفري، 1383، ص 191، واژه 1514) پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران به تأسي از منابع شرعي و فقه اسلامي تمام مذاهب اسلامي، براي سب النبي كيفر و مجازات اعدام تصويب گرديد و اين جرم وارد جرايم حقوق جزايي و کيفري نظام جمهوري اسلامي ايران شد. نظام اسلامي ايران نخستين بار در جهان به طور جدي به حقوق مذهبي مردم که در حقوق بشر جهاني به آن توجه شايسته نشده بود عنايت ويژه اي ابراز داشت و شديدترين مجازات را که «کيفر قتل» است براي ساب النبي تصويب نمود. در هيچ نقطه اي از جهان در دفاع از پيامبران الهي شديدترين کيفر، که اعدام است، وجود ندارد. اين تنها نظام اسلامي ايران است که به بزرگ ترين جرم ديني، که جرم امنيتي نيز به شمار مي رود، به نحو شايسته اي توجه کرده است. پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران در لايحه قانون مطبوعات که در مرداد 1358 در شوراي عالي انقلاب اسلامي تصويب شد، براي اهانت به دين اسلام مجازات حبس از شش ماه تا دو سال تعيين گرديد. در سال 1364 در ماده 26 قانون مطبوعات چنين تصويب شد: هرکس به وسيله مطبوعات به دين مبين اسلام و مقدسات آن اهانت کند در صورتي که به ارتداد منجر شود حکم ارتداد در حق وي صادر و اجرا، و اگر به ارتداد نينجامد طبق نظر حاکم شرع براساس قانون تعزيرات با وي رفتار خواهد شد. (صادقي، 1383، ص 162) ذيل ماده 27 همين قانون آمده است: هرگاه در نشريه اي به رهبر يا شوراي رهبري جمهوري اسلامي ايران يا مراجع مسلم تقليد اهانت شود، پروانه آن نشريه لغو و مدير مسئول و نويسنده مطلب به محاکم صالحه معرفي و مجازات خواهند شد. (قانون مطبوعات و آيين نامه اجرايي، 1369، ص 10)
با توجه به اينکه در فقه اسلامي براي ارتداد مردان مجازات اعدام پيش بيني شده است، در ضمن اين مصوبه شديدترين کيفر، که اعدام است، براي اهانت به دين اسلام و مقدسات آن که شخصيت مقدس رسول الله مهم ترين آن است در نظر گرفته شد. سرانجام قانون مجازات اسلامي در سال 1375 در مجلس شوراي اسلامي تصويب گرديد. در ماده 513 اين قانون آمده است: هر کس به مقدسات اسلام و يا هر يک انبياي عظام يا ائمه طاهرين(ع) يا حضرت صديقه طاهره(ع) اهانت نمايد، اگر مشمول حکم ساب النبي باشد اعدام مي شود و در غير اين صورت به حبس از يک تا پنج سال محکوم خواهد شد. در ماده 514 نيز چنين تصويب شد: هر کس به حضرت امام خميني، بنيانگذار جمهوري اسلامي(ره) و مقام معظم رهبري به نحوي از انحا اهانت نمايد به حبس از شش ماه تا دو سال محکوم خواهد شد. ماده 515 نيز مي گويد: هر کس به جان رهبر و هر يک از رؤساي قواي سه گانه و مراجع بزرگ تقليد سوء قصد نمايد، چنانچه محارب شناخته نشود به حبس از سه تا ده سال محکوم خواهد شد. (بنکدار، 1383، ص 174 / صادقي، 1383، ص 162 / حجتي، 1372، ص 131) در ماده 513 آمده است: منظور از ائمه طاهرين دوازده امام(ع) مي باشند و منظور از صديقه طاهره فاطمه زهرا(ع) است.
ماده 513 قانون مجازات اسلامي، کيفر اعدام را براي ساب النبي(ص) قطعي دانسته، و براساس اين قانون، بي ترديد سزاي ساب النبي قتل مي باشد. در اين ماده، کيفر ساب النبي پايه و اساس اهانت به ساير شخصيت هاي مقدس قرار گرفته است. کيفر اعدام براي جرم «سب النبي» از جرايم اختصاصي حقوق کيفري اسلام و نظام قضايي جمهوري اسلامي ايران است. در ماده 513 قانون مجازات اسلامي واژه «نبي» به صورت مطلق به کار رفته است. «انبياي عظام» و «سب النبي» هر دو مطلق است و همه پيامبران الهي را شامل مي شود. بديهي است برترين انبيا و آخرين آنان حضرت محمد(ص) برجسته ترين شخصيت مقدس جهان اسلام است و اعتبار و قداست ساير انبيا در پرتو تعليمات ايشان در قرآن و سنت شريعت و فقه اسلامي استوار است. به نظر مي رسد منظور قانونگذار از صفت «عظام» در ترکيب «انبياي عظام» پيامبران اولوالعزم نيستند. در اينجا «عظام» در معناي لغوي اش، بزرگ و عالي مقام به کار رفته است؛ بنابراين، شامل تمام انبيا و رسلي که نبوت و رسالت آنان محرز و قطعي است مي گردد. بر همين اساس، نه تنها کيفر اهانت به پيامبر اسلام اعدام است، بلکه اين کيفر درباره توهين به ساير پيامبران اگر مشمول ساب النبي شود نيز جاري مي باشد. در ماده 513 قانون مجازات اسلامي سزاي اهانت و سب امامان(ع) نيز اعلام شده است. در فقه شيعه، همه فقيهان حکم سب امامان را اعدام مي دانند و اين ادعا با روايات معتبر متعدد خاص سب ائمه(ع) ثابت شده است. اما در اين ماده قدري ابهام وجود دارد؛ چون ظاهر اين ماده مي گويد: اگر اهانت به امامان مشمول حکم ساب النبي شود، مجازات آن اعدام است و اگر اين عنوان را پيدا نکند چنين کيفري را ندارد. يکي از مصاديقي که به صورت خاص در ماده 513 بيان شده، اهانت به فاطمه زهرا(ع) است که براساس اين ماده، اگر مشمول حکم ساب النبي گردد مجازاتش اعدام است. نظر به اينکه بي ترديد، سزاي اهانت و سب ائمه(ع) و فاطمه زهرا(ع) اعدام است، شايسته بود در متن قانون «سب الائمه» و «سب الزهرا» نيز کنار سب النبي قرار مي گرفت و به صراحت کيفر اعدام براي آنان اعلام مي گرديد. روايات و فتاواي علما اذن حاکم شرع را براي اجراي حکم ساب النبي شرط نمي داند. ماده 226 قانون مجازات اسلامي نيز آورده است: قتل نفس در صورتي موجب قصاص است که مقتول شرعاً مستحق کشتن باشد و اگر مستحق قتل باشد قاتل بايد استحقاق قتل او را طبق موازين در دادگاه اثبات کند. تبصره دوم ماده 295 نيز در همين باره مقرر مي دارد: در صورتي که شخصي را به اعتقاد قصاص يا به اعتقاد مهدورالدم بودن بکشد و اين امر به دادگاه ثابت شود و بعداً معلوم گردد که منجي عليه مورد قصاص و يا مهدورالدم نبوده است، قتل به منزله خطاي شبه عمد است و اگر ادعاي خود را در مورد مهدورالدم بودن مقتول به اثبات برساند، قصاص و ديه از او ساقط مي شود. مطابق اين مواد، فردي که رأساً اقدام به قتل ساب النبي کند و اقدامش آشکار شود و براي اين کار به دادگاه کشيده شود، براي رهايي از مشکلات، بايد اسناد، مدارک و شواهد اثبات جرم ساب النبي براي مقتول را به دادگاه ارائه نمايد.
نتيجه
بي شک، براساس احاديث نبوي و احاديث امامان و تاريخ اجراي احکام ساب النبي در صدر اسلام و اجماع فقيهان و مجتهدان، مجازات ساب النبي اعدام است و اقدام بر اجراي اين حکم الهي، عبادت و فضيلت و ياري خدا و رسول خدا و عامل رستگاري است و توفيق در قتل ساب النبي عامل خشنودي خدا و رسول خداست. در اين پژوهش، با بررسي قول و فعل و تقرير معصوم، جواز، بلکه وجوب «قتل» ساب النبي ثابت گرديد و روشن شد ساب النبي حتي اگر کافر باشد بايد به قتل برسد و اجراي اين حکم نيازي به اذن امام معصوم و حاکم شرع ندارد. همچنين روشن شد براساس منابع حديثي هر يک از دو جامعه شيعه و اهل سنت، کيفر ساب النبي، قتل است، و فقهاي آنان نيز براساس نص احاديث، فتوا به قتل داده اند و اين مجازات در ميان فقهاي جهان اسلام اجماعي است. از اين رو، بسياري از فقهاي بزرگ شيعه و اهل سنت کيفر قتل ساب النبي را اجماعي دانسته اند و بسياري از آنان، هم خود ادعاي اجماع کرده و هم ادعاي اجماع ديگران را نقل کرده اند.
منابع:
1. آرامسترانگ، کارل؛ زندگي نامه پيامبراسلام(ص)، ترجمه کيانوش حشمتي؛ تهران: حکمت، 1383 .
2. آل کاشف الغطاء، علي؛ النور الساطع في الفقه النافع؛ [بي جا]، [بي نا]، [بي تا] .
3. آيتي، محمدابراهيم؛ تاريخ پيامبر اسلام؛ تجديدنظر و اضافات ابوالقاسم گرجي؛ تهران: دانشگاه تهران، 1359 .
4. ابن اثير، عزالدين ابي المحسن علي بن ابي الکرم محمد بن محمد بن عبدالکريم بن عبدالواحدالشيباني؛ الکامل في التاريخ؛ تحقيق ابي الفداء عبدالله القاضي؛ بيروت: دارالکتب العلميه، 1407 ق.
5. ابن تيميه الحرّاني، ابوالعباس بن عبدالحليم بن مجدالدين عبدالاسلام بن عبدالله بن ابي القاسم؛ الصارم المسلول علي شاتم الرسول، بيروت: دارالجبل، 1945 م.
6. ___ ، الفتاوي الکبري، بيروت: دارالمعرفه، [بي تا].
7. ابن خلدون، ابوزيد عبدالرحمن بن محمد؛ العبر (تاريخ ابن خلدون)؛ ترجمه عبدالمحمد آيتي؛ تهران: مؤسسه مطالعات و تحقيقات فرهنگي وابسته به وزارت فرهنگ و آموزش عالي، 1363 .
8. ___ ؛ تاريخ ابن خلدون، کتاب العبر و ديوان المبتدا و الخبر في ايام العرب و العجم و البرير و من عاصرهم من ذوي السلطان الاکبر؛ بيروت: مؤسسه الاعلمي للمطبوعات، 1391 ق.
9. ابن زهره، حمزه بن علي الحلبي الحسيني؛ غنيه النزوع الي علمي الاصول و لافروع؛ قم المقدسه: مؤسسه الامام الصادق(ع)، 1417 ق.
10. ابن هشام؛ السيره النبويه؛ با شرح الوزير المغربي؛ تحقيق سهيل زکار؛ بيروت: دارالفکر للطباعه و النشر و التوزيع، 1412 ق.
11. امام خميني، روح الله موسوي؛ صحيفه نور(مجموعه رهنمودهاي امام خميني(ره)؛ تهران: سازمان مدارک فرهنگي انقلاب اسلامي با همکاري سروش، 1369 .
12. بخاري، ابوعبدالله محمدبن اسماعيل بن ابراهيم؛ صحيح بخاري؛ بيروت: دارالفکر للطباعه والنشر والتوزيع، 1401 ق.
13. بنکدار، مجيد؛ قانون مجازات اسلامي؛ اصفهان: اسپادان، 1383 .
14. تبريزي، جواد بن علي؛ اسس الحدود و التعزيرات؛ قم المقدسه: مکتب المؤلف، 1417 ق.
15. تجليل تبريزي، ابوطالب؛ التعليقه الاستدلاليه علي تحريرالوسيله؛ قم المقدسه: [بي نا]، [بي تا].
16. تميمي مغربي، قاضي نعمان محمد؛ شرح الاخبار في فضائل الائمه الاطهار؛ مصر: دارالمعارف، 1379 .
17. جريسي، خالد بن عبدالرحمن و عبدالعزيز عبدالله بن باز و محمد بن صالح العثيمين و عبدالله بن عبدالرحمن الجبرين و صالح بن فوزان الفوزان و اللجنه الدائمه للبحوت العلميه و الافتاء؛ الفتاوي الشرعيه في المسائل العصريه من فتاوي علماء البلدالحرام؛ رياض: [بي نا]، 1420 ق.
18. جعفري لنگرودي، محمد جعفر؛ ترمينولوژي حقوق؛ چ چهاردهم، تهران: کتابخانه گنج دانش 1383.
19. حجتي اشرفي، غلامرضا؛ مجموعه کامل قوانين و مقررات جزايي؛ تهران: کتابخانه گنج دانش، 1372.
20. حرعاملي، شيخ محمدبن الحسن؛ وسائل الشيعه الي تحصيل مسائل الشريعه؛ تحقيق عبدالرحيم رباني شيرازي، بيروت: داراحياء التراث العربي، 1387 ق.
21. حسني، هاشم معروف؛ سيره المصطفي، نظره جديديه: ط. الثانيه، قم: الشريف الرضي، 1362.
22. حسيني شيرازي، سيد محمد؛ الفقه موسوعه استدلاليه في الفقه الاسلامي، ط. الثانيه، بيروت: دارالعلوم، 1409 ق.
23. حلي، حسن بن يوسف بن المطهر الاسدي؛ تذکره الفقهاء؛ قم المقدسه: مؤسسه آل البيت (ع) لاحياء التراث، [بي تا].
24 خلال، ابوبکر احمدبن محمد، احکام اهل الملل من الجامع لمسائل الامام احمدبن حنبل؛ تحقيق سيد کسروي حسن؛ بيروت دارالکتب العلميه، 1414 ق.
25. خوانساري، احمد؛ جامع المدارک في شرح مختصر النافع؛ تصحيح علي اکبر غفاري؛ چ دوم، قم: جامعه مدرسين حوزه علميه قم، 1405 ق.
26. دورانت، ويل و آريل؛ تاريخ تمدن؛ ترجمه ابوالقاسم طاهري و ديگران؛ چ هشتم، تهران: شرکت انتشارات علمي و فرهنگي، 1381.
27. راشدالصيمري، مفلح بن الحسن (الحسين)؛ تلخيص الخلاف و خلاصه الاختلاف- منتخب الخلاف؛ [بي جا]. [بي تا]. [بي تا].
28._____؛ تلخيص الخلاف؛ بيروت: دارالفکر، 1420 ق.
29. ____ ؛ خلاصه الاختلاف؛ بيروت: دارالفکر 1419 ق.
30. زحيلي، وهبه؛ الفقه الاسلامي وادلته؛ ط. الثالثه، دمشق: دارالفکر، 1409 ق.
31. سبزواري، عبدالاعلي؛ مهذب الاحکام في بيان الحلال و الحرام؛ المصحح مؤسسه المنار؛ ط. الرابعه، قم المقدسه: مکتب آيه الله السيد السبزواري، 1413 ق.
32. سعدي، ابوحبيب؛ موسوعه الاجماع في الفقه الاسلامي؛ بيروت: دارالفکر، 1418 ق.
33. شفيري، تاج الدين محمد؛ جامع الاخبار؛ بيروت: دارالعلوم، 1412 ق.
34. شوکاني، محمد بن علي بن محمد؛ نيل الاوطار شرح منتقي الاخبار من احاديث سيد الاخبار؛ الطبعه الاخيره، قاهره: شرکه مکتبه و مطبعه مصطفي البابي الحلبي و اولاده، [بي تا].
35. شهيد ثاني، (زين الدين الجبعي العاملي)؛ الروضه البهيه في شرح اللمعه الدمشقيه؛ تصحيح سيدمحمد کلانتر؛ بيروت: دارالعالم الاسلامي، [بي تا].
36.____؛ مسالک الافهام الي تنقيح شرائع الاسلام، قم: مؤسسه المعارف الاسلاميه، 1413 ق.
37. شيخ طوسي، ابو جعفر محمد بن الحسن؛ تهذيب الاحکام، ط. الرابعه، طهران: دارالکتب الاسلاميه، 1407 ق.
38. شيخ مفيد، عبدالله بن محمدبن محمد بن النعمان العکبري البغدادي؛ الاختصاص؛ تصحيح علي اکبر الغفاري؛ قم المقدسه: منشورات جامعه المدرسين في الحوزه العلميه، [بي تا].
39. طباطبائي، علي بن محمد بن ابي المعاد؛ الشرح الصغير في شرح مختصر النافع؛ مصحح مهدي رجائي، قم المقدسه: منشورات مکتبه آيه الله العظمي مرعشي نجفي، 1409 ق.
40. ___؛ رياض المسائل في تحقيق الاحکام بالدلائل (ط – الحديثه)؛ مصحح محمد بهره مند، محسن قديري، کريم الانصاري و علي مرواريد؛ قم: مؤسسه آل البيت (ع) لاحياء التراث، 1418 ق.
41. عسقلاني، ابن حجر؛ فتح الباري؛ طبقه الثانيه، بيروت: داراحياء التراث العربي، 1422 ق. 42. علامه حلي، حسن بن يوسف بن المطهر الاسدي؛ منتهي المطلب في تحقيق المذهب؛ مصحح شيخ حسين پيشماز احرابي؛ مطبعه الحاج احمد آغا و محمود آغا، 1333 ق.
43. علم الهدي، سيد مرتضي الانتصار في انفرادات الاماميه؛ قم: مؤسسه النشرالاسلامي التابعه لجماعه المدرسين، 1415ق.
44. فاضل لنکراني، محمد؛ النجاسات و احکامها (تفصيل الشريعه في شرح تحرير الوسيله)؛ قم المقدسه: المؤلف، 1409 ق.
45. فيض کاشاني، محمدمحسن بن الشاه مرتضي ابن شاه محمود؛ الوافي؛ اصفهان: مکتبه الامام امير المؤمنين علي (ع)، 1411 ق.
46. _____؛ مفاتيح الشرايع؛ قم المقدسه: [بي تا]. [بي تا].
47. قاضي عياض بن موسي اليحصبي السبتي المغربي؛ الشفا بتعريف حقوق المصطفي؛ تحقيق عبدالسلام البکاري المساري و محمد المنوني؛ بيروت: دارلفکرللطباعه و النشر والتوزيع، 1424 ق.
48. قانون مطبوعات و آيين نامه اجرايي، تهران: انتشارات اداره کل مطبوعات داخلي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، 1369.
49. کليني رازي، ابوجعفر محمد بن يعقوب بن اسحاق؛ الکافي؛ صححه و علق عليه علي اکبر غفاري، ط. الرابعه، بيروت: دارصعب و دارالتعارف، 1401 ق.
50. متقي الهندي، علاء الدين علي المتقي بن حسام الدين؛ كنزالعمال في سنن الاقوال و الافعال؛ بيروت: دارالكتب العلميه، 1419 ق.
51. مجلسي، محمد باقر؛ بحارالانوار الجامعه لدرراخبارالائمه الاطهار (ع)؛ ط. الثالثه، بيروت: داراحياء التراث العربي، 1403 ق.
52. مجلسي، محمدتقي؛ روضه المتقين في شرح من لا يحضره الفقيه؛ ط. الثانيه، قم: بنياد فرهنگ اسلامي حاج محمد حسين کوشانپور، 1411 ق.
53. محدّث نوري، ميرزا حسين؛ مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، چ دوم، بيروت: مؤسسه آل البيت لأحياء التراث، 1408 ق.
54. محققان مرکز فرهنگ و معارف قرآن؛ دائره المعارف قرآن کريم؛ قم: بوستان کتاب، 1386.
55. مرعشي نجفي، شهاب الدين؛ القصاص علي ضوء القرآن و السنه؛ قم المقدسه: مکتبه آيت الله العظمي مرعشي نجفي، [بي تا].
56. مغنيه، محمد جواد؛ فقه الامام الصادق (ع)؛ ط. الثانيه؛ قم المقدسه؛ مؤسسه انصاريان للطباعه و النشر، 1421 ق.
57. مقدس اردبيلي، احمد بن محمد؛ مجمع الفائده و البرهان في شرح ارشاد الاذهان؛ قم المقدسه: مؤسسه النشر الاسلامي التابعه لجماعه المدرسين، 1403 ق.
58. مکارم شيرازي، ناصر؛ انوارالفقاهه؛ قم: مدرسه الامام اميرالمؤمنين (ع)، 1424 ق.
59. مؤمن قمي، محمد؛ مباني تحرير الوسيله؛ قم المقدسه: الميزان، [بي تا].
60. موسوي گلپايگاني، محمدرضا؛ الدر المنضود في احکام الحدود؛ قم المقدسه: دارالقرآن الکريم، 1412 ق.
61. ميرمحمد صادقي، حسين؛ جرايم عليه امنيت و آسايش عمومي، چ چهارم، تهران: نشر ميزان، 1383.
62. نجفي، محمدحسن؛ جواهر الکلام في شرح شرايع الاسلام؛ تحقيق و تعليق و تصحيح محمد قوچاني؛ ط. السابعه، بيروت: داراحياء التراث العربي، 1981 م.
63. نسائي، ابوعبدالرحمن احمدبن شعيب؛ سنن النسائي؛ بيروت: دارالفکر، 1348 ق.
64. واقدي، محمد بن عمر؛ المغازي؛ ترجمه محمود مهدوي دامغاني، تهران: مرکز نشر دانشگاهي، 1361.
65. هيثمي، نورالدين علي بن ابي بکره، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، بتحرير الحافظان العراقي و ابن حجر؛ [بي جا]: مکتبه القدسي، 1351 ق.
66. يعقوبي، ابن واضح، احمد بن ابي يعقوب؛ تاريخ يعقوبي؛ ترجمه محمد ابراهيم آيتي؛ چ سوم، تهران: مرکز انتشارات علمي و فرهنگي وابسته به وزارت فرهنگ و آموزش عالي، 1362.
منبع: نشريه الاهيات اجتماعي شماره 2.