اصلاح طرز فکر درباره نعمت و رنج
نگرش نادرست نسبت به اموال خود
هنگامی که انسان غرق نعمت های الهی می شود خود را بی نیاز می بیند و طغیان می کند، اما این فکر او از جهت ظاهری و حقیقی نادرست است.
از نظر ظاهری نادرست است زیرا او که خود را بی نیاز می پندارد، آیا حداقل خود را نیازمند و محتاج همان اموال و اشیایی که نزد خود جمع آوری کرده است نمی داند؟ اگر نیازمند نمی داند پس همه را به نیازمندان بذل و بخشش کند! چون او خود را بی نیاز می داند و نیازی به آنها ندارد.
اما در حقیقت این فکر او نادرست است، چون هر چیز و هر انسان همیشه در هر مکان و در هر حال در واقع نیازمند خداست. اموالی را که او جمع آوری کرده است، فعلاً به اذن الهی نزد او قرار دارد و اگر خداوند متعال آن اموال را از او پس بگیرد او قادر به نگهداری آن اموال نزد خود نیست و اگر پروردگار متعال بخواهد او را از مالش جدا کند مال او نمی تواند او را نجات دهد. در سوره همزه خداوند متعال می فرماید: “وَیْلٌ لِّکُلِّ هُمَزَةٍ لُّمَزَةٍ . الَّذِی جَمَعَ مَالًا وَعَدَّدَهُ . یَحْسَبُ أَنَّ مَالَهُ أَخْلَدَهُ .کَلَّا لَیُنبَذَنَّ فِی الْحُطَمَةِ”، “وای بر هر عیبجوی مسخرهکنندهای. همان کس که مال فراوانی جمعآوری و شماره کرده (بیآنکه مشروع و نامشروع آن را حساب کند). او گمان میکند که اموالش او را جاودانه میسازد. چنین نیست که میپندارد؛ بزودی در «حُطَمه» [= آتشی خردکننده] پرتاب میشود”.[2]
مالی که نیاز به حفظ کننده ای داشته باشد، آیا آن می تواند از صاحب خود نگهداری کند؟ خیر، بلکه این صاحب مال و خود مال بیش از دیگران در معرض خطر قرار دارند.
نگرش نادرست نسبت به رنج و نعمت
وقتی خداوند رحمن به او نعمت بدهد تکبر و غرور می ورزد و خداوند متعال را فراموش می کند و از سوی دیگر به قدری کوتاه فکر است که به محض اینکه رنجی به او برسد مایوس و ناامید می شود. خداوند متعال می فرماید: “وَإِذَا أَنْعَمْنَا عَلَى الْإِنسَانِ أَعْرَضَ وَنَأَىٰ بِجَانِبِهِ وَإِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ کَانَ یَئُوساً”، “هنگامی که به انسان نعمت میبخشیم، (از حق) روی میگرداند و متکبرانه دور میشود؛ و هنگامی که (کمترین) بدی به او میرسد، (از همه چیز) مایوس میگردد”.
درحالیکه وقتی نعمتی به انسان می رسد باید بر آن نعمت خدا را شکر کند، آں نعمت را در راه صحیح استفاده کند و به وسیله آن نعمت بیشتر از قبل از خداوند متعال اطاعت و فرمانبرداری کند.
و هنگامی که بدی به او برسد باید در پیشگاه الهی تضرع کند، بر خدا توکل کند و بر قضا و قدر او راضی باشد “وَ تَجْعَلَنِی بِقِسْمِکَ رَاضِیاً قَانِعاً”.[3]
باید به فکر انجام وظیفه باشد
حضرت امام خمینی (ره) می فرمایند: “همه ما مامور به اداى تکلیف و وظیفهایم نه مامور به نتیجه”.[4]
انسان اگر به فکر انجام وظیفه خود باشد، نحوه رفتار او از نظر عمل و اخلاق کاملاً متفاوت از کسی خواهد بود که در مواجهه با مشکلات دغدغه انجام وظیفه خود را ندارد و فقط به فکر نتیجه است. زیرا کسی که دغدغه ادای تکلیف و وظیفه خود را داشته باشد با خیال آسوده و آرامش روانی کار خود را انجام می دهد، اما کسی که به دنبال نتیجه باشد و به ادای وظیفه خود توجه نکند از آرامش برخوردار نخواهد بود و ممکن است بیش از ضرورت، خود را به زحمت و مشقت بیاندازد و در پایان نتیجه مطلوب را نیز بدست نیاورد، ولی کسی که در هر حال می خواهد وظیفه خود را انجام دهد ممکن است علاوه بر آرامش، نتیجه مفید نیز نصیب او شود.
“غلبه خوف بر امید، انسان را به یأس و سستى مىکشاند. و غلبه رجاء و طمع، انسان را به غرور و غفلت وا مىدارد، و این هر دو دشمن حرکت تکاملى انسان در سیر او به سوى خدا است”.[5]
هنگامی که انسان چیزی را از دست می دهد و با مشکلی مواجه می شود اگر خوف او بر امید او غلبه پیدا کند و مایوس شود، نمی تواند صحیح فکر کند و درست تصمیم گیری کند، اما اگر امید به رحمت الهی داشته باشد و براساس ایمان و عقیده خود به وسعت رحمت الهی بنگرد، مشکل خود را کوچک می بیند و با امید به رحمت خدا به انجام وظیفه خود می پردازد.
انسان باید توجه داشته باشد که در نعمت یا مصیبت صفات باطنی او بروز پیدا می کند. وقتی نعمتی به او رسید نباید دست و پای خود را گم کند و خدایی که نعمت را به او ارزانی داشته فراموش کند و کفران نعمت کند، بلکه باید شکر خدا را بجا آورد زیرا: “وَمَن یَشْکُرْ فَإِنَّمَا یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ وَمَن کَفَرَ فَإِنَّ اللَّـهَ غَنِیٌّ حَمِیدٌ”، “هر کس شکرگزاری کند، تنها به سود خویش شکر کرده؛ و آن کس که کفران کند، (زیانی به خدا نمیرساند)؛ چرا که خداوند بینیاز و ستوده است”.
و هنگامی که دچار شداید و مشکلات بشود نباید مایوس و ناامید شود، چون در مواجهه با مشکلات نیز صفات باطنی شخص بروز پیدا می کند، در چنین وضعیتی باید با صبر و حوصله به ادای وظیفه خود بپردازد و بر خدا توکل کند، زیرا: “قُل لَّن یُصِیبَنَا إِلَّا مَا کَتَبَ اللَّـهُ لَنَا هُوَ مَوْلَانَا وَعَلَى اللَّـهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ”، “بگو: هیچ حادثهای برای ما رخ نمیدهد، مگر آنچه خداوند برای ما نوشته و مقرّر داشته است؛ او مولا (و سرپرست) ماست؛ و مؤمنان باید تنها بر خدا توکّل کنند”.[6]