«وَ مِنَ الْأَعْرابِ مَنْ یَتَّخِذُ ما یُنْفِقُ مَغْرَماً وَ یَتَرَبَّصُ بِکُمُ الدَّوائِرَ عَلَیْهِمْ دائِرَةُ السَّوْءِ وَ اللَّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ»؛[1]
گروهى از اعراب بادیهنشین، چیزى را که انفاق میکنند، خسارت به حساب میآورند، و انتظار حوادث دردناکى براى شما میکشند! حوادث دردناک براى خود آنها است و خداوند شنوا و دانا است.
«مِن» در ابتدای آیه تبعیضیه است؛ یعنی بعضى از اعراب بادیهنشین – و نه تمام آنها – آنچه را که انفاق میکنند نوعى خسارت و زیان میدانند. این هم یا به دلیل ضعف ایمان و یا در اثر نفاقشان بوده است. اگر ضعف ایمان سبب این تصور باشد که این بخششها باعث کم شدن اموالشان میشود؛ این نیز به جهت دوربودن آنان از مرکزیت اسلامی و از تعالیم دینی و حجتهاى الهى و مشاهده معجزات و برکات وحى بوده؛[2] لذا این انفاق را تجارت پر سودی تلقی نمیکردند.
اما اگر این افراد را از منافقان بدانیم، قطعاً بخشش آنها براى حفظ ظاهر و به صورت ریا بوده، و در باطن آنرا ضررى براى خود میپنداشتند؛ چرا که آنها معتقد به اسلام نبوده و عقیدهاى به پاداش اخروى نداشتند؛ لذا از ترس جان و مال خود اظهار ایمان میکردند و ناچار بودند با مسلمانان معاشرت داشته باشند و باید با دادن زکات و خمس و پرداخت مقداری از هزینه جهاد و… به ظواهر اسلام عمل میکردند.
این آیه در واقع بیانگر اعتقاد چنین افرادی است. در واقع آنها افرادى تنگنظر لجوج و بخیل بودند که بخل آنها سبب میشد که هر گونه پرداخت مالى را ضرر و زیان تلقی کنند؛ از اینرو حسادتشان موجب این میشد که همیشه در انتظار بروز مشکلات و گرفتاریها براى مسلمانان باشند که به نابودی آنان انجامیده و در نتیجه خود را رها از قید و بندهای مالی ببینند!
کلمه «دائره» به معناى پیش آمد است، و بیشتر در حوادث ناگوار به کار میرود، و از این جهت آنرا «دائره» خواندهاند که حوادث در میان مردم دور میزند، و هر روز یکى را گرفتار میسازد. پس، اینکه فرمود: «یَتَرَبَّصُ بِکُمُ الدَّوائِرَ»، معنایش این است که در انتظار حوادث ناگوار براى مسلمانان بودند تا از سلطه آنان خلاصى یافته، و بتوانند دوباره به رسوم شرک و گمراهی برگردند؛[3] در جهاد و مبارزه با کفار و مشرکان شکستى به مسلمانان وارد شود که دیگر آنها سلطه و قدرتى نداشته باشند. غافل از اینکه خداوند روزبروز پرچم اسلام را بلندتر و عظمت و قدرت و شوکت مسلمانان را زیادتر میکند و فتوحات اسلامى و غلبه بر کفار شدیدتر میگردد.
سپس اضافه میکند آنها نباید در انتظار بروز مشکلات و نزول بلاها بر شما باشند؛ چرا که با نگاهی بصیرانه میتوان دریافت که این مشکلات و ناکامیها و بدبختیها تنها به سراغ این گروه منافق و جاهل میرود: «عَلَیْهِمْ دائِرَةُ السَّوْءِ».
البته در میان همین بادیهنشینان کسانی بودند که از روى حقیقت و واقعیت به خدا و روز قیامت ایمان آوردهاند و آنچه را انفاق میکردند با قصد قربت بود و مشمول دعاهاى پیامبر(ص) میشدند: «وَ مِنَ الْأَعْرابِ مَنْ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ یَتَّخِذُ ما یُنْفِقُ قُرُباتٍ عِنْدَ اللَّهِ وَ صَلَواتِ الرَّسُولِ …».[4]
این آیه شریفه اتمام حجت براى اعراب و منافقان است تا نتوانند فرداى قیامت عذرى در پیشگاه پروردگار بیاورند و بگویند ما دور از علم و معرفت و معجزات و احکام بودیم؛ لذا ایمان نیاوردیم. خداوند این گروه را حجت بر آنها قرار داده که اینها هم مثل شما بودند، اما ایمان آوردند.[5]
در نهایت باید گفت آنچه بادیهنشینان میپرداختند، نوعی مالیات بود که تمام شهروندان حکومت اسلامی موظف به پرداخت آن بودند. تفاوت تنها در این بود که برخی آنرا با جان و دل پرداخت کرده و به عنوان ذخیرهای الهی برای خود در نظر میگرفتند، اما گروهی از جمله منافقان آنرا تنها به عنوان خسارتی مالی میپنداشتند.
گروهى از اعراب بادیهنشین، چیزى را که انفاق میکنند، خسارت به حساب میآورند، و انتظار حوادث دردناکى براى شما میکشند! حوادث دردناک براى خود آنها است و خداوند شنوا و دانا است.
«مِن» در ابتدای آیه تبعیضیه است؛ یعنی بعضى از اعراب بادیهنشین – و نه تمام آنها – آنچه را که انفاق میکنند نوعى خسارت و زیان میدانند. این هم یا به دلیل ضعف ایمان و یا در اثر نفاقشان بوده است. اگر ضعف ایمان سبب این تصور باشد که این بخششها باعث کم شدن اموالشان میشود؛ این نیز به جهت دوربودن آنان از مرکزیت اسلامی و از تعالیم دینی و حجتهاى الهى و مشاهده معجزات و برکات وحى بوده؛[2] لذا این انفاق را تجارت پر سودی تلقی نمیکردند.
اما اگر این افراد را از منافقان بدانیم، قطعاً بخشش آنها براى حفظ ظاهر و به صورت ریا بوده، و در باطن آنرا ضررى براى خود میپنداشتند؛ چرا که آنها معتقد به اسلام نبوده و عقیدهاى به پاداش اخروى نداشتند؛ لذا از ترس جان و مال خود اظهار ایمان میکردند و ناچار بودند با مسلمانان معاشرت داشته باشند و باید با دادن زکات و خمس و پرداخت مقداری از هزینه جهاد و… به ظواهر اسلام عمل میکردند.
این آیه در واقع بیانگر اعتقاد چنین افرادی است. در واقع آنها افرادى تنگنظر لجوج و بخیل بودند که بخل آنها سبب میشد که هر گونه پرداخت مالى را ضرر و زیان تلقی کنند؛ از اینرو حسادتشان موجب این میشد که همیشه در انتظار بروز مشکلات و گرفتاریها براى مسلمانان باشند که به نابودی آنان انجامیده و در نتیجه خود را رها از قید و بندهای مالی ببینند!
کلمه «دائره» به معناى پیش آمد است، و بیشتر در حوادث ناگوار به کار میرود، و از این جهت آنرا «دائره» خواندهاند که حوادث در میان مردم دور میزند، و هر روز یکى را گرفتار میسازد. پس، اینکه فرمود: «یَتَرَبَّصُ بِکُمُ الدَّوائِرَ»، معنایش این است که در انتظار حوادث ناگوار براى مسلمانان بودند تا از سلطه آنان خلاصى یافته، و بتوانند دوباره به رسوم شرک و گمراهی برگردند؛[3] در جهاد و مبارزه با کفار و مشرکان شکستى به مسلمانان وارد شود که دیگر آنها سلطه و قدرتى نداشته باشند. غافل از اینکه خداوند روزبروز پرچم اسلام را بلندتر و عظمت و قدرت و شوکت مسلمانان را زیادتر میکند و فتوحات اسلامى و غلبه بر کفار شدیدتر میگردد.
سپس اضافه میکند آنها نباید در انتظار بروز مشکلات و نزول بلاها بر شما باشند؛ چرا که با نگاهی بصیرانه میتوان دریافت که این مشکلات و ناکامیها و بدبختیها تنها به سراغ این گروه منافق و جاهل میرود: «عَلَیْهِمْ دائِرَةُ السَّوْءِ».
البته در میان همین بادیهنشینان کسانی بودند که از روى حقیقت و واقعیت به خدا و روز قیامت ایمان آوردهاند و آنچه را انفاق میکردند با قصد قربت بود و مشمول دعاهاى پیامبر(ص) میشدند: «وَ مِنَ الْأَعْرابِ مَنْ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ یَتَّخِذُ ما یُنْفِقُ قُرُباتٍ عِنْدَ اللَّهِ وَ صَلَواتِ الرَّسُولِ …».[4]
این آیه شریفه اتمام حجت براى اعراب و منافقان است تا نتوانند فرداى قیامت عذرى در پیشگاه پروردگار بیاورند و بگویند ما دور از علم و معرفت و معجزات و احکام بودیم؛ لذا ایمان نیاوردیم. خداوند این گروه را حجت بر آنها قرار داده که اینها هم مثل شما بودند، اما ایمان آوردند.[5]
در نهایت باید گفت آنچه بادیهنشینان میپرداختند، نوعی مالیات بود که تمام شهروندان حکومت اسلامی موظف به پرداخت آن بودند. تفاوت تنها در این بود که برخی آنرا با جان و دل پرداخت کرده و به عنوان ذخیرهای الهی برای خود در نظر میگرفتند، اما گروهی از جمله منافقان آنرا تنها به عنوان خسارتی مالی میپنداشتند.