خانه » همه » مذهبی » اسلام دین صلح ورحمت (1)

اسلام دین صلح ورحمت (1)

اسلام دین صلح ورحمت (1)

دين اسلام دين رحمت وپيام آور صلح وصفا است و اين قاعده يكي از اصول اوليه اسلام است و براي تحقق صلح و عدالت درجامعه و ازبين بردن ريشه هاي ظلم ، تبعيض و بي عدالتي تلاش كرده ومي كند.آيات و روايات فراواني درمدح وستايش عدالت و مذمت و ستم وارد شده كه به برخي از آنها در مقدمه متذكرمي شويم:اسلام براي اتحاد ، صلح و صفا و اينكه

d2d519b5 0549 4eb2 89df 4f264ff391d8 - اسلام دین صلح ورحمت (1)

0020933 - اسلام دین صلح ورحمت (1)
اسلام دین صلح ورحمت (1)

 

نويسنده: ج،احمدی
منبع : اختصاصي راسخون

 

مقدمه
دين اسلام دين رحمت وپيام آور صلح وصفا است و اين قاعده يكي از اصول اوليه اسلام است و براي تحقق صلح و عدالت درجامعه و ازبين بردن ريشه هاي ظلم ، تبعيض و بي عدالتي تلاش كرده ومي كند.آيات و روايات فراواني درمدح وستايش عدالت و مذمت و ستم وارد شده كه به برخي از آنها در مقدمه متذكرمي شويم:اسلام براي اتحاد ، صلح و صفا و اينكه فطرت انسانها ر ا بيدار كند تا همه به ريسمان توحيد كه نتيجه آن صلح وصفا است متمسك شوند و از اختلاف وتفرقه دوري كنند مي فرمايد: پيامبران وپيروان آنها امت واحده هستند إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّتَه وَاحِدَه وَ أَنَارَبُّكُم فَاعبُدُونِ(1) يعني اين پيامبران بزرگي كه به آنها اشاره كرديم و پيروان آنها) همه امت واحدي بودند (وپيرويك هدف و من پروردگار شما هستم مرا پرستش كنيد.از ديدگاه قرآن كريم براي رسيدن انسانها به كمالات معنوي ، عدالت اجتماعي از مقدمات لازم به حساب مي آيد لذا برقراري قسط وعدالت از اهداف بعثت انبياء شمرده شده است :لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلنَا مَعَهُم الكِتَابَ وَ المِيزَانَ لِيَقُومَ لِلنَّاسُ بِالقِسطِ(2). همانا ماپيمبران خود را با ادله و معجزه ات (به سوي خلق) فرستاديم وكتاب و ميزان به ايشان داديم تا مردم به راستي وعدل گرايش پيدا كنند.و براي تحقق اين هدف مؤمنين را به عدالت و قسط فرمان دهند: يَاايُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالقِسطِ(3) اي اهل ايمان برپاكننده عدالت باشيد.شهيد مطهري مي نويسد: ( اسلام طرز تفكرها را عوض كرد به اين معنا است كه ارزش ها را بالا و پايين آورد ، ارزش هايي كه درحدّ صفر بود)مانند تقوا( در درجه اعلي قرارداد…و ارزش هاي خيلي بالا را از قبيل خون ونژاد وغير آن را پايين آورد…عدالت يكي از مسائلي است كه به وسيله آن اسلام حيات و زندگي را از سر گرفت و ارزش فوق العاده يافت)(4)
کلید واژه ها: اسلام هراسي ، خشونت ، وهابيت، جنايت وهّابيت ، صلح

ضروت تأ ليف اين مقاله

در برابر اين خيزش بزرگ اسلام پذيري در شعاع وسيع كه بر اساس معارف ناب اسلام و پيامبر(ص ( جانهاي تشنه انسانهاي خداجو و اصلاح طلب و عدالت خواه را سيراب و اغنامي سازد ريشه هاي ظلم و تجاوزگري و زياد خواهي هاي را كه قدرت مداران رو ا ميدارد نمايانمي كند و راها ي چاره ارائه مي دهد و ملّت ها را به هويت انساني و آزادگي باز مي گرداند، تا ازسر گرداني ها انحطاط ها فريب كاري ها و آلودگي هاي فكري و اخلاقي رهايي بخشد جهان خواران به خصوص محافل غارتگر صهيونيستي و جيره خواران آنان تاب تحمّل آموزه هايانسان ساز و جامعه عدالت پيشه و شرافت و كرامت انساني را ندارد. سال ها توطئه هاي مستقيم و غير مستقيمي را براي مهار روح اسلام خواهي انسانهاي دردمند كردند تا شايد با هجوم به اسلام وقرآن و شخصيت آسماني پيامبر(ص) از منزلت جذّاب اسلام بكاهد و از رشد وتعالي آن جلوگيري كنند كه خوشبختانه اين توطئه ها تاكنون براي آنها نتيجه معكوس داده است .
بدين لحاظ به منظور ياد آوري اين توطئه هاي كينه توزانه در اينجا به چند نمونه اشاره مي شود:

كتاب آيات شيطاني

اين كتاب وحي و نبوّت و شخصيت والامقام پيامبر(ص) را مورد اهانت قرار مي دهد كه پس از انتشار آن در بريتانيا ، هلند ، فراسه ، سوئد ، نروژ ، پاكستان ، شمال آفريقا ، ايران و ساير كشورهاي اسلامي و حتّي كشورهاي اروپا ي موج تظاهرات و اعتراض ها و مخالفت ها و درگيري ها صورت مي گيرد سرانجام با فتواي امام خميني( رحمته الله) مبني بر( ارتداد ) نويسند محتواي كتاب ازسوي دانشمندان مختلف موهن و بي اساس اعلام مي گردد و بالاخره با اعتراض هاي گسترده مسلمانان ، نويسنده به ممنوعيت انتشار كتاب محكوم مي شود واين كتاب كه در پشت آن نقشه هاي شومي نهفته بود در عين حال كه زيان هايي به بار آورد ولي نتوانست به هدف نهايي اش براي ضربه زدن به پيامبراسلام(ص) دست يابد؛ چه اينكه عموم اتهامات آن طيّ كتاب ها و مقالات متعددي جواب داده شد.و مردود اعلام گرديد(5)

كاريكاتورها

چاپ) كاريكاتورهاي) موهن به ساحت مقدس نبي اكرم(ص) در رورنامه هاي دانماركي،نروژي و تعداد ديگري از روزنامه هاي اروپاي توطئه مرموز سياسي عداوت منشانه تحت عنوان آزادي مطبوعات نقشه ديگري براي ضربه زدن به اسلام و پيشواي محبوب ، پيام آور صلح و دوستي به منظور كاهش جاذبه اسلام و مهار گسترش روز افزون اين آئين نوراني بود؛ ولي اعتراض هاي خشم آلود علما و مقامات عراق ، فلسطين، لبنان، سودان ، عربستان سعودي ، سوريه ، مصر ، ايران و حتّي اظهار تأسف( بيل كلينتون) رييس جمهور سابق آمريكا كه حتّي تحريم محصولات (دانمارك) را در برخي كشورها تدارك مي ديد ، موجب عذرخواهي و عقب نشيني دنمارك در برابر خروش مسلمانان شد و اين حربه هم از كارايي و تخريب مؤثر باز ماند(6)

پول و كتاب رايگان

اقدامات ديگري كه نشانه اسلام هراسي و نيز جلوگيري از نفوذ و گسترش اين آئين آسماني از سوي آمريكا و منابع كليسايي است سرازير كردن دلار و كتابهاي رايگان به برخي از كشورهاي اسلامي است .به گزارش سرويس بين المللي(بازتاب) علي باپير رئييس حزب وجماعت اسلامي كردستان عراق از پرداخت حقوق هزار دلاري به كردهاي عراق براي مسيحي كردن آن ها خبر مي دهد .روزنامه (المدينه) چا پ عربستان سعودي از قول دكتر محمد هدايت نور رييس مجلس شوراي اندونزي مي نويسد: پس از حادثه ( سونامي) و زلزله در اين كشور فعالان مسيحي در مناطق مختلف زلزله زده اندونزي فعال شده و همراه با غذا و دارو ، كتابهاي ( انجيل) در ميان مسلمانان تقسيم مي كنند وي در پي سفر عمره مفرده خود به عربستان سعودي تقاضاي 50 ميليون نسخه از قرآن كرده است تا جلوي اقدامات مسيحيان را بگيرند! در حالي كه به گزارش(انجمن هاي جهاني اسلامي) كليساهاي جهان اقدام به ترجمه و انتشار انجيل به 650 لهجة محلّي كرده اند. (7)
11 سپتامبر 2001
درفا جعه هولناك 11 سپتامبر 2001 ميلادي در توطعة مرتبط با گروه القاعده دو هواپيماي مسافربري به ساختمان دو قلو ي مركزي تجارت جهاني نيويورك و يك هواپيما به ساختمان پنتاگون وزارت دفاع آمريكا در واشنگتن حمله كردند كه خسارات مالي وجاني فراواني گذاشت .هرچند تحليل كردن راجع به اين فاجعه نظرات مختلف داشتند و دارند، و بسياري آن را يك توطئة از سوي خود آمريكا براي سر پوش گذاشتن روي مشكلات داخلي ميدانند امّا مهمترين استفاده كه از اين واقعه نمودند.اينست كه اين كشتار و تخريب با تبليغات گسترده اي همراه بود و توانست به وسيله (اين تروريست هاي مسلمان ) تا حدّ زيادي چهره خشن و ناسالمي از اسلام برا ي باز دارندگي و نفوذ اسلام و به اصطلاح يك (هجوم تخريبي) را ارايه دهد!
اتّهام پاپ
پاپ بنديكت شانزدهم ، رهبركاتوليكهاي جهان در سخنراني كه در سپتامبر2006 ميلادي در دانشگا هي در شهر رگنزبرگ آلمان ايراد كرد ، دربحثي ، رابطه بين خردورزي و ايمان ، مسألة جهاد را به ميان كشيد ، و آئين اسلام را متّهم به خشونت و تقابل با علم و داناي كرد !با توجه به موارد نامبرده كه گوشه از اتّهامات ناجوانمردانه اي دشمنان لجوج و كينه توز اسلامعزيز است كه به هر بهانه سعي مي كنند بگويند – اسلام با روح بشر سازگار نيست – اسلام حقوق بشر را ناديده مي انگارد! و اين تهمت هاي ناروا را در سراسر جهان بر ضد اسلام ترويج مي كنند.ازسوي ديگر خشونت بي حدّ حصر گروه ضاله وهّابيت است كه بيش از دو قرن است كه به كشتار مؤمنين از مرد و زن ، پير وجوان حتّي طفل شير خوار در دامن مادرشان ادامه مي دهند و گويا تشنه خون انسانها هستند و در اين آواخر در عراق ، افغانستان ، پاكستان ، …شديدتر شده است اين جنايت وبي رحمي و ظلم وستم كه در عراق هر روز اتّفاق مي افتد در تاريخ بشر كمتر سابقه داشته است.

نمونه هايي ازرفتارمدعيان صلح

بعداز ملاحظه اين موارد در تاريخ اسلام اكنون به چند مورد رفتار غير اسلامي توجه كنيد تا دريابيد كه چه تفاوت بسياري ميان اين دو سياست است ودريابيد كه خشونت واقعي را چه كساني اعمال كرده و مي كند البته به اشاره اجمالي بسنده مي شود.
1.در ماجراي جنگ ترياك ، انگليسيها حدود بيست ميليون انسان را در هند كشتند(8)
2 – وباز در همين هند ، در دوران جنبش آزادي خواهي و استقلال طلبي مردم ، انگليسيها با به راه انداختن قحطي ساختگي هشتصد هزار انسان را از بين بردند(9)
3.كمونيست به چند مورد از جنايات بزرگي كه فقط لنين (رهبر انقلاب كمونستي روسيه وبنيانگذار حزب كمونست در روسيه) مرتكب شد اشاره مي شود:
الف) اين رهبر سياسي كمو نيسم در صدد بر آمد نظام مزارع اشتراكي را پياده كند ، اما كشاورزان و كارگران زير بار نرفتند. لذا دست به رعب آفريني عمومي در كشور و ايجاد قحطي ساختگي عجيبي زد كه پيش از پانزده ميليون انسان قرباني آن شدند(10)
ب) وي بار ديگر يورش به كارگران و كشاورزان را براي واداشتن آنان به پذيرش نظام كمو نيستي آغاز كرد و با ملت جنگيد و سازمان ترورستي – كمونيستي – لنينيستي ( گيبو) دست به ضرب وقتل و تبعيد مردم زد و زندانها پر شد ، آن سان كه به اعتراف گزارشهاي رسمي حزب كمونيست ، شمار قربانيان به يكصد هزار رسيد .
ج) دو سال بعد ، يعني درسال 1932 – 1933 م ، مجدداً لنين ، براي اجراي قانون زراعي فوق به هر قيمتي ، ملّت بيچاره را تحت فشار قرار داد كه در نتيجه ، به اعتراف مقامات رسمي كمونيسم پنچ ميليون انسان قرباني آن شد(11).
4 – در جنگ آ زاديبخش الجزاير بيش از يك ميليون انسان توسط استعمار گران فرانسوي به قتل رسيدند.(12)
5 – در جنگ ويتنام ، آمريكا ييها فقط در طي يك عمليات (جياب ) نزديك به نيم ميليون انسان را به قتل رساندند.

خسارات جنگ جهاني دوم

اولاً: خسارات واقعي و ارائه آ مار دقيق اين خونريزي غير ممكن است اما مي توان رقم آن را به 50 ميليون نفر تخمين زد كه نيمي از آن را غير نظاميان تشكيل مي دهد در اتحاد شوروي 20 ميليون نفر كشته يعني 10 درصد جمعيت شمارش شده است .در لهستان اين نسبت به 15 درصد بالغ مي شود. آلما نيها پنج ميليون نفر از دست داده اند. در چين بين سه تا هشت ميليون نفر تخمين زده شده. قتل عام يهوديان به شش ميليون نفر بالغ مي شود .فقط درچند ثانيه درحمله اتمي آمريكا به ژاپن(هيرو شيما و ناكازاكي) دويست هزار نفركشته شدند (00/ 200)خود آمريكا فقط در جبهه جنگ3 00/ 00 سيصد هزار سرباز از دست داد .تنها 30 ميليون نفر جابه جا شدند . درلهستان 80 درصد وسايل حمل و نقل آن كشور از بين رفتند. چهارپايان و كشاورزي 50 درصد نابود شدند .آلمان و ژاپن اكثر شهرها جز ويراني و خاكستر چيزي باقي نماندند.ايتاليا از جنوب تا شمال كشور به ويراني كشيده شدند (13) ويا خشونت مسيحيان با مسلمانان اندلس(اسپانيا) پس از هجوم و تسلط آنان بر مسلمانان را ملاحظه كنيد:مسلمانان را مجبور مي كردند دين مسيحي را اختيار كنند در همين ايام 3 هزارنفر را سوزاندند و 13 هزار نفررا به مجازاتهاي ديگر محكوم كردندو چون سوزاندن همه دشوار بود حكم اخراج بقيه را از اندلس صادر كردن. اسقف اعظم طُليطُليه رأي داد كه همه اعراب غير مسيحي را با زن و فرزند از دم شمشير بگذرانند. هشتاد هزار كتاب مسلمين را آتش زدند .راهبي بلدا نام مي گويد: سه قسمت جمعيت مسلمين كه حدود صدو چهل هزار نفر بودند به طرف آفريقا مي رفتند كه صد هزار نفر از آنان كشته شدند وطبق تخمين ، در مجموع اين مصا ئب 3 ميليون نفررا كشتند.(14) همچنين كُشت وكشتار آمريكا در افقانستان و عراق و ساير نقاط جهان و حمايت ديگر مدعيان صلح ودوستي از اين فجايع را همه شاهد هستيم كه فقط در عراق تا كنون صدها هزار انسان كشته شدند. و خدا مي داند كه چقدربي خانمان ، معلول ، يتيم و بي سرپرست شدند. خشونت ، و جنايت كه امروز آ مريكا و هم پيمانهايش در زير سايه سكوت سازمان ملل و شوراي امنيت در زندان گوانتانامو و ابوغريب عراق مرتكب مي شوند قلم از نوشتن آن شرم دارد .باوجود اين ، بي شرمانه اسلام را متهم به خشونت مي كند چگونه صاحب اصلي فلسطين را مي كشند ، خانه ها را ويران مي كنند، مزارع را تخريب مي كنند ، حتّي به كودكان و زنان هم رحم نمي كنند يا يهوديان اسرائل را مي بينيد كه اصلاً آرمانشان اينست كه جان و مال و…غير يهودان احترام ندارند.

تفاوت از زمين تا آسمان

ملاحضه خواهید کرد كه چه تفاوت بسياري است ميان اسلام وغير اسلام و ديديد كه چگونه اسلام عملاً حتّي وحشت زدگي يك زن ، بلند كردن صدا برخصم و … را از نظر دور نمي دارد وشخص اول اسلام پيش از آنكه قاتلش دست به كاري زند متعر ض او نمي شود اين است اسلام وصلح و صفا و محبت آن. اما سياست و خشونت غير اسلامي ، انسان و كرامت انساني وميليونها بشر را به هيچ مي گيرد و كمترين ارزشي برايشان قايل نمي شود.
اما خشونت گروه ضاله وهابيت وضربه شديد برپايه هاي اسلام
درطول تاريخ كمتر كسي به اندازة وهابي هاي متعصّب به اسلام ضربه زده است ،اسلامي كه دين رأفت و رحمت بود و توصيه مي كرد هر كاري را با نام(رحمان) و (رحيم) كه بيانگر رحمت عام وخاص خداست شروع شود.اسلامي كه مي گويد: حتي مشركان اگر براي تحقيق نزد شما آمدند آنها را پناه دهيد تا آيات قرآن را بشنوند، سپس آنها را سالم به وطن خودشان برسانيد )خواه اسلام رابپذيرند يانه ( اسلامي كه ميگويد: در برابر بديها نيكي كنيد تا دشمنان سرسخت شما از اين همه محبّت (شرمنده شوندو) دوست شما گردند .اسلام و قرآني كه ميگويد: وَ لَا تَقُولُوا لِمَن القي اليكُم السَّلام لَستَ مُؤمِنًا (15)يعني به كسي كه نزد شما (باكلامي يا عملي يا سلامي ياپيشنهادي ) اظهار اسلام ميكند نگويد تو مؤمن نيستي. اين آيه مي فر مايد: درميدان جنگ هم اگر كسي اظهاراسلام كرد جان ومالش محترم است. كسي حق ندارد به بهانه هاي واهي به كسي ضرر بزند اما مسلمان نماها مسلمين ومؤمنين را كه تمام عمرشان را صرف اسلام و قرآن نمودند، و مي كنند، و به تمام اصول و فروع اسلام اعتقاد دارند ، و مو به مو عمل ميكنند واجب القتل ميدانند. و ميكشند مگر صُمٌّ بُكمٌ عُميٌ لَا يَفقَهون هستند يا اينكه برقلوبشان مهرخورده است.اسلامي كه ميگويد: هَل الدِين إِلَّاالمَحّبَه؛ آيا دين چيزي غير از محبت است(16) يا اينكه حضرت علي (ع) مي فرمايد: لَا تُقطِع صَدِيقًا وَ إِنَّ كُفرَ(17) از هيج دوستي ارتباط ودوستي ات را قطع مكن اگرچه كافر باشد.آري چنين اسلام لطيف، زيبا و پر از محبت را آن چنان خشن نشان دادند. كه دوست ودشمن را از آن بيزار ساختند.جا ذبة اسلام در عصر ما آماده است، كه كار خودش را انجام دهد. و به ( مصداق يَدخُلُونَ فِي دِينَ اللهُ افوَا جاً). گروه گروه مسلمان شوند، ولي اعمال خشن ومتعصب اين گروه متأسفانه سدّراه گسترش اسلام شد وضربة دردناكي به اسلام ومسلمين زد.به هر حال اين محصول نا مطلوب سبب شد كه متأسفانه نام اسلام دراذهان بسياري ازمردم جهان ، باخشونت توأم گردد و بهانه و دستاويز بدي به دست مخالفان اسلام دهد تا آنجا كه دربسياري ازكشور ها، مسلمانان را ( جماعتي آدمكش) معرفّي مي كنند البته تبليغات سوء آمريكايي ها و به خصوصا صهيو نيست ها نيزبه اين امر بسيار كمك مي كند. درحالي كه اسلام پيام آورصلح ، عدالت ومحبت بوده وهست. قرآن با صراحت به پيامبراسلام(ص) ميگويد: ماتوراخشن وسنگ دل قرار نداديم كه اگرچنين بود مردم ازگرد تو پراكنده ميشدند ( وَ لَو كُنتَ فَظّاً غَلِيظٌ القَلب لَانَفضُوا مِن حَو لكَ) در روايات اسلامي هما نطور كه گذشت مي خوانيم ( هل الدّينُ إلاّ الحبّ) ، آيا دين چيزي جزمحبّت است ) ،محبت به خدا ، پيامبر ، صالحان ، وهمۀ خلق خدا، اين آييني كه برپايۀ محّبت بنا شده براثر اعما ل گروه هاي زاييدۀ وهّابيّت ، چنان نشان داده مي شود كه بدترين دستاويز را براي تخر يب چهرۀ اسلام بدست دشمنان اسلام مي دهد.

خشونت فوق العاده

خشونت فوق العادة وهّابي هايي افراطي ، چيزي نيست كه بركسي پوشيده و پنهان باشد كشتاري كه وهّابيّت در طول عمر خود ازمسلمانان – نه كفّار حربي !- كرده، بسيار وحشتناك است.سيل خوني كه درشهركربلا از شيعيان به راه انداختن ، وغارت اموال، و ويرانگري شهر كربلا، فجايع وّهابيت و قتل عام مردم طائف ، جنايات وهابيت در كربلا و ساير بلاد عراق از گذشته تا امروز، جنايات وهابيت در سوريه در سال 1225 ، جنايات وهابيت در يمن در سال 1341 ، كشتار بيت الله الحرام در حرم امن الهي در سال 1407 ، كشتار وهابيت در افغانستان در سال 1372 ، جنايات وهابيت در پاكستان، و تخريب آثار تاريخي و باستاني اسلام بدست وهابيت در مكه و مدينه (18) اين ها نشان مي دهد كه خشونت درجوهر تعليمات وهّابيّت است هيچ بوي هم از اسلام ناب نبرد. اينك بطورخلا صه آما ر اين جنايات را از سه منبع فوق الذكر مي آوريم تاخواننده گرامي بيشتر با اين گروه ضاله آشنا گردد.

وهّابيت وقتل عام مردم طائف

وهّابيان در سال 1217 به سركردگي عثمان مضايفي از سرداران نامي خود ، به دستور اميرعبدالعزيز به شهر طائف واقع در دوازده فرسخي مكه حمله بردند، و به قتل عام مردم پرداختند. آنها حتي كودكان شير خوار را در آغوش مادرانشان سر بريدند ، و گروهي را كه از شهر خارج شده بودند دنبال نمودند و بسياري از آنهارا كشتند. سپس شهررا غارت كردندو خانه ها را ويران نمودند وخبر فطح خود را به سعود پسر عبدالعزيز دادند.وهّابيها جمعي از مردان و زنان مسلمان را لخت و عريان در بيابانهاي طائف رها ساختند، و پس از سيزده روز كه به صورت گدا در آمده بودند ، وبه هركدام مشتي ذُرّت مي دادند. به شرطي اينكه وهابي شوند از كشتن آنها درگذشتند.جميل صدقي زهاوي، در خصوص فتح طائف مي نويسد:( از زشت ترين كارهاي وهّابيان، قتل عام مردم است كه بر صغير و كبير ابقا نكردند. طفل شيرخواره را بر روي سينه مادرش سر بريدند جمعي را كه مشغول فرا گرفتن قرآن بودند كشتند چون در خانه ها كسي باقي نماند، به دكانها و مساجد رفتند و هر كس بود حتّي گروهي را در حال ركوع و سجود بودندكشتند كتابها راكه درميان آنها تعدادي مصحف شريف و نسخه هايي از صحيح بخاري و مسلم و ديگر كتب فقه و حديث بود، در كوچه و بازار افكندند وآنها را پايمال كردند.اين واقعه در سال 1217 ﻫ اتفاق افتاد)

جنايت وهابيت دركربلا و سايربلاد عراق

در روز عيد غدير در هيجدهم ذيحجه سال 1216 ﻫ . ق اميرسعود بن عبد العزيز وهابي با سپاهي متشكل از بيست هزار مرد جنگي به شهر كربلا حمله ور شد.سعود پس از محاصره وارد شهر گرديد و كشتار سختي از مدافعين و ساكنين و زنان و كودكان آن نمود و برخي عدد كشته شدگان را يكصد و پنجاه هزار تن نوشته اند و مي گويند جوي خون دركوچه هاي كربلا به راه افتاد و جالب اين كه اسم اين كار را(جهاد في سبيل الله) و مبارزه با نشر توحيد مي گذارند!پس وهّابي ها حرم مطهر حسين بن علي(ع) فرزند زهرا دختر پيامبر(ص) را ويران نمودند د و ضريح مبارك آن حضرت را از جاي خود كندندو ضريح حبيب بن مظاهررا سوزاندند و تمام ذخائرو نفائس حرم حسيني را چپاول كرده و اسبانشان را در صحن حرم مطهربستند ودرحرم شريف قهوه دم كردند و آن چنان درحرم مطهر ، فساد و ويراني به بار آوردند كه فاجعه كربلا وحادثه روز حره و كردارهاي بني اميه و متوكل عباسي تكرار شد.در روز عاشوراي 1425 ﻫ ق وهابيان با نام گروه القاعده با انفجارهاي متعدد در كربلا ما بين صفوف عزاداران در روز 25 رجب 1426 ﻫ ق مصادف با شهادت امام موسي كاظم(ع) وهابيان با نام گروه القاعده با پخش غذاهاي مسموم و ايجاد ترس، رعب و انفجار متعدد در كاظمين ما بين صفوف عزاداران امام موسي كاظم(ع) جنايت ديگري را مرتكب شدند كه باعث به شهادت رسيدن حدود 1500 نفر اعم از مرد و زن و بچه شد.پس از اشغال عراق توسط آمريكا و متحدانش ، وهابيان از اين فرصت ايجاد شده توسط اربابانشان استفاده كردند و براي اقامه اعتقادات شومشان و ضربه زدن به اسلام و ايجاد تفرقه بين مسلمين بارها و بارها مردم مظلوم عراق اعم از شيعه وسني ، عرب و كرد ، زن و مرد ، بزرگ و كوچك ، پير و جوان را هدف اقدام تروريستي خود قرار داده اند و آنها را به خاك و خون كشيده اند به حدي كه قلم از ذكر آن نا توان و شرمسار است.

جنايت وهّابيت درسوريه

درسال 1225 ﻫ ق وهّابيان به شام (سوريه فعلي) يورش بردند و دارائي همه مردم را تاراج كردند و غلات را سوزاندند و مردمان بي گناه را كشتند وزنان را اسير كردند و كودكان را به قتل رساندند و خانه ها را ويران ساختند و فساد و آشوب به راه انداختند.

جنايت وهّابيت در يمن

در سال 1341 وهابيان با حجاج يمني كه خلع صلاح بودند و هيچ گونه وسيله دفاعي با خود نداشتند رو به رو شدند. آنان ابتدا با حجاج همراه شدند و به ايشان امان دادند ولي بعداً نيرنگ به كار بردند وقتي كه به دامنه كوه رسيدند، وهّابيان در قسمت بالا و پهناي كوه قرار گرفتند، و حجاج يمني در پايين كوه قرار گرفتند سپس وهّابيان دهانه توپ ها را به سوي حجاج يمني گرفته و همه را به گلوله بستند و تمامي حجاج يمني را وهابيان كه هزار نفر بودند، كشتند به جز دو مرد كه فرار كردند، وجريان كشتاروحشيانه حجاج يمني را به دست وهّابيان به اطلاعه مردم رساندند.

كشتا ر حجاج بيت الله الحرام درحرم امن الهي

درسا ل1407 وهّا بيا ن به حجا ج ايراني وسوريه اي ولبنا ني، درايا م حج ودرمكه حرم ا من الهي به جرم سردادن فرياد برائت از مشركين وكفار حمله كردن وكشار فجيعي ازحاجيا ن در حا ل احرام و درحرم امن الهي كردند ومكه اين حرم ا من را به د ستور ار بابا ن انگليسي و آمركايي خود نا ا من نمودند و ايرانيانرا عزادار وقلب مسلمانان آزاده جهان را جريحه دار نمودند و ايرانيا ن را به مدت 3 سا ل از به جا آوردن اعما ل حج محروم نمودند. وهّا بيا ن را در تعطيلي حج وكشتا ر حجاج نبايد سرزنش كرد چرا كه آنا ن فقط به قولي كه محمد بن عبدالو هّاب به…وانگليسي ها در ما نع شدن مردم ازحج داده است عمل ميكنند .

جنايت وهّابيت در افغا نستان

در اواخر سال 1372 شمسي شخص وهابي به نام ملاعمر در افغانستان وارد صحنه نبرد شد و از سوي كشور عربستان و پاكستان و آمريكاي ام الفساد تقويت گرديد و در شهريور 1375 شمسي كابل پايتخت افغانستان را تصرف كرد و سپس به كشتار مسلمانان و مجاهدان شيعي مذهب رو آورد و صد ها هزار مسلمان را به خاك و خون كشيدند و باعث عقب ماندگي افغانستان شد جهت اطلاع خوانندگان . چند نمونه از كشتار بي رحمانه و جنايات ضد اسلامي و انساني طالبان ذكر مي گردد. در سال 1377 شمسي اجلاسيه اي در پيشاور تشكيل دادند و 160 نفر از مفتي هاي درباري مزدور اهل سنت و وهابي جمع شده و به رايزني پرداخته و سرانجام فتوائي را صادر كردند كه همه مردان شيعه و پسر بچه هاي شيعه بالاي هفت سال به قتل برسند و زنان و دختران و پسران كمتر از هفت سال شيعه به عنوان برده و كنيز به اسارت درآيند، پس از صدور فتواي ملاهاي مزدور و از خدا بي خبر كشتار و قتل و غارت شيعيان توسط حكومت ملاعمر(طالبان) آغاز گرديد در روز شنبه 17 / 5 / 1377 شمسي زنان و مردان و كودكان شهر مزارشريف از روي بامها به رگبار بسته شدند و اهالي شهر را قتل عام كردند و پس از آن به بيمارستانها رفته و بيمارهاي شيعه مذهب را روي تخت خواب بيمارستان به شهادت رساندند و در روز دوشنبه 19 / 5 / 1377 شمسي اجساد هزاران شيعه روي زمين انباشته شده و طعمه درندگان شده بود. ملا منّان نيازي در سخنراني خود رسماً اعلام كرد كه هر كس يكي از اهالي هزاره يا يك شيعه را در خانه خود پنهان كند ما آن خانه با اهلش به آتش مي كشيم سپس گفت: اميرالمؤمنين ما (يعني ملاعمر) براي مردم مزار شريف عفو عمومي داده اما اين عفو شامل شيعه ها وهزاره اي ها نمي شود. جنايت وهّابيّت در پاكستان
در سال 1979 ميلادي با تأسيس سپاه صحابه( يك ار تش نظا مي وتروريستي). در كشور پاكستان تا به امروز هزاران نفر از شيعيا ن مظلوم و بي گناه پاكستان اعم از مرد و زن و پير و جوان به جرم دا شتن مذهب حقه تشيع ودفاع وحمايت از ولايت اهل بيت رسالت(ع) به دست صحابه و (لشكر جنگ لي) كه از عمال وهابيت مي باشند در نقاط مختلف پاكستان غالباً مغز هاي متفكر را نشانه مي روند. تعداد جوانان و فرهيختگان شيعه، كه با ترور سپاه صحابه، شربت شهادت را نوشيده و به پيشواي محبوب خود حضرت ابا عبدالله الحسين(ع) پيوسته از شمار بيرون است. حما يت از ولايت اهل بيت رسا لت(ع) به دست سپاه صحابه و ) لشكر چنگ لي)تعجوانان تخريب آثار تاريخي وباستاني اسلام
اينك به اختصار توجه شما را به فهرستي برخي از آثار و اماكن تاريخي اسلام كه بيانگر فرهنگ وتمدن اسلامي بوده و به واسطه تحجر و كوته فكري فرقه ضاله وهابيت ويران شده جلب مي كنيم:بارگاه و مسجد حضرت حمزه سيد الشهداءعموي مكرم پيامبراكرم(ص) ، بارگاه ام المؤمنين حضرت خديجه كبري بنت خوليد(ع) ، بارگاه آمنه بنت وهب مادر پيامبر(ص) ، بارگاه حضرت ابوطالب پدر گرامي امير المؤمنين(ع) ، بارگاه حضرت عبدالمطلب جدپيامبر(ص) و اميرالمؤمنين(ع) ، بار گاه حضرت حوّا در جده ، بارگاه حضرت عبدالله پدرپيامبر(ص) در مدينه ، بيت الاحزان ، خانه اي كه حضرت زهرا(س) در آنجا در سوگ پدرش مي گريست . ، مسجد سلمان در مدينه منوره ، خانه حضرت زهرا(س) در كوچه حجر در مكه مكرمه ، جايگاه نفس زكيه در مدينه منوره ، خانه رسول خدا در مدينه ، خانه اي كه حضرت هنگام هجرت به مدينه در آنجا مستقر شد.، خندقي كه مسلمانان در جنگ خندق حفر نمودند. ، مسجد جوانان دراحساء ، دومين مسجد كه پس از مسجد رسول الله(ص) در آن نماز جمعه بر گزار شد. ، مسجد عباس بن علي در روستاي مطير در احساء ، زادگاه پيامبر اسلام(ص) ، در شعب هواشم در مكه مكرمه متولد شد. ، خانه ام المؤمنين حضرت خديجه بنت خويلد در مكه مكرمه ، مسجد الشمس در مدينه منوره محل يكي از معجزات بزرگ رسول خدا( ص) ، خانه حمزه بن عبدالمطلب عموي گرامي پيامبر(ص) ، خانه ارقم ، كه پيامبر( ص) و يارانش در آغاز بعثت در آن گرد مي آمدند. ، بارگاه شهداي بدر و جايگاهي كه براي پيامبر(ص) در غزوه بدر نصب نمودند. ، خانه حضرت علي(ع) كه امام حسن(ع) و امام حسين(ع) در آن متولد شدند. ديوار اطراف شهر مدينه منوره ، خانه حضرت امام جعفرصادق(ع) در مدينه منوره ، محله بني هاشم در مدينه منوره ، مسجد تنبه الوداع ، مسجد البغله ويسياري ديگر از بقاع متبركه و اماكن مقدسه ، قبرستان المعلي در مكّه مكرمه كه بارگاه و مقبره برخي از اهل بيت(ع) و ياران پيامبر(ص) در آن قرار دارد. نشانه ورود وخروج فاطمه بنت اسد مادر امير المؤمنين پس از تولد آن حضرت از كعبه ، بارگاهاي متعدد در قبرستان بقيع بارگاه ملكوتي ائمه بقيع(ع) . نكته قابل توجه اينكه اين ويرانگري هاي آثار تاريخي اسلام در حالي صورت مي گيرد كه رژيم سعودي و وهّابيان از آثار يهوديان در مدينه منوره حفاظت و نگهداري مي كنند؛ و با نصب تابلوهاي هشدار دهنده مردم را از نزديك شدن به آنها باز مي دارد.پس اي مسلمانان و اي جهانيان هشيار باشيد كه اين قوم دست از جنايت هايشان بر نمي دارد و ربطي به اسلام و قرآن ندارد و كاملاً بيگانه از اسلام است با توجّه به اين مطلب ضرورت اين بحث روشن مي گردد. مخصو صاً اينكه به نظر مي رسد كتابي راجع به اين موضوع كه صلح وخشونت را بطور مستقل شيوا وجامع از نظر قرآن واحاديث مورد بررسي قرار بدهد. وجود ندارد يا اينكه اينجانب به چنين تأليفي برخورد نكرده ام، وبنده كه نتوانستم كتاب در اين موضوع در كتاب خانه ها و كتاب فروشي ها پيدا كنم، بي ترديد. جاي اين تحقيق كه براي پايان نامه كارشناسي آغاز شده است خالي است كه انشاءالله با ياري خداوند متعال و توجهات بقيه الله الاعظم(عج) اميد است فراتر وگسترده تر از پايان نامه تأ ليف شود و انشاءالله پاسخي باشد براي شبهات و اتّها مات كه دشمنان اسلام وگروه هاي ضالة به نام اسلام در اذهان بوجود آرده ، و لازم است اين بحث به طور جدّي پي گيري شود كه آيا اسلام واقعاً آئين خشونت است ، يا دين رحمت و رأفت و صلح و محبّت؟ كه مسلماً اسلام ناب محمدي دين رحمت است، نه خشونت. براي پاسخ به اين سؤال بايد هم به سراغ قران مجيد برويم ، وسيري در آيات نوراني اين كتاب آسمان و محفوظ از تحريف داشته باشيم ، و هم پاي سخنان رهبران پاك و معصوم ديني بنشينيم ، و هم نمونه هاي از بر خورد اجتماعي و عملي آن بزرگواران را مطا لعه نموده تا با رفتاري مدّعيان تمدّن در جهان غرب مقايسه نماييم ، تا آفتاب حقيقت از پشت ابرهاي تاريك پديدار گردد.

معناي صلح

صلح درلغت به معناي محبّت و دوستي مي باشد. نزد ارباب سيا ست بنا برشروطي پايان دادن به جنگ است يا به معناي سازش ،موافقت ،امنيت وآسودگي معنا شده است يا اينكه صلح ضد فساد معنا شده است.(19) اسلام ديني است كه حقيقتاً به آشتي وصلح فرا مي خواند؛ چرا كه مي فرمايد: يأَيُّهَا الَّذينَ ءَامَنُوا ادْخُلُوا فِي السِّلمِ كَافَّه و لَا تَتَّّبِعُوا خُطُوَتِ الشَّيطنِ إِنَّهُ لَكُم عدوٌّ مُّبِينٌ(20). اي كساني كه ايمان آورده ايد ، همگي به صلح درآييد و از گامهاي شيطان پيروي مكنيد كه او دشمن آشكار شماست.و يا مي فرمايد: وَإِن جنحُوا للسلمِ فاجنَحْ لها اگر مخالفان تمايل به صلح نشان دادند تو نيز تمايل نشان بده .اسلام هيچ گاه مانند اين كشورهاي نبوده است كه به دروغ دم از صلح مي زنند و فقط شعار آن را سر مي دهند. و وقتي كه جنگ به راه مي افتد بمب هايشان دها ميليون انسان را نابود مي كند، وافتخار مي كنند كه مي توانند دنيا را در چند دقيقه نابودكنند. آيا ويرانگري و خونريزي افتخار دارد ؟!اما اسلام ، وقتي قرآنش دعوت به صلح مي كند ، براستي در مسير صلح حركت مي كند و ريز و درشت قدم هايش را در اين راه بر مي دارد.يكي از سيا ست هاي انسان دوستانه اسلام در جنگ ها اين است كه اسلام هرگز آغازگر جنگ نمي شود . جنگ ها و غزواتي كه در زمان رسول اكرم(ص) رخ دادبه برخي داشمندان همگي دفاعي بودند. هيچ وقت نشد كه اسلام ، ابتداءً و بي جهت ، به كفّار حمله كنند و عليه آنان جنگ به راه اندازند.اسلامي كه مي گويد حتّي مشركان اگر براي تحقيق نزد شما آمدند آنها را پناه دهيد تا آيات قرآن را بشنوند، سپس آنها را سالم به وطن خودشان برسانيد) خواه اسلام را بپذيرند يا نه. (21)( اسلامي كه مي گويد در برابر بديها نيكي كنيد تا دشمنان سر سخت شما از اين همه محبت شرمنده شوند و ) دوست شما گردند. (22)( اسلامي كه مي گويد :هلِ الدَّينُ إِلَّا المحبَّهُ(23) آيا چنيني دين چيزي جز محبت است؟جاذبة اسلام در عصر ما كه به مصداق يَدخُلُونَ في دينِ اللهِ أَفواَجاً (24). گروه گروه مسلمان شوند ولي اعمال اين گروه خشن ومتعصِّب متأسّفانه سدّ راه گسترش اسلام شده و ضربة درناكي به اسلام و مسلمين زده ومي زند.
بخش اول:
صلح ازديدگاه قرآن وسنت
الف) صلح درقرآن
با مطالعه اجما لي وتفكر در آيا ت قران مجيد به نمونه هاي فراوان از رأ فت ا سلامي در اين كتا ب آسماني دست پيدا مي كنيم كه بعنوان اصل اسا سي معرفي شده است كه به آن اشاره مي شود:

نسبت رحمت وخشونت در قرآن

درقرآن يكصد و چهارده سوره وجود دارد كه صد وسبزده سورۀ آن با ( بِسمِ الله الرَّحمنِ الرَّحِيم ) است كه پيام آور رأفت و رحمت و محبّت اسلامي است شروع شده و در اين كتاب آسماني تنها يك سوره بدون ( بسمِ الله الرَّحمنِ الرَّحِيم) است كه آن هم دليل روشن دارد.چون برائت اعلان جنگ و نبرد و بيزاري از دشمنان لجوج و عنود اسلام است كه اميدي به هدايت و اصلاح آنها نيست و روشن است كه به هنگام جنگ با دشمن كينه توز از رحمت و محبّت گفته نمي شود بنابراين اصل بررحمت و رأفت است وخشونت يك استثنا مي باشد.

بدي را با خوبي پا سخ دهيد

قرآن مي فرمايد: ادفَع بِا لَّتِي هِيَ أَحسَنُ السَّيِئَه نَحنُ أَعلَمُ بِمَا يَصِفُونَ.(25) بدي را به بهترين راه وروش دفع كن ( وپا سخ بدي را به نيكي بده ( ما به آنچه توصيف مي كنند آگاهتريم. يا اينكه مي فرمايد هَلْ جَزَاءُ الإِحسَانِ إِلَّا الإِحسَانُ.(26) آيا جزاي نيكي جز نيكي است؟ است اين آيات نشان دهنده اين مطلب است كه دين اسلام سرشار از محبّت و رحمت و دوستي است.

رحمت اسلامي فراتراز مسلمانان

و قرآن مي فرمايد: قُل لِّلَّذِين ءَامَنُوا يَغْفِرُوا لِلَّذِينَ لَايَرجُونَ أَيَّامَ اللهِ لِيَجْزِيَ قَوما بِمَا كَانُوا يَكسِبُونَ.(27) اي پيا مبر ما به مؤمنان بگو كساني را كه اميد به رستا خيز ندارند مورد عفو قرار دهند تا خداوند هر قومي را به اعما لي كه انجام مي دهند جزا دهد.طبق اين آيه شريفه رحمت و عطو فت اسلامي اختصا ص به مسلما نان و مؤمنان ندارد بلكه خداوند به مسلمانان دستور مي دهد كه با غير مسلمانان هم مهربان باشند.

صلح وآشتي برنامه اصلي اسلام

قرآن مي فرمايد: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا ادخُلُوا فِي السِّلمِ كَا فَّه لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيطَانِ إِنَّهُ لَكُم عَدُوٌ مُّبِينٌ.(28) اي كساني كه ايمان آورده ايد همگي درصلح وآشتي درآييد و ازگامهاي شيطان پيروي نكنيد كه او دشمن اشكار شما ست.طبق اين آيه شريفه ، صلح و آشتي برنامه اصلي اسلام است و جا لب اينكه قرآ ن كريم كساني را كه ازصلح وآشتي دوري مي كنند و آتش افروزي مي نمايند وطا لب درگيري وجنگ مي باشندتير شيطا ن معرفي مي كند ، يعني صلح وآشتي كار الهي ورحما ني و اما جنگ وآتش افروزي و خشونت كار شيطا ني و اهريمني است.و همه نداهاي تفرقه انگيز بلند گوهاي شيطا ني هستند و شيطان دشمن صلح وآشتي مي باشد(29).

مودت ورحمت پروردگار

وَ مِن ءَايَاتِهِ أَن خَلَقَ لَكُم مِن أَنفُسِكُم أَزوَاجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَيهَا وَجَعَلَ بَينَكُم مَّوَدَّه وَ رَحمَه إِنَّ فِي ذلِكَ لَأَيَاتِ لِقَومٍ يَتَفَكَّرُونَ.(30) از نشانهاي او اينكه همسراني از جنس خودتان آفريد تا دركنار آنان آرامش يا بيد و در بين تان مودت ورحمت قرار داد دراين نشا نهاي است براي گروهي كه تفكر مي كنند.مفسرين ميگويند درضمير(بينكم)دو احتمال وجود دارد،(ممكن است منظور از )بينكم) ارتبا ط بين زن و شوهر با شد يعني خداوند بين زن وشوهر مودت و رحمت قرار داد ممكن است منظور از آن ارتبا ط بين تما م انسا نها با شد كه دراين صورت طبق اين آيه كه يكي از نشانه هاي خداوند است بين تما م انسا نها محبّت ومودت ورحمت ايجاد كرده است.)(31)

رحمت الهي و مهرباني پيامبر

قرآن مي فرمايد: فَبِمَا رَحْمَه مِّنَ اللهِ لِنتَ لَهُم وَ لَو كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَا نْفَضُّوا مِن حَولِكَ(32) اين كه در برابر آنان(مردم) نرم و مهربان شدي و اگر خشن وسنگدل بودي از اطراف تو پراكنده مي شدند.طبق اين آيه عطوفت و مهرباني پيامبر رحمت تأ ليف قلب وجمع بين جمعيتي خشن و پركينه وايجاد محبّت و صفا و صميمت بين آنها نمود كه آن هم از رحمت الهي سرچشمه گرفته است.

مبارزه با تبعيض

يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتََّقُو رَبَّكُم الَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَه وَخَلَقَ مِنهَا زَوجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالاً كَثِيراً وَ نِسَاءً وَا تَّقُوا اللهَ اَّلذِي تَسَا ئَلُونَ بِهِ وَالأَرحَامَ إِنَّ الله َ كَانَ عَلِيكُم رَقِيبًا.(33) اي مردم از مخا لفت پروردگارتان بپرهيزيد همان كسي كه همه شما را از يك انسان آفريد وهمسر او را(نيز) از جنس اوخلق كرد واز آن دو مردان و زنان فراواني(در روي زمين) منتشرسا خت و از خدا بپرهيزيد. كه (همگي به عظمت او معترفيد) و هنگامي كه چيزي از يكد يگر مي خواهيد نا م او را مي بريد و نيز ازقطع رابطه با خويشا وندان خود پرهيز كنيد زيرا خداوند مراقب شما ست.بنابراين امتيازات و افتخارات موهومي كه هر دسته اي براي خود درست كرده اند از قبيل امتيازات نژادي، زباني ، منطقه اي ، قبيله اي ومانند آن كه امروز منشاء هزاران گرفتاري درجوامع شده است كه اين تبعيض متأسفانه حتّي در بين جامعه اسلامي وجود دارد، كه نبايد وجود داشته باشد چه اينكه همه از يك اصل سر چشمه گرفته است وفرزندان يك پدرو مادرند.
بني آدم اعضا ء يك پيكرند
كه در آفرينش زيك گوهرند
چوعضو بدرد آورد روزگار
ديگرعضوها را نماند قرار

احترام به اديان ديگر

قُولُوا ءَامَنَّا بِا لله ِوَ مَا أُنزِلَ إِلينَا وَ مَا أُنزِلَ إِلَي إِبرَا هِيمَ وَ إِسمَعِيلَ وَ إِسحَقَ وَ يَعقُوبَ وَ الأَسبَاطَ وَ مَا أُوتِيَ مُوسَي وَ عِيسَي وَ مَا أُوتِيَ النَّبِيُونَ مِن رَّبِّهِم لَا ُنفَرِقُ بَينَ أَحَدٍ مِنهُم وَ نَحنُ لَهُ مُسلِمُونَ.(34) بگوئيد: ما به خدا ايمان آورده ايم و به آنچه بر ما نازل شده وآنچه بر ابراهيم و اسماعيلو اسحاق و يعقوب و پيامبران اسباط نازل گرديده و همچنين آنچه به موسي و عيسي و پيامبرانديگرازطرف پروردگار داده شده است و ما جداي درميان آنها قا يل نمي شويم و در برابر فرمان خدا تسليم هستم.خود محوريها و تعصبهاي نژادي هرگز سبب نمي شود كه ما بعضي را بپذيريم و بعضي را نفي كنيم آنها همه معلمان الهي بودند كه در دوره هاي مختلف تربيتي به راهنما يي انسانها پرداختند و هدف آنها يك چيز بيشتر نبود و آن هدايت بشر درپرتو توحيد خالص و عدالت بود هر يك از آنها در مقطع هاي خا ص زماني خود وظايف و ويژگي هايي داشتند.
ردﱢامتيازات قومي
قرآن كريم ضمن توجه دادن به اينكه همه از زن و مرد مثل هم هستند و از يك مرد و زن زاده شده به آنها هشدار مي دهد كه اگرقبيله قبيله اند به اين علت است كه همديگر را بشنا سند وگرنه اين امر مايه برتري گروهي بر گروهي ديگر نيست. يَاأَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَ أُنثَي وَ جَعَلنَا كُم شُعُوبًا وَ قَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكرَمَكُم عِندَ اللهَ أَتقَكُم؛(35) اي مردم ما شما را از يك مرد و زن آفريده ايم و شما را قبيله قبيله و طايفه طا يفه قرار داديم تا يكد يگر را بشنا سيد همانا گرامي ترين شما نزد خداوند با تقوا ترين شما ست در توضيح اين آيه قرائتي در تفسير نور مي گويد:(در اين آيه به سه اصل مهم اشاره شده ا ست، اصل مساوات در آفرينش زن و مرد، اصل تفاوت در ويژگي هاي بشر ، و اصل اينكه ملاك برتري تقواست. مرد يا زن بودن يا از فلان قبيله و قوم بودن ملاك افتخار نيست زيرا كه اينها كار خداوند است و تفا وتهاي كه در شكل و قيا فه و نژاد انسانها ديده مي شود حكيمانه و براي شناسا ي يكد يگر است نه براي تفاخر، قرآن تمام تبعيض هاي نژادي ، حزبي ، قوم ، قبيله اي ، اقليمي ، اقتصادي ، فكري ، فرهنگي ، اجتماعي و نظا مي را مردود مي شمارد و ملاك فضيلت را تقوا مي داند)(36).
صلح وپرهيزازتعصب با مخا لفان بناي اوليه در اسلام بر صلح و پرهيز از جنگ و پرهيز ازتعصب جا هلي در برخورد با مخا لفان استوار است اين امردر آيه ذيل تا كيد شده ا ست.قُل يَاأَهلَ الكِتَا بِ تَعَا لُو إِلَي كَلِمَه سَوَاءٍ بَينَنَا وَ بَينَكُم أَلَّا نَعبُد إِلَّا اللهَ وَلَا نُشرِكَ بِهِ شَيئًا وَ لَا يَتَّخِذَ بَعضُنَا بَعضًا أَربَا بًا مِّن دُونِ اللهِ فَإن تَوَ لَّوا فَقُو لُو اشهَدُوا بِأَ نَّا مُسلِمُونَ؛(37) بگو اي اهل كتاب بيا ئيد به سوي سخني كه ميان ما و شما يكسا ن است كه جز خداي يگانه را نمي پرستيم و چيزي را شريك او قرار ند هيم و بعضي از ما بعضي ديگر را اربا بي به جاي خدا نگيرند.

عدم اجبار وخشونت

چنانچه قرآن مي فرمايد: لَا إِكرَاهَ فِي الدِّينِ قد تَّبَيَّنَ الرُّشدُ مِنَ الغَيِّ؛(38) اجباري در امر دين نيست. براي اينكه حقيقت دين روشن است راه هدايت و سعادت نيز روشن مي با شد و راه ضلا لت و بد بختي هم روشن است هر كس مي خواهد آنرا انتخاب كند و يا اينكه اين راه را اختيار با خودش است يا اينكه قرآن خطاب به پيامبر مي فرمايد: فَذَكِّر إِنَّمَا أَنتَ مُذَكِّرٌ لَّستَ عَلَيهِم بِمُصَيطِرٍ.(39) اي پيا مبر به مردم تذكر بده مردم را از خواب غفلت بيدار كن به مردم بيداري و اگا هي بده و به سوي دين بخوان زيرا تو وظيفه اي جز تذكر دادن نداري. يعني خدا تو را اينطور قرار نداده كه مردم را با زور مسلمان بكني. يا اينكه قرآن مي فرمايد: ادعُ إِلَي سَبِيلِ رَبِّكَ بِلحِكمَه وَالمَو عِظَه الحَسَنَه وَجَادلهم بِا لَّتِي هِيَ أَحسَنُ؛(40) اي پيا مبر مردم را با حكمت و دليل، موعظه، محبّت و دلسوزي و جدل احسن بسوي خدايت و اسلام دعوت بكن. از اين دو سه آيه وآيا ت ديگر قرآن به خوبي به دست مي آيد كه اسلام دين محبّت و رحمت و صلح و صميمت است نه دين شمشير و خشونت البته اگر شمشيرهم بكار مي برد كه به جاي خودش اشاره خواهد شد آن هم يك نوع رحمت و نشانه كما ل اسلام است امروز اگردشمنان لجوج و از همه جا بي خبر اگر حقيقت اسلام و قرآن را درك مي كردند ودست ازتعصب ودشمني بيجا برمي داشتنداينگونه بي شرمانه به اسلام عزيز و قرآن كريم و پيا مبر رحمت نسبت هاي ناروا نمي دادند واسلام را متهم به خشونت نمي كردند. و همچنين مسلمان نما هاي كه به نام اسلام و قرآن و پيامبر اكرم(ص) اين همه وحشي گري وجنايت مي كنند و بي رحمانه حتي مسلما نان واقعي را در طول تا ريخ كشتند و مي كشند علتش آن است كه از حقيقت قرآن و اسلام بسيار دور مي با شند و فقط نام اسلام را يدك مي كشند و بزگترين جنايت را مرتكب مي شوند و شديد ترين ضربه را به اسلام مي زنند و خودشان را مسلمان مي دانند اسلام و قرآني كه مي گويد: لَا تَقُو لُوا لِمَن أَلقَي إِلَيكُمُ السَّلَامَ لَستَ مُؤمِنًا.(41) به كسي كه نزد شما (با كلامي يا عملي يا سلامي يا پيشنهادي) اظهار اسلام مي كند نگوييد تو مؤمن نيستي. اين آيه مي فرمايد: درميدان جنگ هم اگركسي اظهار اسلام كرد جان وما لش محترم است كسي حق ندارد به بهانه هاي واهي به او ضرر بزند امّا مسلمان نما ها مسلمين و مؤمنين را كه تمام عمرشان را صرف اسلام و قرآن نمودند و مي كنند و به تمام اصول و فروع اسلام اعتقاد دارند و مو به مو عمل مي كنند واجب القتل مي دانند و مي كشند آياآنها صُمٌ بُكمٌ عُميٌ لَا يَفقَهُونَ هستند؟ يا اينكه بر قلوبشان مهر خورده است؟. آيا ايمان ندارند و درك نمي كنند كه قرآن مي فرمايد: مَن قَتَلَ نَفسًا بِغَيرِ نَفسٍ أَوفَسَادٍ فِي الأَ رضِ فَكَأَ نَّمَا قَتَلَ النَّا سَ جَمِيعًا.(42) اگركسي يك انسان رابه نا حق بكشد مانند اينست همه انسانهارا كشته است يا اينكه در جاي ديگر قرآن مي فرمايد: مَن يَقتُلُ مُؤمِنًا مُّتَعَمِّدًا فَجَزاءُه جَهَنمَ خَالِدًا فِيهاَ وَ غَضِبَ اللهُ عَلَيهِ وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدَّ لَهُ عَذَابًا عَظِيمًا.(43) اگر كسي يك انسان مؤمن راعمداً بكشد جزايش جهنم است و هميشه در جهنم خواهد بود و مورد خشم و غضب خداوند قرار مي گيرد و خداوند او را لعنت مي كند و براي او عذاب بزرگ آماده كرده است.اسلام و قرآن كه با اين شدت خشونت را محكوم مي كند آيا منصفا نه است كه به اسلام نسبت خشونت زد يا به نام اسلام اين همه خشو نت روا داشت و جنا يت نمود بدون شك نسبت دادن خشونت به اسلام از روي دشمني و عناد است وجانيان به نام اسلام ، از اسلام جز نام چيزي نمي دانند و اين جا نيان هم ضلا لت شان اگربيشتر ازگروه اول نباشد كمتر نيست.
ادامه دارد …..

پي نوشت ها :
 

1. انبياء / 92
2. حديد / 25
3. نساء / 135
4.مرتضي مطهري ،سيري در نهج البلاغه،تهران : انتشارات صدرا، ارديبهشت 1379 ،ص 125
5. احمد صادقي اردستاني، پيام هاي پيامبر (ص) ، تهران: نشر هستي نما، سال 1385 ، ص 28.
6.همان ص 30
7.همان ص33-34
8.جواهر، لعل نهرو، نگا هي به تا ريخ جهان،تهران: چاپ چاپخانه سپهر.
9.گا ندي ، زندگي من
10.محمود طلوعی ،ازلنین تاگورباچف فصل سوم (حکومت لنین) ببعد والحزب الشيوعي في الميزان ص 4_91
11.ب وج همان
12.عمار اوزگان، فاجعه الجزاير، افضل الجهاد: مترجم دكتر حسن حبيبي، ناشر نشر جهاد.
13.ميشل هانري، جنگ جهاني دوم : مترجم دكتر عباس آگاهي، مشهد: انتشارات قدس رضوي ،چاپ دوم 1374 ، ص 119_120.
14.اسدلله محمدي نيا ، حكومت مسلمين دراروپا واند لس سزمين خاطره ها به نقل از آنچه يك زن ومرد بايد بدا نند ،ناشر نصايح ،چاپ 1378،ص 496.
15. نساء / 96
16.شيخ عبا س قمي، سفينة البحار ، مؤسسۀ الطبع و النشر في الآستانه الرضويه المقدسه ، ج1، ص490 .
17.محمد ري شهري ومحمد تقديري، دوستي درقرآن وحديث ، مركز تحقيقات دار الحديث، چاپ اول 1379، ص62.
18.ناصر مكارم شيرا زي ، وهّا بيّت بر سر دوراهي ناشر مدرسه الامام علي بن ابي طالب، 1384 و علامه سيد محمد حسن قزويني ،فرقة وهّا بي و پاسخ به شبهات آنها، نگارش وتر جمه علي دواني، ناشر انتشارات رهنمون، چاپ اول 1382 و ويژه نامه مذ هبي فرهنگي هيأت محبين كريم اهل بيت (ع) اصفهان 1386 بنا براين تا آخر بحث مربوط به وهّا بيّت پا ورقي ديگر داده نمي شود
19.خليل جرّ، فرهنگ لاروسي عربي به فارسي، چاپ خانه سپهر ، چاپ پانزدهم، ج2، ص1327وابن منظور، لسان العرب، انتشارات بيروت لبنان ، ج،8 ، ص 267 و مصطفي رحيمي نيا اردستاني ، المنجد ، تهران : انتشارات صبا ، چاپ دوم : پاييز 1380،
ج 1 ، ص601.
20. بقره / 208 .
21.توبة / 6 .
22. فصّلت / 34 .
23.خصال صدوق، ص 21 .
24. نصر / 2 .
25. مؤمنون / 96 .
26. الرّحمن / 60 .
27. جاثيه / 14 .
28. بقره / 208 .
29.محسن قرائتي ، تفسير نور، مركز فرهنگي درسهاي از قرآن ، ج1 ، ص328 .
30. روم / 21 .
31.ناصر مكارم شيرازي و ديگران، تفسيرنمونه، تهران : دارالكتب الاسلاميه ، 1378 ، ج16 ، ص393 .
32. آل عمران / 159 .
33. نساء /1 .
34. بقره / 136
35.حجرات / 13 .
36.قرائتي ، تفسيرنور، ج11 ، ص193 .
37. آل عمران / 64 .
38. بقره،/ 256 .
39. غاشيه / 21- 22 .
40. نحل / 125 .
41. نساء / 94 .
42. مائده/ 32 .
43. نساء/ 93 .

ادامه دارد

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد