خانه » همه » مذهبی » اقتصاد منهای نفت

اقتصاد منهای نفت

این موضوع نیازمند کارکارشناسی دقیق و گسترده است که از حوزه وظایف و امکانات این مرکز خارج است از این رو در ادامه به صورت مختصر مطالبی را بیان می نماییم.وابستگی شدید دولت ایران به درآمدهای نفتی همواره یکی از مشکلات اساسی جامعه و دولت های مردمی کشورمان در نیم قرن اخیر بوده است؛ وابستگی دولت به درآمدهای نفتی علاوه بر اینکه سبب می شود این سرمایه عظیم خدادادی به جای سرمایه گذاری در زیر بناهای اساسی کشور, صرف تامین مخارج و هزینهای روزمره دولت گردد, دولت را از پاسخگو بودن به نهادهای مردمی بازداشته و ضمن ترویج و گسترش مفاسد اداری سبب ناکارآمدی هر چه بیشتر آن می شود. و بالاخره یکی دیگر از آفات اساسی این پدیده, آسیب پذیر بودن دولت در برابر فشارها و محاصره های بین المللی و نوسانات قیمت نفت در بازارهای جهانی و یا بحرانهای داخلی می باشد. از این رو مشاهده می شود یکی از دغدغه های اصلی دولت ما و دولتمردان مردمی بررسی و تعقیب راهکارهایی برای حل این معضل بوده و می باشد. نهضت ملی نفت حوادث مربوط به پیروزی انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی, دوران سازندگی و… نمونه های روشنی از اعمال فشار این موضوع بر ملت و دولت ایران است.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی علیرغم اینکه یکی از اهداف نظام اسلامی ساماندهی و اصلاح اقتصاد کشور بود, اما متاسفانه حوادثی نظیر جنگ تحمیلی, فشارها و تحریم های بین المللی و اقتضائات دوران سازندگی, محدودیتهایی را در این زمینه بوجود آورد. تا اینکه در سال 1376 برنامه اقتصاد بدون اتکا به درآمدهاى حاصل از صدور نفت خام در سازمان برنامه و بودجه وقت تهیه شده بود که در آن به راهکارهاى افزایش درآمد مالیاتى، بهره ورى و کوچک کردن دولت توجه شده است. در حال حاضر به نکاتى از این برنامه از جمله ادغام وزارتخانه هاى جهاد سازندگى و کشاورزى و ادغام سازمان مدیریت و امور استخدامى عمل شده است.
البته چندین مورد پیش بینى از جمله تاسیس وزارت امور انرژى هنوز تحقق پیدا نکرده است. بنابراین یکى از موارد عدم اتکا به درآمدهاى نفتى کوچک شدن دولت و حرکت به سمت امور حاکمیتى و افزایش کارآیى دولت بود و روش دوم افزایش بهره ورى در دولت است، راهکار سوم بالا بردن درآمد مالیاتى دولت است که باید تمامى بودجه جارى کشور به مالیات متصل شود. یکى از فواید تشکیل صندوق ذخیره ارزى این بود که صنایع ارزى حاصل از صدور نفت خام صرف سرمایه گذارى پایه اى شود، این امر به تولیدى شدن صنعت کشور منجر شده است.
پس وقتى تولید افزایش پیدا کند درآمد مالیاتى نیز بالا مى رود بنابراین از سویى درآمدهاى دولت بالا رفته و از طرفى هزینه هاى دولت کاهش مى یابد و از این طریق وابستگى دولت به درآمد نفت خام کاهش خواهد یافت و این موضوع نیز در برنامه چهارم دیده شده، از 8 درصد رشد اقتصادى سالیانه کشور باید 5/3 واحد درصد آن از محل رشد بهره ورى عوامل تولید باشد.
( روزنامه شرق ، گفت وگو با فرهاد دژپسند معاون وزیر بازرگانى ، شنبه17 مرداد 1383)
البته در این زمینه اقدامات خوبی نیز برداشته شده به عنوان نمونه:
طبق آمار رشد اقتصادی از سال 79 لغایت 81 نسبت به سال های 76 تا 79 بیشتر بوده است گرچه قیمت نفت افزایش داشته و هم اکنون نفت ایران از مرز چهل دلار گذشته است ولی تنها بخشی از رشد مربوط به نفت و بقیه مربوط به تلاش‌های دولت به ویژه در دوره دوم ریاست جمهوری خاتمی بوده است که می توان آن را دستاورد نامید.
مثلا رشد تولید ناخالص داخلی با احتساب نفت در سال 79 حدود 5 درصد، در سال 80 حدود 3/2 درصد و در سال 81 حدود 4/7 درصد بوده که بدون نفت به ترتیب 5/4 و 1/5 و 8/7 برآورده شده است. ارقام و آمار بیانگر آن است که رشد تولید ناخالص داخلی در سال های 1380 و 81 بیشتر از رشد با محاسبه نفت بوده است. علت آن این است که دولت عملا در مسیر اقتصاد بدون نفت حرکت می‌کند (رشد اقتصادی و عدالت اجتماعی،دکتر محمدباقر صدری‌ ؛ به نقل ازسایت دنیای اقتصاد)

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد