طلسمات

خانه » همه » مذهبی » اعتکاف ؛ تمرين انقطاع از غير

اعتکاف ؛ تمرين انقطاع از غير

اعتکاف ؛ تمرين انقطاع از غير

وجود آدمي، همانند پاره خطي است که از دو سو، تا بي نهايت، قابل امتداد است و انسان مختار، بر سر دو راهي انتخاب، ناگريز از گزينش است. آيا به سوي فلاح برود و يا راه ضلالت را در پيش گيرد؟ در اين ميان، عده اي فلاح را برگزيده و در رسيدن به مقصد، از هيچ کوششي دريغ نمي ورزند. در بيابان، گر به شوق کعبه خواهي زد قدم سرزنشها گر کند خار مغيلان غم مخور

414dd6fd 8a31 47a2 8463 85754d302f93 - اعتکاف ؛ تمرين انقطاع از غير
31201 - اعتکاف ؛ تمرين انقطاع از غير
اعتکاف ؛ تمرين انقطاع از غير

وجود آدمي، همانند پاره خطي است که از دو سو، تا بي نهايت، قابل امتداد است و انسان مختار، بر سر دو راهي انتخاب، ناگريز از گزينش است. آيا به سوي فلاح برود و يا راه ضلالت را در پيش گيرد؟ در اين ميان، عده اي فلاح را برگزيده و در رسيدن به مقصد، از هيچ کوششي دريغ نمي ورزند. در بيابان، گر به شوق کعبه خواهي زد قدم سرزنشها گر کند خار مغيلان غم مخور
در اين مسير، معتکفان تا بدانجا پيش مي روند که زمزمه زيباي “اِلهي هَب لِي کَمالَ الاِنقِطاعَ اِلَيکَ” به گوش جان مي شنوند. پس خدايا به من کمال انقطاع به سوي خود را هديه کن؛ يعني همان رستگاري واقعي و فلاح حقيقي را. بنابراين اعتکاف و خلوت گزيني در منزل دوست نخستين گام براي رسيدن به اين مقصد بزرگ انساني است .

تعريف اعتکاف

کلمه اعتکاف از ريشه عکف است. اهل لغت براي اين ريشه، معاني گوناگوني ذکر نموده اند. از جمله: رويکرد به چيزي با توجه و مواظبت، اقبال به چيزي بي آن که روي از آن برگردد، محبوس و متوقف کردن چيزي، اقبال و ملازمت بر چيزي از روي تعظيم و بزرگداشت آن، التزام به يک مکان و اقامت در آن، اقامت، ملازمت و مواظبت، حبس و توقف.
مجموع تعاريف بالا را مي توان، در يک تعريف خلاصه کرد: “اعتکاف به معني اقامت گزيددن در جايي است به طوري که فرد معتکف خود را محبوس و ملتزم به آن مکان بداند و اين التزام ناشي از اهميت و عظمت آن موضع باشد.”
بنابراين آنچه باعث تفاوت ميان اعتکاف و ساير اقامتها مي شود اين است که در اعتکاف، يک نحوه توجه و رويکردي وجود دارد که مانع اشتغال فرد به امور ديگر، غير از آنچه که به او روي کرده مي شود.
اما تعريف اصطلاحي اعتکاف: امام خميني (ره) در تعريف اعتکاف مي گويند: “وَ هُوَ اللَّبَثُ فِي المَسجِدِ بِقَصدِ التَعّبُدِ بِهِ وَ لا يعتَبَرُ فِيه ضَمُّ قَصدِ عِبادَةٍ اُخري خارِجَةً عَنهُ وَ اِن کانَ هُو الاَحوِط؛ اعتکاف، ماندن در مسجد به نيت عبادت است و قصد عبادت ديگر، در آن معتبر نيست. اگر چه احتياط مستحب نيت عبادتي ديگر، در کنار اصل ماندن مي باشد.
ارکان اعتکاف: ارکان عبادت يعني اجزايي که اگر عمداً يا هوا ترک شوند، آن عبادت باطل مي شود. اعتکاف نيز ارکاني دارد که عبارت اند از 1) نيت؛ 2) توقف در مسجد جامع شهر يا مساجد چهار گانه معروف؛ 3 کمتر از سه روز نبودن اعتکاف؛ 4) روزه دار بودن معتکف در ايام اعتکاف. توضيح بيشتر درباره ارکان و ساير شرايط اعتکاف در فصلهاي آينده خواهد آمد.

پيشينه اعتکاف

اعتکاف عبادتي است که در اديان ديگر نيز وجود دارد. اما آيا اعتکاف در آن اديان، همانند اعتکاف در اسلام است يا کيفيت و شرايط اعتکاف در آنها فرق مي کند؟
به درستي معلوم نيست که اعتکاف در اديان ديگر، داراي چه شرايطي بوده، به ويژه اينکه با تحريف اديان آسماني قبل از اسلام، بسياري از عبادات آنها، به فراموشي سپرده شده و جز صورتي بي روح از آنها باقي نمانده است.
آنچه از قرآن به صراحت دريافت مي شود اصل وجود عبادتي به نام اعتکاف است که در بسياري از اديان الهي، از جمله اسلام، وجود داشته است و اما چه کيفيتي و چه شرايطي، اطلاعي در دست نيست.
آيا رهبانيت در مسيحيت همان اعتکاف است؟ رهبانيت به معني خلوت نشيني، گوشه گيري و پرهيز از دنيا و پرداختن به عبادت . اموري همچون خدمت به بيماران صعب العلاج و امثال آن، يکي از رايجترين آداب و مناسک آيين مسيحيت به شمار مي رود که در ظاهر شباهتهايي با اعتکاف دارد.
قرآن کريم به وجود اين عمل در ميان مسيحيان اشاره نموده و به طور ضمني آن را تأئيد مي نمايد. “وَ جَعَلنا فِي قُلوبِ الذّينَ اتَّبَعُوهُ رَأفَةً وَ رَحمَةً وَ رَهبانِيةً اِبتَدَعوُها ما کَتََبناها عَلَيهِم و در قلبهاي کساني که از مسيح پيروي مي کنند، رأفت و رحمت و رهبانيت قرار داديم، عملي که خود بدان دست زدند و ما آن را بر آنان واجب ننموديم (حديد: 27).”
با توجه به معناي آيه معلوم مي شود که رهبانيت عبادتي است که پايه گذاري و جعل آن از سوي مسيحيان بوده که براي قرب بيشتر به خداوند به آن عمل مي کردند و حال آنکه اعتکاف يک عبادت شرعي در اديان سابق بوده است.
با دقت در حوادث تاريخي، در مي يابيم که مسيحيان مؤمن براي پرستش خداوند و در امان ماندن از آزار يهوديان و بت پرستان، گوشه هاي خلوت را انتخاب و به راز و نياز با پروردگار مشغول مي شدند. جريان اصحاب کهف نيز از اين قرار است.

اعتکاف در اديان ديگر

کسي به درستي نمي داند که اين عبادت، از چه زماني آغاز و کيفيت اجزا و شرايط آن در بدو شکل گيري چه چيزهايي بوده است. همانقدر مي دانيم که خداوند در قرآن به پيامبر بزرگ خود ابراهيم خليل الله و پسرش اسماعيل (علیه السّلام) دستور مي دهد که خانه مرا پاک کنيد از براي طواف کنندگان و معتکفان و نمازگزاران. پس يقيناً اين عبادت در آن زمان وجود داشته و مورد رضايت خداوند نيز بوده است.
براي وضوح مطلب، نظري به پيشينه اعتکاف افکنده و رد پاي آن را تا امروز پي مي گيريم. با توجه به آيه 125 سوره بقره، نتيجه مي گيريم که اعتکاف عملي بوده که در شريعت ابراهيم از مناسک و عبادات الهي محسوب مي شده. البته کيفيت و چگونگي مناسک آن معلوم نيست – و پيروان ايشان به اين عمل مبادرت مي ورزيدند و لذا ابراهيم و اسماعيل (علیه السّلام) از طرف خداوند موظف شده بودند تا محيط لازم را براي برپايي اين مراسم مهيا سازند. واگذاري اين مسؤوليت خطير به آنها، گواه بزرگي بر اهميت عباداتي چون حج، اعتکاف و نماز در پيشگاه خداوند است.
علامه مجلسي به نقل از مرحوم طبرسي مي نويسد: سليمان (علیه السّلام) در مسجد بيت المقدس اعتکاف مي کرد. آب و خوراک براي آن حضرت فراهم مي شد و او در آن جا به عبادت مي پرداخت.
حضرت موسي (علیه السّلام) با آن که مسؤوليت سنگين رهبري و هدايت امت را به دوش داشت، براي مدت زماني آنان را ترک و براي خلوت با محبوب خويش به خلوتگاه کوه طور شتافت. او در پاسخ به پرسش خداوند که فرمود: چرا قوم خود را رها کردي و با عجله به سوي ما شتافتي؟ عرض کرد: پروردگارا! به سوي تو آمدم تا از من راضي شوي (طه :83و84).
بيت المقدس از مکانهايي بود که همواره عده زيادي از انسانها، براي اعتکاف در آن گرد مي آمدند و به راز و نياز با پروردگار خويش مشغول مي شدند. بزرگ اين گروه، حضرت زکريا (علیه السّلام) بود و از جمله کساني که در امر اعتکاف سرپرستي مي نمود حضرت مريم (سلام الله علیها) است. قرآن در اين باره مي فرمايد: “وَ کَفّلَها زَکَريا کُلَّما دَخَلَ عَلَيها زَکَريا المِحرابَ وَجَدَ عِندَها رِزقاً؛ کفالت او (مريم) را زکريا بر عهده گرفت و هر زمان که به محل عبادت او مي رفت براي او غذايي مهيا مي ديد (عمران:37).”
از قرآن مجيد (مريم:16و 17) استفاده مي شود که حضرت مريم (سلام الله علیها) آنگاه که به افتخار ملاقات با فرشته الهي نايل آمد از مردم بريده بود و در خلوت به سر مي برد.
علامه طباطبائي مي فرمايد: گويا مقصود از دوري مريم از مردم، بريدن از آنان و روي آوردن به اعتکاف براي عبادت بوده است.
طبق روايات اهل سنت، در دوران جاهليت هم عملي به عنوان اعتکاف در ميان مردم رايج بوده است و مردم توسط اين عمل به خداي خود تقرب مي جسته اند.
اجداد پيامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله و سلّم) از پيروان دين حنيف به شمار مي روند. اعتکاف در غارها و بيابانها و کوهها، به عده اي از اين حنفاء نسبت داده شده است. آنان در جاهاي خلوتي که از مردم دور بود به اعتکاف پرداخته و خود را در آن محبوس مي کردند و جز براي نيازهاي شديد و ضروري، از آن خارج نمي شدند و در آن اماکن به عبادت و تأمل و تفکر در هستي پرداخته و در جستجوي راستي و حقيقت بودند. آنها در آن اماکن خاموش و آرام مثل غار حراء، به عبادت مشغول مي شدند.
پيامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نيز مانند خود بر دين حنيف يعني دين حضرت ابراهيم (علیه السّلام) بود و عبادات متداول آن دين و از جمله اعتکاف را برپا مي داشت.
قبل از بعثت حضرت محمد (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نيز غار حراء محل عبادت و راز و نياز بود، حضرت رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نيز به اعتکاف در آن مکان مشغول مي شدند و در انديشه سرنوشت بشريت فرو مي رفتند. انديشه ها و سؤالاتي چون: آيا ظلم آدمي به خويشتن به پايان مي رسد؟ چه زمان بتان خود تراشيده، در هم کوبيده خواهند شد؟ بالاتر از همه بت درون آدمي به چه سرنوشتي دچار خواهد شد؟

اعتکاف در اسلام: سيره پيامبر

پيامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله و سلّم) هر از چند گاهي به دور از غوفاي مکه و سر و صداي مردم و هياهوي بت پرستان، خود را به غار حراء مي رسانيد و به پرستش معبود حقيقي مشغول مي شد. در شبي از شبها در حالي که محمد (صلّی الله علیه و آله و سلّم) معتکف کوي دوست بود، صدايي شنيد. آري جبرئيل از آسمانها جواب همه پرسشهاي پيامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) را در دفتري از نور به زمين آورده بود؛ دفتري که نسخه شفا بخش همه در دهان بشري بود. “اي انسان براستي موعظه ايي از سوي پرودگارتان براي شما آمده و آن شفاي دردهاي شما و هادي و رحمتي براي عالميان است. (يونس:57)”
پس از بعثت و بعد از هجرت، پيامبر فرصتي دوباره مي يابد تا به اعتکاف روي آورد و خلوتي با خداي خود داشته باشد. اين بار اعتکاف را در مسجد النبي پي مي گيرد. مدينه هرگز زمزمه هاي عاشقانه پيامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) را فراموش نمي کند. هنوز تموج صداي او از لابلاي ستونهاي مسجد النبي، به گوش مي رسد. کافي است گوش دل بسپاري، به راحتي خواهي شنيد.
امام صادق (علیه السّلام) مي فرمايد: چون دهه آخر ماه مبارک رمضان فرا مي رسيد، پيامبر در مسجد معتکف مي شد. درون مسجد خيمه اي از جنس مو – براي ايشان – برپا مي کردند تا در آن خيمه به عبادت خداي خود قيام کند. عبادتي فراتر، از عبادتهاي روزهاي قبل.چون جنگ بدر در ماه رمضان واقع شد و پيامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) موفق به برپايي اعتکاف نشد؛ لذا قضاي آن را در سال بعد به جاي آورد. از امام صادق (علیه السّلام) روايت است: “بدر در ماه رمضان واقع شد.
پس پيامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) اعتکاف ننمود؛ از اين رو، در سال بعد 20 روز اعتکاف نمودند، 10 روز براي همان سال و 10 روز براي قضاي سال قبل.محمد بن ابي بکر در دوراني که از طرف امير مؤمنين (علیه السّلام) والي مصر بود، طي نامه اي از امام علي (علیه السّلام) مسائلي را سؤال کرد و امام (علیه السّلام) در پاسخ ضمن تأکيد بر اموري چند، شيوه اعتکف پيامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) را اين گونه بيان نمودند: در هنگام اعتکاف، از سقف مسجد باران بر سر و روي پيامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) مي ريخت به طوري که آثار گل و لاي، در جايگاه سجده پيامبر آشکار مي شد.امام حسن (علیه السّلام) و امام حسين (علیه السّلام) نيز به سنت اعتکاف عمل نموده و آن را زنده نگه مي داشتند.در حديث آمده است که امام حسن مجتبي (علیه السّلام) با آنکه در حال اعتکاف بودند، براي رفع حاجت برادر ديني خود اقدام و او را از مشکل مالي نجات دادند.
امام سجاد (علیه السّلام) به نقل از پدرش و ايشان هم از رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) مي فرمايند: “هر کس که در ماه رمضان ده روز معتکف شود ارزش آن معادل دو حج و دو عمره است”.
از امام محمد باقر (علیه السّلام) و امام جعفر صادق (علیه السّلام) و امام موسي کاظم (علیه السّلام) و امام رضا (علیه السّلام) نيز رواياتي متعددي در شرايط، آداب، فضل، شرافت، ثواب و کيفيت اعتکاف پيامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) وارد شده است. امام صادق (علیه السّلام) مانند نبي اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در مسجد النبي معتکف مي شدند.از زمان شکل گيري جامعه اسلامي و برپايي احکام الهي، سنت اعتکاف همواره مورد توجه مسلمين قرار داشته است. مسجد الحرام و مسجد النبي از مهمترين مکانهاي اقامه اعتکاف بوده و هستند. همه ساله خيل عظيمي از مسلمين از سراسر دنيا به اين دو شهر مقدس آمده، خود را در درياي بي کران رحمت الهي غوطه ور مي کنند و از قعر آن مرواريدهاي زيباي مغفرت و رحمت را استخراج مي نمايند.يکي ديگر از مراکز مهم اعتکاف، کشور عراق است. مسجد کوفه و مسجد بصره، دو مسجد از چهار مسجدي هستند که اعتکاف در آنها به طور قطع مقبول است.
آري مسجد کوفه که همچون صدفي، گوهر خاطرات علي (علیه السّلام) را در خود حفظ کرده و همه ساله در دهه آخر ماه مبارک رمضان انبوه شيعيان را در خود جاي مي دهد.بسياري از عالمان بزرگ شيعي، به همراه مردم در اين مراسم الهي شرکت مي کنند. عالم بزرگ و فقيه برجسته شيعي مولي احمد اردبيلي مشهور به مقدس اردبيلي نيز اين سنت را بر پا مي داشت. در احوالات ايشان آمده: در سالهاي گراني، مقدس اردبيلي هر چه خوراکي در منزل داشت بين فقرا تقسيم مي کند و براي خود نيز سهمي مثل فقرا بر مي دارد. در اين ميان همسرش با او تندي نموده و مي گويد: “در مثل چنين سالي فرزندان خود را فقير مي گذاري تا ناچار شوند از ديگران کمک بگيرند”.
آن مرحوم چيزي نگفت و برخاست و براي اعتکاف به مسجد کوفه رفت و معتکف شد و به دعا و عبادت پرداخت. روز دوم اعتکاف شخصي مقداري گندم اعلا و مقداري آرد نرم به خانه آن مرحوم آورد و گفت: “صاحب منزل اينها را برايتان فرستاده و خودش در مسجد کوفه معتکف است”. پس از پايان اعتکاف، که مولي احمد به خانه آمد، همسرش به او گفت: آذوقه اي که به وسيله آن عرب فرستاده بوديد بسيار عالي و درجه يک بود. مقدس اردبيلي هنگامي که اين سخنان را شنيد به حمد و سپاس و ثناي خدا پرداخت و با اين عمل خود به ديگران فهماند کسي که براي مريم (علیها السّلام) در حال اعتکاف و براي فاطمه زهرا (علیها السّلام) آذوقه مي فرستد، مؤمن به درگاه خويش را هم فراموش نمي کند و با او نيز همان معامله را مي کند که با اين بزرگواران نموده است.

اعتکاف در ايران

سنت اعتکاف در طول تاريخ کم و بيش در ايران اسلامي، برپا مي شده ولي از پيشينه آن در ايران، قبل از دوران صفويه، چيز زيادي در دست نيست . آنچه به صورت مستند وجود دارد برپايي اين سنت الهي در دوران صفويه مي باشد که به همت بلند شيخ لطف الله ميسي و شيخ بهائي، در دو پايتخت صفويه، يعني قزوين و اصفهان صورت گرفته است.
شيخ لطف الهل، هم عصر عالم بزرگ شيعي، شيخ بهائي است. او بسيار مرد توجه و عنايت شيخ بهائي بوده تا آنجا که شيخ، مردم را در پاره اي از مسائل شرعي به شيخ لطف الله ارجاع مي داده. شاه عباس اول، مسجد شيخ لطف الله را در اصفهان به نام اين عالم بزرگ و براي اقامه نماز توسط ايشان ساخت. شيخ لطف الله تا پايان عمر در کنار همان مسجد ساکن بود و در آن مسجد نماز جمعه را اقامه نمود. اين عالم سخت کوش به برپايي سنت اعتکاف، اهتمامي ويژه داشت. چنان که بر اثر تلاشهاي خستگي ناپذير او اعتکاف سنتي رايج و زنده باشد . کتاب الرسالة الاعتکافيه از آثار اوست.
شيخ بهائي اهتمام ويژه اي به امر اعتکاف، در ايران داشت. او در کنار شيخ لطف الله به ترويج اين سنت همت گمارد. شيخ لطف الله، درباره شيخ بهائي مي گويد: “شيخ بهائي نيز در برپايي مراسم اعتکاف، نقش داشته است”. شيخ لطف الله در پاسخ به شبهه اي که پيرامون خيمه زدن در مسجد براي اعتکاف، مطرح شده به روش شيخ بهائي، که برجسته ترين عالم آن زمان بوده استناد کرده و مي گويد: “شيخ اجل اعظم اکرم، خاتمه المجتهدين، شيخ بهاء المله و الدين، در اصفهان و غير اصفهان اين کار را انجام داده است”. شيخ بهائي خود از عالمان عامل و دلداده معنويت و معرفت بود و با شور و عشق به اين سنت روي آورد و از خلوت اعتکاف بهره ها جست. شعر معروف “گه معتکف ديرم و گه ساکن مسجد” هم از اوست . پس از آمدن آيت الله عبد الکريم حائري يزدي به شهر مقدس قم و تأسيس حوزه علميه قم در جوار حرم مطهر حضرت معصومه (علیها السّلام)، سنت الهي اعتکاف، رنگ و بوي ديگري به خود گرفت.
اين سنت الهي که در طي چند قرن، بعد از دوران شيخ لطف الله و شيخ بهائي، نوساناتي به خود گرفته بود، تولدي جديد يافت، اما حکومت خشن رضاخاني را نيز در برابر خود داشت. پس مرداني استوار و پا برجا چون کوه مي طلبيد تا با اين خشونتها، صحنه را ترک نکرده و کمر همت، در احياي سنت محمدي (صلّی الله علیه و آله و سلّم) ببندند.عالم رباني ميرزا مهدي بروجردي در سده اخير پايه گذار اين سنت حسنه در شهر قم بود. رفته رفته اين سنت محمدي (صلّی الله علیه و آله و سلّم) به ديگر شهرهاي ايران سرايت کرد. او از ملازمان و کارپردازان و مشاوران آيت الله شيخ عبدالکريم حائري يزدي بود. وي به علت ايجاد جو خفقان رضاخاني به تنهايي در مسجد امام حسن عسکري (علیه السّلام) معتکف مي شد و هيچ کس همراه او نبود. بعدها يکي ديگر از علما به او ملحق شد و پس از چندي، پاي ديگران نيز به اين سنت کشيده شد. به حدي که آيت الله بروجردي درسهايي حوزه علميه را جهت شرکت طلاب در مراسم اعتکاف، تعطيل کردند. آري کارهاي بزرگ، مردان بزرگ را مي طلبد.
اين مرد بزرگ داراي تأليفاتي نيز هست. قبر شريفش در بارگاه ملکوتي حضرت معصومه (علیها السّلام) در مسجد بالا سر و نزديک به مرقد مطهر آيت الله حائري يزدي مي باشد. يکي ديگر از برکات انقلاب اسلامي برپايي مناسک الهي و سنن محمدي مي باشد. نمازهاي جماعت، محافل قرآني، نماز جمعه و اعتکاف از اين نمونه هاست. در بسياري از شهرهاي ايران در روزهاي سيزدهم و چهاردهم و پانزدهم ماه پرفيض رجب، مراسم اعتکاف در مساجد جامع شهرها برپا مي شود. در اين سه روز خيل عظيم انسانها دست از فعاليتهاي روزمرده شسته و خانه خدا را، منزلگاه خود قرار مي دهند تا شايد از اين رهگذر، به قرب الهي نايل آيند.

اهداف اعتکاف

هدف از اعتکاف را بايد از دو منظور جستجو نمود.
1- هدف از عبادت چيست؟
2- هدف از عبادت اعتکاف چيست؟
1- چرا خداوند ما را به عبادت خود دعوت مي کند؟ و چرا عرفا مشتاق عبادت خدايند و از عبادت و راز و نياز با خدا، لذت مي برند؟
قرآن رمز و راز ايمان، تزکيه نفس و عبادت را اين گونه معرفي مي نمايد “وَ اتّقُو اللهَ لَعَلّکُم تُفلِحون”؛ تقوا پيشه کنيد، به اين اميد که رستگار شويد (آل عمران: 130). در جاي ديگر مي فرمايد: “قَد اَفلَحَ مَن زَکيها”؛ کسي رستگار شد که نفس را تزکيه کرد (شمس:9). “قَد اَفلَحَ المؤمنون”؛ به راستي که مؤمنان رستگاران اند (مؤمنون :1).”
“وَ اذکُروُا اللهَ کَثيراً لَعَلَکُّم تُفلِحون”؛ خدا را بسيار ياد کنيد شايد رستگار شويد (جمعه:10). “قَد اَفلَحَ مَن تَزّکي”؛ به راستي که رستگار کسي است که تزکيه نفس کرده باشد (اعلي :14). و “وَ افعَلوا الخَير لَعَلَکُّم تُفلِحون” (يونس:52). بنابراين قرآن فلاح و رستگاري را به عنوان هدف ايمان، تزکيه نفس و عبادت ذکر مي کند.
2) همه عبادات در يک هدف کلي مشترک اند اما براي هر يک از آنها اهداف جداگانه اي نيز وجود دارد؛ و گرنه دليلي نداشت تا به صورتهاي گوناگوني در آيند. حال سؤال اين است که هدف تشريع اعتکاف چيست؟ عبادتي چون نماز باعث آرامش انسان مي شود زيرا قرآن مي گويد: “اَلا بِذِکرِ اللهَ تَطمَئِنُّ القُلوب” و عبادتي چون روزه انسان را صابر بار مي آورد و حتي قرآن از روزه به کلمه صبر تعبير مي نمايد “استَعينُوا بِالصَبرِ وَ الصَّلاة” از روزه و نماز کمک بگيريد. انسان صابر در برابر مشکلات بردبار است و سختي عبادت را تحمل مي نمايد و تحت فشار معصيت سر خم نمي کند. اما اعتکاف چه هدفي را دنبال مي کند؟
اعتکاف عملي است مرکب از چند عبادت، پس در يک نگاه اهداف اين عبادات در اعتکاف هم منظور گرديده؛ پس در اعتکاف اهدافي چون رسيدن به آرامش روحي، دستيابي به صبر، حضور در مسجد، دعا و توبه و استغفار همه و همه در اين عمل، مورد توجه قرار گرفته است. مي توان از مجموعه اين عبادات، هدفي ديگر وراي اهداف تک تک آنها، براي عبادت اعتکاف در نظر گرفت و آن تمرين انقطاع از غير است.
معتکف در طول مدت اعتکاف از همه تعلقات دنيايي بريده و تمام وقت، به حالت عبادت در آمده، از مسجد که خانه خداست به خانه خود و ديگران نمي رود. کلامي غير از قرآن و دعا و نماز که کلام خداست بر زبان جاري نمي کند. معتکف اراده خود را در مسير اراده خدا قرار داده در طول روز به خاطر او، دست از خوردن و آشاميدن کشيده و به روزه داري قيام مي کند و … پس هدف از عبادت اعتکاف، همان است که ائمه معصومين در دعاي “مناجات شعبانيه” از خداوند خواسته اند “اِلهي هَب لِي کَمالَ الاِنقِطاعَ اِلَيکَ؛ خدايا به من نهايت بريدگي وابستگي از غير خودت را هديه نما.

آثار اعتکاف

اعتکاف مانند ساير عبادات، داراي آثاري است که مي توان آن را از سه جهت مورد مطالعه، قرار داد.

الف: آثار اخروي اعتکاف

آمرزش گناهان:
توبه در حال اعتکاف موجب جلب رضا و غفران الهي و ورود در صف نيکان است؛ زيرا “قُل يا عِبادِي الذّينَ اسرِفُوا عَلي اَنفُسَهِم لا تَقنَطوا مِن رَحمَةَ اللهَ اِنّ اللهَ يغفُرُ الذُنّوبَ جَميعاً اِنّهُ هُوَ الغَفوُر الرّحيم”؛ بگو اي بندگان من، اي کساني که بر نفسهاي خويش اسراف نموديد مأيوس از رحمت خدا نشويد. به راستي که خداوند همه گناهان را مي بخشايد و به راستي که او غفور و رحيم است (زمر:53) و “وَ مَن اعتَکِف ايماناً وَ احتِساباً غَفَرَ لَهُ ما تَقّدَمَ مِن ذَنبِهِ؛ اعتکاف از روي ايمان و يقين، باعث مغفرت او مي شود”.
نزديکي به خدا:
اعتکاف، موجب نيل به قرب الهي است؛ يعني همان فلاح و رستگاري که انسان به وسيله عبادت آن را مي جويد. در حديث معراج، خداوند از پيامبر خود سؤال مي کند: “اي احمد آيا مي داني در چه هنگام بنده به قرب من نايل مي شود” و بعد در جوابش مي گويد: “زماني که گرسنه يا در حال سجده باشد”. در جايي ديگر در همين حديث شريف مي پرسد: “آيا از آثار گرسنگي و سکوت و خلوت مطلع هستي؟” سپس جواب مي دهد که، “يکي از آثار آن، تقرب بنده به سوي من (خدا) است.”گرسنگي، سجده ، سکوت از غير کلام خدا و خلوت، همگي در اعتکاف جمع هستند و با اين اعمال به خداي سبحان تقرب مي جويند.
جلب محبت خدا:
يکي از آثار برجسته اعتکاف، حب خداوند تبارک تعالي است “وَ الذّينَ امَنُوا اَشَّدُ حُبّاً لِلّه؛ (بقره :165) آنان که ايمان آورده اند شديداً دوست دار خدا هستند.”
تحصيل بهشت الهي:
از جمله آثار عبادت، رسيدن به بهشت و بهره مندي از نعمتهاي آن است. “وَ الذّينَ هُم عَلي صَلواتِهِم يحافظون اوُلئِکَ هُم الوارِثونَ الذّينَ يرِثُونَ الفِردوُسَ هُم فيها خالِدوُن؛ آنان که از نمازهايشان محافظت مي کنند آنان وارثان اند آناني که بهشت را به ارث مي برند و در آن جاودانند (مؤمنون : 9-11).”بي شک اگر معتکف، بتواند در ايام اعتکاف، آن طور که بايد و شايد رفتار نمايد و رضايت حق تعالي را جلب کند؛ به درجاتي که براي مؤمنان، در نظر گرفته شده، خواهد رسيد. خداوند در قرآن مي فرمايد: “وَ وَعَدَ اللهَ المُؤمِنينَ وَ المُؤمِناتِ جَنّاتٍ تَجري مِن تَحتِها الاَنهارَ خالدينَ فيها وَ مَساکِنَ طَيبّة في جَناتٍ عَدنٍ وَ رِضوانٍ مِن اللهِ اکبرُ ذلِکَ هُو الفَوزُ العَظيمُ؛ خدا به مؤمنين و مؤمنات وعده بهشتي را داد که در زير آن نهرها جاري است. آنان خالد اند در بهشت و در خانه هاي پاک در بهشت عدن، رضوان و رضايت خدا بالاتر از بهشت است و آن فوز عظيم است (توبه :72).” همانطور که در آيه آمده علاوه بر بهشت و نعمات الهي رضوان خدا که بالاترين نعمتهاست نصيب مؤمن خواهد شد.

ب: تقويت اراده:

از آثار حتمي اعتکاف در زندگي فردي انسان، تقويت اراده آدمي است. کسي که مدتي، بر خلاف خواست دروني خويش، خود را در محلي حبس و از بسياري از امور چون حرف زدن در غير امور عبادي که به طور طبيعي، تمايل به آنها دارد، پرهيز نمايد، خود به خود تمريني است براي اجتناب از بسياري خواهشهاي نفساني ديگر، برخورداري انسان از اراده قوي نه تنها در مسائل اخلاقي و ديني بسيار مهم است؛ بلکه نقش آن در امور روزمره هم بر کسي پوشيده نيست. مرد بايد که در کشاکش دهر سنگ زيرين آسيا باشد تحمل بار مشکلات، بدون برخورداري از اراده اي قوي، کاري است دشوار. حضرت علي (علیه السّلام) مي فرمايد: ” مَن اِستَدامَ رِياضَةَ نَفسِهَ انتَفَعَ؛ هر کس به طور مداوم رياضت بکشد نفع مي برد”.
انس با معنويات :
در پرتو اعمالي چون اعتکاف، کم کم ارتباط رواني خاصي بين انسان و مسجد، قرآن، نماز، نماز شب و ادعيه به وجود مي آيد. به نحوي که انسان مشتاق ارتباط با اين امور شده دوري از آنها برايش سخت مي گردد.
دوري از غفلت:
اعتکاف عبادتي چون نماز و به قول قرآن ذکر الله “اَقِمِ الصّلاةَ لِذِکري” (طه:14) را در بردارد. ذکر، همان دوري از غفلت است، غفلتي که اگر به ذکر مبدل نگردد موجبات سقوط آدمي را فراهم مي آورد. “اِقتَرَبَ لِلنّاسِ حِسابُهُم وَ هُم فِي غِفلَةٍ مُعرِضونَ؛ رسيدگي به حساب انسانها نزديک و مردم در غفلت به سر مي برند (انبياء :1).”تواضع و فروتني:
اگر انسان بتواند در طول اعتکاف خود را به دروازه هاي معرفت الهي برساند و خود را در دايره بيکران هستي، کوچک ببيند، استکبار و غرور از او رخت بر مي بندد. ديگر در مقابل هم نوع خود تکبر نمي ورزد بلکه فروتني را پيشه خود خواهد ساخت.

ج: آثار دنيوی اعتکاف ( اجتماعي )

کاهش جرم و فساد:
به عقيده جرم شناسان اجتماعي، بسط و گسترش مسايل معنوي، باعث کم شدن جرم و فساد در جوامع مي گردد. اعتکاف در اين ميدان مي تواند نقش مهمي ايفا کند؛ زيرا مشتمل بر چند عبادت است و آثار معنوي ويژه اي حتي بر افراد غير معتکف بر جاي مي گذارد.
آشنايي و برقراري ارتباط دوستانه:
حضور مؤمنين شهر در چند مسجد، فرصتي است که مؤمنان يکديگر را بشناسند و ارتباط دوستانه پيدا نموده و از آثار اخوت اسلامي برخوردار شوند. اين اثر را به راحتي مي توان از لابلاي خاطرات منتشر شده معتکفان به دست آورد.
منبع: http://www2. irib.ir

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد