خانه » همه » مذهبی » اقسام سه گانه صبر

اقسام سه گانه صبر

اقسام سه گانه صبر

با توفیق خدای متعال مقداری از خطبه مبارك حضرت زهرا سلام الله علیها را قرائت كردیم و در حدی كه میسر بود توضیحات مختصری عرض كردیم. به این جا رسیدیم كه حضرت در ضمن اشاره ای به مهم ترین مباحث معارف اسلامی و نظایر ارزشی اسلام، و اشاره به حكمت تشریع آن‌ها می‌فرمایند: والصبر معونه علی استیجاب الاجر.

89156037 840a 49db 9d3a 047063b8ab6b - اقسام سه گانه صبر

298 - اقسام سه گانه صبر
اقسام سه گانه صبر

 

نویسنده: آیت الله محمد تقی مصباح یزدی

 

صبر، راز رسیدن به پاداش
 

والصبر معونه علی استیجاب الاجر
با توفیق خدای متعال مقداری از خطبه مبارك حضرت زهرا سلام الله علیها را قرائت كردیم و در حدی كه میسر بود توضیحات مختصری عرض كردیم. به این جا رسیدیم كه حضرت در ضمن اشاره ای به مهم ترین مباحث معارف اسلامی و نظایر ارزشی اسلام، و اشاره به حكمت تشریع آن‌ها می‌فرمایند: والصبر معونه علی استیجاب الاجر.

صبر، كلید واژه‌ای در معارف
 

واژه هایی كه در قرآن و روایات زیاد تكرار و روی آن تاكید می‌شود نسبتاً محدودند. یكی از آن‌ها واژه «صبر» است كه از واژه‌های كلیدی در معارف اسلامی است. خدای متعال هم مكرر به پیغمبر اكرم نسبت به صبر تاكید می‌كند و می‌فرماید: فاصبر كما صبر اولوا العزم من الرسل،1 فاصبر …،2 و هم در موارد زیادی به عموم مردم با بیانات مختلف سفارش به صبر می‌كند. در سوره عصر می‌فرماید: والعصر ان الانسان لفی خسر¤ الاالذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر. در این سوره، چهار واژه، واژه كلیدی است؛ ایمان، عمل صالح، حق و صبر. روشن است كه صبر موضوع مهمی است كه در كنار حق، ایمان و عمل صالح ذكر می‌شود.

صابر منفعل و منظلم نیست
 

متاسفانه گاهی معانی واژه‌های قرآنی در عرف ما درست رعایت نمی شود و گویا معنایش تحریف می‌شود. از جمله همین واژه صبر است كه وقتی به كاربردهای آن در آیات و روایات دقت می‌كنیم می‌بینیم با آنچه كه در ذهن ماست مقداری تفاوت دارد. ما گمان می‌كنیم صبر یعنی منفعل بودن؛ به تعبیر دیگر یعنی در مقابل پیشامدها عكس العملی نشان ندادن. به كسی می‌گوییم اهل صبر است كه اگر به صورت او سیلی بزنند جوابی ندهد! البته كسی كه در برابر مصیبت خیلی جزع و فزع نمی كند، اهل صبر است و این یكی از مصادیق درست صبر است؛ ولی كاربرد صبر خیلی وسیع‌تر از این و معنای آن پربارتر و غنی‌تر از این است.
صبر به معنی انظلام و ظلم پذیری نیست. اسلام دوست ندارد كه انسان در برابر ظلم منفعل باشد و زود تسلیم شود. در روایتی با سندهای متعدد آمده است: «من قتل دون مظلمته. فهو شهید؛3 اگر به كسی ظلم شود و در مقام دفاع از خودش و رفع ظلم برآمده، در این راه كشته شد، حكم شهید را دارد.» اسلام دوست ندارد كه مسلمان انسانی پست، زبون و منفعل باشد؛ بلكه می‌خواهد مسلمان در برابر ظلم مقاومت كند و حتی اگر به قیمت كشته شدن هم باشد حقش را بگیرد؛ اما بالاتر از این، دفاع از اسلام، جامعه اسلامی و ارزش‌های اسلامی است. این تكلیف خیلی بالاتر و مهم تر است.

اقسام سه گانه صبر
 

خوشبختانه با تفاسیری كه در روایات آمده است مقداری جلوی این تحریفات و اشتباهات گرفته می‌شود. در روایت نبوی معروف آمده است كه الصبر ثلاثه: صبر عند المصیبه، و صبر عند الطاعه، و صبر عن المعصیه؛ 4 صبر سه قسم است: یك قسم آن صبر در مصیبت است؛ یعنی وقتی برای انسان سختی‌ها و گرفتاری‌ها پیش می‌آید بی تابی نكند و خویشتن دار باشد. قسم دوم، صبر در مقام انجام وظیفه است. صبر در این مقام این است كه انسان تلاش كند تا وظیفه اش را خوب انجام دهد. قسم دیگر، صبر در مقابل معصیت است؛ یعنی وقتی انگیزه‌های معصیت در انسان پیدا می‌شود- كه غالباً شهوت و غضب است- مقاومت كند. در روایات برای صبر این چند قسم را ذكر كرده‌اند و با این فرمایشات، زمینه‌ای فراهم می‌شود تا ما وجه مشترك این‌ها را بیابیم. قرآن به صورت مطلق می‌فرماید: «واصبر» و در روایات برای صبر سه قسم بیان می‌شود. حال از كجا بفهمیم كه منظور قرآن كریم كدام یك از این مصادیق است؟ البته اگر موارد استعمال صبر را در قرآن بررسی كنیم می‌توانیم مصادیق این اقسام سه گانه را پیدا كنیم؛ اما اگر معنایی تحلیلی از صبر داشته باشیم كه جهت مشترك بین هر سه قسم است مفاد آیات و روایات را بهتر می‌فهمیم و شاید در مقام عمل هم بی اثر نباشد.

معنای تحلیلی صبر
 

تحلیلی كه می‌توان داشت این است كه انجام كارهای اختیاری ما به مقدماتی نیازمند است. كار اختیاری انسان دست كم به دو عامل احتیاج دارد؛ یكی شناخت و دیگری انگیزه؛ ولی از آن جا كه خدای متعال این عالم را طوری آفریده است كه ما دائماً در معرض امتحان باشیم، این طور نیست كه به محض فهمیدن خوبی كاری فوراً در وجود ما انگیزه آن پیدا شود و آن كار انجام گیرد. اگر این طور بود نه خوب و بد معلوم می‌شد و نه ارزش اعمال. درست است كه ما خوبی كاری را می‌فهمیم و انگیزه انجام آن را هم پیدا می‌كنیم، اما ممكن است انگیزه هایی بر ضد آن و یا موانع و مشكلاتی بر سر راه ما وجود داشته باشد. اگر بخواهیم این كار را انجام دهیم باید این موانع را برطرف كنیم. مثلاً ازدواج، كاری اختیاری است؛ اما این طور نیست كه انسان هر وقت تصمیم گرفت فوراً ازدواج كند؛ بلكه برای انجام این كار مقدمات فراوانی نیاز است. پس اگر ما بخواهیم كار صحیحی كه موجب كمال و سعادت ما باشد و پشیمانی به بار نیاورد- عمده پشیمانی مربوط به جهان ابدی است و پشیمانی دنیا قابل جبران است- باید، هم بدانیم كه این كار خوب و ارزشمند است، هم بدانیم چگونه می‌توان آن كار را انجام داد و هم موانع آن را برطرف كنیم. گاهی انسان می‌داند كاری خوب و مفید است و وسایل انجام آن هم كم و بیش فراهم است؛ اما گاهی موقع عمل موانعی نمی‌گذارد كار انجام شود. این موانع چند گونه است:
نوع اول موانعی درونی خود انسان است؛ مثلاً گمان می‌كند اگر این كار را انجام دهد از بعضی لذت‌ها محروم می‌شود و یا باید بعضی از رنج‌ها را تحمل كند. معمولاً وقتی عواطف و احساسات انسان برای كاری مناسب باشد، سریع تصمیم می‌گیرد؛ اما وقتی احساسات انسان بر ضد تصمیم او باشد مانعی درونی برای انجام كار پیدا می‌شود.
نوع دوم موانع انسانی بیرونی است؛ مثلاً اطرافیان انسان با مسخره كردن، مانع می‌شوند كه كار خیری را انجام دهد. این مانع از بیرون اثر می‌گذارد.
نوع سوم مشكلات و پیشامدهایی است كه انسان را از انجام كار منصرف می‌كند. مثلاً بیماری یا حوادثی غیرطبیعی مانع انجام كار می‌شود. بنابراین اگر تشخیص دادیم كه كاری باید انجام گیرد، باید برای مقابله با این موانع آماده شویم و در مقابل این عوامل درونی، بیرونی و مشكلات مقاومت كنیم. اسم این مقاومت، «صبر» است. عامل درونی گاهی تمایلات شهوانی است و اگر انسان روی این تمایلات پا گذاشت این مصداقی از صبر است.

جهاد، معركه صبر در طاعت
 

ما در محاورات معمولاً صبر را به مقاومت در برابر این عوامل نمی دانیم؛ مثلاً اگر كسی با این كه خوابش می‌آمد نیمه شب بیدار شد و فوراً دست و صورتش را شست تا فرصت خواندن نماز شب را از دست ندهد، معمولااین را كسی صبر نمی داند؛ ولی این مصداق صبر عند الطاعه است. مصداق روشن این صبر، صبر در مقابل دشمنان در میدان جنگ است. امروز ما در مقابل دشمنانی قرار گرفته ایم كه قرآن می‌گوید: اینان دشمن دینتان هستند؛ و لایزالون یقاتلونكم حتی یردوكم عن دینكم.5 برخی گمان می‌كنند این‌ها فقط نفت ما را می‌خواهند و اگر منافع اقتصادی شان تامین شود دیگر مشكل ما حل است. این ناشی از روحیه سازش و بزدلی است كه حقیقتش عافیت طلبی است. این افراد می‌خواهند راحت زندگی كنند و نمی خواهد خود را به خطر بیندازند. برای توجیه كار خود در مقابل مردم كه آن‌ها را افراد بی غیرت و نمك نشناسی خطاب می‌كنند می‌گویند: «شما از سیاست سر در نمی آورید. ما باید با آمریكا سازش كنیم تا خطرها رفع شود!» این ضد صبر است. صبر این است كه مردانه بایستیم. البته باید نقشه و تدبیر داشته باشیم؛ ولی آن جا كه فهمیدیم باید كاری را انجام دهیم نباید تنبلی و سستی كنیم. این‌ها عواملی است كه آدم را از انجام تكلیف باز می‌دارد. فراموش نكنید بحث ما در جایی است كه تكلیف ثابت شده باشد، والابدون هدف و نقشه وارد كار شدن كار معمولی نیست. ولو ردوه الی الرسول و الی اولی الامر منهم لعلمه الذین یستبطونه منهم؛6 ما باید برای اطاعت امر خدا، پیغمبر و ولی امر آماده باشیم. البته گاهی ممكن است كسانی واقعاً پیش خدا و پیغمبر هم عذرشان مقبول باشد؛ ولی بسیاری از اوقات كسانی كه عذرتراشی و بهانه گیری می‌كنند علتش همان روحیه عافیت طلبی و تنبلی است.
مردم فلسطین و لبنان هم با رهنمودهای حضرت امام رضوان الله علیه به این نتیجه رسیدند كه تنها راه نجاتشان مقاومت است و فرهنگ مقاومت به فرهنگ جدیدی در میان آن‌ها تبدیل شد كه اكنون شعار حزب الله لبنان است. این هم صبر است؛ همان صبری كه قرآن می‌گوید: وتواصوا بالحق و تواصوا بالصبر؛ یعنی شما برای احقاق حقتان سختی‌ها را تحمل و مقاومت كنید.

تبلیغ، مصداقی از صبر در طاعت
 

مصداق دیگر این صبر میدان تبلیغ دین است. وقتی مردمی هستند كه محتاج تبلیغ اند و اگر كسی برود و با منطق صحیح و روش خداپسند و عقل پسند برای آن‌ها دین را تبلیغ كند تاثیر می‌پذیرند، باید سختی این راه را تحمل كرد و وارد میدان شد. مطمئناً زحمت دارد و گاهی باید گرسنگی، تشنگی، رفتارهای نامناسب و… را تحمل كرد. سابقاً برای تبلیغ مشكلات عدیده ای بد؛ یعنی واقعاً رفتن به تبلیغ برای عده ای رفتن به جهاد بود. الحمدلله امروز این مشكلات خیلی كم شده است. یكی از آقایان كه الآن از مراجع بزرگ قم هستند وقتی جوان بودند- البته آن وقت هم در قم مدرس معروفی بودند- می‌گفتند: فصل زمستانی در دهه محرم برای تبلیغ به روستای دورافتاده ای رفتم. ولی هیچ كس حاضر به همكاری نشد و حتی هیچ كس ما را به خانه دعوت نكرد. وضع تبلیغ در زمان قبل از انقلاب در بسیاری از مناطق كشور اسلامی ایران (تنها كشور شیعی عالم) این بود.

میدان‌های مقاومت
 

محل این مقاومت همان سه بخشی است كه درروایات روی آن‌ها تاكید شده است: بخش اول (صبر عن المعصیه ) مقاومت در مقابل نفس و شیطان است. در این جا باید در مقابل نفس و شیطان به عنوان عوامل درونی و در مقابل انسان‌های بیرونی كه با تهدید و تمسخر، یا با رفاقت و خاطرخواهی به انسان فشار می‌آورند، به عنوان عوامل انسانی بیرونی مقاومت كرد. در بخش دوم (صبر عند الطاعه ) انسان باید تنبلی را كنار بگذارد و در مقام انجام تكلیف جدی باشد؛ البته در درجه اول باید تكالیف واجب و در درجه دوم تكالیف مستحب را به صورت الافضل فالافضل رعایت كرد. در بخش سوم (صبر عند المصیبه ) باید بدانیم كه زندگی دنیا بدون سختی نیست. خدا دنیا را به گونه ای آفریده است كه توام با سختی است؛ بالاتر از این خودش هم فرموده است: لقد خلقنا الانسان فی كبد؛7 كبد یعنی رنج؛ یعنی همین سختی‌ها و مقاومت در مقابل آن‌ها می‌شود «مكابده ». یك مادر چه زحمت‌ها باید بكشد تا نوزادی متولد و بزرگ شود. در حدیثی قدسی آمده است: «الی وضعت الراحه فی الجنه و الناس یطلبونه فی الدنیا قلم یجدوها ابدا؛ من آسایش را در بهشت قرار داده ام؛ ولی مردم در دنیا به دنبالش می‌گردند؛ لذا نمی یابند.» ما بی جهت در این جا به دنبال راحتی هستیم. «دار بالبلاء محفوفه 8 این جا خانه ای است پوشیده از بلا.» تجربه هم نشان می‌دهد كه هیچ كار مهمی بدون سختی به جایی نمی رسد. پس انسان باید به خودش تلقین كند كه برای رسیدن به هر مقامی، حتی مقامات دنیوی باید زحمت كشید. نابرده رنج گنج میسر نمی شود. اگر كسانی هم با حقه بازی و كلك چیزی به دست بیاورند دوامی ندارد و به زودی رسوا می‌شوند و مردم هم از آن‌ها نفرت پیدا می‌كنند.
 


 

منبع: روزنامه كيهان، شماره 19943 به تاريخ 16/3/90، صفحه 8
این مقاله توسط کاربر محترمhasantalebارسال شده است.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد